bihamta

New Member
ارسال ها
757
لایک ها
345
امتیاز
0
#21
naaaaaaaaaaafas گفت
[HIGHLIGHT=#c6d9f0]منظورت چیه که پول سردفتری از وکالت و قضاوت حلال تره ؟؟؟؟؟<همه جا ادم خوب وبد پیدا میشه لطفا به حرفه مقدس وکالت و قضاوت تو هین نکنید>حقوق گسترده ست .حتی اگه بخوام درباره ی استاداشم بنویسم یه کتاب میشه بنابراین مطالب طولانی شد .در ضمن المپیاد حقوق خیلی مشکل تر از بقیه المپیاداست ولی نمیدونم چرا تو این سایت خوب جا نیفتاده !!!!!!!![/HIGHLIGHT]

آره دیدم تستاشو با 7 تا پست گذاشته بودی که جا بندازی!!!!
منظورم اینه که شما طبق تعرفه پول میگیری و به هیچ وضع باند بازی و اینا نداری!
توو وکالت هم که ماهی گرفتن از آب گل آلوده!!!وقتی شما وکیل میشی هیچ تضمینی نمیدی به طرفت که حتما حق رو از قاضی به نفع موکلت بگیری،میدی این تضمینو؟؟؟؟؟آخرشم چه طرف بره بالای دار چه بره خونشون،چه اینکه حق با موکلت بوده باشه و دادگاه حق رو بهش نداده، تو حق ثابت خودتو میگیری!!!این نون از گلوی یه سریا نمیره پایین!
اما تو قضاوت اگه آدم یکم شل بشه راحت با رشوه میتونه حق رو پایمال کنه!
هرگونه تهدید احتمالیم هست...که اگه رای رو به فلان خلافکار ندی میکشنت!
دیدی که چندتا قاضی رو تاحالا کشتن!
میگفت از قضاتی که توو خونه هستنو از ترس به خانوادشون میگن بگید نیست!
وقتی شما نتونی با خیال راحت بری تفریح با خانوادت و همیشه هرچند 1% توو دلت دلهره داشته باشی از تهدید جون خودتو خانوادت از اون تفریح هیچ لذتی نمیبری.
شما قضاوتت توو اوج عدالت و برتریه حقه!اما اوون خلافکار کله خر این حرفا حالیش نیس.میگه رای رو به من نداد و ...ادامه ماجرا!
ببینید خانم نفس داداش من حقوق دانشگاه علامه طباطبایی خونده و الان حدودا 9 ساله که سردفتره!درمورد وکالت و قضاوت که پرسیدم که چرا قاضی و وکیل نشد، مطالب بالا رو گفت!
درسته که میگفت بازار کساد و دفترخونه ام زیاد شده اما شکر خدا بدم درنمیاره!
مثه آقا صبح ساعت 8-9 میاد دفترشو باز میکنه ظهر ساعت 2 میبنده میره!بی هیچ دلهره ای!هیچ کاریم خونه نمیبره یعنی بیرون ازدفتر!فکرشم مشغول نیست...ساعت کاریشم که تموم میشه میره دنباله عشق و حالش و خانوادش بدون اینکه حتی کمی از مسائل کاریش قاطی زندگیش بشه!!!بله اعصاب خورد کنیش گاهی اوقات هست اما همیشگی نیست!

این همه حرف نزدم که ته دل کسی احیانا خالی بشه...تو جواب حرفی که زدی نوشتم!!!



naaaaaaaaaaafas گفت
راستی وقتی در زمینه خاصی اطلاعات تخصصی ندارین اظهار نظر نکنید چون بحث کاملا تخصصیه .
قربون اطلاعات وسیعت برم من!محض اطلاعت به قدری دفترخونه ی دادشم بودم که از تو بیشتر بلدم حداقل تو سردفتری!
حالا دروس ترم یکتو پاس کن،زور سردفتریو وکالت و قضاوت نزن،،،بعدش ادعای سواد حقوقی کن!
میدونی!دیروز باید اوون پست رو پاک نمیکردم تا دیگه نمیتونستی اینجا نظر بدی!


