ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#1
ناصر كاتوزيان كيست؟<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:eek:ffice:eek:ffice" /><o:p></o:p>
متولد: ۱۳۱۰. تهران، محله دردار. دوران ابتدايى اش را در دبستان اقبال در خيابان «شهباز» به اتمام رسانده و دوران دبيرستان را در دبيرستان علميه طى مى كند و پس از نقل مكان به خيابان «آب منگل» در خيابان رى در همان دبيرستان مى ماند تا اتمام اين دوران. دكتر كاتوزيان با كلاس پنجم نظام قديم رشته علمى را دنبال مى كند و در كلاس ششم آن زمان رشته ادبى را انتخاب مى كند، در همان رشته ادبى در ايران شاگرد اول مى شود و موفق به دريافت مدال درجه ۲علمى براى اولين بار در ايران مى شود. همين دريافت مدال مشوق او مى شود براى ادامه تحصيل. او با انتخاب رشته حقوق تحصيلات خود را در دانشگاه ادامه مى دهد و در اين رشته موفق به كسب مدال درجه يك علمى اين رشته مى شود. با فوت پدر در سال دوم دانشگاه ضربه بزرگى به دكتر كاتوزيان وارد مى شود و اين ضربه باعث مى شود تا او از رفتن به وزارت امورخارجه پشيمان شود و رشته قضا را انتخاب كند. او در اين رشته در مقاطع مختلف تا دكترا همواره با عنوان شاگرد اولى فارغ التحصيل مى شود و رساله اش را در سال ۱۳۳۹ باعنوان «وصيت» به پايان مى رساند و به دفعات متعدد به كشورهاى فرانسه و انگليس و آمريكا سفر مى كند. در آنجا غور و تفحص بسيار مى كند. با اين حال علاقه وافر او به فقه باعث مى شود تا مطالعات فراوانى را هم در اين زمينه داشته باشد. همين امر باعث مى شود تا زبان عربى را به همان اندازه بداند كه در زبان فرانسوى و انگليسى متبحر شده بود. در سال ۱۳۳۲ اولين مقاله استاد در مجله كانون وكلاى آن زمان به چاپ مى رسد و سلسله مقالاتش در اين باره ادامه پيدا مى كند تا اولين كتاب او تحت عنوان «وصيت همزمان» با اتمام دوره دكترى به چاپ برسد. دكتر ناصركاتوزيان اولين دانشجوى ايرانى است كه موفق به اخذ مدرك دكتراى حقوق در ايران و دانشگاه تهران شده است. او در سال ۱۳۳۳ در سن ۲۳سالگى ازدواج مى كند كه حاصل آن دو فرزند پسر است كه يكى از آنها دكتراى روانشناسى بالينى دارد و در حال حاضر مقيم آمريكا است و ديگرى مهندس الكترونيك است و در همان ديار زندگى مى كند. دكتر ناصر كاتوزيان ۴۳ جلد اثر تأليفى و تحقيقى دارد كه برخى از آنها به ۹۰۰صفحه مى رسد مهمترين آنها عبارتند از: ۱ ـ عدالت قضايى (۲جلد) كه مجموعه آرايى است كه او در دوران قضاوتش جمع آورى كرده. ۲ ـ گامى بسوى عدالت (۲جلد) توصيفى از زندگى خود استاد است كه تمام زندگى اش را گامى به سوى عدالت مى داند. اين ۲كتاب شامل بيش از ۴۰۰مقاله اى است كه او در مورد حقوق اساسى نوشته است. ۳ ـ مقدمه علم حقوق كه هنوز در دانشگاههاى مختلف تدريس مى شود و بيش از چهل بار تجديد چاپ شده است. ۴ ـ فلسفه حقوق (۳جلد) گل سرسبد كتابهاى دكتر كاتوزيان. او اين ۳جلد كتاب را بيش از همه آثارش دوست دارد. البته جلد سوم اين مجموعه منطق حقوق نام دارد. ۵ ـ حقوق مدنى: دكتر كاتوزيان بيش از ۲۰جلد كتاب درباب موارد مختلف حقوق مدنى از جمله خانواده، تعهدات، قراردادها، مسؤوليت هاى مدنى، ارث و وصيت و… نوشته است. ۶ ـ نظريه عمومى حقوق ۷ ـ كليات حقوق ۸ـ فرهنگ كاتوزيان ۹ ـ تاريخ انقلاب مشروطه ايران ۱۰ ـ آزادى انديشه و بيان: دكتر كاتوزيان اين كتاب را به سفارش سازمان ملل متحد در مورد آزادى انديشه و بيان در ايران نوشته است. اولين قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران نيز توسط دكتر كاتوزيان تدوين شده است.<o:p></o:p>
<o:p></o:p>
[CENTER ALIGN=CENTER][hr:e3fdd62f6f][/CENTER ALIGN]<o:p> </o:p>
دكترناصر كاتوزيان<o:p></o:p>
زندگى براى عدالت<o:p></o:p>
احمد جلالى فراهانى:

بهتر است از آخر شروع كنيم. غروب آويزان شاخه ها بود كه دكتر «ناصركاتوزيان» جمله آخرش را گفت. جمله اى كوتاه، پرمغز و ماندنى. حكايت آينه و جوان و پير و خشت خام. «به جوانها مى گويم اگر از چيزى عصبانى هستيد مراقب باشيد، ميراث گرانبهاى چندين و چندساله پدرانتان را از روى عصبانيت به زمين نزنيد...» و اين تمام پختگى و حوصله پيرمردى سفيدموى و مرتب را نشان مى دهد كه شمرده شمرده سخن مى گويد و هيچ عجله اى براى گفتن ندارد. دكتر ناصر كاتوزيان حالا درآستانه ۷۳سالگى است. با آنكه جدى است اما مهربانى و شفقت در چشمانش موج مى زند. متين، صبور، مؤدب و خوش سخن و البته آراسته. «اميرناصر كاتوزيان» دركوچه در دار درخيابان رى به دنيا آمده است. ده سال پيش از آنكه رضاشاه اريكه قدرت را به قماش انگليس و دارودسته متفقين بسپارد.

او درباره ۷۳سالگى اش با خنده مى گويد: «به نظر شما زياداست اما اگر ۷۳ساله باشيد متوجه مى شويد كه چقدر كم است» .

خاندان كاتوزيان ازخانواده هاى باسابقه و كهن در تهران است و نام خانوادگى اصلى آنها تهرانى بوده است كه درزمان رضاشاه وقتى مجبور به دريافت شناسنامه مى شوند به دليل علاقه به زبان اصيل پارسى، لغت «كاتوزيان» را از شاهنامه براى نام خانوادگى خويش اقتباس مى كنند و كاتوزيان به معناى پارسايان است. «گروهى بودند كه تقريباً روحانيون دربار ساسانى را تشكيل مى دادند و درواقع طبقه باسواد زمانه خود بودند و از نفوذ فراوانى برخوردار بودند و چون خانواده ما خانواده اى روحانى بود. حتى عموى من قبلاً روحانى بود و بعدها به اجبار دربار عمامه ازسر برمى گيرند و اين فاميل را از شاهنامه مى گيرند. آنجا كه مى گويد «گروهى كه كاتوزيان خوانى اش








/ به رسم پرستندگان دانى اش» و اين شعر فردوسى است.» چرا دكتر ناصر كاتوزيان رشته حقوق را انتخاب كرده است؟ دليلش براى اين كار متواضعانه است. مى گويد: «اتفاق باعث آشنايى من با علم حقوق شد.» و همين اتفاق باعث مى شود تا سرآمد دوران خود دراين رشته شود و شايد اگر او كاپيتان تيم واليبال مدرسه اش نمى بود و اصرار مديرمدرسه براى حفظ اين دانش آموز نبود او هرگز وارد عرصه حقوق نمى شد. «و البته اتفاق تنها هم نبود. بعدها كه وارد دانشگاه شدم از انتخاب خودم كاملاً راضى بودم و به آن افتخارمى كنم.» شايد انتخاب رشته حقوق درخانواده كاتوزيان يك سنت نباشد اما اغلب بزرگان و مشاهير اين خانواده براى ادامه تحصيل خود رشته حقوق را انتخاب مى كنند و خود استاد دراين باره مى گويد: «خانواده ما بيشتر حقوقدان هستند. بزرگان خانواده ماقبل از من هم به حقوق خيلى علاقه مند بودند. حتى يكى از قوم و خويش هاى ما اول دانشكده پزشكى را انتخاب كردو بعد پشيمان شد و درانگلستان اقتصاد سياسى را برگزيد.» و البته منظور استاد كسى نيست جز «محمدعلى كاتوزيان » كه بسيارى از آثارش در ايران چاپ شده و مورداستفاده قرارمى گيرد. خواسته هاى مغفوله خاندان كاتوزيان البته نقش فراوانى درهدايت استاد به رشته حقوق داشته و خود نيز معترف اين ماجراست. زراندوختن و جمع ثروت صفتى نيست كه اهالى علم و تحقيق را تحريك كند و اين روحيه البته از ويژگيهاى دكتر كاتوزيان هم هست. چنانكه پس از اتمام دوران دانشكده حقوق در مقطع ليسانس از سال ۱۳۳۴ تا ۱۳۴۵ در دادگسترى روزگار مى گذراند و مشاغل مختلفى را تجربه مى كرد تا جايى كه حتى به رياست دادگاه اراك و مستشار دادگاه استان و معاون ادارى و حقوقى هم مى رسد، اما داشتن روحيه تحقيق و پژوهش از يك طرف و عشق و علاقه او به تدريس و همچنين مخالف خوانى هايش با دستگاه حاكم از طرف ديگر سبب شد تا كنج خلوت تحقيق و تفحص را به دنياى پراضطراب و جنجال دادگسترى ترجيح دهد و به دنياى علم و آرامش نقل مكان كند.
«روزى كه ليسانسم را گرفتم، درس وصيت را كه درس بسيار مشكلى هم بود، در كتابهاى فقهى هم مى ديدم كه البته مفصل ترين مبحث آن كتابها هم همين مسأله وصيت است. اين انگيزه كه بتوانم در باب اين مسأله تحقيق كنم، باعث شد تا از همان روزى كه قلم دانشجويى را زمين گذاشتم، قلم تأليف را به دست بگيرم.» «من هم مثل هر جوانى در آن ايام آرزويى داشتم. من هميشه آرزو داشتم تا يك نويسنده و محقق بزرگ شوم. هيچ وقت آرزو نداشتم يك ثروتمند بزرگ يا يك سياستمدار مشهور يا يك قدرتمند واقعى شوم.» آيا او به آرزويش رسيده؟ در جواب اين پاسخ چيزى جز لبخند از دكتر ناصر كاتوزيان نخواهيد شنيد. او رسيدن به آرزو را به مثابه توقف مى داند. مى گويد «وقتى ميكل آنژ مجسمه «پتيا» را ساخت و در كليسا خيلى مورد توجه قرار گرفت، خودش گريه مى كرد. وقتى از او پرسيدن چرا گريه مى كنى؟ گفت: براى اينكه اين پايان كار من است. چون از اين كار خوشم آمده.» و اين گفته كاتوزيان نشان دهنده تلاش او براى نگه داشتن روحيه نارضايتى از خود و طلبگى است. او از كارهاى خود به معناى واقعى راضى نيست و در جواب اين سؤال كليشه اى كه اگر دوباره به دنيا بياييد، آيا همين مسير را طى خواهيد كرد؟ مى گويد: «اگر دوباره به دنيا بيايم، دوست دارم كارهاى قبلى ام را ادامه دهم.» بزرگترين معضل نظام حقوقى ما چيست؟ چرا خيلى از آنها كارايى خود را از دست داده اند؟ دكتر كاتوزيان فراموش شدن جامعه از سوى حقوقدانان را عامل عمده نقصان مى داند و مى گويد «آنها فكر مى كنند همه چيز در قانون بايد گفته شود و منبعث از قانون است، درحالى كه حقوق غير از قانون است. قانون بخشى از حقوق رسمى است كه توسط قوه مقننه و مجريه وضع مى شود، ولى اين انديشه ها هستند و جامعه و سازمانهاى اجتماعى كه حقوق را مى سازد و زمينه هاى اصلى اش را فراهم مى كند.» دكتر كاتوزيان دو دليل را علت عقب ماندگى مان از كاروان تمدن و چسبندگى بيش از اندازه مان به قانون مى داند. اول آنكه حقوق ما نتوانسته است معناى واقعى فقه را بشناسد و همين ضعف عمده به قوانين ما سرايت كرده است و فكر مى كنيم همه چيز بايد در قانون باشد و همه چيز را قانون به ما بگويد. در واقع ما فراموش كرده ايم كه عرف و عادت و هنجارهاى اجتماعى و نيازهاى آن نياز مبرم به مراجعه ما به قوانين فقهى و بررسى دوباره آنها دارد. ضمن آنكه اين عوامل خود نيازهايى را به وجود مى آورد كه اين نيازها موجب به وجود آمدن قواعدى مى شود كه حتى دولتها را مجبور به وضع قانونى آنها مى كند. او در اين باره مى گويد «درست است كه دولتها مقتدر هستند.
<o:p></o:p>
<o:p></o:p>
اما اين اقتدار كاملاً ظاهريست و دولت از اطراف تحت فشارهاى متعدد اجتماعى است كه بخش عمده اى از آنها منبعث از نيازهاى اقتصادى و حتى سنتها واخلاق و مذهب است و اين ها در واقع در حال مبارزه با يكديگرند. قانونى كه وضع مى شود نتيجه پيروزى يكى از اين فشارها بر ساير نيروها است. ما فراموش كرده ايم كه قوه قضاييه مى تواند در قلمرو قوانين و تفسير آنها خود كارگزار باشد.» در واقع از نظر دكتر كاتوزيان دليل اول عقب ماندگى نظام حقوقى ما از نيازهاى امروز سنت گرايى شديد است كه در ما وجود دارد و اجازه خلاقيت و تصميم گيرى نمى دهد. و اما دليل ديگر اين عقب ماندگى: «ما از نظر نظام ادارى و حقوقى خيلى تحت تأثير نظام حقوقى فرانسه قرار گرفتيم. آنها براى حقوق مدنى بعد از ناپلئون همين ارزش و تقدس را قائل بودند ولى حالا اين طور نيست و آنها از اين حيث خود را نو و مدرن كرده اند و ما همچنان و همان سر كلاه آى با كلاه مانده ايم.» او معتقد است «حقوقدانان حتماً بايد با اين شيوه هاى كهنه و منسوخ مبارزه كنند و نداى عدالت و نداى وجدان و آن عرفان حقوقى را كه به هركسى كه حقوقدان هم نيست اما وقتى يك قضيه حقوقى پيش او مطرح مى شود مى تواند تشخيص دهد كه عدالت كدام طرف است را بيشتر مد نظر قرار دهند و به آن توجه بيشترى بكنند.»
از نظر او ما براى اينكه بتوانيم از يك نظر حقوقى مدرن و كارآمد برخوردار باشيم بايد ابتدا جامعه مان عادت كند به اينكه قانون را درست اجرا كند و بعد از آن وقتى كه به قانونگرايى كامل رسيديم آن زمان بهترين زمان براى يافتن راه حل مناسب براى دور زدن قوانين ـ در جهت بهبود شرايط زيست اجتماعى ـ و تنظيم دوباره آنها در استنباطها براى رسيدن به عدالت واقعى خواهد بود.
دكتر كاتوزيان مى گويد: «هدف حقوق و تمام زير و بم آن اجراى كامل عدالت و مصونيت جامعه از ظلم و بى عدالتى است.» او علت اصلى ماجراى مشروطيت را هم در همين نكته مى بيند و مى گويد : «عموى من يكى از سران اصلى مشروطيت بود و از او يادداشتهاى متعددى هم در اين باره به دست من رسيده كه آن را در كتابى تحت عنوان «برداشتهايى راجع به تاريخ مشروطيت» به چاپ رسانده ام. در آنجا در مقدمه اش نوشته ام كه انقلاب مشروطيت در واقع قيامى براى دموكراسى خواهى نبوده است بلكه حكومت عادل مى خواسته اند و عدالتخانه.» او علت مشروطيت را آراى متضادى مى داند كه قضات آن زمان صادر مى كردند و فساد شديدى كه در دستگاه قضاى آن دوران رخنه كرده بود را عامل اصلى آن قيام مى داند. دكتر كاتوزيان در باره آزادى مى گويد:

