حس

ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#1
هيچ حسی ندارم

انگار احساس هم مرا فراموش كرده
تنها، در گوشه ای خزيده ام
چقدر صدای دل بيصداست
زبان بی‌ طاقت ترين عضو بدن است
شايد به دنبال جمله يا كلمه ای می گردد
من از نادانی، ديگر هيچ نمی دانم
آنقدر كه از خودم گفته ام!
ديگر خودم را فراموش كرده ام.
ديگر هيچ حرفی ندارم
نه می خواهم از رفتن بگويم
و نه از ماندن سخنی بر زبان بياورم
سكوتم، بوی مرگ می دهد.
اما حس زنده ماندن همچنان جاری است.
ايمان، در آخرين نقطه ترديد، نگاهم می كند
خوب می دانم،
كه ديگر نمی دانم.
چقدر خسته ام.
بی نهايت خسته...
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#3

من اكنون احساس مي كنم،
بر تل خاكستري از همه آتش ها و اميدها و خواستن هايم،
تنها مانده ام.
و گرداگرد زمين خلوت را مي نگرم.
و اعماق آسمان ساكت را مي نگرم.
و خود را مي نگرم.
و در اين نگريستن هاي همه دردناك و همه تلخ،
اين سوال همواره در پيش نظرم پديدار است،
و هر لحظه صريح تر و كوبنده تر
كه تو اين جا چه مي كني؟
امروز به خودم گفتم:
من احساس مي كنم،
كه نشسته ام زمان را مي نگرم كه مي گذرد.
همين و همين.
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#4
من چيستم؟
يك لكه اي ز ننگ به دامان زندگي
و ز ننگ زندگاني آلوده دامني
يك ضجه ي شكسته به حلقوم بي كسي
راز نگفته اي و سرود نخوانده اي
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#5
احساس

من اكنون احساس مي كنم،
بر تل خاكستري از همه آتش ها و اميدها و خواستن هايم،
تنها مانده ام.
و گرداگرد زمين خلوت را مي نگرم.
و اعماق آسمان ساكت را مي نگرم.
و خود را مي نگرم.
و در اين نگريستن هاي همه دردناك و همه تلخ،
اين سوال همواره در پيش نظرم پديدار است،
و هر لحظه صريح تر و كوبنده تر
كه تو اين جا چه مي كني؟
امروز به خودم گفتم:
من احساس مي كنم،
كه نشسته ام زمان را مي نگرم كه مي گذرد.
همين و همين.
 

amirrezas

New Member
ارسال ها
204
لایک ها
17
امتیاز
0
#6
آه خدای من!!!

چه زیبا بود
 

rasam_9026

New Member
ارسال ها
120
لایک ها
7
امتیاز
0
#7
دیدمت ، آهسته بوسیدمت

خواندمت ، بر ره گل افشاندمت

آمدی ، بر بام جان پر زدی

همچو نور ، بر دیده بنشاندمت

بردمت ... تا کهکشان های عشق

پر کشان ، تا بی نشان های عشق

گفتمت ، افتاده بر پای عشق

زندگیست ، رویای زیبای عشق

می روی ، چون بوی گل از برم

رفتنت ، کی می شود باورم

بوده ای ، چون تاج گل بر سرم

تا ابد ، یاد تو را می برم

بردمت ... تا کهکشان های عشق

...
 

nasim74

New Member
ارسال ها
54
لایک ها
5
امتیاز
0
#8
خیلی قشنگ بود!

نمیدونستم بچه های این سایت اینقد احساسی اند!
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#9
شیعه کیست ؟ سنی کیست ؟
[TABLE][TR][TD][/TD][/TR][TR][TD][center:fa8eb35631]
[/center:fa8eb35631]

