نتایح جستجو

سلام به همگی... تقریبا همه بخش های المپیاد ادبی رو داشتیم غیر از این یه مورد...! شیوه ماراتن هم اینطوریه که یه بیت میذاریم... و 4 تا بیت هم در کنارش...همون شیوه تستی خودمون... در پایان هم تویه تاپیک جداگونه از هر بیتی که مورد بحث بوده ،بیتهای هم معنیش رو رو جمع اوری می کنیم... در نهایت یه جزوه...

سلام واسه اینکه زیادی این تاپیک ها بهم ریخته نشود... بیوگرافی شاعر های گذشته رو اینجا بررسی میکنیم... و شاعر های جدید و معاصر رو در تاپیک ادبیات معاصر... در ضمن به ترتیب قرن ها هم میریم جلو که دسته بندیشون مرتب باشه..! یعنی از رودکی شروع میکنیم تا انتها... پست ها هم لطفا کامل و جامع باشه...

سلام به همگی... از این به بعد اگه خدا بخواد تو انجمن ادبی میخواسم یه سری کارگاه آموزشی برپا بشه که توش یه سری از معروفترین آثار ادبی پارسی را مثل اشعار حافظ،سعدی،تاریخ بیهقی،کلیله و دمنه و ... را بررسی کنیم که هم واسه کنکوری ها مفید باشه هم واسه بچه های المپیادی... اولین کارگاه هم بررسی اشعار...

خط سرنوشت استاد ابوالقاسم عبداللّه فرد، متخلص به حالت در سال 1293 شمسی در تهران به دنیا آمد. او پس از گذراندن دوره ابتدایی و دبیرستان، بر حسب ذوق هنری خود، وارد انجمن ادبی ایران شد. ابوالقاسم عبداللّه فرد در سال 1317شمسی، پس از آشنایی با حسین توفیق سردبیر هفته نامه توفیق وارد عرصه...

یکی از معروفترین رمانای عاشقانه جهان بلندی های بادگیر نوشته ی امیلی برونته است. نظرتون در موردش چیه؟ در مورده شخصیت هاش؟ هیتکلیف؟کاترین؟رابطشون؟

توی استعاره مکنیه همون تشبیه رو داریم.... اما ایندفعه به جای حذف تمام ارکان به غیر از مشبه به.... مشبه به رو حذف میکنیم و مشبه و وجه شبه یا صفت مشترک با مشبه به میمونه...اونی که باقی میمونه استعاره مکنیه است. چند تا نکته: 1-اگه وجه شبه و مشبه یه ترکیب اضافی بسازن...استعاره مکنیه میشه اضافه...

اینم تاپیک واسه اون بچه هایی که گفتن استعاره چیه و چیجوری میشه تشخیص داد... موقعی که ما تشبیه داشته باشیم اما از تمام ارکانش فقط مشبه به باقی مونده باشه ،اونوقت اون مشبه به ما میشه استعاره مصرحه: من عینا توضیح استعاره مکنیه را از کتاب آرایه ادبی میگم بعدم هم مثال میزنم: مشبه به یک تشبیه است که...

آن است که در یک بیت یا در یک جمله و بیشتر دو فن و دو موضوع مختلف از ابواب سخن جمع کنند . مانند بزم و رزم ، مدح و هجا ،غزل و حماسه و ... مثال : پادشاهی گذشت پاک نژاد پادشاهی نشست فرخ زاد زان گذشته جهانیان غمگین زین نشسته جهانیان دل شاد یا : گرفتم ز سیم زرت چیز نیست...

یا التزام یا لزوم ما لا یلزم : در لغت خود را به رنج انداختن است و در اصطلاح عبارت است از آن که شاعر برای زینت کلام خود یا نشان دادن مهارتش ملتزم چیزی شود که نیازی بر آن نباشد .مثلا در هر بیت از غزل یا قصیده کلمه ای بیاورد یا حروفی را در قافیه رعایت کند . مثال از مولوی در التزام کلمه شمس...