«آدمى اگر نتواند آنگونه كه مى انديشد افكارش را بيان بكند و اصلاً جرأت بيان فكرش را نداشته باشد مطمئناً انديشه شكوفا نخواهد شد»

و اين يكى از دغدغه هاى اصلى اوست. از نظر او هنوز سنگينى ساليان دور و دراز حكومتهاى مستبد در تاريخ ايران بر رفتار و سكنات ما سايه انداخته است و ما هنوز تحت تأثير بيش از چند هزار سال استبدادى هستيم كه در تاريخ مان به ثبت رسيده و تازمانيكه سنگينى اين سايه از شانه هاى ما جدا نشود در بحث آزادى و عدالت همچنان در خم اول اين وادى باقى خواهيم ماند و اين حاصل نمى شود مگر زمانى كه هر كس هر آنچه مى انديشد را بيان كند و برخورد انديشه ها براثر همين اصل پيش پا افتاده ميسر گردد. او مى گويد: «در همين حقوق موانع فراوانى براى آزاد انديشى وجود دارد و تا اين موانع از سر راهش برداشته نشود پاى نظام حقوقى ما همچنان مى لنگد.»
<o:p></o:p>
<o:p></o:p>
[CENTER ALIGN=CENTER][hr:e3fdd62f6f][/CENTER ALIGN]این دو نوشته برگرفته از روزنامه ایران می باشند.<o:p></o:p>
<o:p> </o:p>
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#2
محمد جعفر جعفرى لنگرودى<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:eek:ffice:eek:ffice" /><o:p></o:p>
چهار شنبه 18 فوريه 2009<o:p></o:p>
- متولد ۱۳۰۲ لنگرود

<?xml:namespace prefix = v ns = "urn:schemas-microsoft-com:vml" /><v:shapetype id=_x0000_t75 stroked="f" filled="f" path="m@4@5l@4@11@9@11@9@5xe" o:preferrelative="t" o:spt="75" coordsize="21600,21600"><v:stroke joinstyle="miter"></v:stroke><v:formulas><v:f eqn="if lineDrawn pixelLineWidth 0"></v:f><v:f eqn="sum @0 1 0"></v:f><v:f eqn="sum 0 0 @1"></v:f><v:f eqn="prod @2 1 2"></v:f><v:f eqn="prod @3 21600 pixelWidth"></v:f><v:f eqn="prod @3 21600 pixelHeight"></v:f><v:f eqn="sum @0 0 1"></v:f><v:f eqn="prod @6 1 2"></v:f><v:f eqn="prod @7 21600 pixelWidth"></v:f><v:f eqn="sum @8 21600 0"></v:f><v:f eqn="prod @7 21600 pixelHeight"></v:f><v:f eqn="sum @10 21600 0"></v:f></v:formulas><v:path o:connecttype="rect" gradientshapeok="t" o:extrusionok="f"></v:path><o:lock aspectratio="t" v:ext="edit"></o:lock></v:shapetype><v:shape id=_x0000_i1025 style="WIDTH: 6pt; HEIGHT: 8.25pt" alt="-" type="#_x0000_t75"><v:imagedata o:href="http://www.iranianlawyers.com/local/cache-vignettes/L8xH11/puce_rtl-df008.gif" src="file:///C:\DOCUME~1\37F3~1\LOCALS~1\Temp\msohtml1\01\clip_image001.gif"></v:imagedata></v:shape>


فراگيرى علوم دينى و عربى و ادبيات عرب در حوزه هاى علميه مشهد

<v:shape id=_x0000_i1026 style="WIDTH: 6pt; HEIGHT: 8.25pt" alt="-" type="#_x0000_t75"><v:imagedata o:href="http://www.iranianlawyers.com/local/cache-vignettes/L8xH11/puce_rtl-df008.gif" src="file:///C:\DOCUME~1\37F3~1\LOCALS~1\Temp\msohtml1\01\clip_image001.gif"></v:imagedata></v:shape>


اخذ دكتراى حقوق از دانشكده حقوق دانشگاه تهران

<v:shape id=_x0000_i1027 style="WIDTH: 6pt; HEIGHT: 8.25pt" alt="-" type="#_x0000_t75"><v:imagedata o:href="http://www.iranianlawyers.com/local/cache-vignettes/L8xH11/puce_rtl-df008.gif" src="file:///C:\DOCUME~1\37F3~1\LOCALS~1\Temp\msohtml1\01\clip_image001.gif"></v:imagedata></v:shape>


تجربه سال ها قضاوت در دادگسترى هاى ايران

<v:shape id=_x0000_i1028 style="WIDTH: 6pt; HEIGHT: 8.25pt" alt="-" type="#_x0000_t75"><v:imagedata o:href="http://www.iranianlawyers.com/local/cache-vignettes/L8xH11/puce_rtl-df008.gif" src="file:///C:\DOCUME~1\37F3~1\LOCALS~1\Temp\msohtml1\01\clip_image001.gif"></v:imagedata></v:shape>


بيش از ۳۰ سال تدريس در دانشكده حقوق دانشگاه تهران

<v:shape id=_x0000_i1029 style="WIDTH: 6pt; HEIGHT: 8.25pt" alt="-" type="#_x0000_t75"><v:imagedata o:href="http://www.iranianlawyers.com/local/cache-vignettes/L8xH11/puce_rtl-df008.gif" src="file:///C:\DOCUME~1\37F3~1\LOCALS~1\Temp\msohtml1\01\clip_image001.gif"></v:imagedata></v:shape>


اولين نويسنده دايرةالمعارف حقوقى ايران در ۵ جلد

<v:shape id=_x0000_i1030 style="WIDTH: 6pt; HEIGHT: 8.25pt" alt="-" type="#_x0000_t75"><v:imagedata o:href="http://www.iranianlawyers.com/local/cache-vignettes/L8xH11/puce_rtl-df008.gif" src="file:///C:\DOCUME~1\37F3~1\LOCALS~1\Temp\msohtml1\01\clip_image001.gif"></v:imagedata></v:shape>


اولين نويسنده فرهنگ حقوقى در ايران

<v:shape id=_x0000_i1031 style="WIDTH: 6pt; HEIGHT: 8.25pt" alt="-" type="#_x0000_t75"><v:imagedata o:href="http://www.iranianlawyers.com/local/cache-vignettes/L8xH11/puce_rtl-df008.gif" src="file:///C:\DOCUME~1\37F3~1\LOCALS~1\Temp\msohtml1\01\clip_image001.gif"></v:imagedata></v:shape>


رئيس دانشكده حقوق و علوم سياسى

<v:shape id=_x0000_i1032 style="WIDTH: 6pt; HEIGHT: 8.25pt" alt="-" type="#_x0000_t75"><v:imagedata o:href="http://www.iranianlawyers.com/local/cache-vignettes/L8xH11/puce_rtl-df008.gif" src="file:///C:\DOCUME~1\37F3~1\LOCALS~1\Temp\msohtml1\01\clip_image001.gif"></v:imagedata></v:shape>


اولين نويسنده ترمينولوژى حقوق در ايران

<v:shape id=_x0000_i1033 style="WIDTH: 6pt; HEIGHT: 8.25pt" alt="-" type="#_x0000_t75"><v:imagedata o:href="http://www.iranianlawyers.com/local/cache-vignettes/L8xH11/puce_rtl-df008.gif" src="file:///C:\DOCUME~1\37F3~1\LOCALS~1\Temp\msohtml1\01\clip_image001.gif"></v:imagedata></v:shape>


برخى از آثار تأليفى وى عبارتند از: كامل الميزان، التقريب الى حاشيه التهذيب، اصول فلسفى حقوق در فلسفه حقوق، شخصيت معنوى حافظ، تأثير اراده در حقوق مدنى، تاريخ حقوق ايران، مقدمه عمومى علم حقوق، رهن و صلح، وصيت، مكتب هاى حقوقى در حقوق اسلام، حقوق ثبت، حقوق اموال، دايرةالمعارف علوم اسلامى و...
تمام آنها كه در عالم حقوق دستى بر آتش دارند و يا حقوق خوانده اند يا حقوق مى دانند و يا استاد حقوق هستند و يا وكيل مدافع و حتى قاضى مى دانند. محمدجعفر جعفرى لنگرودى كيست؟ و البته همگى او را به واسطه آثار نفيس و گرانبهايش مى شناسند. شايد لقب «دهخداى حقوق» دادن به محمدجعفر جعفرى لنگرودى پربيراه نباشد. چه جعفرى لنگرودى بيش از هر چيز دغدغه گردآورى فرهنگ حقوق و دانشنامه حقوقى را داشته است و به همين دليل در آثار او مى توان كتاب هاى چند جلدى نظير «دانشنامه حقوقى»، «ترمينولوژى حقوق»، «فرهنگ حقوق» و «دايرة المعارف حقوق تعهدات» را يافت كه تلاش عظيم و درخورى براى گردآورى واژگان، اصطلاحات، تعاريف و قواعد و قوانين حقوقى است.
مرورى در اين كتاب ها نشان دهنده عزم استوار و جزم ثابت نويسنده آنهاست. شايد برخى از اين كتاب ها بيش از ۳۰ سال از عمر او را به خود اختصاص داده باشد و از همين روست كه جد و جهد جعفرى لنگرودى آدمى را به حيرت وامى دارد كه چطور اين محقق صبور و استاد انديشمند اين همه سعه صدر و تحمل براى يافتن تمام زواياى هر كدام از واژگان و اصطلاحات حقوقى به كار برده است.
محمدجعفر جعفرى لنگرودى متولد سال ۱۳۰۲ شمسى است و از نام خانوادگى اش مى توان حدس زد كه او اهل لنگرود است. پدرش با آنكه روحانى بود به كار كسب و تجارت اشتغال داشت و ترجيح مى داد كه از آن رهگذر، امرار معاش كند. خود لنگرودى درباره پدرش مى گويد: «خطى بسيار خوش داشت و گاه شعر مى سرود، اما اين يكى را از ما پنهان مى داشت. از كسب و بازرگانى محدود معاش مى گذراند. علاقه او به ادبيات فارسى او را بر آن داشت تا يك روز خمسه نظامى را به دست گيرد و به سوداى آنكه سواد فارسى به من بياموزد، مرا فرا خواند. در حالى كه هنوز الفبا را نمى شناختم، گفت: بنشين و بخوان! گفتم: چگونه بايد بخوانم؟ گفت: از روى اين كتاب، من مى خوانم و تو هرچه را كه مى گويم، بگو! آنگاه گفت:
بسم الله الرحمن الرحيم
هست كليد در گنج حكيم
فاتحه فكرت و ختم سخن
نام خداى هست در آن ختم كن
مبدع هر چشمه كه جوديش هست
مخترع هر چه وجوديش هست
من گفتار او را چند بار تكرار كردم تا از بر شدم. به اين ترتيب اندكى نگذشت كه از روى خمسه حكيم نظامى گنجوى سواد فارسى را بدون آموختن الفبا از پدر ياد گرفتم و از حوصله مجنون عامرى (قهرمان داستان ليلى و مجنون) درس حوصله و بردبارى آموختم.
پدر لنگرودى او را خيلى زودتر از آنچه كه مرسوم بود به فرهنگ و ادب واداشته بود. چنانكه زودتر از زود او را راهى دبستان و دبيرستان كرد و سپس به دانشسراى مقدماتى كه در آن زمان به تازگى در رشت تأسيس شده بود، فرستاد. جعفرى پس از مدتى تحصيل در دانشسرا رهسپار مشهد مقدس شد و در آنجا به فراگيرى فرهنگ زبان عربى و ادبيات عرب پرداخت.
در اين باره خودش مى گويد: با ورود به دانشسراى مقدماتى، مادر و پدر زود از اين جهان ديده بربستند و من كه به شرح حال دانشمندانى چون ابوعلى سينا و ابوريحان بيرونى و سعدى و حافظ و مولوى و ديگر بزرگان در كتابخانه پدرم انس گرفته بودم، پس از وفات پدرم به تماشاى مدرسه هايى رفتم كه آن مردان بزرگ را پرورده بود. خاك طوس را مى ديدم كه مردان علم و هنر و ادبا و نويسندگان خراسان بر آن، گام نهاده بودند. من آنها را با چشم خود مى ديدم.
او سپس ادامه مى دهد: «بدون اينكه به آينده معلوم بينديشم ناگهان خود را در تلاش سهمگين علم و ادب ديدم. ديرى نگذشت كه جوانان پرشور و پاكدل را گرداگرد خود مشاهده كردم. چراغ نفت سوز اتاق من ديرتر از هر چراغى خاموش مى شد. نيمه هاى شب بر مى خاستم و از خداوند براى پيشرفت علم، يارى مى جستم.»
جعفرى لنگرودى پس از دانش اندوزى وسيع در حوزه مشهد در سال ۱۳۳۱ شمسى به تهران رفت و با برخوردارى از فضل بسيار وارد دانشكده حقوق شد و به تحصيل در رشته حقوق قضايى پرداخت. بهتر است مرور اين ايام از عمر او را با نثر شيواى خودش بخوانيم:
«سحرگاهان پيش از آنكه از خواب برخيزم شاگردانم در هواى يخبندان، زير برف با يكديگر زمزمه مى كردند و منتظر بودند كه در اتاق باز شود و حلقه درس را تشكيل دهند، در اتاقى سرد با دلى گرم، بر فرش بوريا، در عرش صفا.
اما افسوس كه آن همه صفا به هوا رفت و آن جمع جوانان، دچار تفرقه شدند و به سفرى دور و دراز بدرقه ام كردند. استاد سالخورده من مى دانست كه چگونه رنج گران اين سفر را بايد بر دوش كشم. بى آنكه از او چيزى بخواهم چون مى دانست كه بار سفر بسته ام و ديگر اورا نخواهم ديد، «قوه قدسيه» را بر بساط سفر من نهاد و مرا به اجازه اى، افتخار داد (۱۳۳۰ ه-) تا آن رنج گران و بار سفر بر من آسان گرداند. خدايش غرق رحمت كند.»
و جعفرى لنگرودى از اين پس بود كه از روزن دانشكده حقوق دانشگاه تهران به افق دانش غرب، سر كشيد و به قدر توانايى خود مشغول ترجمه كتب حقوقى فرانسه شد. چهره انسانى غرب در افق علوم، ملكوتى و قابل تحسين بود. اما او هرگز فكر نمى كرد كه روزى رضا به قضا دهد و به خدمت قضا درآيد. خودش مى گويد: يك سال از پذيرش اين حرفه سرباز زدم لكن به ضرورت معاش و اندرز دوستان و ممانعت اهل حسد از ورود به دانشگاه تهران، به قبول آن ناگزير شدم.»
جعفرى لنگرودى رشته حقوق را تا درجه اخذ دكترا در سال ۱۳۳۹ به پايان برد و رساله دكترايش با عنوان «تأثير اراده در حقوق مدنى» در سال ۱۳۴۰ منتشر شد. از استادان و مربيان او مى توان به كسانى چون شيخ هاشم قزوينى كه نزد او سطح و خارج را آموخته بود اشاره كرد. همچنين او ادبيات را نزد مرحوم اديب نيشابورى (اديب ثانى) به كمال آموخت. وى صرفنظر از استادى در ادبيات عرب و فارسى از ذوق و قريحه شاعرى نيز برخوردار است كه ميراث پدر عالم و فرزانه اش است و خود اشعارى نيز مى سرايد.<o:p></o:p>