موفق باشید!
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#22
من عاشق وکالتم دوست ندارم کسی به این حرفه توهین کنم برای پول این رشته رو انتخاب نکردم هرکسی هم عقایدی داره شاید واسه اقایون پول ملاک باشه ولی من تصمیم دارم پرونده ای که تواناییشو دارم قبول کنم تازه اگه خدا بخواد وکیل بشم بعدشم اگه همه اینطوری که شما درباره این دو تا حرفه فکر میکنین .فکر کنن دیگه هیشکی قاضی و وکیل نمیشه با گفته هاتون در مورد قضاوت و اینکه چه خطراتی داره موافقم ...و میشه گفت هرکسی رو برای قاضی شدن نساختن باید فرد با اراده مصمم صبور و خیلی ویژگی های دیگه باشه اما یه وکیل که تضمین نمیده میبره یا میبازه حتی خود موکل هم به این موضوع اگاهه ولی همیشه یه وکیل سعی میکنه برای موکلش هر کاری که در حیطه کارییشه بکنه این درست نیست که بگی واسش مهم نیست یعنی اگه خودت وکیل بودی موکلت بی گناه قصاص میشد و تو همه تلاشتو کرده باشی اما نتونستی ثابت کنی هیچ حسی نداری یعنی راحت پولتو میگیری و وجدانت وروحت ارامش کامل داره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟شاید هیچ شغلی به اندازه وکالت و قضاوت ترس و دلهره و ناراحتی نداشته باشه و شاید هم باشه ولی انقدر زود درباره همه چیز قضاوت نکن هر کاری هر چند خوب باشه اگه صاحب اون کار بد باشه دلیل بر ناپاکی درامد اون کار برای همه نیست هر چیزی بر میگرده به شخصیت ادما ....در ضمن من بین گزینه هافاصله ننداختم وقتی اینجا کپی میکنم اینطوری میشه میتونی بقیه نوشته هامو ببینی همه اینطورین اقا
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#23
[COLOR=#NaNNaNNaN]نکات کلیدی از حقوق مدنی بخش اشخاص[/COLOR]<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:eek:ffice:eek:ffice" /><o:p></o:p>
حقوق مدنی (اشخاص) <o:p></o:p>
1 . اهلیت برای دارا بودن حق از زمان زنده متولد شدن انسان شروع میشود .<o:p></o:p>
2 . اهلیت تمتع با مرگ انسان تمام میشود .<o:p></o:p>
3 . دارا بودن شخصیت منوط به موجودیت فرد است و یکایک افراد بشر دارای شخصیت می باشند .<o:p></o:p>
4 . حمل در صورتی که زنده به دنیا آید اهلیت دارا شدن حق را دارد .<o:p></o:p>
5 . ترکه ، داریی خاص و بهره مند از شخصیت حقوقی می باشد .<o:p></o:p>
6 . هر انسانی متمتع از حقوق مدنی خواهد بود ولو اینکه برای اجرای آن حق اهلیت نداشته باشد .<o:p></o:p>
7 . هیچ انسانی نمی تواند حقوق خود را اجرا کند مگر اینکه برای این کار اهلیت قانونی داشته باشد .<o:p></o:p>
8 . سلب حق مدنی به طور جزئی اصولا ممکن است . <o:p></o:p>
9 . هیچ کس نمی تواند به طور کلی حق تمتع یا حق اجرای حقوق مدنی را از خود سلب کند .<o:p></o:p>
10 . سلب حقوق مدنی به صورتی جایز است که موقت یا در رابطه خاص باشد . <o:p></o:p>
11 . اسقاط حق شفعه و خیارات به طور جزئی جایز میباشد . <o:p></o:p>
12 . اسقاط حق انتقال به غیر به طور جزئی امکان دارد .<o:p></o:p>
13 . در مواردی که امتیازی به موجب حکم برقرار است اسقاط آن امکان ندارد .<o:p></o:p>