خدایا:
کافر کیست؟ مسلمان کیست؟ شیعه کیست؟ سنی کیست؟
مرزهای درست هرکدام ، کدام است؟
من آرزو می کنم که روزی سطح شعور و شناخت مذهبی ، در این تنها کشور شیعه جهان ، به جایی برسد که سخنگوی رسمی مذهب ما‌ «فاطمه» را آنچنان که سلیمان کتانی - طبیب مسیحی - شناسانده است، و «علی» را آنچنان که دکتر جورج جرداق - طبیب مسیحی - توصیف میکند و «اهل بیت» را آنچنان که ماسینیون کاتولیک تحقیق کرده است و «ابوذر غفاری» را آنچنان که جودة السحار نوشته است و حتی «قرآن» را آنچنان که بلاشر - کشیش رسمی کلیسا - ترجمه نموده است و «پیغمبر» را آنچنان که ردنسن - محقق یهودی - میبیند، بفهمد و ملت شیعه و محبان اهل بیت و متولیان رسمی ولایت و مدعیان مذهب حقه جعفری روزی بتوانند به ترجمه آثار این کفار رسمی!! توفیق یابند.
خدایا این مردم شیعه اند ، شیعه علی ، تنها پیروان اهل بیت ، تنها ملتی که حق را تشخیص داده اند و چهره پرشکوه علی را و عظمت های خاندان علی را یافته اند؟؟
و دکتر بنت الشاطی ، استاد دانشگاه و نویسنده توانایی ، که قلمش و عمرش همه در خدمت زنان اهل بیت ، که میگفت:(من در این خانه زندگی میکنم )، سنی است؟
و بلاشر که روحانی رسمی مسیحیت بود و چهل سال در تحقیق و ترجمه قرآن رنج برد و بر روی آیات کور شد کافر است؟
و ماسینیون که دریایی از دانش بود و ۲۷ سال تمام در زندگی سلمان، نخستین بنیانگذار تاریخ شیعه در ایران، غرق شد و هرگاه از فاطمه ، از عرفان اسلامی و از سلمان سخن میگفت ، سراپا مشتعل میشد کافر است؟
خدایا:
به من بگو ، تو خود چگونه میبینی؟ چگونه قضاوت میکنی؟
[center:fa8eb35631]آیا عشق ورزیدن به اسمها تشیع است؟ یا شناخت مسمی ها ؟؟[/center:fa8eb35631]
[center:fa8eb35631] [/center:fa8eb35631]
[center:fa8eb35631] «دکتر علی شریعتی» [/center:fa8eb35631]
[center:fa8eb35631](نیایش ) [/center:fa8eb35631][/TD][/TR][/TABLE]
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#10
تبارک‌ الله‌ احسن‌ الخالقین‌ (آفرین‌ بر خودم‌ بهترین‌ آفرینندگان‌!).
یعنی‌: به‌! ببین‌ چه‌ ساخته‌ام‌! از آب‌ و گل‌! روح‌ خودم‌ را در او دمیدم‌ و این‌ چنین‌ شد! و این‌ است‌ که‌ مرا این‌ چنین‌ می‌شناسد! که‌ خود را می‌شناسد که‌ گفته‌اند: خود را بشناس‌ تا خدا را بشناسی‌، چه‌ «خود» روح‌ خدا است‌ در اندام‌ تو ای‌ مانی‌ من‌! ای‌ مبعوث‌ هنرمند بسیار دان‌ من‌، ای‌ آشنای‌ نازنین‌ گرانبهای‌ نفیس‌ من‌، ای‌ روخ‌ من‌، خود من‌، و من‌ نخستین‌ بار که‌ در رسیدم‌ آن‌ من‌ پولادین‌ خویش‌ را که‌ غروری‌ رویین‌ بر تن‌ داشت‌، غروری‌ که‌ با هر ضربه‌ای‌ که‌ روزگار بر آن‌ فرود آورده‌ بود و هر گرزی‌ که‌ حوادث‌ بر سرش‌ کوفته‌ بود سخت‌تر گشته‌ بود، بر قامتش‌ فرو شکستم‌ که‌ در راه‌ طلب‌ این‌ اول‌ قدم‌ است‌، چه‌ غرور حجاب‌ راه‌ است‌ که‌ گفته‌اند: «نامرد غرورش‌ را می‌فروشد و جوانمرد آن‌ را می‌شکند، نه‌ به‌ زر و زور، بل‌ بر سر دوست‌ که‌ غرورهای‌ بزرگ‌ همواره‌ بر عصیان‌ و صلابت‌ سیراب‌ می‌شوند و یکبار از تسلیم‌ و شکست‌ سیراب‌ می‌شوند و سیراب‌تر و آن‌ بار آن‌ هنگام‌ است‌ که‌ این‌ معامله‌ نه‌ در کار دنیا است‌ که‌ در کار آخرت‌ است‌ و آدمیان‌ بر دوگونه‌اند: خلق‌ کوچه‌ و باازر که‌ سر به‌ بند کرنش‌ زور می‌آورند و گزیدگان‌ که‌ سر به‌ لبه‌ تیغ‌ می‌سپارند و به‌ ربقه‌ تسلیم‌ نمی‌آورند، دل‌ به‌ کمند نیایش‌ دوست‌ می‌دهند و بسیار اندک‌اند آنها که‌ در ظلمت‌ شبهای‌ هولناک‌ شکنجه‌ گاهها و در آغوش‌ مرگی‌ خونین‌ یک‌ «لفظِ» آلوده‌ به‌ ستایشی‌ نگفته‌اند و یک‌ «سطر» آغشته‌ به‌ خواهشی‌ ننوشته‌اند و آن‌گاه‌ در غوغای‌ پرهراس‌ کفر و زور و خدعه‌ و کینه‌ قیصر سر بر دیوار مهراوه‌ ممنوع‌ نهاده‌اند و در برابر «تصویر» مریم‌- زیباترین‌ دختران‌ اورشلیم‌، مادر عیسی‌ روح‌ الله‌، مسیح‌ کلمة‌ الله‌، مریم‌ همسر محبوب‌ تئوس‌ که‌ اشباه‌ الرجال‌ قرون‌ وسطی‌ همسر یوسف‌ نجارش‌ می‌خواندند- غریبانه‌ اشک‌ ریخته‌اند، دردمندانه‌ گریسته‌اند و سرودها و دعاهای‌ گداازن‌ از آتش‌ نیاز و از بیتابی‌طلب‌ را از عمق‌ نهادشان‌ به‌ سختی‌ بر کشیده‌اند و سرشار از شوق‌ و سرمست‌ از لذت‌ بر سر و روی‌ تصویر «او» ریخته‌اند».
 