[TABLE][TR][TD][CENTER ALIGN=CENTER]
<v:shape id=_x0000_i1034 style="WIDTH: 187.5pt; HEIGHT: 228.75pt" alt="221184.jpg" type="#_x0000_t75"><v:imagedata o:href="http://www.iranianlawyers.com/local/cache-vignettes/L250xH305/221184jpg-3e3ee2-c093a.jpg" src="file:///C:\DOCUME~1\37F3~1\LOCALS~1\Temp\msohtml1\01\clip_image002.jpg"></v:imagedata></v:shape>
[/CENTER ALIGN][/TD][/TR][TR][TD]

[/TD][/TR][/TABLE]
يكى از اتفاقات مهم زندگى جعفرى لنگرودى همان اجبار كردنش به قضاوت بود. اجبارى كه برايش توفيق فراوانى همراه داشت. خودش مى گويد: «در كشاكش اصحاب دعوى و وكيل و تلاطم اوراق پرونده و دليل، مشاهده شد كه جاى كتاب هاى علمى درباره حقوق نظير دانشنامه حقوق در ميدان زندگى مردم سرزمين ما تهى است و مردان علم باختر، طى اين طريق به چابكى و دلاورى و چيرگى كرده اند و حال آنكه ما اندر خم يك كوچه مانده ايم. بيشتر مردم ما به تكذيب دانش شرق و تعريف سطحى علوم غرب، سرگرم شده و از عمق هر دو بى خبر.
به اين ترتيب بود كه جعفرى لنگرودى، دامن همت به كمر زد و بنيان اولين دايرة المعارف حقوقى را از سال ۱۳۳۶ پى نهاد. نهالى كه در سال ۱۳۵۸ برآمد و ميوه شد. چنانكه او براى ديدن محصول باغ زندگى علمى اش رقعه بر رقعه نهاد و اين مرقع شرقى و غربى را فراهم آورد. خودش درباره اين ۲۲ سال عمرش مى گويد: «در اين مدت از تتبع و تحقيق نياسودم.» و بالاخره او پس از عمرى دراز توانست رقم گرانبهايى بر فرهنگ ايران زمين بزند كه بر جبين شخصيت ايرانى نقشى تازه از وقار مى توان ديد.
جعفرى لنگرودى در تمام اين سال ها علاوه بر قضاوت و تحقيق از تدريس و تربيت شاگردان بنام غافل نماند و بيش از ۳۰ سال از عمر خود را صرف تدريس و تعليم نمود.
چنانچه آمد، يكى از مهمترين آثار جعفرى لنگرودى، كتاب ارزشمند «دايرة المعارف حقوقى» است. در اين كتاب فقط از حقوق شكلى بحث شده است و آنچه كه مورد بررسى قرار گرفته است، ادله اثبات دعوى و امارات و فرض قانونى و اصول عمليه و دعاوى و مسائل ثبتى است. او درباره معيارى كه براى تشخيص عناوين راجع به حقوق شكلى به كار برده، مى گويد: «زير واژه «ثبوت و اثبات» مى توان آن معيار را احساس كرد، در تشريح اين واژه، نظر بر آن بود كه معيار انتخاب عنوانها براى بررسى در يك دايرة المعارف حقوق شكلى، به دست داده شود.»
او معتقد است: «حقوق شكلى همچنان كه در زمينه مسائل حقوق خصوصى به كار مى رود و براى اثبات مسائل حقوقى از آن بهره مى گيرند، در قلمرو مسائل كيفرى نيز مى توان از نوع ديگر حقوق شكلى بهره گرفت.» به همين دليل هم هست كه او پنج جلد تمام را به دادرسى مدنى و ادله اثبات دعاوى مدنى اختصاص داده است.
جعفرى لنگرودى مى گويد: «در قلمرو حقوق شكلى، استدلال، نقش اساسى دارد، به طورى كه اگر كسى يك دور اين مجلدات را دانسته از نظر بگذراند، در پايان كار، صنعت استدلال حقوقى را فرا خواهد گرفت.»
او كه ساليان دراز شاگرد مكتب فلاسفه بوده است، با استمداد از فلسفه و منطق، در پايه گذارى مطالب كتاب دايرة المعارف حقوقى، كوشش فراوان كرده و اساس صنعت استدلال حقوقى را تا آنجا كه ميسر بوده است، در اين ۵ جلد استوار كرده است. خودش مى گويد: «پرده از يك رمز علمى بايد برداشت و آن اين است كه روزى ممكن است صاحبان همت به نوشتن منطق حقوق، اقدام كنند. براى نوشتن چنين منطقى هم از نظر مصالح كار و هم از نظر مثالهاى عملى و عينى، مطالعه مكرر مجلدات كتاب دانشنامه حقوقى ضرورت خواهد داشت.» پيروى از همين انديشه بود كه او را واداشت كه به اختصار از ارزش منطق ارسطو در صفحه ۴۱۱ جلد ۵ دايرة المعارف حقوق اش صحبت كند.
كتاب ۵ جلدى دايرة المعارف حقوقى، اولين دايرة المعارف حقوقى ايرانى است. بنابراين، ممكن است دچار برخى لغزش ها نيز شده باشد. چنانچه خود جعفرى لنگرودى مى گويد: «كسى كه اولين بار در كشورش دست به نوشتن دايرة المعارف حقوقى يا پزشكى و يا غيره مى زند، دشوارترين كارهاى او انتخاب عنوانهايى است كه بايد درباره آنها جداگانه تحقيق كند. نوشتن يك كتاب لغت معمولى ازاين جهت، دشوار نيست، زيرا قبلاً به مقدار زياد، ديگران كتب لغت نوشته اند و عنوانها را گردآورى كرده اند. براى تهيه آن عنوانها و نهادن آنها به طور هجايى، قيچى عامل مؤثر است. اما در اثر حاضر بايد مؤلف با حوصله بسيار، عنوانها را براى نخستين بار گرد آورد. در اين راه به عنوانهايى بر مى خورد كه قبلاً مؤلفان درباره آنها از يك صفحه تا يك جلد كتاب نوشته اند. مثلاً استصحاب، عنوانى است كه درباره آن كتابها نوشته اند. پس اين عنوان مهار شده از قبل است كه از راه نوشتن، كتاب، مسائل آن، به هر صورت و به هر شكل مهار شده و در خدمت خلق ما قرار گرفته است، اما اكثر عنوانهايى كه در فهرست عمومى در پايان جلد پنجم مى بيند، عنوانهاى مهار شده نبوده است. يعنى تا اين لحظه كسى يك صفحه درباره مسائل مربوط به اين عنوانها ننوشته است.»
و اما نظر جعفرى لنگرودى درباره حقوق. او مى گويد: «حقوق بايد در خدمت عدالت باشد. اگرچه در ميدانهاى آزاد حقوقى به ترجمه بسيارى از متون قوانين، نياز هست (مانند قوانين تابعيت، بيمه، حقوق بحرى و غيره)، اما تنها اين ترجمه ها نمى تواند ما را در راه اجراى عدالت يارى دهد. بناى كاخها و مجسمه ها و تظاهراتى از اين دست، هرگز هويت دادگسترى جديد را خلق نمى كند. تلاشهاى علمى گسترده و طولانى صاحبان همت در علوم و عاشقان عدالت مى تواند شناسنامه دادگسترى جديد را به دست دهد.»
جعفرى لنگرودى همواره اميدوار بوده است كه عدل و انصاف در اين سرزمين بزرگ و فلات گرم و سوزان جارى باشد. چه او معتقد است: «عدل و انصاف، بيشتر از آب رودخانه ها و نهرها و چشمه سارها مى تواند به سرسبزى و خرمى يك كشور كمك نمايد و نقش خنده بر لبها و گونه هاى خلق بنشاند.» آيا آرزوى او كه رسيدن به اين جايگاه از حقوق است، برآورده شده است؟ آيا مى توان اميدوار بود كه روزى آرزوى او برآورده مى شود؟ براى تحقق اين آرزو ما نيز بايد چون جعفرى لنگرودى دامن همت به كمر بزنيم. اين گوى و اين ميدان. بسم الله!<o:p></o:p>

<o:p> </o:p>
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#3
مهدی شهیدی
سه شنبه 10 مه 2005
به طور خلاصه اينجانب مهدي شهيدي ، استاد دانشكده حقوق دانشگاه شهيد بهشتي (ملي سابق) [در سال 1313] در يك خانواده فرهنگي علمي در شهر قزوين زاده شدم و پدرم را در سنين كودكي از دست دادم.
پس از دوره ابتدايي و متوسطه به اخذ ديپلم رياضي و مدارك دانشگاهي به موازات مطالعات در ادبيات عرب، منطق، فلسفه، فقه، اصول و ساير علوم مربوط و اخذ گواهي اجتهاد نايل آمدم.
پس از موفقيت در مسابقه ورودي دانشگاه در رشته هاي مختلف رياضي، ادبي، طبيعي مانند علوم رياضي، پزشكي، حقوق و اقتصاد، رشته حقوق دانشكده حقوق دانشگاه تهران را برگزيدم. پس از گذراندن دوره هاي ليسانس و فوق ليسانس حقوق خصوصي با درجه ممتاز و با گذراندن دوره كارآموزي ، پروانه وكالت دادگستري را به دست آوردم. سپس به كشور فرانسه عزيمت كردم و ظرف مدت كوتاهي كه تا آن زمان سابقه‎اي براي آن معلوم نشده ، دوره D.E.S را در حقوق خصوصي و D.E.S. در علوم كيفري را طي كردم و دكتراي دولتي (Etat ) را در حقوق خصوصي اخذ كردم و رساله ديگري براي دكتراي علوم كيفري در پاريس ثبت كردم كه پس از بازگشت به ايران به علت اشتغال زياد مجال گذراندن رساله اين رشته را نيافتم.
پس از بازگشت از فرانسه به عضويت هيئت علمي دانشكده حقوق دانشگاه ملي ايران آن زمان با مرتبه استادياري درآمدم و به موازات تدريس، به طور محدود به كار وكالت دادگستري نيز پرداختم.
در دعاوي بين‎المللي به عنوان صاحب نظر و يا وكيل مدافع شركت كردم و سالها براي كانون وكلاي دادگستري مركز در اختبار و كميته استفتائات فعاليت كردم.
ساعات تدريس من زياد بود و در شروع فعاليت آموزشي و براي سه نيمسال تحصيلي پنجاه ساعت در هفته در دانشكده‎هاي حقوق و نيز علوم سياسي و اقتصادي و موسسات ديگر تدريس كردم. تا كنون استاد راهنماي بيش از يكصد و بيست پايان نامه كارشناسي ارشد و دكتري بوده‎ام.
كتابهايي چون، تشكيل قراردادها و تعهدات، اصول قراردادها و تعهدات، آثار قراردادها و تعهدات ،سقوط تعهدات و ارث از اينجانب منتشر شده است..
مقالات و سخنراني هاي متعددي در رشته هاي حقوق مدني، تجارت، بين‎الملل خصوصي و علوم كيفري و نيز در موضوعات مستحدث، مانند تلقيح مصنوعي انسان و ناباروري و غيره از اينجانب چاپ و منتشر شده است.
در سال ۱۳۷۲ به عنوان استاد نمونه دانشگاه شهيد بهشتي و در سال ۱۳۸۰ به عنوان استاد نمونه دانشگاههاي كشور برگزيده شدم.
مدتي نيز به تدريس قضات دادگستري تهران، اشتغال داشته و دارم.
اكنون به تدريس در مقاطع كارشناسي و كارشناسي ارشد ودكتراي دانشكده حقوق دانشگاه شهيد بهشتي و نيز دكتراي دانشگاه تربيت مدرس و به طور محدود به و كالت دادگستري اشتغال دارم.

توضیح سایت حقوقدان: استاد مهدي شهيدي در تاريخ ۲۵/۱۱/۸۳ به رحمت حق پيوست. روحش شاد، يادش جاودان و راهش پر پوینده.

[hr:ea439a3962]






خلاصه شرح حال تخصصي
سوابق تحصيل:
گواهي اجتهاد در مورد علوم فلسفه،ادبيات ، فقه واصول ،كارشناسي وكارشناسي ارشد رشته حقوق بارتبه‌ممتازي ازدانشكده حقوق تهران ، دوره D.E.S ‏حقوق خصوصي ) ديپلم مطالعات عالي دولتي ( ازفرانسه ،دوره D.E.S ‏علوم كيفري ) ديپلم مطالعات عالي دولتي (ازفرانسه ، دكتراي دولتي حقوق خصوصي از فرانسه ،تدريس در دانشكده حقوق دانشگاه شهيد بهشتي ودانشكده اقتصاد وعلوم بانكي وخدمات اجتماعي.

زمينه هاي علمي و تحقيقاتي:
لوايح قانوني قانون مجازات ، ط‌رح قانون اساسي، اصلاح قانون تجارت ، مسائل معضل حقوقي استعلام شده از ط‌رف كانون وكلاي دادگستري ،دعاوي مطروح بين سازمانهاي دولتي واشخاص حقيقي وحقوقي خارجي ،مسائل استعلام شده از سوي بانك مركزي و دفتر خدمات حقوقي بين المللي دركميته هاي تخصصي و شوراي حقوقي وزارت راه وترابري.

زمينه علمي مقالات:
مسائل متنوع حقوقي ،حقوق مدني بازرگاني وادله اثبات دعوي ،مسائل حقوقي مربوط به موضوعات مستحدث حاوي بحثها و تحليلهاي حقوقي براي اولين بار نظير تلقيح مصنوعي انسان ،وضعيت حقوقي كودك آزمايشگاهي ومسائل كيفري.
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#4
سيد حسين صفائي<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:eek:ffice:eek:ffice" /><o:p></o:p>
چهار شنبه 18 فوريه 2009<o:p></o:p>
متولد۱۳۱۲ در قزوين
مدارك تحصيلي:

ليسانس منقول از دانشكده الهيات دانشگاه تهران (۱۳۳۲)
ليسانس حقوق (رشته قضائي) از دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران (۱۳۳۷)
شهادتنامه‌هاي دكتري رشته قضايي از دانشكده حقوق دانشگاه تهران (۱۳۴۰)
دكتري دولتي حقوق خصوصي از دانشكده حقوق دانشگاه پاريس (۱۳۴۴) و برنده جايزه علمي (لورا) از آن دانشكده
ديپلم حقوق تطبيقي از دانشكده بين المللي آموزش حقوق تطبيقي استراسبورگ (۱۳۴۳ ـ ۱۳۴۲)
ديپلم آكادمي حقوق بين‌الملل لاهه (۱۳۵۴)
گواهي تخصصي دوره حقوق انگليس از دانشگاه كمبريج (۱۳۵۶)

مشاغل و كارهاي علمي و اداري
آسيستان دانشكده حقوق دانشگاه پاريس (۱۳۴۴)
استاديار دانشكده حقوق دانشگاه تهران (۱۳۴۷ ـ ۱۳۴۴)
دانشيار دانشكده حقوق دانشگاه تهران (۱۳۵۲ ـ ۱۳۴۷)
استاد دانشكده حقوق دانشگاه تهران (از سال ۱۳۵۲ تا كنون)
تدريس درسهاي حقوق بين‌الملل خصوصي، حقوق تطبيقي، حقوق مدني و داوريهاي بين‌المللي در دانشكده حقوق دانشگاه تهران و ديگر دانشكده‌ها و مؤسسات آموزشي در مقاطع مختلف
عضو آكادمي بين‌المللي حقوق تطبيقي
عضو انجمن حقوق تطبيقي (فرانسه)
عضو انجمن بين‌المللي حقوق مؤلف (آلمان)
معاون دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران (۱۳۵۱ ـ ۱۳۴۸)
معاون مؤسسه حقوق تطبيقي دانشگاه تهران (۱۳۵۸ ـ ۱۳۵۴)
رئيس دانشكده حقوق و علوم سياسي (۱۳۷۱ ـ ۱۳۶۷)
رئيس مؤسسه حقوق تطبيقي دانشگاه تهران از سال ۱۳۷۴
عضو وابسته فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي ايران
داراي آثار و تأليفات متعدد در حقوق تطبيقي، حقوق مدني، حقوق بين‌الملل خصوصي و داوريهاي بين‌المللي

سابقه وكالت و مشاوره حقوقي
وكيل پايه يك دادگستري از ۱۳۵۳ تا كنون
سرپرست بخش تحقيقات دفتر خدمات حقوق بين‌المللي در لاهه و همكاري در پرونده‌هاي مطروحه در ديوان دعاوي ايران ـ ايالات متحده (از ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۵)
همكاري با سازمانها و مؤسسات دولتي ازجمله وزارت نفت، وزارت دفاع، سازمان صنايع دفاع (ساصد)، دانشگاه علوم پزشكي تهران به عنوان مشاور حقوقي به ويژه در پرونده‌هاي بين‌المللي.

