آشنایی با چهره های تاثیر گذار زیست شناسی؛ دانشمند شماره پنج
پاسخ : آشنایی با چهره های تاثیر گذار زیست شناسی؛ دانشمند شماره پنج
توماس هانت مورگان (به انگلیسی: Thomas Hunt Morgan)، زیست‌شناس آمریکایی برنده جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی در سال ۱۳۱۲ به خاطر پی بردن به نقش کروموزم‌ها در وراثت بود.
توماس هانت مورگان - ویکی‌پدیا
توماس هانت مورگان (به انگلیسی: Thomas Hunt Morgan)، زیست‌شناس آمریکایی برنده جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی در سال ۱۳۱۲ به خاطر پی بردن به نقش کروموزم‌ها در وراثت بود.
توماس هانت مورگان - ویکی‌پدیا
پاسخ : آشنایی با چهره های تاثیر گذار زیست شناسی؛ دانشمند شماره پنج
میگم شما مگر عکس دانشمند ها را حفظید؟!!!!
راستی استاد میدونیم که مورگان با گروهش روی دروزوفیلا کار میکرد. آیا این درسته که مثلا سرپرست یه گروه بیاد کل تحقیقات را به اسم خودش تموم کنه؟
چون در تاریخ خیلی اسمی از گروه مورگان نمیاد.
البته فکر کنم یکی از شاگرداش -استورت وانت(؟)- بعدا یه کار هایی مستقل انجام میده... خاطرم نیست.
میگم شما مگر عکس دانشمند ها را حفظید؟!!!!
راستی استاد میدونیم که مورگان با گروهش روی دروزوفیلا کار میکرد. آیا این درسته که مثلا سرپرست یه گروه بیاد کل تحقیقات را به اسم خودش تموم کنه؟
چون در تاریخ خیلی اسمی از گروه مورگان نمیاد.
البته فکر کنم یکی از شاگرداش -استورت وانت(؟)- بعدا یه کار هایی مستقل انجام میده... خاطرم نیست.
- ارسال ها
- 960
- لایک ها
- 1,804
- امتیاز
- 0
پاسخ : آشنایی با چهره های تاثیر گذار زیست شناسی؛ دانشمند شماره پنج
Thomas Hunt Morgan - Wikipedia, the free encyclopedia
Thomas H. Morgan - Biography
اه
دیر رسیدم
Thomas Hunt Morgan - Wikipedia, the free encyclopedia
Thomas H. Morgan - Biography
اه
دیر رسیدم
پاسخ : آشنایی با چهره های تاثیر گذار زیست شناسی؛ دانشمند شماره پنج
در سال 1887 او مدتي را در آزمايشگاه “Alphaeus Hyatt” واقع در Annisquam سپري کرد. در طي سال هاي 1888 تا 1889 وي درگير تحقيقات براي براي "کميته ماهي آمريکا" در آزمايشگاه “Woods Hole”بود. مورگان در سال 1890 به درجه دکتري در دانشگاه جانز هاپکينز نائل آمد. در همان سال او کمک هزينه تحصيلی“Adam” را دريافت کرد و به اروپا رفت. در اروپا وي در آزمايشگاه جانور شناسي “Martin” در “Naples” مشغول به فعاليت شد. در آن جا او محققانی نظير Hans Drieschو Curt Herbest را ملاقات کرد. بعدها مورگان با Driesch همکاري نمود و تحت تأثير اين همکاري او به سمت آزمايشات جنين شناسي متمايل شد. در سال 1891 مورگان به سمت دستيار پروفسور زيست شناسي در کالج مخصوص خانم ها بنام “Bryn Mawr” رسيد. بعدها بايکي از دانشجويان همين کالج ازدواج کرد که حاصل آن سه فرزند بود. مورگان تا سال 1904 در همان کالج به فعاليت خود ادامه داد، يعني تا زماني که او پروفسور جانورشناسي تجربي در دانشگاه کلمبيا واقع در نيويورک شد. مورگان تا سال 1928 در همان دانشگاه ماند. او در طي 24 سال حضورش در دانشگاه