پاسخ : بد ترین حادثه شما تو زیندگیتون چی بوده
بدترین اتفاق عمرم تا الان و فک کنم تا ابد فوت مادربزرگ عزیزتر از جانم بوده. اونم دو هفته و نیم قبل از مرحله 2 المپیاد! من عاشق مامان بزرگم بودم. مامان بزرگم تنها عشق من بود. حدود ده سال با هم زندگی می کردیم. شبا تا بغلش نمی کردم خوابم نمی برد. مامان بزرگم تنها کسی بود که همیشه حمایتم می کرد و الان نمیدونم چطوری بدون اون ادامه بدم. حاضرم تمام زندگیمو بدم تا فقط یه بار دیگه بغلش کنم بوسش کنم و فقط یه بار دیگه دعوام کنه. حاضرم همه دار و ندارمو بدم تا فقط یه بار دیگه سرشو رو شونم بذارم و سرمو بغل کنه و آروم تو بغلش کنم و گریه کنم یا فقط یه بار خوابشو ببینم. بچه ها تسبیحی که براش کادو گرفته بودم هنوز تو اتاقمه. وقت نشد بهش بدم. نمیدونم چجوری می خوام از این به بعد زندگی کنم. همه جای خونمون پره از بوش. لحظه لحظه زندگیم با یادش پره. دارم دیوونه میشم یکی یه کاری کنه لطفا یکی یه راه کاری بگه که فقط باورم بشه که دیگه نمی تونم ببینمش.