14 . حق آمیخته به تکلیف و حق وابسته شخصیت قابل اسقاط نمی باشد .<o:p></o:p>
15 . در مواردی که امتیاز مربوط به نظم عمومی است اسقاط آن امکان ندارد .<o:p></o:p>
16 . اسقاط حق حضانت امکان ندارد . <o:p></o:p>
17 . حق مرور زمان و حق عزل وکیل به طور جزیی قابل اسقاط است .<o:p></o:p>
18 . اسقاط حق شفعه امکان دارد . <o:p></o:p>
19 . اسقاط حق ولایت ،حق زوجیت ، حق حضانت به طور جزیی امکان ندارد .<o:p></o:p>
20 . هیج کس نمی تواند ازخود سلب حریت کند ، هیچکس نمی تواند در حدودی که مخالف قوانین و اخلاق حسنه باشد از استفاده از حق حریت خود صرف نظر نماید .<o:p></o:p>
21 . چنانچه بین کارگر و کارفرما قرارداد کار دائم بسته شود این قرارداد اصولا نافذ نیست .<o:p></o:p>
22 . قراردادی که آزادی انتخاب همسر را از شخص سلب میکند نافذ نیست . <o:p></o:p>
23 . سلب آزادی انتخاب شغل، آزادی انتخاب مسکن ، آزادی انتخاب وکیل جایز نیست . <o:p></o:p>
24 . قرارداد کار دایم الزام آور نیست ، سلب حقوق و آزادی های سیاسی و عمومی نافذ نمی باشد .<o:p></o:p>
25 . سلب قسمتی از حقوق مدنی به طور جزیی جایز است . <o:p></o:p>
26 . اتباع خارجه از حقوق مدنی اصولا متمتع میباشند . <o:p></o:p>
27 . اتباع بیگانه در ایران از حقوق منحصر به اتباع ایران در قانون محروم هستند . <o:p></o:p>
28 . اتباع بیگانه از حقوق زیر محرومند : <o:p></o:p>
1 . حقوقی که قانون انرا صراحتا منحصر به اتباع ایران نموده است .<o:p></o:p>
2 . حقوقی که قانون آنرا صراحتا از اتباع خارجی سلب کرده است . <o:p></o:p>
3 . حقوق مربوط به احوال شخصی که قانون دولت متبوع تبعه خارجه آنرا قبول نکرده است . <o:p></o:p>
29 . عمل حقوقی تابع بیگانه در ایران صحیح است اگر مطابق قانون ایران اهلیت داشته باشد . <o:p></o:p>
30 . اتباع بیگانه از حقوقی که صرفا از نقطه نظر جامعه ایرانی ایجاد شده است متمتع نخواهند بود مگر پس از کسب تابعیت ایران . <o:p></o:p>
31 . خارجیان حق داشتن اموال غیر منقول در ایران را در صورتی که موجب سلطه اقتصادی گردد ندارند . <o:p></o:p>
32 . تشخیص اهلیت هر کس برای معامله کردن بر حسب قانون دولت متبوع او خواهد بود . <o:p></o:p>
33 . اگر یک نفر تبعه خارجه در ایران عمل حقوقی انجام دهد در صورتی که مطابق قانون دولت متبوع خود برای انجام آن عمل واجد اهلیت نباشد آن شخص برای انجام آن عمل واجد اهلیت محسوب خواهد شد مشروط بر اینکه مطابق قانون ایران برای انجام آن عمل دارای اهلیت باشد . <o:p></o:p>
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#24
ادعای حقوق دانی نکردم ولی دلیل نمیشه چون ترم اولم هیچی از حقوق ندونم من نصف فامیلام وکیلن ولی همه از شغل سر دفتری اسناد رسمی متنفرن!!!!!!شما یه داداش داری فکر میکنی علامه دهری اونوقت اگه جای من بودی چی میگفتی !!!!!!!!!!!!بدم میاد از ادمای عقده ای که فکر میکنن درباره همه چیز باید نظر بدن........................
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#25
[COLOR=#NaNNaNNaN]