کلمبيا توجهش به سمت مطالعات سيتولوژي جلب شده بود . پس از آن وي پروفسور زيست شناسي و مسئول آزمايشگاه هاي “Kerckhoff” در موسسه ي تکنولوژي کاليفرنيا شد . او تا سال 1945 در همان آزمايشگاه به فعاليت خود ادامه داد. مورگان دارای شخصيتي چند بعدي بود . او بعنوان يک دانشجو انتقادي و غير وابسته بود . کارهاي او که خيلي زود منتشر شده بودند . نشان داد که او نسبت به تصورات مندلی در زمينه ي وراثت انتقاد داشت. در سال 1905 او اين تصور رايج را در مورد سلول هاي جنيني را که خالص و فاقد کراس هستند، به چالش کشيد . او مانند Bateson به اين نظريه که گونه ها با انتخاب طبيعي بوجود مي آيند مشکوک بود . به عقيده وی طبيعت گونه هاي جديد را يک جا توليد مي کند . در سال 1909 مورگان کار خود را بر روي مگس سرکه يا دروزوفيلا ملانو گاستر آغاز کرد . به نظر مي رسد که مگس سرکه نخستين بار در حجم بالا به وسيله ي C. Wood Worth در دانشگاه هاروارد توليد شده بود. پس از آن Castel و همکارانش با کار بر روي آن، اثرات توارث را مشاهده نمودند. بعدها مگس سرکه براي انجام تحقيقات به مورگان پيشنهاد شد. وي نيز که به دنبال مواد ارزان قيمت براي مطالعات خود بود، توانست آن ها را در فضاي محدود آزمايشگاه خود توليد کند( 1909 ). مطالعات گسترده مورگان بر روي وقوع جهش هايي در ساختار ژنتيکي مگس سرکه او را قادر به تعيين دقيق و کامل موقعيت ژن های آن ساخت. نخستين مقاله ي مورگان پيرامون اثبات ژن وابسته به جنس مربوط به صفت رنگ سفيد چشم در مگس سرکه بود. در اين ارتباط وي در مطالعات بعدي، موتاسيون هاي ديگري را نيز در زاده هاي مگس سرکه بررسي کرد. تشريح اين تئوري در کتاب وي تحت عنوان "مکانيسم توارث مندلي" آمده است. برخي ديگر از کتاب هاي نوشته شده به وسيله مورگان عبارتند از: "توارث و جنسيت"، "اساس فيزيکي توارث"، "جنين شناسي و ژنتيک"، "تکامل و ژنتيک"، " تئوري ژن"، "جنين شناسي تجربي"، "اساس علمي تکامل". در سال هاي 1924 و 1939 مورگان موفق به اخذ مدال هايي با عنوان “Darwin Medal”و “Copley Medal” از انجمن “Royal Society” واقع در لندن گشت. همچنين در سال 1933 وي به سبب کشفيات ارزنده اش در زمينه نقش کروموزوم در توارث، جايزه ي نوبل را از آن خود کرد. سر انجام پروفسور مورگان که در سال هاي آخر عمرش تحقيقات خود را در آزمايشگاه خصوصي خود دنبال مي کرد، پس از ساليان سال تلاش مستمر در عرصه پژوهش هاي علمي در 4 دسامبر سال 1945 درگذشت . منبع: شماره ۳۴ پيام انجمن ژنتيک ايران
در سال 1887 او مدتي را در آزمايشگاه “Alphaeus Hyatt” واقع در Annisquam سپري کرد. در طي سال هاي 1888 تا 1889 وي درگير تحقيقات براي براي "کميته ماهي آمريکا" در آزمايشگاه “Woods Hole”بود. مورگان در سال 1890 به درجه دکتري در دانشگاه جانز هاپکينز نائل آمد. در همان سال او کمک هزينه تحصيلی“Adam” را دريافت کرد و به اروپا رفت. در اروپا وي در آزمايشگاه جانور شناسي “Martin” در “Naples” مشغول به فعاليت شد. در آن جا او محققانی نظير Hans Drieschو Curt Herbest را ملاقات کرد. بعدها مورگان با Driesch همکاري