كتابهاي چاپ شده
الف ـ به زبان فارسي
۱ ـ حقوق مدني، جلد اول، چاپ سوم، از انتشارات مؤسسه عالي حسابداري، ۱۳۵۰
۲ ـ حقوق مدني، جلد دوم، چاپ اول، از انتشارات مؤسسه عالي حسابداري، ۱۳۵۰
۳ ـ مفاهيم و ضوابط جديد در حقوق مدني،‌تهران، ۱۳۵۵
۴ ـ نهادهاي اساسي حقوق ايالات متحده امريكا (ترجمه) ، چاپ شركت سهامي كتابهاي جبيبي، تهران، ۱۳۵۰
۵ ـ حقوق ايالات متحده آمريكا (ترجمه)، چاپ چهارم (با تجديدنظر) ، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۴
۶ ـ نظامهاي بزرگ حقوقي معاصر (ترجمه با همكاري دكتر عزت ا… عراقي و دكتر محمد آشوري) مركز نشر دانشگاهي، چاپ چهارم، ۱۳۷۸
۷ ـ حقوق خانواده ، جلد اول ( با همكاري دكتر اسدا… امامي )، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ هشتم، ۱۳۸۰
۸ ـ حقوق خانواده، جلد دوم، قرابت و نسب (با همكاري دكتر اسدا… امامي) مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۸۱ (چاپ سوم)
۹ ـ مباحثي از حقوق بين‌الملل خصوصي، نشر ميزان، تهران، ۱۳۷۴
۱۰ ـ حقوق مدني (اشخاص و محجورين) با همكاري آقاي دكتر سيدمرتضي قاسمزاده چاپ هفتم، سمت، ۱۳۸۱
۱۱ ـ حقوق بين‌الملل و داوريهاي بين‌المللي، مجموعه مقالات، نشر ميزان ۱۳۷۵
۱۲ ـ حقوق مدني و حقوق تطبيقي نشر ميزان، ۱۳۷۵
۱۳ ـ مختصر حقوق خانواده، با همكاري دكتر اسدا… امامي، چاپ پنجم، تهران، نشر ميزان، ۱۳۸۱
۱۴ ـ درآمدي بر حقوق تطبيقي و دو نظام هماهنگ حقوقي معاصر (ترجمه) چاپ سوم، تهران، ۱۳۸۰
۱۵ ـ دوره مقدماتي حقوق مدني (اشخاص و اموال) ، نشر ميزان، تهران، ۱۳۷۹
ب ـ به زبان فرانسه
۱۶.
La protection des



incopables, Etudes comparatives, <?xml:namespace prefix = st1 ns = "urn:schemas-microsoft-com:eek:ffice:smarttags" /><st1:place w:st="on"><st1:City w:st="on">paris</st1:City></st1:place>,



۱۹۶۶.
مقالات منتشر شده:
حدود ۳۳ مقاله به زبان فارسي منتشر شده در مجلات معتبر حقوقي و شش مقاله به زبان فرانسه
<o:p></o:p>​
<o:p> </o:p>
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#5
محمود صادقی<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:eek:ffice:eek:ffice" /><o:p></o:p>
چهار شنبه 6 سپتامبر 2006<o:p></o:p>
- اطلاعات شخصی:

نام و نام خانوادگی: محمود صادقی<o:p></o:p>
سال تولد: 1341 محل تولد: قم<o:p></o:p>
آدرس پست الکترونیک:sadegh_m@modares.ac.ir<o:p></o:p>
عضو هیأت علمی گروه حقوق دانشگاه تربیت مدرس، از مهر 1379<o:p></o:p>
2-سوابق تحصیلی:

:: تحصیلات حوزوی: خارج فقه و اصول<o:p></o:p>
:: رتبه علمی: استادیار<o:p></o:p>
:: تحصیلات دانشگاهی:

سال دانشگاه رشته تحصیلی مقطع تحصیلی

1369 دانشگاه تهران (پردیس قم) حقوق قضایی کارشناسی<o:p></o:p>
1372 دانشگاه تربیت مدرس حقوق خصوصی کارشناسی ارشد<o:p></o:p>
1379 دانشگاه تربیت مدرس حقوق خصوصی دكتری<o:p></o:p>
6- سوابق اجرایی:<o:p></o:p>
6-1- مسئول دفتر حقوقی دانشگاه تربیت مدرس 75- 1373.<o:p></o:p>
6-2- مدیركل فرهنگی دانشگاه تربیت مدرس 80- 1379.<o:p></o:p>
6-3- عضو شورای فرهنگی دانشگاه تربیت مدرس.<o:p></o:p>
6-4- عضو حقوقدان كمیته نظارت بر نشریات دانشگاهی.<o:p></o:p>
6-5- عضو كمیته اخلاق پزشكی پژوهشكده ابن سینا.<o:p></o:p>
6-6- عضو كمیته اخلاق پزشكی دانشكده پزشكی دانشگاه تربیت مدرس.<o:p></o:p>
6-7- عضو کمیته تخصصی گروه مطالعات زنان.<o:p></o:p>
6-8- مدیر گروه حقوق از آذر 85.<o:p></o:p>
7- سوابق پژوهشی:<o:p></o:p>
7-1- رساله دكتری: مبانی و آثار حقوقی تعهد به نفع شخص ثالث در حقوق فرانسه ، انگلیس و ایران، دانشگاه تربیت مدرس، اردیبهشت 79.<o:p></o:p>
7-2- پایان نامه كارشناسی ارشد: قانون حاكم بر اموال منقول در حقوق بین الملل خصوصی ایران، دانشگاه تربیت مدرس، شهریور 72.<o:p></o:p>
7-3- مطالعه تطبیقی موجبات طلاق در حقوق ایران و سایر كشورهای اسلامی ( پروژه تحقیقاتی اجراشده در مؤسسه حقوق تطبیقی دانشگاه تهران - 1380)<o:p></o:p>
7-4- حقوق قراردادها در نظام های حقوقی پیش از اسلام ( پروژه تحقیقاتی در سازمان مطالعه و تدوین كتب علوم انسانی - در حال اجرا )<o:p></o:p>
7-5- ابعاد حقوقی فناوری اطلاعات، طرح پژوهشی اجراشده در دفتر فناوری اطلاعات ریاست جمهوری، ‏1381.<o:p></o:p>
7-6- مطالعه تطبیقی جنبه های اخلاقی اختراعات بیوتكنولوژیك، طرح پژوهشی اجرا شده در دانشگاه تربیت مدرس – 1383.<o:p></o:p>
7-7- مبانی و آثار حقوقی تعهد به نفع شخص ثالث در فقه امامیه، مجله علمی پژوهشی مدرس علوم انسانی‏، دوره 4، شماره 4، زمستان 79)<o:p></o:p>
7-8- مسئولیت های ورثه نسبت به تعهدات‏، دیون‏، محكومیت ها و دعاوی علیه مورث، مجله علمی پژوهشی مدرس علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس ، دوره 7، شماره 1، بهار 82.<o:p></o:p>
7- 9- همانند سازی انسان‏ از نظر ادیان آسمانی و بررسی آن از نظر فقه اسلامی، مجله علمی پژوهشی مدرس علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس ، دوره ، شماره .<o:p></o:p>
7-10- كتاب تعهد به نفع شخص ثالث در حقوق فرانسه ، انگلیس‏، ایران و فقه امامیه، انتشارات امیركبیر، تهران ، 1383.<o:p></o:p>
7-11- کتاب بررسی تطبیقی حقوق خانواده ، (فصل طلاق)، انتشارات دانشگاه تهران، 1384.<o:p></o:p>
7-12- چالش های اخلاقی ثبت اختراعات بیوتکنولوژیک، مجله علمی پژوهشی مدرس علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس ، دوره نهم، شماره سوم (پیاپی 40)، پاییز 83.<o:p></o:p>
8- پایان نامه های راهنمایی شده:<o:p></o:p>
8-1- حق اختراع با لحاظ موافقتنامه راجع به جنبه های تجاری مالكیت های فكری (TRIPs


) .<o:p></o:p>
8-2- حقوق علائم تجاری با لحاظ موافقتنامه راجع به جنبه های تجاری مالكیت های فكری (TRIPs


).<o:p></o:p>
8-3- حمایت از حقوق پدیدآورندگان طرح های صنعتی.<o:p></o:p>
8-4- حمایت از حقوق پدیدآورندگان پایگاههای داده.<o:p></o:p>
8-5- تأثیر تحولات اجتماعی ‏، اقتصادی بر حقوق زن با تأكید بر طلاق ، حضانت و اشتغال.<o:p></o:p>
8- 6- بررسی اصل تساوی زن و مرد در کنوانسیون رفع همه اشکال تبعیض علیه زنان.<o:p></o:p>
8- 7 – حمایت از مالکیت فکری در شبکه های اطلاع رسانی الکترونیکی.<o:p></o:p>
8- 9- ضمانت اجراهای حقوق مالکیت صنعتی با لحاظ موافقتنامه راجع به جنبه های تجاری مالكیت های فكری (TRIPs


) .<o:p></o:p>
9- سخنرانی در مجامع علمی:

9-1- "The Concept of


Intrinsic Human Dignity and a Right to Dignified Die", Conference on "Attitudes


towards Death in the Context of Social and Technological Changes: Challenges for


Muslims and Christians", 8-10 April 2006, Center of Human Right, Peace and


Democracy, Shahid Beheshti University, Iran


.<o:p></o:p>
9-2- "مشکلات و موانع ثبت اختراعات بیوتکنولوژیک"، اولین کارگاه آموزشی جایگاه ثبت اختراع (Patent


) در عرصه زیست فناوری، انستیتو پاستور، 31/1/1385.<o:p></o:p>
10- زمینه مطالعات فعلی:

10-1- حقوق مالكیت فكری ( Intellectual Property Law


)<o:p></o:p>
10-2- حقوق قرارداد ها (Contract Law


)<o:p></o:p>
10-3- حقوق خانواده (Family Law


)<o:p></o:p>
10-4- حقوق زیستی و اخلاق زیستی (Biolaw


& Bioethics


)<o:p></o:p>
10-5- حقوق فناوری اطلاعات ( IT Law


)<o:p></o:p>
<o:p> </o:p>
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#6
[COLOR=#NaNNaNNaN]آزمون وكالت - آذرماه [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]۱۳۸۷[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]
اتحاديه سراسري كانون هاي وكلاي دادگستري ايران (به غير از مركز)

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱۲۰[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] سوال - مدت پاسخ گوئي [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]۱۲۰[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] دقيقه

حقوق مدني
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]اگر وكيل نسبت به مال موكل تعدي نمايد ...........
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]وكالت منفسخ و يد وكيل هم ضماني مي شود
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]ديگر وكالتي نسبت به آن مال نخواهد داشت و وكالتش منتفي مي شود .
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳)[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]وكالت او باقي مي ماند اما يد او ضماني مي شود .
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]براي اجراي وكالت بايد اذن مجدد بگيرد.

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]مردي باغي را مهر همسر خود قرار مي دهد . پس از شش ماه مرد ، قبل از نزديكي همسر خود را طلاق مي دهد كدام گزينه صحيح است ؟
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]با طلاق مرد مالك كل باغ و نيمي از قيمت ميوه هاي باغ مي شود .
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]مرد مالك نيمي از باغ مي شود و نسبت به منافع شش ماهه حقي ندارد .
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]مرد مستحق قيمت نيمي از باغ و نيمي از منافع خواهد شد .
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴)[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] مرد مستحق نيمي از عين باغ و قيمت منافع شش ماهه باغ خواهد شد.

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]شخصي به طلبكار خود مي گويد به فلان شخص كه به من مديون است مراجعه كن و از جانب من طلبم را وصول و سپس بابت طلب خود با من محاسبه كن ، اين موضوع با كدام يك از موارد ذيل قابل تطبيق است ؟
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]انتقال دين
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]انتقال طلب
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]حواله
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]وكالت در وصول و وكالت در تاديه دين

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]كدام يك از موارد ذيل شرط صحت تهاتر است ؟
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱)[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] كلي بودن موضوع دو دين
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]اتحاد جنس دو دين
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]اتحاد زمان و مكان تاديه دو دين
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]هر سه مورد

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۵- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]شرط فاسخ شرطي است كه در صورت تحقق..........
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]عقد خود به خود منحل مي شود
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]به وسيله حكم دادگاه عقد منفسخ مي شود
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]براي شخص ثالث مورد توافق طرفين حق فسخ ايجاد مي شود
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴)[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] براي مشروط له حق فسخ ايجاد مي كند

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۶- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]هرگاه كسي خانه خود را به مبلغ معين بفروشد و شرط كند كه خريدار هر وقت توانست ثمن را بپردازد وضعيت حقوقي عقد و شرط چيست ؟
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]شرط و عقد هر دو باطل است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]شرط باطل ولي عقد صحيح است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳)[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] شرط و عقد هر دو صحيح است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴)[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]عقد صحيح است ولي فروشنده حق فسخ دارد

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۷-[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] ضمان درك در كدام يك از موارد ذيل جار ي است ؟
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]مبيع كلي ما في الذمه باشد
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]مبيع كلي در معين باشد
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]مبيع عين معين باشد
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]هر سه مورد

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۸- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]عدم علم ضامن به مقدار و جنس و وصف ديني كه ضمانت مي كند ...................
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]تاثيري در عقد ضمان ندارد
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]موجب بطلان عقد ضمان است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]موجب عدم نفوذ عقد ضمان است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]براي ضامن حق فسخ ايجاد مي كند

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۹- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]نظارت در وقف چه نوع نظارتي است ؟
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]صرفا استصوابي است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]بر حسب اراده واقف استصوابي يا اطلاعي است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]صرفا اطلاعي است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]هميشه هم اطلاعي و هم استصوابي است

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱۰- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]خيار شرطي كه به قيد مباشرت و اختصاص به شخص مشروط له قرارداده شده در صورت فوت مباشر .............
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]مانند همه خيارات به ورثه منتقل مي شود [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]چون مالي نيست به ورثه منتقل مي شود
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]چون مختص مشروط له و مقيد به مباشرت او است به ورثه منتقل نمي شود
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]چون مالي است به ورثه منتقل مي شود

