اهل سمپادم!!!!!

only physics

New Member
ارسال ها
2,196
لایک ها
2,386
امتیاز
0
#1

اهل سمپادم

روزگارم بد نیست

تكه درسی دارم ، خرده هوشی ، سر سوزن ذوقی

دبیرانی دارم بهتر از برگ درخت

معاونانی بهتر از آب روان

و مدیری كه در این نزدیكی است

توی این سالن ها پای آن كاج بلند

روی آگاهی زنگ تفریح روی قانون كلاس

من سمپادی ام

قبله ام یك گچ سرخ

جانمازم تخته مهرم تخته پاك كن

كلاس سجاده ی من

من سوال با طپش پنجره ها می پرسم

در سوالم جریان دارد ماه جریان دارد طیف

سنگ از پشت سوالم پیداست

همه ذرات سوالم متبلور شده است

من سوالم را وقتی می پرسم

كه معلم درسش را گفته باشد سر ساعت قبل

من درسم را پی « یا الله درس بخون» مادر می خوانم

پی «زود باش پدر»

كتابهایم بر لب آب دفترهایم زیر اقاقی هاست

تستهایم مثل نسیم می رود دست به دست می رود كلاس به كلاس

تست سمپادی من روشنی مدرسه است

اهل سمپادم

پیشه ام درسخوانی است

گاهگاهی جوابی می سازم سر كتبی می فروشم به معلم

تا به آواز خودم كه در آن زندانی است

دل تنهایی او تازه شود

چه خیالی ، چه خیالی می دانم

خوب می دانم حوض درسخوانی من بی ماهی است


اهل سمپادم

رفته بودم چشمك

فروشنده از من پرسید: چند من كتاب تست می خوانی؟

من از او پرسیدم : دل خوش سیری چند؟

اهل سمپادم

مدرسه مان در طرف سایه ی دانایی است

مدرسه مان در طرف غول آباد

مدرسه مان جای گره خوردن احساس و كلاس

نقطه ی برخورد دبیر است و من و یك لبخند

مدرسه مان شاید قوسی از دایره ی سبز سعادت باشد

اهل سمپادم اما

مدرسه ی من اینجا نیست

مدرسه ام گم شده است

من با تاب من با تب

مدرسه ای در طرف دیگر شب ساخته ام

من در آنجا صدای نفس فرمول را می شنوم

و صدای آخ نیوتون از پشت درخت

(به گمانم به سرش سیبی خورد!!)

و صدای مبهم عنصر ها لای جدولهایم

من در آنجا عشق را می فهمم

می فهمم كه چرا جاذبه باید عاشق باشد؟

كه چرا خون سرخ است؟

من صدای وزش ماده را می شنوم

و صدای ناله ی آهن را

و حروف عربی كه چه ساكت هستند

من به آغاز زمین نزدیكم

نبض گلها را می گیرم

آشنا هستم با سرنوشت تر آب ، عادت سبز درخت

روح من در جهت تازه ی اشیا جاریست

روح من كمسال است

روح من گاهی از شوق یك بیست سرفه اش می گیرد

روح من بیكار است

گاهگاهی سر اندك نمره

با دبیرم ره كل كل دارد

من به یك نمره ی كوچك خشنودم

و به بوییدن یك بیست در باغچه ی برگه ی خود

بیست گرفتن رسم خوشایندی است

بیست بال و پری دارد با وسعت مرگ

پرشی دارد اندازه ی عشق

بیست چیزی نیست كه لب طاقچه ی عادت از یاد من و تو برود

قبول...اما ؟

چه اهمیت دارد گاه اگر می گویند نمره ات بیست نشد؟

هر كجا هستم با هر نمره ای هستم ، باشم!