sts3662

New Member
ارسال ها
216
لایک ها
11
امتیاز
0
#11
 

shir_del

New Member
ارسال ها
24
لایک ها
0
امتیاز
0
#14
nasim74 گفت
خیلی قشنگ بود!

نمیدونستم بچه های این سایت اینقد احساسی اند!
بچه های این سایت نه! دختران این سایت! یک مشت احساس! یک مشت ... که تقریبا همه جا رو فرا گرفته اند!
 

rasam_9026

New Member
ارسال ها
120
لایک ها
7
امتیاز
0
#15
shir_del گفت
nasim74 گفت
خیلی قشنگ بود!

نمیدونستم بچه های این سایت اینقد احساسی اند!
بچه های این سایت نه! دختران این سایت! یک مشت احساس! یک مشت ... که تقریبا همه جا رو فرا گرفته اند!
آقای شیر دل پسر ها هم احساسات دارن که به موقع به کارش می برن ...
 

darrande

Well-Known Member
ارسال ها
592
لایک ها
811
امتیاز
93
#16
آره پسر ها خدای احساس اند
 

shey2nak

New Member
ارسال ها
55
لایک ها
27
امتیاز
0
#17
shir_del گفت
nasim74 گفت
خیلی قشنگ بود!

نمیدونستم بچه های این سایت اینقد احساسی اند!
بچه های این سایت نه! دختران این سایت! یک مشت احساس! یک مشت ... که تقریبا همه جا رو فرا گرفته اند!
آقاي بي احساس و ... !
حالا تو چه گيري دادي به دختراي سايت !!!!!!!
مثه اينكه خييييييييلي دل پري داري !
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#18
اره اساسی ......با اون تایپیکی که نوشته بودید .....همه چیز به وضوح مشخص بود اقای شیر دل راستی انگار دیگه نیس چی شد حذفش کردن ......................
..............
 

sts3662

New Member
ارسال ها
216
لایک ها
11
امتیاز
0
#19
naaaaaaaaaaafas گفت
اره اساسی ......با اون تایپیکی که نوشته بودید .....همه چیز به وضوح مشخص بود اقای شیر دل راستی انگار دیگه نیس چی شد حذفش کردن ......................
..............
نه شبا میاد حرف میزنه که ما نتونیم جوابشو بدیم ...!!!
 
بالا