)
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN] حقوق مدني درتقسيم بندي جز كدام رشته از حقوق است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN] [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:eek:ffice:eek:ffice" /><o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- حقوق عمومي داخلي[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- حقوق خصوصي داخلي[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- حقوق خصوصي خارجي( بين المللي)[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- حقوق عمومي خارجي ( بين المللي)[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2)ضمانت اجراي قواعد حقوقي به كداميك از دسته هاي زير قابل تقسيم است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- ضمانت اجراي كيفري و ضمانت اجراي عقوبتي[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- ضمانت اجراي حقوقي و ضمانت اجراي مدني[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- ضمانت اجراي حقوقي يا مدني و ضمانت اجراي كيفري يا جزايي[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- ضمانت اجراي مدني و ضمانت اجراي ترميمي[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3)از نظر قانون مدني تملك حاصل مي‌شود به:[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- احياي اراضي موات و حيازت اشياء مباحه[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- عقود و تعهدات[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- اخذ به شفعه و ارث[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- تمام موارد فوق[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4)با توجه به قاعده عطف بما سبق نشدن قوانين كداميك از گزينه هاي زير صحيح بنظر مي رسد؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1-اثر قانون نسبت به آينده است و نسبت به گذشته اثر ندارد مگر اينكه در قانون تصريح شده باشد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- اثر قانون نسبت به گذشته است ونسبت به آينده اثر ندارد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- قانون نسبت به آينده اثر ندارد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- هيچيك از موارد فوق[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]5) عقد لازم عقدي است كه:[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- هيچيك از طرفين عقد(معامله) حق فسخ آن را نداشته باشد مگر در موارد معينه[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- هر يك از طرفين عقد (معامله) بتواند هر وقتي بخواهد فسخ كند[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- قابل فسخ نيست[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- نسبت به يك طرف قابل فسخ و نسبت به يك طرف ديگرغير قابل فسخ است[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]6) كداميك از موارد زير بر تعريف اقرار منطبق است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- اخبار به حق غير بر ضرر ديگري[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- اخبار بر ضرر ديگري به نفع خود[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- اخبار به حق براي غير بر ضرر خود[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- اخبار به حق براي غير بر ضرر ديگري[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]7) احوال شخصيه از نظر حقوقي شامل امور زير است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- شخصي حقيقي و شخصي حقوقي[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- نكاح، طلاق، نسب[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- حقوق فردي[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- جرم و مجارات[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]8) حقوق فردي به اعتبار ماهيت( ارزش مالي) به كدام يك از اقسام زير تقسيم مي شود؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- حقوق مادي و حقوق غير مادي[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- حقوق مالي و غير مالي[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- حقوق عيني و حقوق ديني[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- حقوق سياسي و حقوق عمومي[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]9) اقامتگاه شخص حقيقي عبارتست از :[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- محل سكونت شخص[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- مركز مهم امور شخص[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- مركز اداره شخصي[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- محل سكونت شخص و مركز مهم امور و درصورتيكه اين دو محل جدا باشد مركز امور شخص[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]10) كداميك از گزينه هاي زير از موارد سقوط تعهدات نمي‌باشد؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- مالكيت مافي الذمه[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- تهاتر[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- ابراء[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- استيفاء[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]11)عقد منجز عقدي است كه:[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- تاثير آن بر حسب انشاء وقوف و منوط به امور ديگري نباشد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- تاثير آن برحسب انشاء موقوف و منوط به امور ديگري باشد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- براي طرفين يايكي از آنها اختيار فسخ باشد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- براي طرفين و يا يكي از آنها و يا براي شخص ثالث اختيار فسخ باشد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]12)كداميك از موارد زير در ارتباط با شبه جرم صحيح است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- شبه جرم عبارتست از فعل يا ترك فعل غير قاصدانه شخص مي‌باشد كه موجب زيان ديگران نگردد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- شبه جرم عبارتست از فعل يا ترك فعل قاصدانه شخص مي‌باشد كه موجب زيان ديگران نگردد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- شبه جرم عبارتست از فعل يا ترك فعل غير قاصدانه شخص مي‌باشد كه موجب زيان ديگران گردد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- هيچكدام از موارد فوق صحيح نيست[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]13)معاملاتي كه مستقيماً در گردش ثروت دخالت دارد:[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- معاملات تجاري تشبيهي است[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- معاملات تجاري تشبيهي‌تبعي است[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- معاملات تجاري ذاتي است[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- معاملات تجاري تبعي وذاتي است[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]14)كداميك از موارد زير از شرايط اساسي صحت معاملات مي‌باشد؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- تعداد طرفين[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- مذهب طرفين[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- اهليت طرفين[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- اقامتگاه طرفين[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN] [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]15)كداميك از گزينه هاي زير در رابطه با حق عيني صحيح به نظر مي‌رسد؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- اختيار و سلطه مستقيم شخص بر مال معين[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- اختيار و امتياز شخص در برابر ديگري واينكه ايفاي امري از طرف مقابل خواستار شوند[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- حقي كه پس از پيدايش سبب بدون نياز به تحقق شرط يا امري موجودگردد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- حقي كه وجود آن محدود به زمان معين باشد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]16)كداميك از موارد زير در ارتباط با ابراء صحيح مي‌باشد؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- ابراء آن است كه متعهد به اختيار و بدون پرداخت عوض از تعهد خود صرفنظر كند[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- ابراء آن است كه متعهد له به اختيار و بدون پرداخت عوض از تعهد خود صرفنظر كند[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- ابراء