نمود و تحت تأثير اين همکاري او به سمت آزمايشات جنين شناسي متمايل شد. در سال 1891 مورگان به سمت دستيار پروفسور زيست شناسي در کالج مخصوص خانم ها بنام “Bryn Mawr” رسيد. بعدها بايکي از دانشجويان همين کالج ازدواج کرد که حاصل آن سه فرزند بود. مورگان تا سال 1904 در همان کالج به فعاليت خود ادامه داد، يعني تا زماني که او پروفسور جانورشناسي تجربي در دانشگاه کلمبيا واقع در نيويورک شد. مورگان تا سال 1928 در همان دانشگاه ماند. او در طي 24 سال حضورش در دانشگاه کلمبيا توجهش به سمت مطالعات سيتولوژي جلب شده بود . پس از آن وي پروفسور زيست شناسي و مسئول آزمايشگاه هاي “Kerckhoff” در موسسه ي تکنولوژي کاليفرنيا شد . او تا سال 1945 در همان آزمايشگاه به فعاليت خود ادامه داد. مورگان دارای شخصيتي چند بعدي بود . او بعنوان يک دانشجو انتقادي و غير وابسته بود . کارهاي او که خيلي زود منتشر شده بودند . نشان داد که او نسبت به تصورات مندلی در زمينه ي وراثت انتقاد داشت. در سال 1905 او اين تصور رايج را در مورد سلول هاي جنيني را که خالص و فاقد کراس هستند، به چالش کشيد . او مانند Bateson به اين نظريه که گونه ها با انتخاب طبيعي بوجود مي آيند مشکوک بود . به عقيده وی طبيعت گونه هاي جديد را يک جا توليد مي کند . در سال 1909 مورگان کار خود را بر روي مگس سرکه يا دروزوفيلا ملانو گاستر آغاز کرد . به نظر مي رسد که مگس سرکه نخستين بار در حجم بالا به وسيله ي C. Wood Worth در دانشگاه هاروارد توليد شده بود. پس از آن Castel و همکارانش با کار بر روي آن، اثرات توارث را مشاهده نمودند. بعدها مگس سرکه براي انجام تحقيقات به مورگان پيشنهاد شد. وي نيز که به دنبال مواد ارزان قيمت براي مطالعات خود بود، توانست آن ها را در فضاي محدود آزمايشگاه خود توليد کند( 1909 ). مطالعات گسترده مورگان بر روي وقوع جهش هايي در ساختار ژنتيکي مگس سرکه او را قادر به تعيين دقيق و کامل موقعيت ژن های آن ساخت. نخستين مقاله ي مورگان پيرامون اثبات ژن وابسته به جنس مربوط به صفت رنگ سفيد چشم در مگس سرکه بود. در اين ارتباط وي در مطالعات بعدي، موتاسيون هاي ديگري را نيز در زاده هاي مگس سرکه بررسي کرد. تشريح اين تئوري در کتاب وي تحت عنوان "مکانيسم توارث مندلي" آمده است. برخي ديگر از کتاب هاي نوشته شده به وسيله مورگان عبارتند از: "توارث و جنسيت"، "اساس فيزيکي توارث"، "جنين شناسي و ژنتيک"، "تکامل و ژنتيک"، " تئوري ژن"، "جنين شناسي تجربي"، "اساس علمي تکامل". در سال هاي 1924 و 1939 مورگان موفق به اخذ مدال هايي با عنوان “Darwin Medal”و “Copley Medal” از انجمن “Royal Society” واقع در لندن گشت. همچنين در سال 1933 وي به سبب کشفيات ارزنده اش در زمينه نقش کروموزوم در توارث، جايزه ي نوبل را از آن خود کرد. سر انجام پروفسور مورگان که در سال هاي آخر عمرش تحقيقات خود را در آزمايشگاه خصوصي خود دنبال مي کرد، پس از ساليان سال تلاش مستمر در عرصه پژوهش هاي علمي در 4 دسامبر سال 1945 درگذشت . منبع: شماره ۳۴ پيام انجمن ژنتيک ايران
- ارسال ها
- 454
- لایک ها
- 472
- امتیاز
- 0
