اشعار زیبا

ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#21
مرسی سها!
خیلی قشنگ بود!
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#22
غصه نخور مسافر اینجا ما هم غریبیم
از دیدن نور ماه یه عمره بی



نصیبیم
فرقی نداره بی تو بهارمون با پاییز
نمی بینی که شعرام همه شدن غم



انگیز
غصه نخور مسافر اونجا هوا که بد نیست
اینجا ولی آسمون باریدنم بلد



نیست
غصه نخور مسافر فدای قلب تنگت
فدای برق ناز اون چشمای قشنگت
غصه نخور



مسافر تلخه هوای دوری
من که خودم می دونم که تو چقدر صبوری
غصه نخور مسافر



بازم می آی به زودی
ما رو بگو چه کردیم از وقتی تو نبودی
غصه نخور مسافر غصه



اثر نداره
از دل تو می دونم هیچ کس خبر نداره
غصه نخور مسافر رفتیم تو ماه



اسفند
بهار تو بر می گردی چیزی نمنونده بخند
غصه نخور مسافر تولد



دوباره
غصه نخور مسافر غصه نخور ستاره
غصه نخور مسافر غصه کار گلا نیس
سفر



یه امتحانه به جون تو بلا نیس
غصه نخور مسافر تو خود آسمونی
در آرزوی روزی که



بیای و بمونی

مریم حیدرزاده<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:eek:ffice:eek:ffice" /><o:p></o:p>
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#23
قصه از کجا شروع شد<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:eek:ffice:eek:ffice" /><o:p></o:p>
قصه از غلط شروع شد
از يه اشتباه ساده
از يه خنده‌ای كه گم شد
تو يه بغض بی‌اراده

دست تو يا دست تقدير
گاهي آدم، بد مياره
قصه از غلط شروع شد
من به تو ربطی نداره

سادگی مو تو شکستی
آينه‌ها دروغ نمی ‌گن
تو ولی خودت نبودی
خود من بودی، خود من

شاکی‌ام اما نه از تو
از خودم لجم گرفته
از خودم كه بيشتر از تو
منو دست كم گرفته

منو دست كم گرفتی
تو كه اسم من باهاته
ولی من دروغ نمی گم
پشت اين آيينه، ماته

مات و ماتم ‌زده از تو
تا ته قصه شكستم
تو به انتها رسيدی
من چمدونمو بستم

باورم می کنی يا نه
نمی دونم ، نمی دونم
قصه از غلط شروع شد
اينو از چشات می خونم ...
<?xml:namespace prefix = v ns = "urn:schemas-microsoft-com:vml" /><v:shapetype id=_x0000_t75 stroked="f" filled="f" path="m@4@5l@4@11@9@11@9@5xe" o:preferrelative="t" o:spt="75" coordsize="21600,21600"> <v:stroke joinstyle="miter"></v:stroke><v:formulas><v:f eqn="if lineDrawn pixelLineWidth 0"></v:f><v:f eqn="sum @0 1 0"></v:f><v:f eqn="sum 0 0 @1"></v:f><v:f eqn="prod @2 1 2"></v:f><v:f eqn="prod @3 21600 pixelWidth"></v:f><v:f eqn="prod @3 21600 pixelHeight"></v:f><v:f eqn="sum @0 0 1"></v:f><v:f eqn="prod @6 1 2"></v:f><v:f eqn="prod @7 21600 pixelWidth"></v:f><v:f eqn="sum @8 21600 0"></v:f><v:f eqn="prod @7 21600 pixelHeight"></v:f><v:f eqn="sum @10 21600 0"></v:f></v:formulas><v:path o:connecttype="rect" gradientshapeok="t" o:extrusionok="f"></v:path><o:lock aspectratio="t" v:ext="edit"></o:lock></v:shapetype><v:shape id=_x0000_i1025 style="WIDTH: 16.5pt; HEIGHT: 13.5pt" alt="" type="#_x0000_t75"><v:imagedata o:href="http://scorpionboy.loxblog.com/editor/popups/images/smiley/msn/54.gif" src="file:///C:\DOCUME~1\Modern\LOCALS~1\Temp\msohtml1\01\clip_image001.gif"></v:imagedata></v:shape><o:p></o:p>
 

f-alizadeh

New Member
ارسال ها
375
لایک ها
693
امتیاز
0
#24
خیلی قشنگ بـــــــــود.......
از تموم دوستانی که این اشعار زیبارو گذاشتن ممنونم .........
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#25
[CENTER ALIGN=CENTER]یه دنیا خستگی دارم توی اندوه تنهایی

نه دیروزی برام مونده ,نه امروز و نه فردایی

دلم آشوبه و چشمام به تو میگن که آرومم

یه عمره پشت این اشکام تظاهر میکنم خوبم!!

پر از تردید و ابهامه فضای ساکت خونه

یکی تو ذهن من میگه که اون پیشت نمیمونه

همین ترسه که چشمام و به روی عشق تو بسته

همش فکر میکنم روزی بشی از عشق من خسته

نمیدونی چقد چشمام به چشمای تو محتاجه

تمام زندگیم انگار بدونت رو به تاراجه

نمیتونم که دستاتو به این تردید بسپارم

پرم از وحشت فردا تو این شب گریه بیدارم

نمی ذارم به دنیامون نگاه غصه ها وا شه

باید کاری کنم فردا یه روز تازه ای باشه
<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:eek:ffice:eek:ffice" /><o:p></o:p>[/CENTER ALIGN]
<o:p> </o:p>
 
ارسال ها
344
لایک ها
600
امتیاز
0
#26
ممنون از نفس!
شعرای خیلی قشنگی میذاری!
حرف دل آدم ُ میزنه!
 
بالا