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱۱- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]معاملات شخص كور ( نا بينا )...........
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]در صورتي نافذ است كه شخصا به طريقي غير از معاينه يا به وسيله كس ديگر ولو طرف معامله جهل خود را برطرف كند
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]در صورتي نافذ است كه شخصا به طريقي غير از معاينه يا به وسيله ي كسي ديگر غير از طرف معامله جهل خود را برطرف كند
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]در هر صورت نافذ است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]در هر صورت باطل است

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱۲- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]هرگاه در عقد شرط شود كه مشروط عليه مال معين را رهن دهد و آن مال قبل از قبض تلف شود ...........
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]مشروط له حق مطالبه عوض رهن را دارد
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]معامله منفسخ مي شود
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]مشروط له مي تواند از اموال ديگر مشروط عليه رهن بگيرد
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]مشروط له حق فسخ معامله را خواهد داشت

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱۳- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]اگر مكره پيش از اجازه يا رد فوت كند ................
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]عقد باطل مي شود
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]اجازه يا رد با وارث است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]عقد منفسخ مي شود
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]ورثه حق اعلام بطلان معامله را پيدا مي كنند

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱۴- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]مصوبات مجلس شوراي اسلامي و نتيجه ي همه پرسي پس از طي مراحل قانوني به رئيس جمهور ابلاغ مي شود و چنانچه رئيس جمهور در خصوص امضاء يا ابلاغ اين موارد به مجريان و صدور دستور انتشار آنها ظرف [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]۵[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] روز اقدام نكند .........
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]مجلس رئيس جمهور را براي اداي توضيح احضار مي كند
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]به دستور رئيس مجلس شوراي اسلامي روزنامه رسمي موظف است مصوبه را ظرف [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]۷۲[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] ساعت چاپ و منتشر كند
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]رئيس قوه قضائيه ضمن تذكر به رئيس جمهور دستور چاپ ونشر مصوبه را به روزنامه رسمي مي دهد
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]به دستور مقام معظم رهبري روزنامه رسمي موظف است مصوبه را ظرف [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]۷۲[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] ساعت چاپ ومنتشر كند

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱۵- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]كدام يك از گزينه ها صحيح است ؟
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]صلح عقد لازم است اما اگر در مقام عقود جائز واقع شود آثار عقود جائز بر آن مترتب خواهد شد
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]صلح عقد جائز است اما طرفين مي توانند ضمن عقد خارج لازم آثار عقد جايز را از بين ببرند
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]صلح عقد لازم است اگرچه در مقام عقود جائزه واقع شود و بر هم نمي خورد مگر در موارد فسخ به خيار يا اقاله
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]هيچ كدام از گزينه هاي فوق صحيح است

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱۶- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]هرگاه وصيت بر فقرا شود قبول آن چگونه است ؟
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]قبول با حاكم است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]قبول شرط نيست
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]قبول وصيت با تعدادي از فقرا است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]قبول وصيت با تعدادي از فقراي شهر محل وقوع وصيت است

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱۷- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]كدام يك از گزينه ها صحيح است ؟
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]عقد ضمان در حالت ضم ذمه قابل اقاله نيست
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]عقد ضمان در حالت نقل ذمه قابل اقاله اقاله نيست
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]هر دو حالت الف و ب قابل اقاله هستند
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]هيچ يك از حالات عقد ضمان قابل اقاله نيست

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱۸- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]اگر كسي مال ديگري را به اشتباه و با اين تصور كه ملك خودش است تصرف كند :
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]فقط ضامن منافع است و نسبت به عين مسئوليتي ندارد
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]فقط در صورت تعدي و تفريط ضامن است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]ضامن نيست چون سوء نيت نداشته است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]در هر حال ضامن عين و منافع است

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱۹- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]كدام يك از عقود ذيل نسبت به يك طرف لازم و نسبت به طرف ديگر جايز است ؟
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]مضاربه
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]صلح
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]كفالت
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]ضمان

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲۰- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]منظور ماده ي[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]۱۰[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] قانون مدني از كلمه «قانون» در عبارت :« قراردادهاي خصوصي نسبت به كساني كه آن را منعقد نموده اند در صورتي كه مخالف صريح قانون نباشد نافذ است » چه قانوني مي باشد ؟
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]قوانين تفسيري يا تكميلي
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]قانون بيان شده در شرع مقدس اسلام
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]قانون امري
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]كليه قوانين شرعي و عرفي مصوب مجلس

×××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××

آئين دادرسي مدني

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲۱- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]اگر دادگاه عمومي قرار عدم صلاحيت به شايستگي اداره ثبت محل صادر نمايد پرونده را بايد به .....
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دادگاه تجديد نظر استان بفرستد
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲)[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] سازمان ثبت بفرسد
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]ديوان عالي كشور بفرستد
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]اداره ثبت محل فرستد

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲۲- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]اگر خواسته پول خارجي باشد ارزيابي آن ............
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]بايد توسط خواهان تقديم شود
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]به نرخ رسمي بانك مركزي جمهوري اسلامي انجام مي شود
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳)[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] بايد توسط كارشناس تقويم شود
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]توسط خواهان به قيمت بازار تقويم مي شود

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲۳ – [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]چنانچه قاضي مجتهد باشد و قانون را مخالف شرع بداند :
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]پرونده را به ديوان عالي كشور ارسال مي نمايد تا حل اختلاف شود
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]بايد بر اساس اجتهاد خود راي صادر كند و راي قابل تجديد نظر است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]بايد بر اساس اجتهاد خود راي صادر نمايد و راي قطعي است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]پرونده به شعبه ديگري جهت رسيدگي ارجاع خواهد شد

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲۴ – [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]اگر علي كه مقيم تهران است خانه اي واقع در شيراز را به شخصي كه مقيم قم است بفروشد براي طرح دعوا مطالبه ثمن در كدام يك از دادگاههاي عمومي بايد اقامه دعوا نمايد ؟
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]تهران
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]شيراز
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]قم
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]هر كدام كه دسترسي دارد

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲۵ – [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]تاريخ رسيد دادخواست به .............. تاريخ اقامه دعوا محسوب مي شود
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دادگاه
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دفتركل ( واحد رايانه )
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳ ) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]معاون ارجاع
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دفتر دادگاه مرجوع اليه

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲۶ – [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]اگر دادگاه از خواهان توضيح بخواهد و خواهان با ابلاغ اخطاريه در دادگاه حاضر نشود و توضيح ندهد خوانده نيز حضور نداشته باشد:
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دادگاه دستور جلب خواهان را به دادرسي صادر مي كند تا او براي اداي توضيح حاضر شود
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دادگاه قرار ابطال دادخواست را صادر مي كند
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دادگاه حكم به محكوميت خوانده صادر مي كند
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دادگاه قرار رد دعوا را صادر مي كند

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲۷-[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] دعواي ورود ثالث تا چه زماني قابل طرح است ؟
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]تا سه روز پس از اولين جلسه دادرسي
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]تا اولين جلسه دادرسي
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]تا قبل از اعلام ختم دادرسي در مرحله بدوي و تجديدنظر
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]تا قبل از اعلام ختم دادرسي در مرحله بدوي

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲۸-[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] چنانچه خواهان در دعواي مطروحه ذينفع نباشد دادگاه قرار ..............صادر مي نمايد
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]عدم استماع دعوي
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]سقوط دعوي
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]عدم توجه دعوي
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴ ) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]رد دعوي

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲۹-[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]چنانچه در قضيه مطروحه اصلاً قانوني وجود نداشته باشد وظيفه قاضي چيست ؟
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]بايد حكم به رد دعوا صادر نمايد
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]بايد با مصالحه فصل خصومت كند
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]بايد به داوري ارجاع دهد
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]بايد به استناد منابع معتبر اسلامي و اصول حقوقي كه مغاير با موازين شرعي نباشد حكم مقتضي صادر كند

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳۰ – [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]اگر پس از ابلاغ دادخواست و ضمائم آن خوانده دعوي محل اقامت خود را تغيير دهد :
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]ابلاغ از طريق درج آگهي در روزنامه رسمي انجام مي گيرد
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]اخطاريه ها و اوراق قضائي به همان محل سابق براي ابلاغ فرستاده مي شود
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]خواهان بايد ظرف يك ماه نشاني جديد خوانده را تعيين كند
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]ابلاغ از طريق آگهي در روزنامه محلي صورت مي گيرد

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳۱-[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دادگاه حداكثر ظرف مهلت چند روز پس از اعلام ختم دادرسي بايد مبادرت به صدور راي نمايد ؟
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]بيست روز
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲ ) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]پنج روز
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]يك هفته
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]ده روز

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳۲ – [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دادگاه ...........كارشناس غير رسمي تعيين نمايد .
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱ ) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]مي تواند
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]نمي تواند
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]با تراضي طرفين دعوا مي تواند
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]به درخواست يكي از طرفين دعوا مي تواند

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳۳- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]احمد وعلي ومحمد به طرفيت حسن و زهرا دعواي الزام به تنظيم سند رسمي طرح كرده ا ند دادخواست بايد در چند نسخه تقديم شود ؟
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]سه نسخه
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]يك نسخه
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دو نسخه
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]چهار نسخه

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳۴- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]تجديدنظر خواهي از كدام حكم مانع اجرا نيست ؟
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]رفع تصرف عدواني
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]الزام به تصميم مبيع
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]الزام به تنظيم سند رسمي
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴)[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]خلع يد

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳۵ – [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]آراء صادره از حيث قابليت اعتراض و تجديد نظر و فرجام تابع چه قانوني است ؟
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]قانون مجري در زمان صدور آنان ، مگر اينكه آن قوانين خلاف شرع شناخته شود
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]قانون زمان تقديم دادخواست بدوي
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]قانون زمان اعتراض يا تجديد نظر يا فرجام
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]قانون لاحق

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳۶- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دعواي بازرگاني و دعوي راجع به اموال منقول كه از عقود و قرادادها ناشي شده باشد در صلاحيت كدام يك از مراجع زير است ؟
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دادگاه محل اقامت خوانده و خواهان
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دادگاه محل وقوع عقد و محل اجراي تعهد
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دادگاه محل اقامت خوانده
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴)[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]گزينه هاي [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]۲[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] و [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]۳[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳۷- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]اگر دادخواست تجديدنظر مسترد شود ...............
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دادگاه بدوي قرار رد دادخواست تجديد نظر را صادر مي كند
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]مرجع تجديدنظر قرار رد دادخواست تجديدنظر را صادر مي كند
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دادگاه تجديدنظر قرار ابطال دادخواست تجديد نظر را صادر مي كند
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دادگاه تجديدنظر قرار سقوط دعوي را صادر مي كند

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳۸- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]هرگاه طرف مقابل به وجود سندي نزد خود اعتراف كند ولي از ابراز آن استنكاف نمايد.
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دادگاه مي تواند آن را از جمله قرائن مثبته بداند
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دادگاه مي تواند آن را از جمله دلايل بداند
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دادگاه طرف را مكلف به ارائه مي كند
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دادگاه سند را از عداد دلايل خارج مي كند

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳۹- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]اعاده دادرسي اصلي به كدام مرجع تقديم مي شود ؟
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]فقط از طريق رئيس كل ددادگستري استان
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]فقط به ديوان عالي كشور
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]فقط به مرجع تجديدنظر
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]به دادگاهي كه صادر كننده حكمي است كه نسبت به آن اعاده دادرسي تقاضا مي شود

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴۰- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]فوت احد از متداعيين موجب .............
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]توقيف دادرسي است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]زوال دادرسي است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]ختم دادرسي است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]تجديد جلسه رسيدگي است

*************************************

حقوق جزاي عمومي و اختصاصي

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴۱- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]چنانچه كارمند دولت در مقام رشوه اتومبيل خود را به مقدار فاحشي گرانتر از قيمت سوقيه به ديگري بفروشد :
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]عمل مرتكب فاقد وصف كيفري است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]عمل كارمند معاونت در ارتشاء است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]عمل او شروع به ارتشاءاست
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴)[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] عمل كارمند ارتشاءمحسوب مي شود

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴۲- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]كدام گزينه در مورد گذشت شاكي خصوصي پس از صدور حكم قطعي در جرم چك بلا محل صحيح است ؟
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]اجراي حكم موقوف مي گردد
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]از موجبات اعاده دادرسي است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]اجراي حكم موقوف ولي يك دوازدهم وجه چك به نفع دولت وصول مي شود
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]تاثيري به حال محكوم عليه ندارد

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴۳- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]تحصيل گواهي انحصار وراثتي كه علاوه بر كليه ورثه نام شخص ديكري غير از وراث نيز در آن ذكر شده است :
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]در حكم خيانت در امانت است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]اخذ گواهي خلاف واقع است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]فاقد وصف كيفري است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]در حكم كلاهبرداري است

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴۴- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]فردي كه اتومبيل خود را سابقا با سند رسمي فروخته براي بار دوم آن را با سند عادي به فرد ديگري مي فروشد عمل مرتكب :
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱)[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]كلاهبرداري است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]معامله معارض است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳)[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] تصرف عدواني است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]انتقال مال غير است

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴۵-[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]مردي بدون ثبت در دفتر رسمي ازدواج مبادرت به ازدواج موقت كرده است :
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]عمل مرتكب فاقد وصف كيفري است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]در صورتي كه همسر موقت ديگري داشته باشد عمل وي جرم است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]حتي اگر همسر ديگري هم نداشته باشد عملش جرم است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]اگر يك همسر دائمي نيز داشته باشد عملش جرم است

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴۶-[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]اطلاع ندادن سرقت يا مفقود شدن پلاك وسيله نقليه موتوري به نيروي انتظامي :
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]جرم محسوب مي شود
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]فاقد وصف كيفري است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]در صورت احراز سوء نيت جرم است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]درصورتي كه از پلاك مذكور سو ءاستفاده شود جرم است

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴۷- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]قذف عبارت است از :
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]نسبت دادن زنا يا لواط به ديگري
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]نسبت دادن زنا به ديگري
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳)[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]نسبت دادن لواط به ديگري
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]نسبت دادن هر نوع رابطه اي نا مشروع به ديگري

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴۸- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]آمر قانوني، ولي امر غير قانوني است در صورت اجراي دستور :
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]فقط آمر مسئوول است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]فقط مامور مسئوول است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]در صورت شفاهي بودن امر، مامور مسئوول است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]آمر و مامور هردو مسئوول هستند و مجازات مي شوند

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴۹- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]عكس برداري از مدارك دولتي و عمومي در صورتي كه موجب اشتباه با اصل شود در كدام مورد جعل است ؟
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]در صورتي كه مورد استفاده واقع شوند
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲)[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] در صورتي كه مدارك دو زبانه باشند
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]در صورتي كه عكس رنگي باشد
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]درصورتي كه مهر يا علامتي كه نشان دهد آن مدارك رونوشت يا عكس هستند نداشته باشد

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۵۰- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]سردفتر اسناد رسمي به لحاظ تباني با خريدار حين تنظيم سند مي نويسد:«تمام ثمن معامله نقداً پرداخت شده است» حال آنكه فقط نصف ثمن پرداخت شده بوده ، عمل سردفتر :
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]جعل مفادي است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]جعل معنوي است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]جعل مادي است
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]گزينه [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]۱[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] و [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]۲[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] هردو صحيح است

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۵۱ – [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]معاون جرم در سرقت مستوجب حد :
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]جلد مي شود
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]به همان مجازات سارق محكوم مي شود
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]مجازات ندارد
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴) [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]محكوم به حبس مي شود

[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۵۲- [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN][font=Tahoma:768d213019]
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#7
[COLOR=#NaNNaNNaN]جريان مرور زمان در مجازات هاى تعزيرى محمود عاشورخانى آيا مرور زمان، درمجازات تعزيرى نيز وجود دارد؟ آيا با استناد به ماده 173 ق آدك، مصوب‏1378، مى توان جرايم قابل تعزير را نيز مشمول اين ماده دانست يا خير؟ قبل از اظهار نظر و پاسخ به سؤال فوق، ناچار به طرح سه مقدمه هستيم كه پس از آن، افق پاسخ‏روشن خواهد شد. مقدمه اول: ريشه يابى مرور زمان در زبان هاى ديگر در زبان فرانسه، از مرور زمان به ( [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]Prescription La[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