آن است كه متعهد له به اختيارو با دريافت عوض از تعهد خود صرفنظر كند[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- هيچكدام از موارد فوق صحيح نمي باشد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]17) اقاله عبارتست از:[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- به هم زدن معامله به تراضي ‌مي‌باشد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- به هم زدن معامله توسط يكطرف معامله مي‌باشد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- انعقاد قرارداد جايگزين مي‌باشد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- حقي است ‌ذمه‌ فروشنده[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]18) چنانچه شخصي مال را مجاناً به شخص ديگري تمليك نمايد اين عمل چه نوع عقدي است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- صلح[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- بيع[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- وقف[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- هبه[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]19) كداميك از موارد زير ضمانت اجراي قانون محسوب نمي شود؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- حكم دادگاه[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- حبس طبق قانون[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- عرف [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- مجازات طبق قانون[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]20)تفسير قانون عادي در صلاحيت كداميك از مراجع زير مي‌باشد؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- هيت وزيران[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- شوراي نگهبان[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- مجلس شوراي اسلامي[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- قاضي دادگاه[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]21) كداميك از اموال زير غير منقول مي‌باشد؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- جواهرات[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- درخت[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- حق اختراع[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- حقوق افراد در شركتها( سهام و سهم الشركه)[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]22)قوانين پس از تصويب طبق كداميك از گزينه هاي زير لازم الاجرا است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- ازتاريخ ابلاغ به رئيس جمهوري[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- از تاريخ انتشار در روزنامه رسمي يا عادي[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- 15 روز پس از انتشار در روزنامه رسمي[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- ازتاريخ امضاء هر قانون توسط رئيس جمهوري[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]23) تعريف حق ارتفاق به ملك غير كداميك از گزينه هاي زير است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- تعلق قسمتي از مالكيت ملك به صاحب حق ارتفاق[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- تعلق حق به شخص در ملك ديگري[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- مشاركت صاحب حق در ملك بصورت مشاع[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- هيچكدام[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]24) در مورد وقف كداميك از گزينه‌هاي زير غلط است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- وقف عبارتست از حبس عين مال وتسبيل منافع آن[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- در مورد وقف عام قبول حاكم يا شخص خاصي شرط وقوع وقف نيست[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- واقف بايد مالك مالي باشد كه وقف مي كند[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- وقف مالي جايز است كه با بقاء عين بتوان از آن منتفع شد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]25) عدله اثبات دعوي يا ادله اثبات حق بموجب مقررات قانون مدني كدام است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- اقرار- قسم- اسناد كتبي- شهادت[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- امارات- شهادت- سوگند- اقرار[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- اقرار- اسناد كتبي- شهادت- امارات و قسم[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- هيچيك از موارد فوق[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]26)كدام گزينه زير در رابطه با ابراء صحيح است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- متعهد له ما في الذمه متعهد را به شخص ديگر منتقل نمايد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- اخبار به حق به نفع غير و به ضرر خود[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- متعهد له به اختيار بدون اخذ عوض (مابه ازاء) از حق خود صرفنظر كند[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- بر هم زدن معامله به تراضي طرفين[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]27)كداميك از گزينه‌هاي زير مغاير با احكام عقد وكالت است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- وكيل در حقيقت نايب موكل براي انجام امري مي‌باشد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- هرگاه براي انجام امري دو ياچند نفر وكيل مشتركاً تعيين شده باشند هر يك از آنها مي توانند بدون ديگري ياديگران دخالت در امر كند[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- وكيل بايد در تصرفات و اقدامات خودمصلحت موكل را مراعات نمايد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- وكالت باعزل موكل مرتفع مي‌شود.[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]28)در مورد املاكي كه مطابق قانون در دفتر املاك به ثبت رسيده است كداميك از گزينه هاي زير صحيح است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- دولت كسي را مالك مي‌شناسد كه ملك به اسم او ثبت شده باشد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- دولت كسي را مالك مي‌شناسد كه ملك از طريق ثبت در دفتر املاك به او منتقل شده باشد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- دولت كسي را مالك مي‌شناسد كه ملك از طريق ارث به او رسيده باشد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- هر سه مورد فوق[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN] [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]29)اهليت تمتع عبارتست از:[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- انساني‌كه به سن بلوغ رسيده است[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- انساني‌كه رشد آن ثابت شده است[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- افراديكه عقل آنها كافي باشد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- هر سه مورد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]30) كداميك از عبارت زير صحيح است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- وضعيت يكي از موارد اهليت است[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- اهليت نتيجه وضعيت است[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- يكي از علتهاي وضعيت اهليت است[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- اهليت مانند وضعيت است[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]31) قواعد مربوط به احوال شخصيه عبارتند از:[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- حالت برون مرزي داشته[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- تبعه هر كشور در خارج نبايد از آن پيروي نمايد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- حالت درون مرزي داشته[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- هيچكدام[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]32) كدام گزينه در مورد دارايي صحيح است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- مجموع حقوق و تكاليف غير مالي شخص[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- توانايي و ظرفيت داراشدن حقوق و تكاليف مالي است[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- مجموع حقوق و تكاليف مالي شخص[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- گزينه هاي 2و3 صحيح است[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]33) كداميك از موارد زير جزء شخص حقوقي نمي