فردي در روياهايش ديد که با خدا صحبت مي کند؟
خدا پرسيد پس تو ميخواهي با من گفتگو كني؟ او در پاسخش گفت: اگر وقت داريد.
خدا خنديد و گفت وقت من بي نهايت است. در ذهنت چيست كه مي خواهي از من بپرسي؟
پرسيد چه چيز بشر شما را سخت متعجب مي سازد؟
خدا پاسخ داد: كودكي شان. اينكه آنها از كودكي شان خسته مي شوند و عجله دارند زود بزرگ شوند و بعد دوباره پس از مدت ها آرزو مي كنند كه كودك باشند... اينكه آنها سلامتي شان را از دست مي دهند تا پول بدست آورند و بعد پولشان را از دست مي دهند تا سلامتي شان را بدست آورند. اينكه با اضطراب به آينده نگاه مي كنند و حال را فراموش مي كنند و بنابراين نه در حال زندگي مي كنند نه در آينده. اينكه آنها به گونه اي زندگي ميكنند كه گويي هرگز نمي ميرند و به گونهاي مي ميرند كه گويي هرگز زندگي نكردهاند...
_________________
حال با من موافقید که خیلی قشنگ است؟
خدا پرسيد پس تو ميخواهي با من گفتگو كني؟ او در پاسخش گفت: اگر وقت داريد.
خدا خنديد و گفت وقت من بي نهايت است. در ذهنت چيست كه مي خواهي از من بپرسي؟
پرسيد چه چيز بشر شما را سخت متعجب مي سازد؟
خدا پاسخ داد: كودكي شان. اينكه آنها از كودكي شان خسته مي شوند و عجله دارند زود بزرگ شوند و بعد دوباره پس از مدت ها آرزو مي كنند كه كودك باشند... اينكه آنها سلامتي شان را از دست مي دهند تا پول بدست آورند و بعد پولشان را از دست مي دهند تا سلامتي شان را بدست آورند. اينكه با اضطراب به آينده نگاه مي كنند و حال را فراموش مي كنند و بنابراين نه در حال زندگي مي كنند نه در آينده. اينكه آنها به گونه اي زندگي ميكنند كه گويي هرگز نمي ميرند و به گونهاي مي ميرند كه گويي هرگز زندگي نكردهاند...
_________________
حال با من موافقید که خیلی قشنگ است؟