و براى تخصيص آن به امور كيفرى از (ذرخژرخزح‏ژحزت مى گردد كه اعم از مرور زمان در امورحقوقى و كيفرى است وبراى و براى تخصيص آن به امور كيفرى از ريشه ( تخصيص
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]Prescription[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

و براى تخصيص آن به امور كيفرى از (ذرخژرخزح‏ژحزت و براى تخصيص آن به امور كيفرى از (ذرخژرخزح‏ژحزت
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]de la Peine[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

و براى تخصيص آن به امور كيفرى از (ذرخژرخزح‏ژحزت فرى ازآن به و براى تخصيص آن به امور كيفرى از (ذرخژرخزح‏ژحزت ) تعبير مى‏شود. در عين حال زبان آنگلوساكون (امريكا، انگلستان وا) بيشتر، از آن به ) تعبير مى‏شود. در عين حال زبان و براى تخصيص آن به امور كيفرى از مى‏شود كه خود، دو نوع مثبت
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]Prescription[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

) تعبير مى‏شود. در عين حال زبان و براى تخصيص آن به امور كيفرى از (ذرخژرخزح‏ژحزت مى‏شود كه خود، دو نوع مثبت> منفى قابل تقسي ت، يعنى مرور زن ملك حسخژخژرت ذرخژرخزح‏ژحزت ((و مرور زمان مسقط حق (ذرخژ ) تعبير مى‏شود. در عين حال زبان و براى تخصيص آن به امور كيفرى از (ذرخژرخزح‏ژحزت
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]Positive Prescription[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

و براى تخصيص آن به امور كيفرى از (ذرخژرخزح‏ژحزت و براى تخصيص آن به امور كيفرى از (ذرخژرخزح‏ژحزت ) مرور زمان‏مجازات ( حسخژخژرت ذرخژرخزح‏ژحزت ((و زمان مسقط حق (ذرخژ تعبير مى‏شود. در عين حال زبان حذخحت) تقسيم مى شود كه مهم آن است كه كلمه ( و براى تخصيص آن به امور كيفرى از ريشه (
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]prescription[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

رخزح‏ژحزت معانى لغوى آن ادعا بر پايه عرف و عادت است. از نكته اخير اين موضوع روشن شد كه اين تاسيس حقوقى اولا و بالذات هيچ ارتباط‏ى بااحكامى كه شارع مقدس ، مؤسس و جاعل آن است، نداشته و درعدم شمول و تسرى آن نسبت‏به قوانين تاسيسى دردين، نياز به زايد براين نيست اگر چه بداهت عدم جريان اين تاسيس‏حقوقى درقوانين تاسيسى شرع، به شهادت عدم وجود آن در احكام قضايى پس از انقلاب‏اسلامى ايران مهم ترين دليل برتخالف اين دو است، به گونه اى كه بدون اعلام صريح برعدم‏اجراى آن درقوانين تاسيسى شرع، اساسا و از ابتدا جارى نشده است. از اين رو قبل از اعدام،معدوم بوده. براى توضيح بيشتر بايد به مقدمه دوم پرداخت. مقدمه دوم: مرور زمان درقوانين كيفرى ايران بند 4 از ماده 8، آيين دادرسى كيفرى، مصوب سال 1290 ش، براى اولين بار موضوع مرور زمان‏امور كيفرى ، آن هم در مورد جرم ، با تقييد جرم به امور عرفى ، مطرح كرد. چند سال بعد درقانون مجازات عمومى، مصوب 1304ش، درفصل نهم كه به تخفيف مجازات و سقوط تعقيب،اختصاص يافته بود، از ماده 49 به بعد، دراين مورد به تفصيل سخن به ميان آمد و مرور زمان‏درجرم و جزا (اجراى احكام) به تفصيل مشخص شد كه على القاعده مى بايست اين قانون، تاپيش از تصويب قانون آيين دادرسى دادگاه هاى عمومى و انقلاب، مصوب سال 1378، كه درماده 173 و بعد آن اصلاحاتى دراين زمينه به وجود آمد، به همان ترتيب مورد عمل واقع مى‏شد، اما متاسفانه بدون هيچ دليل روشنى، على رغم اعتراض صاحب نظران، به فراموشى سپرده‏شد، درحالى كه ، همان طور كه گذشت، اين تاسيس حقوقى، اول بار در امور كيفرى مقيد به‏تقصيرات و جرايم عرفى مطرح گرديد و داعيه دخالت در قوانين تاسيسى شرع را نداشت، تا باتصويب قوانين، حدود و قصاص و ديات منسوخ شود. شايد بهترين و محكم ترين دليل نافيان جريان اين تاسيس حقوقى، درآن برهه، استعلام‏50655/1- 27/10/16 شوراى عالى قضايى و پاسخ 7257 27/11/16 شوراى نگهبان باشد كه به‏جهت روشن شدن موضوع عينا مى آوريم: آيا عدم سماع دعواى طلب و دين در دادگاه ، با توجه به ماده 137وا درباب مرور زمان، از ق آدم‏و ماده‏12 از ق آدك، مخالف با موازين شرع است يا خير؟ پاسخ شوراى نگهبان: مواد 137 ق آدم به بعد، درمورد مرور زمان، در جلسه فقهاى شوراى نگهبان مطرح و موردبحث و بررسى قرار گرفت و به نظر اكثريت فقهاى شورا، مواد مزبور كه مقرر مى دارد پس ازگذشت مدتى (ده بيست سال و غيره) دعوى دردادگاه شنيده نمى شود، مخالف با موازين شرع‏تشخيص داده شد. ملاحظه مى كنيد كه موضوع سؤال، دعواى طلب و دين است كه از امور حقوقى (و غير كيفرى)است و به استناد باب 11، از ق آدم، مصوب 1381 يعنى مواد 137 تا 769 پس از گذشت مواعدمندرجه غير مسموع است. شايد ذكر ماده 12 ق آدك ، مصوب 1290 ش، در سؤال نيز برخلاف‏ادعاى بروز اشتباه چاپى در روزنامه (رسمى) از سوى برخى از صاحب نظران، در شمار تثبيت‏موضوع سؤال، يعنى دعاوى مدنى و حقوقى است، زيرا ماده 12 ق آدك متكفل مطالبه ضرر وزيان ناشى از جرم و از دعاوى حقوقى است. پاسخ شوراى نگهبان هم به شهادت تكرار ماده 137 ق آدم متمحض در امور مدنى بوده و عدم‏مشروعيت مرور زمان در دعاوى مدنى را تثبيت مى كند. به هر حال، مشروعيت اجراى مقررات مرور زمان در تقصير ها و جرم هاى عرفى ، صرف نظراز تثبيت مجدد آن در سال 1378، به شرح ماده 173 تا 176، از قانون آيين دادرسى دادگاه هاى‏عمومى و انقلاب، معلول اين حكم بديهى عقل است كه واضع و جاعل شى‏ء، در رفع آن نيزاختيار دارد، چرا كه در تعريف (مختار) گفته اند:( ان شاء فعل و ان شاء ترك). از اين رو اگر بتواند مثلا خريد و فروش ارز را در برهه اى مجاز و در برهه اى غير مجاز اعلام‏كند يا ورود كالايى را از مرز با شروط‏ى، مجاز و بدون آن غير مجاز گرداند يا صيد و شكارحيواناتى را در فصولى مجاز و در فصولى غير مجاز اعلام كند، به طريق اولى مى تواند مرورزمان را نيز مؤثر در اثبات يا اسقاط صبغه جرم بودن اين گونه امور قرار دهد كه اين شايدبداهت مفهوم از معناى لغوى مرور زمان يعنى ادعا بر پايه عرف و عادت است كه تصور آن‏كافى در اثبات آن است، ليكن مساله اصلى در قوانين فعلى، سعه و ضيق اين تاسيس حقوقى‏نسبت به برخى از قوانين جارى است، با اعتراف به عدم جريان آن در دعاوى حقوقى و حدودو قصاص و ديات. به بيان ديگر، موضوع بحث اجرا يا عدم اجراى اين تاسيس درموردتعزيرات معروف است كه اين موضوع تحت عنوان مقدمه سوم مورد بحث قرار مى گيرد. مقدمه سوم: تعزيرات ثبوتا و اثباتا تعزيرات از جهت ماهيت، به مجازات هاى خفيف ترازحدود اطلاق مى گردد، يعنى بايد از پايين ترين و سبك ترين حدود نيز خفيف تر باشد واساسا اين نوع مجازات در كتب فقهى قدما و حتى متاخران، كمتر به صورت مستقل بررسى‏شده، بلكه همان طور كه درمواردى، مبحث ديات متفرع بر قصاص است و هنگام تعذرقصاص يا ارفاق مجنى عليه يا اولياى ولى، مجازات قصاص به ديه تبديل و تخفيف مى يابد،تعزيرات نيز فرع بر حدود است و غالبا به طور استطرادى و حاشيه اى ، دركتاب حدود مطرح‏مى شود. موضوع تعزيرات وقتى متحقق مى شود كه شرايط اجراى حد مربوط فراهم نشود، مانند ثبوت‏تعزير براى رابطه نامشروع وقتى چهار شاهد بر زنا وجود ندارد. اين، ماهيت شرعى تعزيرات بود، ولى در عمل، اغلب مجازات هاى جرايم عمومى و حتى‏خاص، مانند جرايم خاص نظاميان يا جرايم عليه امنيت وا، تحت تعزيرات گنجانده شده، به‏نحوى كه ذكر حبس هاى طولانى براى اين گونه جرايم، درمقابل تقييد مجازات شلاق‏تعزيرات به كمتر از حد، چندان متناسب به نظر نمى رسد. از اين رو مقنن، بالاخره در تبصره‏اول ماده دوم قانون آيين دادرسى دادگاه هاى عمومى و انقلاب، مصوب سال 1378، درصدداصلاح و رفع نقص مزبور، كه در ماده 16 قانون مجازات اسلامى مصوب 1370 وجود داشت،برآمده است، چه، اولا تعزيرات را مقيد به شرعى كرده و ثانيا آن را مترتب برارتكاب فعل حرام‏يا ترك واجب ساخته و ثالثا آن را به مطلق قانون مجازات اسلامى احاله داده، نه خصوص‏كتاب پنجم از آن، زيرا همان طور كه گذشت، تعزيرات شرعى در متون فقهى متقدم، اساسا به‏صورت مستقل مطرح نگرديده، بلكه غالبا به نحو استطراد و حاشيه اى و به ويژه دركتاب‏حدود مندرج ا ست. بدين جهت از اين حركت اخير مقنن اين گونه استنباط مى گردد كه‏درصدد تفكيك ميان تعزيرات شرعى، به معناى متعارف آن در متون فقهى، از حق حكومت كه‏در قانون مجازات اسلامى، از آن به (مجازات بازدارنده) تعبير شده و درماده 17 قانون مزبورتعريف شده است. نكته بسيار مهم اين است كه حتى اگر اين استظهار و استنباط از عملكرد مقنن در تبصره 1 ماده‏2 ق آدك مصوب 1378، به جا نباشد، باز تفاوتى درماهيت قضيه نخواهد داشت، زيرا حل‏مشكل تطبيق ماهيت تعزيرات شرعى كه درمتون فقهى وجود دارد بر كليه مجازات هاى‏جرايم عمومى و خاص، جز از اين راه ميسر نيست.<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:eek:ffice:eek:ffice" /><o:p></o:p>
[/COLOR]
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#8
[COLOR=#NaNNaNNaN]سوالات تستی نیمسال دوم [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]۸۴[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] ـ [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]۸۵[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:eek:ffice:eek:ffice" /><o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱.[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]علت عمده انتخاب و به کار گیری اصطلاح حقوق جزای عمومی کدام است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]الف[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN] ـ زیرا بیانگر اصل تساوی مجازاتهاس <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ب[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN] ـ حاکم بر روابط فرد و دلت است. <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ج[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN] ـ ناظر بر تمام قراردادهای مدنی و تجاری است. <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN] د[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN] ـ در برابر حقوق جزای اختصاصی استعمال می شود[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN].[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲.[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]حقوق جزای عمومی عهده دار چه مواردی است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]الف [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ـ تعیین وصف مجرمانه خاص و مجازات آن <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN] ب[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN] ـ مطالعه عام جرو و کنشهای ضد اجتماعی قابل مجازات <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ج[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN] ـ بررسی عام جرم , مسئولیت کیفری و مجازاتها و اقدامات تامینی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]د [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ـ بررسی مجازاتها و اقدامات تامینی و تربیتی و مسؤولیت اخلاقی مجرم<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳.[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]کدام گزینه راجع جرم شناسی صحیح است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]الف[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN] ـ جرم شناسی علم مستقلی نیست بلکه از داده های سایر علوم استفاده می کند <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ب [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ـ جرم شناسی علم مستقل است و تغذیه کننده علوم کیفری دیگر است. <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ج [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ـ جرم شناسی جرم را در مفهوم عام آن که شامل کلیه اعمال ضد اجتماعی است در بر می گیرد. <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]د[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN] ـ هر سه مورد<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۴.[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]کدام گزینه می تواند در منابع اصلی حقوق جزای عمومی جای گیرد؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]الف[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN] ـ دکترین <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ب[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN] ـ آداب و رسوم و سنتهای یک قوم <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ج[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN] ـ قانون آئین دادرسی کیفری <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]د[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN].همه موارد<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۵.[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]تاثیر آرای وحدت رویه چگونه می باشد؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]الف[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN] ـ نسبت به کلیه آرا قطعی شده و در حال صدور لازم الاجرا است. <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ب[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN] ـ نسبت به کلیه مواد قانونی مرتبط و احکام صادره قطعی و احکام جدید لازم الاجرا می باشد. <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN] [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ج[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] ـ به وسیله هیات عمومی دیوان عالی کشور تاثیر یا عدم تاثیر آن بر آراء گذشته اعلام می شود. <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]د[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]. نسبت به احکام قطعی شده بی اثر ولی برای سایر احکام مشابه لازم الاتباع است.<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۶.[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]در مورد نقش عرف در[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] منابع حقوق جزا کدام گزینه صحیح است ؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]الف ـ[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN] نقش عرف به عنوان منبع در حقوق جزا در تدوین و اجرا توسط دادگاه مورد توجه قرار می گیرد؟ <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ب ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] نقش عرف به عنوان منبع در حقوق جزا در مورد تفسیر و ابهام در رسیدگی دادگاهی می باشد <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ج ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] نقش عرف صرفاً بایستی به صورت به صورت قانون متبلور شود تا عرف را نتبع حقوق جزا بدانیم. <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]د ـ[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN] نقش عرف تنها به معنای یکی از منابع حقوق جزا و نه در مفهوم اجرای آن توسط دادگاهها باید مورد توجه قرارگیرد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN].[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۷.[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]برای تعریف و تحلیل جرم بهتر است از شنااخت کدام عوامل ذیل آغاز نمود؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]الف ـ محیط اقتصادی, نظم اجتماعی و قانون <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ب ـ عوامل بیرونی از انسان و محیط و قانون <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ج ـ فرد اجتماع و قانون <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]د ـ عوامل درونی و بیرونی از انسان و نظم اجتماعی<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۸.[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] منشاء اعتبار قانونی مفاهیم کلی حقوق جزای عمومی در کدامیک از اصول حقوق جزا است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]الف ـ اصل قبح عقاب بلا بیان <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ب ـ اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتها <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]چ ـ اصل تفسیر مضیق قانون جزایی به نفع متههم <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]اصل شخصی بودن مجازاتها<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN] [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]۹.[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]این جمله « فقط قانون می تواند برای جرایم مجازات تعیین کند » برای چه کسی است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]الف ـ مونتسکیو <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ب ـ اعلامیه جهانی حقوق بشر و شهروندان <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ج ـ بکاریا <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]د ـ ژان ژاک رسو<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱۰[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]ـ نتیجه اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتها برای قانون گذار کدام است ؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]الف ـ تطبیق دادن رفتار مرتکب با قانون <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ب ـ متن قانونی را وضع می کند <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ج ـ مقنن باید جرم و آئین دادرسی وربوط به آن و میزان مجازات برای هر جرم را وضع می کند. <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]د ـ متن قانون باید دقیق و کافی باشد.<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱۱[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] ـ رابطه اصول شخصی بودن , تساوی و قانونی بودن مجازاتها با اقدامات تامینی و تربیتی چگونه است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]الف ـ این اصول فقط حاکم بر جرایم و مجازاتهاست. <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ب ـ امروزه عقاید اختلافی است. <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]چ ـ دوره تعدیل کلی انتقام <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]د ـ دوره دادگستری عمومی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱۲[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]ـ تراضی و سازش اختیاری و موردی به هنگام وقوع جرم از ویژگیهای کدام دوره از حقوق جزا است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]الف ـ دوره انتقام خصوصی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ب ـ دوره تعدیل نسبی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]چ ـ دوره تعدیل کلی انتقام <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]د ـ دوره دادگستری عمومی<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱۳[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] ـ قانون قصاص تحدید کننده کدام نوع مسؤلیت است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]الف ـ مسئولیت شخصی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ب ـ مسئولیت جمعی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ج ـ مسئولیت کیفری <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]د ـ مسئولیت مدنی<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱۴[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] ـ مقام تعیین کننده ضابطه ها مجازاتها در سیستم جزایی ایران باستان کدام گزینه است ؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]الف ـ ماموران شاهی و ضابطه نوعی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ب ـ نوعی بوده و با وزیر دربار <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ج ـ شخص پادشاه و یا قضاوت شاهی و ضابطه شخصی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]د ـ ضابطه و مقام مشخصی وجود نداشته است.<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱۵[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]ـ مسئولیت اطفال در سیستم جزایی ایران باستان چگونه بود؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]الف ـ اطفال تا [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۷[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]ـ[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]۸[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] سالگی فاقد مسئلیت جزایی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ب ـ اطفال تا [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱۶[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] سالگی فاقد مسئولیت جزایی بودند. <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ج ـ دختران تا [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۹ [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]و پسران تا [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]۱۵[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] سالگی فاقد مسؤولیت بودند . <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]د ـ اطفال تا [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱۲[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] سال فاقد مسؤلیت و تا [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]۱۶[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] سال نوعی مسئولیت تخفیف بافته داشتند.<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱۶[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] ـ مسئولیت عاقله استثنایی بر کدام اصول زیر است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]الف ـ اصل قانئنی بودن جرایم و مجازاتها <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ب ـ اصل شخصی بودن <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]چ ـ اصل تساوی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]د ـ مصالحه قصاص بر پرداخت دیه<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱۷. [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] کدامیک از موارد ذیل خصوصیت بارز آیئن دادرسی رسیدگی در اسلام می باشند؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]الف ـ رسیدگی توام با سرعت و یک مرحله ای <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ب ـ رسیدگی توام با دقت و دو مرحله و تشریفات دادرسی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ج ـ رسیدگی توام با سختگیری نسبت به متهم و اصالت تشریفات دادرسی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]د ـ رسیدگی توام با تقوای قاضی و دو مرحله ای بودن<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱۸[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] ـ ایدهء تشکیل پروندهء شخصیتی برای مجرم با نظر متخصصان علوم انسنی نتیجه > کدام مکتب است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]الف مکتب نفی حقوق جزا <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ب ـ دفاع اجتماعی ترکیبی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]ج ـ مکتب تحققی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]د ـ مکتب دفاع اجتماعی جدید<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۱۹[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] ـ در حقوق جزای اسلامی راْی قاضی باید مبتنی بر چه اصولی باشد؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
الف ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] اصولاْ مستند بر عقل , آگاهی و علم قاضی کفایت می کند. <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ب ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] مستند به منابع شرعی و کتب معتبر فقهی و با ظهور قانون به دلائل قانونی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
چ ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] کتاب, سنت , اجماع و عقل <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
د ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] کتاب, اجماع , استحسان, مصلحت مرسله<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲۰[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] ـ مستنبط از قانون مجازات اسلامی جمهوری اسلامی ایران کدام گزینه صحیح است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
الف ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN]قانون حدود قصاص و دبت کاملاً شرعی است <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ب ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] مواد عمومی قانون مجازات و تعزیرات و مجازات بازدارنده کاملاْشر عی است. <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
چ ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] قانون حدود و قصاص و تعزیرات شرعی است و سایر موارد شرعی و عرفی است. <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
د ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] الف و ب صحیح است<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲۱[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] ـ کدام یک از قوانین زیر جزء قوانین ماهوی است[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
الف ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] قوانینی که شرایط اتهامی را مشخص می کند <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ب ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] قوانینی که عناصر متشکله جرم را مشخص می کند <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ج ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] قوانینی که کجازات یا اقدامات تامینی را مشخص می کند. <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
د ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] هر سه مورد<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲۲[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] ـ پایه گذاران مکتب فایده اجتماعی چه کسانی بودند؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
الف ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] مونتسکیو , گیزو , سی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ب ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] اورتولان , پرنس , رسی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ج ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] ژان ژاک رسو , بکاریا , بنتام <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
د ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] ژرمی بنتام , افلاطون , ولتر<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲۳[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] ـ به ترتیب آثار متعلق به کیست ؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
الف ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] روح القوانین ـ جرلیم و مجازاتها ـ مجازات اعدام در جرایم سیاسی: مونتسکیو , بکاریا, گیزو <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ب ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] روح القوانین ـ مجازات اعدام در جرایم سیاسی ـجرایم و مجازاتها : گیزو , مونتسکیو , بکاریا <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ج ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] شبهای سن پترزبورگ ـ رساله ای در حقوق جزا ـ انسان جنایتکار : ژوزف دو مستر , رسی , لو مبرزو <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
د ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] موارد الف و ب صحیح است.<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲۴[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] ـ از نظر بکاریا در جه صورتی مجازات فایده اجتماعی دارد ؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
الف ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] مجازات شدید و حتمی و اصلاح کننده باشد. <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ب ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] مجازات نسبتاً شدید و قطعی و موثر باشد <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ج ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] مجازات ضروری , یقینی و قطعی باشد. <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
د ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] خفیف , نسبی و موثر باشد.<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲۵[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] ـ تکیه بر عدالت و اخلاق در خصوص اجرا مجازات از اصول کدام مکتب زیر است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
الف ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] مکتب کلاسیک <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ب ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN]مکتب عدالت مطلق <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ج ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] مکتب نئو کلاسیک <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
د ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] مکتب فایده اجتماعی<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲۶[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]ـ مکتب کلاسیک بیشتر بر چه مضوعی تکیه داشت ؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
الف ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] بر روی شخصیت مجرم و پدیده مجرمانه <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ب ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] بر علل وقوع جرم و نحوه جبران آن و درمان مجرم <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ج ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] بیشتر بر جرم و میزان ضرر و زیان و مجازات آن <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
د ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] فقط بر روی مجرم به شکلی عملی تحقیق می کند<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲۷.[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] جرایم از نظر تاریخ وقوع به چند دسته تقسیم می شوند؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
الف ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] جرایم اصلی ـ مانع <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ب ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] جرایم مطلق ـ جرایم مقید <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ج ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] جرایم آنی -جرایم پیاپی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
د ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] جرایم ساده ـ مرکب<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲۸.[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] در تفسیر قانون دلیلی که در مدلول آن احتمال خلافی برود اما بی نهایت ضعیف باشد چه نامیده می شود؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
الف ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] نص <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ب ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] مجمل <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ج ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN]موول <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
د ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] ظاهر<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۲۹ .[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] تبرئه متهم توسط قاضی در حال شک در صورت اجمال یا ابهام قانون جزا از نتایج کدام اصل زیر است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
الف ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] اصل عطف به ما سبق نشدن قوانبن جزایی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ب ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN]اصل قانونی بودن مجازاتها <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ج ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] اصل تفسیر مضیق قوانین جزایی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
د ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] اصل شخصی بودن مجازاتها<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳۰[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]ـ ضابطه و ملاک در عطف به ما سبق نشدن قوانین شکلی کدام است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
الف ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] عدم ایجاد حق مکتسبه برای مجرم نسبت به قانون قدیم <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ب ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] ضابطه عادلانه بودن قانون <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ج ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] ضابطه فایده اجتماعی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
د ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] به نظر قاضی رسیدگی کننده است.<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳۱ .[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] قلمرو اجرایی اصل بماسبق نشدن قوانین کیفری کدام است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
الف ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] حدود قصاص <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ب ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] فقط حدود <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ج ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN]مقررات و نظامات دولتی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
د ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] حدود و تعزیرات<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳۲[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] ـ مستند عقلی قاعده عطف بما سبق نشدن قوانین کیفری در حقوق اسلام کدام است.[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
الف ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] و ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ب ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] ماده [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]۱۱[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] قانون مجازات سال [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]۱۳۷۰[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ج ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] اصل [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]۱۶۹[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] قانون اساسی جمهوری اسلامی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
د ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] قبح عقاب بلابیان<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳۳[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] ـ کدام یک از جرایم زیر مستمر است ؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
الف ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] کلاهبرداری <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ب ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] سرقت <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ج ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] توقیف غیر قانونی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
د ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] قتل<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳۴[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]ـ علت عدم پذیرش تفسیر قانون جزایی به شکل قیاس کدام است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
الف
[COLOR=#NaNNaNNaN]ـ به مخاطره افتادن اصل آزادیهای فردی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ب ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] خلق وصف مجرمانه غیر قانونی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ج ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] استبداد قضایی و حکومتی <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
د ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] تمام موارد صحیح است.<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳۵[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]ـ تعریف مرور زمان کیفری مطابق کدام گزینه است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
الف ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] پس از گذشت مدت زمانی دیگر جرم تعقیب نمی شود . ولی کیفر قابل اجرا می باشد و قانون آن را تعیین می کند. <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ب ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] پس از گذشت مدت زمانی جرم تعقیب نشده دنبال نخواهد شد و کیفر اگر اجرا نشده باشد چنین است. <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ج ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] پس از گذشت مدت زمانی اگر جرم تعقیب نشده دنبال نخواهد شد و کیفر چنین است و مهلت آنرا قانون تعیین می کند. <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
د ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] مرور زمان یعنی اینکه هر مدتی از انجام جرم سپری شده و یا کیفر اجرا نشده در تعقیب و یا اجرا ا کیفر مانعی نخواهد بود.<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳۶[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] ـ شرط وصف جزایی داشتن عملی آن است که...؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
الف ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] اندیشه مجرمانه ظهور و بروز کرده و عینی باشد. <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ب ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] قصد مجرمانه به صورت فعل یا ترک در آستانه واقع شدن قرار گیرد برای جرم دانستن کافی است. <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ج ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] رفتار ناشی از قصد مجرمانه یا خطای جزایی که طبق قانون مجازات یا اقدامات تامینی و تربیتی داشته باشد. <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
د ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] نهی قانون گذار از عملی کفایت می کند و هر عمل مطابق آن انجام شود وصف جزایی خواهد داشت.<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳۷[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] ـ ایراد وارده به نظریه « خطای کیفری » به عنوان شرط متصل به نتیجه , کدام است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
الف ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN]اغماص نسبت به دیگر علل <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ب ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] عدم توجه به آخرین علت و بررسی رابطه با جرم <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ج ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN]عدم توجه به سایر خطاها و توجه به خطای اولیه یا شرط واجب <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
د ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] در عملل منجر به عدم مجازات ترک فعل در همه شرایط می شود.<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]۳۸[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]ـ ماده [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]۵۴۱[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] قانون مجازات اسلامی مقرر می دارد: « هر کس به جای داوطلب اصلی هر یک آزمونها اعم از کنکور ورودی دانشگاهها .... در جلسه امتحان شرکت نماید حسب مورد مرتکب و داوطلب علاوه بر مجازات اداری و انتظامی به دویست هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد » معلوم بفر مایید احراز قصد مجرمانه در ماده فوق چگونه است ؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
الف ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] از نوع مجازات <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ب ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] از مفهوم ماده <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
ج ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] از سابقه قانون گذاری <o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]· [/COLOR]
د ـ
[COLOR=#NaNNaNNaN] هیچکدام<o:p></o:p>[/COLOR]
[font=Times New Roman:385b4e54df][b:385b4e54df][COLOR=#NaNNaNN
 