باشد؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- هياتهاي مذهبي[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- شركتها[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- بازاري ها[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- موقوفات[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]34) شرط لازم براي ايجاد شخص حقوقي:[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- اجتماع افراد در يك محل[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- قصد و اراده براي تشكيل شخص‌حقوقي[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- هدفدار بودن گروه براي تشكيل شخص حقوقي[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- گزينه هاي 3و2[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]35)كداميك از گزينه هاي زير در مورد اشخاص حقوقي حقوق عمومي صحيح است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- با انتشار در روزنامه رسمي داراي شخصيت حقوقي مي‌شوند[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- باثبت و اداره ثبت داراي شخصيت حقوقي مي‌شوند[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- باتصويب دارايي شخصيت حقوقي مي‌شوند[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- موسسات و تشكيلات دولتي به محض ايجاد داراي شخصيت حقوقي مي‌شوند[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN] [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN] [/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]36)كدام گزينه در مورد موسسات غير تجارتي شخص حقوقي صحيح نمي‌باشد؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- براي امور علمي تشكيل شده باشد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- براي امور خيريه تشكيل شده باشد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- قبل از ثبت داراي شخصيت حقوق هستند[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- با ثبت در دفتر مخصوص كه توسط قوه قضائيه تعيين شده شخصيت پيدا مي‌كند[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]37)كداميك از موارد زير ويژگي شخص حقيقي و حقوقي نمي باشد؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]5- نام[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]6- اهليت[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]7- اقامتكاه[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]8- تابعيت[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]38)كدام كزينه در موردصغير مميز صحيح است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- به طفلي گفته مي شود كه قدرت تشخيص سود و زيان خود را به طور كامل دارا مي‌باشد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- به طفلي گفته مي شود كه اراده به امر به طور كامل تكميل شده باشد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- به طفلي گفته مي شود كه قدرت تشخيص سود وز يان خود را به طور نسبي دارا مي باشد ولي اراده امر بطور كامل تكميل شده است[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- به طفلي گفته مي‌شود كه قدرت تشخيص سود و زيان خود را بطور نسبي دارا مي باشد ولي اراده امور بطور كامل تكميل نشده است[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]39) كدام گزينه در مورد صغير غير مميز صحيح است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- طفل 7 ساله كه از كليه اعمال حقوق ممنوع است[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- طفل 14 ساله ازكليه اعمال حقوقي ممنوع است[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- طفل 7 ساله كه مي تواند اعمال حقوقي يكطرفه را انجام دهد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- طفل 14 ساله كه مي تواند اعمال حقوقي يك طرفه و رايگان انجام دهد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]40)حق ديني عبارت است از :[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- حق مالكيت بر خانه معين[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- حق شخص برعين خارجي[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- اختيار و اعتبار شخص در برابر ديگري[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- حق وثيقه[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]41)گزينه صحيح در مورد برتري حق عيني بر حق ديني كدام است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- حق تعقيت و تقدم[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- حق شخصي و غير[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- حق شخصي بر عين خارجي[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- مورد يك صحيح است[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]42)حقي كه در برابر تمامي اشخاص قابل استناد است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- حق اعتباري[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- حق مستقل[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- حق مطلق[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- گزينه هاي 2و3 صحيح است[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]43) ملاك تشخيص اموال مثلي از قيمي:[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- ارزش مال[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- جنس مال[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- اندازه مال[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- عرف[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]44) ملاك تشخيص اموال منقول از غير منقول:[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- عمر اموال[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- قابليت نقل و انتقال[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- جابجايي مال[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- گزينه هاي 1و3 صحيح است[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]45)كدام يك از گزينه هاي زير صحيح است؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- قاعده حقوقي بر اعمال اشخاص از اين جهت كه در جامعه زندگي مي‌كنند حكومت مي‌نمايد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- اجراي قاعده حقوقي از طرف قوه حاكمه تضمين مي‌شود[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- قاعده حقوقي كليت و عموميت دارد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- سه مورد فوق[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]46) كداميك از گزينه هاي زير در رابطه حقوق و اخلاق صحيح نمي‌باشد؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- سرچشمه هر دو وجدان انساني است[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- هر دو از جامعه شناسي ناشي مي‌شوند[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- هر دو از علوم انساني و اجتماعي هستند[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- منظور و هدف هر دو فراهم نمودن آسايش و سعادت نوع بشر و راهبري وي به سوي هدف والا مي‌باشد[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]47) در دسته بندي حقوق سازمان و تشكيلات عمومي دولت وقواي اساسي مملكت‌(مقننه – مجريه- قضائيه) و روابط آنها با يكديگر بررسي مي‌كنند؟[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]1- حقوق ا داري[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]2- حقوق مدني[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]3- حقوق اساسي[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]4- حقوق خصوصي داخلي[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]<o:p></o:p>[/COLOR]
[b:9cf78eaf0f][COLOR=#NaNNaNNaN][font=Traditional Arabic:9cf78eaf0f]48) كداميك جز منابع حقوق ايران نمي‌باشد?
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#26
[COLOR=#NaNNaNNaN]دلیل پایمال شدن حقوق زن[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:eek:ffice:eek:ffice" /><o:p></o:p>
[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]عدم توجه به وضع طبیعی و فطری زن، بیشتر موجب[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]پایمال شدن حقوق او می‌گردد. اگر مرد در برابر زن جبهه ببندد و بگوید تو یکی و من[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]یکی، کارها، مسئولیتها، بهره‌ها، پاداشها، کیفرها، همه باید متشابه و همشکل باشد[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