آسمان مال من است

پنجره ، فكر ، هوا، عشق ، زمین مال من است

من نمی دانم كه چرا می گویند

بیست نمره ی نجیبی است ، تست صد در صد زیباست

و چرا در برگه ی هیچ كسی ده نیست؟

نمره ی ده چه كم از نمره ی بیست دارد؟

چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید

نمره را باید شست

نمره باید خود باد ، نمره باید خود باران باشد

زیر باران باید كتبی داد

بیست تو تر شدن پی در پی

بیست تو آب تنی كردن در حوضچه ی اكنون است

بیایید صبح ها با هم نان و پنیرك بخوریم

و بكاریم نهالی سر هر پیچ كلام

و بپاشیم میان دو هجا تخم سكوت

و نخوانیم كتابی كه در آن باد نمی آید

و كتابی كه در آن پوست شبنم تر نیست

و كتابی كه در آن یاخته ها بی بعدند

و اگر نمره ی زیستمان بیست نشد

نخواهیم مگس از سر انگشت طبیعت بپرد

و اگر فیزیكمان صفر شدیم

نخواهیم نیوتون از در خلقت برود بیرون

و بدانیم اگر عدد پی نبود زندگی چیزی كم داشت

و اگر گلوكز نبود لطمه می خورد به قانون درخت

و اگر تست نبود دست ما در پی چیزی می گشت

و اگر نمره نبود منطق زنده ی درس خواندن دگرگون می شد

آری تا شقایق هست درس باید خواند

اما كار ما نیست فقط بیست گرفتن

كار ما شاید این است كه

در افسون گچ و تخته شناور باشیم

پشت دانایی اردو بزنیم

آسمان را بنشانیم میان دو هجای هستی

در به روی بشر و نور و گیاه و حشره باز كنیم

كار ما شاید این است

كه میان عدد حجم حباب صابون

پی آواز حقیقت بدویم.


:97::97::97::97::97::97::97::97::97::97::97::97::97::97::97::97::97::97::97::97:

 
ارسال ها
960
لایک ها
1,804
امتیاز
0
#2
پاسخ : اهل سمپادم!!!!!

همشم اینطوری نیستااااااااا
بعضیا واقعا زندگیشونو برا درس خوندن حروم کردن
 

EnIGmaTiC

New Member
ارسال ها
25
لایک ها
53
امتیاز
0
#4
پاسخ : اهل سمپادم!!!!!

خیلی خوشم اومد:64:

واقعا جالب بود...
............................
اهل سمپادم

:8:
روزگارم بد نیست

:29:
تكه درسی دارم ، خرده هوشی ، سر سوزن ذوقی

:5:
 

jasem

Well-Known Member
ارسال ها
341
لایک ها
327
امتیاز
63
#5
پاسخ : اهل سمپادم!!!!!

من در آنجا صدای نفس فرمول را می شنوم

و صدای آخ نیوتون از پشت درخت

(به گمانم به سرش سیبی خورد!!)

و صدای مبهم عنصر ها لای جدولهایم

من در آنجا عشق را می فهمم

 

abrang

New Member
ارسال ها
608
لایک ها
748
امتیاز
0
#6
پاسخ : اهل سمپادم!!!!!

انتظار


خشک آمد توهّم گاه من ٬ در جوار نمره های مستمر


گرچه می گویند : « می گریند در تمام مراکز سمپاد ٬ این المپیادی ها از دست نهایی ها!»


قاصد روزان دوره ٫ صولتیان ٫ کی می آید جواب ها؟!


بر بساطی که بساطی نیست


در میان امتحانات نهایی که هیچ لذتی در ان نیست


و فشار انتظار من به آمدن نتایج از حد فزون می شود ـــ چون دل یاران در هجران یاران ـــ


قاصد روزان دوره ٫ صولتیان ٫ کی می آیند نتایج؟!
 

Morteza H

New Member
ارسال ها
12
لایک ها
31
امتیاز
0
#7
پاسخ : اهل سمپادم!!!!!

yashaaaaaaaaaaaaaaa!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
 

atefeh m

New Member
ارسال ها
2
لایک ها
0
امتیاز
0
#8
پاسخ : اهل سمپادم!!!!!

ey val be bache haye azarbayjan be khusus tabrizia
 

Magnetic

New Member
ارسال ها
324
لایک ها
550
امتیاز
0
#9
پاسخ : اهل سمپادم!!!!!


من سمپادی ام

قبله ام یك گچ سرخ

جانمازم تخته مهرم تخته پاك كن
البته الآن که دیگه همه تخته ها وایت برد شدن بعضی از مدارس هم دارن هوشمند میشن...نمیدونم چرا این قسمتش آپدیت نشده؟:65:
 

only physics

New Member
ارسال ها
2,196
لایک ها
2,386
امتیاز
0
#10
پاسخ : اهل سمپادم!!!!!

شما خودتون آپديتش كنيد ديگه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

تخته هم تخته هاي قديم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

اين شعر تكنولوژيش با تكنولوژي مدارس هوشمند ، همخوني نداره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
 

only physics

New Member
ارسال ها
2,196
لایک ها
2,386
امتیاز
0
#11
پاسخ : اهل سمپادم!!!!!

همشم اینطوری نیستااااااااا
بعضیا واقعا زندگیشونو برا درس خوندن حروم کردن
زندگي هيچوقت با درس خوندن تباه نميشه...

اين شعرهم فقط جنبه ي شوخي داشت!!

اين شعر نظر شخصي من نيست.
 
بالا