f-alizadeh

New Member
ارسال ها
375
لایک ها
693
امتیاز
0
#9
واقعا عالیه naaaaaaaaaaafas جون !!
امیدوارم بچه های حقوقی به اینجا یه سری بزنن و فعالیتی خوبی داشته باشن !!
بیوگرافی شخصیتهای مهم حقوق ایران هم زحمت کشیدی نوشتی !!
نمونه سوالای وکالت هم که عالیه ولی واسه ما زوده اما اگه نمونه سوالای ازمون (سردفتری اسناد رسمی ) هم پیدا کردی واسه ما بذار !!
در اخر بازم به خاطر ایجاد این تاپیک ازت تشکر میکنم !!
 

Nima138

Well-Known Member
ارسال ها
584
لایک ها
527
امتیاز
93
#10
مگه نگفتند طولانیاشو کپی پیست می کنن؟؟یعتی اگه واقعا این همه رو می نویسند باید به عنوان فرا سوپر فعال شناخته شن
 

bihamta

New Member
ارسال ها
757
لایک ها
345
امتیاز
0
#11
والا آلا نیما ما یه مطلبی نوشتیم بلند بالا ترسیدیم به تریش قبای خلق الله بر بخوره حذفش کردیم!
سکوت کنم بهتره!
 

Nima138

Well-Known Member
ارسال ها
584
لایک ها
527
امتیاز
93
#12
خیلی مثل این که تو دلت مونده ها
 

Fiboonatchi

New Member
ارسال ها
259
لایک ها
55
امتیاز
0
#13
وبلاگ شخصیه؟؟؟؟!!!!
 

bihamta

New Member
ارسال ها
757
لایک ها
345
امتیاز
0
#14
آره مثه اینکه.قرار المپیاد بین سیاره ای حقوقم برگزار بشه!!!!!!!!!!


در ضمن خانم چشمک سردفتری توو تهران به درد نمیخوره اونجا رو نمیدونم.
اینجا که راه به راه دفتر زدن.داداش من که راضی نیست.شماره ی دفترش 649إ در عرض 8 سال الان رسیده به حدود 1700 و فقط حوزه ی شهری تهران.یه بخشی از دفترای ری هم توو تهرانن!
حالا اینکه چند نفر واگذار کردن امتیازشو بماند!
ولی خوب پولش به نظر من از وکالت و قضاوت پاک تر و حلال تره
 

f-alizadeh

New Member
ارسال ها
375
لایک ها
693
امتیاز
0
#15
bihamta گفت
آره مثه اینکه.قرار المپیاد بین سیاره ای حقوقم برگزار بشه!!!!!!!!!!