.
[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]در این صورت زن در کارهای سخت و سنگین باید با مرد شریک شود و به فراخور نیروی کارش[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]مزد بگیرد، توقع احترام و حمایت از مرد نداشته باشد، تمام هزینه‌های زندگی خودش را[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]بر عهده بگیرد. و در هزینه فرزندان با مرد شرکت داشته باشد و ... که در این وقت است[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]که زن در وضع سختی قرار خواهد گرفت، زیرا نیروی کار تولید زن بالطبع کمتر از مرد[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]است و استهلاک ثروتش بیشتر[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

.
[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]پس با در نظر گرفتن وضع طبیعی و فطری هر یک از زن و[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]مرد با توجه به تساوی آنها در انسان بودن و حقوق مشترک انسانها، زن را در وضع بسیار[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]مناسبی قرار می‌دهد که نه شخصش کوبیده شود و نه شخصیتش. پس در زمینه[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]احیای حقوق زن[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دیدگاهی که طبیعت را راهنمای[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]خود قرار دهد در[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]نهضت حقوق زن[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]به معنی واقعی موفق خواهد شد[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

.

<o:p></o:p>
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]دیدگاه اسلام به زن[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

<o:p></o:p>
[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]پس با توجه به مطالب گفته شده اسلام در مورد حقوق[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]زن و مرد[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]([/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]بر اساس وضع طبیعی زن و مرد[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

)
[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]فلسفه خاصی دارد که با آنچه[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]در چهارده قرن پیش می‌گذشته و با آنچه در جهان امروز می‌گذرد متفاوت است. اسلام[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]برای زن و مرد در همه موارد یک نوع حقوق، وظیفه و یک نوع مجازات قائل نشده است[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

.
[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]پاره‌ای از حقوق و تکالیف و مجازاتها را برای مرد مناسبتر دانسته و پاره‌ای از آنها[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]را برای زن، و در نتیجه در مواردی برای زن و مرد وضع مشابه و در موارد دیگر وضع[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]نامشابهی در نظر گرفته است[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

.

<o:p></o:p>
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]علت تفاوتها[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

<o:p></o:p>
[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]زن از این نظر که انسان است مانند هر انسان دیگر آزاد[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]آفریده شده است و از حقوق مساوی با مرد بهره‌مند است ولی از طرف دیگر زن انسانی است[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]با ویژگیهای خاص خودش و مرد انسانی است با خاص خودش. چرا که زن و مرد با وجود اینکه[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]در انسانیت برابرند ولی دو گونه انسانند با دو گونه خصلتها و دو گونه روانشناسی. و[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]این اختلاف ناشی از عوامل جغرافیایی و یا تاریخی و اجتماعی نیست بلکه طرح آن در متن[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]آفرینش ریخته شده و طبیعت از این دو گونگی‌ها هدف داشته است و هرگونه عملی برضد[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]طبیعت و فطرت عوارض نامطلوب به بار می‌آورد پس به این نکته باید توجه نمود که مسائل[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دیگری هم غیر از تساوی و آزادی هست. تساوی و آزادی شرط لازم‌اند نه کافی. تساوی[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]حقوق زن و مرد از نظر[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]ارزشها مادی و معنوی[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]یک چیز است و همانندی و[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]همشکلی چیز دیگر چرا که تساوی غیر از تشابه است، چون تساوی برابری است و تشابه[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]یکنواختی[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

.

<o:p></o:p>
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]تساوی نه تشابه[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

<o:p></o:p>
[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]آنچه مسلم است اسلام حقوق یک جور و یکنواختی برای زن و[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]مرد قائل نشده است ولی هرگز امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان نسبت به زنان قائل[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]نیست. اسلام با رعایت اصل مساوات انسانها را درباره زن و مرد با تساوی حقوق بین آن[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]دو مخالف نیست بلکه با تشابه حقوقی آنها مخالف است، بهتر است برای روشنتر شدن مطلب[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]مثالی بیآوریم[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

:
[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]ممکن است پدری ثروت خود را به طور تساوی میان فرزندان خد تقسیم[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]کند اما نه به طور متشابه. یعنی ممکن است این پدر چند قلم ثروت داشته باشد: هم[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]تجارتخانه داشته باشد و هم ملک مزروعی و هم مستقلات، ولی نظر به اینکه قبلا فرزندان[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]خود را استعدادیابی کرده است، در یکی ذوق و سلیقه تجارت دیده و در دیگری علاقه به[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]کشاورزی و در سومی مستغل داری، هنگامی که می‌خواهد ثروت خود را در طول زندگانی خود[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]میان فرزندان تقسیم کند با در نظر گرفتن اینکه آنچه به همه فرزندان می‌دهد از لحاظ[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]ارزش مساوی با یکدیگر باشد و ترجیح و امتیازی از این جهت در کار نباشد، به هر کدام[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]از فرزندان خود همان سرمایه را می‌دهد که قبلا در آزمایش استعدادیابی آن را مناسب[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]یافته است[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

.
[/COLOR][COLOR=#NaNNaNNaN]پس[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]

<o:p></o:p>
[/COLOR]
[COLOR=#NaNNaNNaN]کمیت غیر از کیفیت است و برابری غیر از یکنواختی است و اسلام[/COLOR]

[COLOR=#NaNNaNNaN]


