جواب رو خودم پيدا كردم !! اين قصه سر دراز دارد ... :
از اونجايي كه اينيشتين اثر فوتو الكتريك رو كشف كرده ميشه اون رو پدربزرگ نظريه ي كوانتومي دونست. اما اينيشتين بعدها از روي نوه ي خود بيزار شد ...
براي همين ايشون دست به آزمايش هاي فكري جالبي زدند كه بتوانند محدوديت هاي اين نظريه رو به رخ همه بكشند. حريف اينيشتين در اين ميدان نيلز بور بود كه هر بار با استفاده ي درست از مفاهيم كوانتومي استدلال اينيشتين رو نقض مي كرد. تا اينكه آقاي اينيشتين اين مسئله رو طرح كرد به همراه دو نفر ديگه به نام هاي پودولسكي و روزن . براي همين به اين آزمايش فكري اثر EPR گفته مي شود.
فرض مي كنيم كه دو الكترون داريم كه اسپين آنها s1 و s2 باشد و بدانيم كه اسپين كل صفر است. بنابرين جهت بردار اسپين براي اين دو الكترون مخالف هم است ( ولي ما نمي دانيم كه اسپين كدام الكترون كدام طرفي است! )حال يكي از اين الكترون ها را به كهكشان ديگري مي بريم. طبق اصل بر هم نهي (Superposition Principle ) چون اسپين اين الكترون ها مي تواند هر دو حالت را داشته باشد پس هر دو حالت را دارد !!! ( يعني اينكه حالت اسپيني الكترون حالتي بين اين دو حالت است ... كوانتوم است ديگر !
) و تا وقتي كه اسپين آن اندازه گيري نشود در همين حالت مبهم باقي مي ماند. حال فرض مي كنيم كه يك ناظر آگاه بيايد و موءلفه ي x را براي s1
اندازه گيري كند و مقدار a را به دست بياورد. چون اسپين كل صفر است پس قطعا موءلفه ي x براي s2 بايد a- باشد. براي همين است كه انگار يك جور موضعيت بين اين دو الكترون وجود دارد. همين جاست كه به يك نوع مشكل منطقي برخورد مي كنيم كه به اثر
EPR معروف است. اينكه
اندازه گيري يك پارامتر در يك سيستم فيزيكي باعث تغيير اين پارامتر در يك سيستم فيزيكي ديگر مي شود ...
منابع : Quantum Theory - John Polkinghorne- Oxford University Press 2002
ترجمه ي اين كتاب تحت عنوان "نظريه ي كوانتومي" توسط انتشارات فرهنگ معاصر انجام شده است ....