در ضمن خانم چشمک سردفتری توو تهران به درد نمیخوره اونجا رو نمیدونم.
اینجا که راه به راه دفتر زدن.داداش من که راضی نیست.شماره ی دفترش 649إ در عرض 8 سال الان رسیده به حدود 1700 و فقط حوزه ی شهری تهران.یه بخشی از دفترای ری هم توو تهرانن!
حالا اینکه چند نفر واگذار کردن امتیازشو بماند!
ولی خوب پولش به نظر من از وکالت و قضاوت پاک تر و حلال تره
راستشو بخوایین من یه مدتیه تصمیم گرفتم به جای وکالت تو ازمون سردفتری اسناد رسمی شرکت کنم اخه بچه ها تعریفشو زیاد کردن به دلم نشسته !!
دوستام که میگفتن اسناد رسمی تو گیلان کارش خوبه دردسرش هم کمتره !
بازم ممنون پس اگه سوال داشتم ازتون راهنمایی میگیرم !!
 

bihamta

New Member
ارسال ها
757
لایک ها
345
امتیاز
0
#16
چشم.خواهش میکنم.هستیم در خدمتتون.

آره سردفتری خیییلی پولش بی دردسر تر و پاک تر از وکالت و قضاوته...هیچ ترس و دلهره و چیز دیگه اییم نداره!
موفق باشید.
سوالی داشتید هستیم در خدمت
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#17
[HIGHLIGHT=#c6d9f0]منظورت چیه که پول سردفتری از وکالت و قضاوت حلال تره ؟؟؟؟؟<همه جا ادم خوب وبد پیدا میشه لطفا به حرفه مقدس وکالت و قضاوت تو هین نکنید>حقوق گسترده ست .حتی اگه بخوام درباره ی استاداشم بنویسم یه کتاب میشه بنابراین مطالب طولانی شد .در ضمن المپیاد حقوق خیلی مشکل تر از بقیه المپیاداست ولی نمیدونم چرا تو این سایت خوب جا نیفتاده !!!!!!!![/HIGHLIGHT]
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#19


اشخاص زیر را می توان به سردفتری دفترخانه اسناد رسمی تعیین نمود

:
1- اشخاصی که دارای لیسانس حقوق در رشته قضائی یا منقول از دانشکده الهیات سابق معقول و منقول باشند . 2- کسانی که دارای دو سال سابقه خدمات قضائی یا وکالت پایه یک دادگستری باشند . 3- سایر لیسانسیه ها به شرط داشتن سه سال سابقه دفتریاری . 4- اشخاصی که ازمراجع مسلم دارای تصدیق اجتهاد طبق آئین نامه ای که به تصویب وزارت دادگستری می رسد باشند . 5- دفتریارانی که دارای گواهی قبولی امتحان مخصوص سردفتری و دفتریاری موضوع شق سوم ماده 10 قانون دفتر اسناد رسمی مصوب 1316 باشند به شرط داشتن پنج سال سابقه دفتریاری . 6- دفتریارانی که دارای دیپلم کامل متوسطه باشند به شرط داشتن هفت سال سابقه دفتریاری اول. 7- دفتریاران اول که در تاریخ تصویب این قانون شاغل بوده و 15 سال سابقه دفتریاری اعم از متناوب و مستمر داشته باشند .
تبصره 1 متصدیان دفاتراسناد رسمی که تا تاریخ اجرای این قانون با رعایت مقررات قانون دفاتر اسناد رسمی مصوب 1316 درجه بندی شده اند کماکان صلاحیتشان برای تنظیم وثبت اسناد رسمی محدود به حدودی است که در آخرین اجاره نامه آنها ابلاغ شده است .
تبصره 2- پس از تصویب این قانون سازمان ثبت اسناد و املاک کشور نسبت به تطبیق وضع سردفتران که بر اساس قانون دفاتر اسناد رسمی مصوب

1316 منحصرا" در حد قانونی درجات دوم و سوم انجام وظیفه می کنند با مقررات این قانون طبق آئین نامه ای که به تصویب وزارت دادگستری می رسد اقدام خواهند کرد .
تبصره

3-
به منظور تربیت کادر علمی و فنی برای سازمان ثبت اسناد و املاک کشور و دفتر اسناد رسمی وزارت علوم وآموزش عالی با جلب نظر وزارت دادگستری با توجه به آئین نامه ای که طبق مقررات این قانون تدوین و به تصویب وزارت علوم و آموزش عالی و وزارت دادگستری خواهد رسید از طریق

تشکیل کلاسهای مخصوص یا تاسیس رشته ای خاص در دانشکده ها یا منظور نمودن فنون مزبور در برنامه های تحصیلی آموزشگاه های عالی اقدام خواهد کرد. فارغ التحصیلان رشته مزبور بر سایر داوطلبان سردفتری ودفتریاری حق تقدم خواهند داشت .


سن سردفتران در بدو اشتغال نباید کمتر از بیست وچهار سال و بیشتر از پنجاه سال و سن دفتریاران نباید کمتر از بیست سال و بیشتر از پنجاه سال باشد .


مشاغل زیر منافی شغل سردفتری و دفتریاری است :
1- قضاوت و وکالت دادگستری و عضویت در موسسات دولتی

و وابسته به دولت و شهرداریها .
2- اشتغال به امرتجارت بنا به تعریف ماده یک قانون تجارت . 3- عضویت در هیات مدیره ومدیریت عامل شرکتهای تجاری و بانکها و یا موسسات بیمه و موسسات دولتی و یا وابسته به دولت .4- مدیریت روزنامه یا مجله اعم از مدیر مسئول یا مدیر داخلی و صاحب امتیاز و سردبیر( باستثناء نشریه کانون سردفتران و مجلاتی که صرفا" جنبه علمی داشته باشد . )
تبصره 1- تدریس در دانشکده ها و مدارس عالی با اجازه وزارت دادگستری مانع از اشتغال به شغل سردفتری و یا دفتریاری

نخواهد بود .
تبصره 2 سردفتر یا دفتریار در صورت انتخاب به نمایندگی مجلسین یا شهردار انتخابی با حفظ سمت از

اشتغال به سردفتری معذور خواهد بود و در این مدت دفترخانه به تصدی دفتریار واجد شرایط که از طرف سردفتر معرفی می شود اداره خواهد شد . مدت نمایندگی سردفتر در مجلسین یا خدمت درسمت شهردار انتخابی جزء سنوات خدمات او محسوب می شود
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#20
شرايط آزمون سردفتري اسناد رسمي

[font=Tahoma,sans-serif] نحوه انتخاب سردفتر اسناد رسمي:[/font]
[JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif]با توجه به نيازمنديهاي هر محل، سازمان ثبت اسناد و املاك كشور با توجه به شرايط مقرر در قانون دفاتر اسناد رسمي مصوب 1354 اقدام به پذيرش سردفتر اسناد رسمي مي‌نمايد.[/font][/JUSTIFY]
[JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif] نكات مهم آزمون سردفتري اسناد رسمي:[/font][font=Tahoma,sans-serif] [/font][/JUSTIFY]
[JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif]علاوه بر شرايط عمومي كه در زمان اعلام آگهي ثبت نام از طرف ثبت اسناد و املاك كشور مشخص مي‌شود، طبق ماده 6 قانون دفاتر اسناد رسمي مصوب 25/4/1354 اشخاص زير را مي&shy;توان به سردفتري دفترخانه اسناد رسمي تعيين نمود: [/font][/JUSTIFY]
[JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif]1) اشخاصي كه داراي ليسانس حقوق در رشته قضايي يا منقول از دانشكده الهيات باشند. [/font][/JUSTIFY]
[JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif]2) كساني كه داراي دو سال سابقه خدمت قضايي يا وكالت پايه يك دادگستري باشند. [/font][/JUSTIFY]
[JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif]3) ساير كارشناسي&shy;ها به شرط داشتن سه سال سابقه دفترياري [/font][/JUSTIFY]
[JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif]4) اشخاصي كه از مراجع مسلم، داراي تصديق اجتهاد طبق آيين‌نامه‌اي كه به تصويب وزارت دادگستري مي‌رسد باشند. [/font][/JUSTIFY]
[JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif]5) دفترياراني كه داراي گواهي قبولي امتحان مخصوص سردفتري و دفترياري موضوع شق سوم ماده 10 قانون دفاتر اسناد رسمي مصوب 1316 باشند به شرط داشتن پنج سال سابقه دفترياري [/font][/JUSTIFY]
[JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif]6) دفترياراني كه داراي ديپلم كامل متوسطه باشند به شرط داشتن هفت سال سابقه دفترياري اول.[/font][/JUSTIFY]
[JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif]7) دفترياران اول كه در تاريخ تصويب اين قانون شاغل بوده و 15 سال سابقه دفترياري اول اعم از تناوب و يا مستمر داشته باشند.[/font][/JUSTIFY]
[JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif]8) سن سردفتران اسناد رسمي در بدو اشتغال نبايد از 24 سال كمتر و از 50 سال بيشتر باشد. [/font][/JUSTIFY]
[JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif] نكات مهم:‌[/font][/JUSTIFY]
[JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif]1- اداره كل امور اسناد و سردفتران سازمان ثبت اسناد و املاك كشور مرجع تشخيص و احراز شرايط مذكور مي‌باشد. [/font][/JUSTIFY]
[JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif]2- در مورد ضرايب، لازم به ذكر است كه تعيين ضرايب به عهده سازمان ثبت اسناد و املاك است ولي دروس حقوق ثبت، آيين‌نامه و مقررات ثبتي، ادبيات فارسي و عربي تعيين كننده مي‌باشد. [/font][/JUSTIFY]
[JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif]3- آزمون سردفتري اسناد رسمي هر سال برگزار مي‌گردد و زمان آن اغلب زمستان مي‌باشد. [/font][/JUSTIFY]
[JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif]4- آزمون بصورت تستي و چهارگزينه‌اي مي‌باشد و پذيرفته شدگان آزمون پس از طي مراحل گزينش، كارآموزي و اختبار به موجب ابلاغ رييس سازمان ثبت اسناد و املاك كشور به مقام سردفتري اسناد رسمي منصوب مي‌گردند. [/font][/JUSTIFY]
[JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif]5- كلاسهاي حضوري آمادگي آزمون سردفتري جهاددانشگاهي دانشگاه تهران با همكاري اساتيد مجرب در دو ترم بهار و تابستان هر سال برگزار مي‌گردد كه طول مدت هر دوره 5/2 ماه مي&shy;باشد ضمناً جهاددانشگاهي فقط دروس تخصصي را آموزش مي‌دهد. [/font][/JUSTIFY]
[JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif]ليست منابع[/font][font=Tahoma,sans-serif] آزمون سردفتري اسناد رسمي:[/font][/JUSTIFY]
[TABLE][TR][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]رديف[/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]نام كتاب[/font][/CENTER ALIGN][/TD][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]نويسنده / مترجم[/font][/CENTER ALIGN][/TD][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]انتشارات[/font][/CENTER ALIGN][/TD][/TR][TR][TD][RIGHT ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]حقوق مدني [/font][/RIGHT ALIGN][/TD][/TR][TR][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]1[/font][/CENTER ALIGN][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]قانون مدني در نظم حقوق كنوني [/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]دكتر ناصر كاتوزيان[/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]ميزان[/font][/center:5eaa336c9f][/TD][/TR][TR][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]2[/font][/CENTER ALIGN][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]اعمال حقوقي[/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]دكتر ناصر كاتوزيان [/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]شركت سهامي انتشار[/font][/center:5eaa336c9f][/TD][/TR][TR][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]3[/font][/CENTER ALIGN][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]درسهايي از عقود معين (1 و 2) [/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]دكتر ناصر كاتوزيان[/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]گنج دانش[/font][/center:5eaa336c9f][/TD][/TR][TR][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]4[/font][/CENTER ALIGN][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]شفعه، وصيت، ارث[/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]دكتر ناصر كاتوزيان [/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD]
[font=Tahoma,sans-serif]ميزان [/font][/TD][/TR][TR][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]5[/font][/CENTER ALIGN][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]وقايع حقوقي[/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]دكتر ناصر كاتوزيان [/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]شركت سهامي انتشار [/font][/center:5eaa336c9f][/TD][/TR][TR][TD][RIGHT ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]حقوق جزا [/font][/RIGHT ALIGN][/TD][/TR][TR][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]1[/font][/CENTER ALIGN][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]محشاي قانون مجازات اسلامي [/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]دكتر ايرج گلدوزيان[/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]مجد[/font][/center:5eaa336c9f][/TD][/TR][TR][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]2[/font][/CENTER ALIGN][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]حقوق جزا (دوره 5 جلدي)[/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]دكتر هوشنگ شامبياتي[/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]مجد و ژوبين[/font][/center:5eaa336c9f][/TD][/TR][TR][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]3[/font][/CENTER ALIGN][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]حقوق جزاي عمومي (جلد 1 و 2)[/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]دكتر محمدعلي اردبيلي [/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]ميزان [/font][/center:5eaa336c9f][/TD][/TR][TR][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]4[/font][/CENTER ALIGN][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]بايسته&shy;هاي حقوق جزاي عمومي [/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]دكتر ايرج گلدوزيان [/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]ميزان [/font][/center:5eaa336c9f][/TD][/TR][TR][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]5[/font][/CENTER ALIGN][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]حقوق جزاي اختصاصي [/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]دكتر ايرج گلدوزيان [/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]دانشگاه تهران [/font][/center:5eaa336c9f][/TD][/TR][TR][TD][RIGHT ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]حقوق تجارت [/font][/RIGHT ALIGN][/TD][/TR][TR][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]1[/font][/CENTER ALIGN][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]حقوق تجارت دوره كامل[/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]دكتر ربيعا اسكيني[/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]سمت[/font][/center:5eaa336c9f][/TD][/TR][TR][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]2[/font][/CENTER ALIGN][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]قانون تجارت [/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif][/font] [/JUSTIFY][/TD][TD][JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif][/font] [/JUSTIFY][/TD][/TR][TR][TD][RIGHT ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]حقوق ثبت و مقررات ثبتي [/font][/RIGHT ALIGN][/TD][/TR][TR][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]1[/font][/CENTER ALIGN][/TD][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]حقوق ثبت [/font][/CENTER ALIGN][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]غلامرضا شهري[/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]ماجد[/font][/center:5eaa336c9f][/TD][/TR][TR][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]2[/font][/CENTER ALIGN][/TD][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]مجموعه بخشنامه‌ها و محشاي ثبتي[/font][/CENTER ALIGN][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]غلامرضا حجتي اشرفي[/font][/center:5eaa336c9f][/TD][TD][center:5eaa336c9f][font=Tahoma,sans-serif]گنج دانش[/font][/center:5eaa336c9f][/TD][/TR][TR][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]3[/font][/CENTER ALIGN][/TD][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]قانون ثبت اسناد و املاك و آيين‌نامه‌هاي مربوطه[/font][/CENTER ALIGN][/TD][TD][JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif][/font] [/JUSTIFY][/TD][TD][JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif][/font] [/JUSTIFY][/TD][/TR][TR][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]4[/font][/CENTER ALIGN][/TD][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]قانون دفاتر اسناد رسمي و آيين‌نامه‌هاي مربوطه[/font][/CENTER ALIGN][/TD][TD][JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif][/font] [/JUSTIFY][/TD][TD][JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif][/font] [/JUSTIFY][/TD][/TR][TR][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]5[/font][/CENTER ALIGN][/TD][TD][CENTER ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]آيين‌نامه اجراي مفاد اسناد رسمي[/font][/CENTER ALIGN][/TD][TD][JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif][/font] [/JUSTIFY][/TD][TD][JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif][/font] [/JUSTIFY][/TD][/TR][TR][TD][RIGHT ALIGN=CENTER][font=Tahoma,sans-serif]ادبيات فارسي وعربي[/font][/RIGHT ALIGN][/TD][/TR][TR][TD][JUSTIFY][font=Tahoma,sans-serif]مطالعه در حد ديپلم و دروس تخصصي علوم انساني كافي است. [/font][/JUSTIFY][/TD][/TR][/TABLE]​
 
بالا