آن است که در کلام الفاظی زاید بر معنی بیاورند که در افاده معنی به آن الفاظ نیاز نباشد اما گوینده از طول دادن کلام مقاصدی چون تاکید و روشنگری داشته باشد . مانند : پرستار امرش همه چیز و کس بنی آدم و مرغ و مور و مگس یا : مسلمانان...

در لغت به معنی روان شدن و در اصطلاح بدیع آن است که شاعر اسم ممدوح و آبا و اجدادش را به ترتیب بیاورد. مثال : سلطان مشرقین و شهنشاه مغربین محمود بن محمد سام بن حسین یا : بنیاد جود و قاعده دین و رسم داد...

استفاده از مختصات زبانی ( وحتی فکری و ادبی ) دوره های متفاوت در یک متن ارزش ضد سبکی است و باعث اضطراب سبک می شود ، مانند کاربرد همی در بیت زیر از توللی شاعر معاصر : بلم آرام چون قویی سبک بار به نرمی بر سر کارون همی رفت (نمونه بیشتر میذارم به زودی!)

یا اقتضاب عبارت است از آن که در نظم یا نثر کلماتی متجانس و شبیه به هم بیاورند که اگر از یک ریشه باشند اشتقاق و اگر از یک ریشه نباشد و شبیه به هم باشد شبه اشتقاق گویند . مثال برای اشتقاق : رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس گویی ولی شناسان رفتند از...

در اصطلاح بدیع آن است شاعر جمله ای آورد که حمل بر بیش از یک پاسخ شود و پاسخ بر خلاف انتظار باشد . نمونه ها: رقیب گفت: که افتاده ام مرا بردار دعاش کردم و گفتم : خدات بردارد گفتمش : باید بری نامم زیاد...

گونه ای از صنعت تقسیم است و در آن شاعر سعی می کند ویژگی و خصوصیات یک واقعه یا یک حالت و شخص را پشت سر هم بیاورد . مثال : پیوسته دشمنان تو زاین گونه مستمند یا کشته یا گریخته یا بسته در حصار یا : اکنون که تنها دیدمت لطف ار نه آزاری...

آن است که شاعری ،گفته ی یکی از شاعران را سرمشق خود سازد و بر وزن و قافیه ی آن شعر بگوید: مثلا منوچهری دامغانی میگوید: فغان از این غراب بین و وای او که در نوا فکندمان نوای او ملک الشعرای بهار به پیروی و استقبال از منوچهری میگوید...

در لغت یعنی رنگارنگ و در اصطلاح ادبی نام شعر یا بیتی است که به دو زبان سروده باشد.طوری که حداقل که مصرع کامل آن به زبان دگیر باشد.مانند: حضوری گر همه خواهی از او غافل مشو حافظ متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها

لف در لغت یعنی در هم پیچیدن و نشر در لغت یعنی باز کردن و پراکندن.در اصطلاخ ادبی سعنی ساعر ابتدا دو یا چمد کلمه را بدون معنی یا توضیح پشت سر هم بیاورد(لف)و پس از آن معانی یا توضیحات آنها را هم پشت سر آن قرار دهد(نشر).مانند: پروانه ز من شمع زمن گل ز من آموخت افروختن...

انجمن ادبی این سایت خیلی از انجمنای علمی دیگه این سایت عقب افتاده... بعضی از کاربرای اینجا به گمونم شعر میگن.... میخوام یه شب شعر مانندی تو انجمن ادبی باشه... هر کاربر شعر رو اینجا بذاره...بعد با کمک هم دیگه اشکالاش رو برطرف میکنیم... البته هیچ کدوم از ماها اینقد قوی نیستیم... اما میتونیم...

کاربرای عزیز ... خوب مطمئنا بعضی از کاربرای این سایت دستی به قلم دارند و یه سری دلنوشته و متن ادبی دارند... از اونایی که هم چین نوشته هایی دارن خواهش میکنم اینجا بذارن.. تا یه آرشیوی بشه از دلنوشته های بچه های سایت المپیادی ها... تاکید میکنم فقط از خودتون باشه نوشته ها...از جای ِ دیگه کپی نکنین!