نیز با رعایت نمودن



اصل مساوات انسانها




اعم از زن و مرد، با



تشابه حقوقی زن و مرد مخالف است. اسلام همچنانکه برای زن و مرد در اکثر موارد حقوق



مشابهی وضع نکرده، مجازات و تکالیف مشابهی نیز وضع ننموده است چرا که با وجود تساوی



زن و مرد در



اصل خلقت و ارزش انسانی

، بر اساس تفاوت



ظاهری هر کدام و همچنین تفاوتهای روانی بین زن و مرد مانند تحت تاثیر احساسات قرار



گرفتن سریع زن نسبت به مرد، عدم خشونت زن نسبت به دیگران، و به طور کلی تفاوت عمده



که به صورت عواطف و احساسات شدید در زنها و غلبه تعقل بر احساسات در مردها نمایان



می‌شود. که اینها نیز بر اساس وظایفی که هر کدام در آفرینش بر عهده گرفته‌اند



متناسب می‌باشد که وجود این تفاوتها در میان زن و مرد را نمی توان عامل برتری یکی



بر دیگری دانست چرا که هر کدام از آنها بر اساس و تناسب وظایفشان در عالم، آفرینش



مخصوص به خود دارند
[/COLOR]
 

bihamta

New Member
ارسال ها
757
لایک ها
345
امتیاز
0
#27
He!
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#29
اصلا فکر نمیکردم شخصیتتون اینطوری باشه......همیشه دوست دارین دیگران در مقابلتون کم بیارن ...................واقعا بعضی ادما چقدر عجیبن ..........به هرحال ببخشید قصد توهین نداشتم شاید این بار من یه کم زود قضاوت کردم .بزارید پای ناراحتیم از جای دیگه ....شبتون بخیر
 

bihamta

New Member
ارسال ها
757
لایک ها
345
امتیاز
0
#30
مسئله ای نیست
.به بزرگی خودتون ببخشید.منم اینطور نیستم که فک میکنید.
منم قصد ناراحتی یا دلخورکردن شمارو نداشتم.
منم معذرت میخوام از حضورتون.
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#31
بد فکر نکردم یه کوچلو فکر میکنم لجبازی.....البته خودم خیلی ویزگی های بدی دارم از جمله همین لجبازی ...ولی دوست ندارم کسی ازم دلخور بشه شما حرف بدی نزدی ....بنابراین خیلی شرمنده ام........امیدوارم دلخور نباشید و زود فراموش کنید
 

f-alizadeh

New Member
ارسال ها
375
لایک ها
693
امتیاز
0
#33
به خاطر اطلاعاتی که راجع به سردفتری اسناد رسمی بهم دادی واقعا ازت ممنونم !!

امیدوارم تموم بچه هایی که حقوقو دوست دارن تو این تاپیک فعالیت کنند !!
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#35
: شايد تمام دانشجويان دوره کارشناسي حقوق با دکتر ابوالفضل قاضي شريعت‌پناهي آشنا نباشند اما هيچ دانشجوي کارشناسي ارشد و دکتري حقوق عمومی نيست که با آثار و نوشته‌هاي اين استاد فرهيخته به ويژه دو کتاب ارزشمند «بايسته‌هاي حقوق اساسي» و «حقوق اساسي و نهادهاي سياسي» آشنا نباشد. دکتر قاضي، اگر پدر حقوق اساسي و شايد هم حقوق عمومي ايران نباشد، بي‌ترديد يکي از چند فرد تأثيرگذار در زمينه حقوق اساسي و حقوق عمومي بوده و است. هنوز که هنوز است هيچ کتابي در زمينه کليات حقوق اساسي نمي‌تواند ادعاي برابري با کتاب بايسته‌هاي حقوق اساسي وي را داشته باشد و کتاب «حقوق اساسي و نهادهاي سياسي» همچنان خواندني و نو است. دکتر قاضي نويسنده‌اي انديشمند و مترجمي توانمند بود که با ترکيب اين دو ويژگي آثار ماندگاري را از خود به جاي گذاشت. اگرچه مي‌توان حدس زد که بخش زيادي از کتاب حقوق اساسي و نهادهاي سياسي برگرفته از منابع خارجي باشد اما نثر اين کتاب چنان شيوا و روان است که هيچ کس براي لحظه‌اي چنين گماني نمي‌برد. دکتر قاضي چنان مي‌نويسد که مي‌انديشد. آن چه که بر قلم او جاري شده آن چيزي است که از صافي ذهن او گذر نموده است. دريغ و شوربختي آن است که چنين استاد فرزانه‌اي هيچ اثر و نوشته‌اي در تحليل و بررسي قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران ندارد. به راستي چرا دکتر قاضي با وجود اين که نزديک به دو دهه اعمال و کاربست قانون اساسي جمهوري اسلامي را از نزديک تجربه کرد هيچ‌گاه انگيزه‌اي براي دست به قلم بردن و نوشتن درباره قانون اساسي مزبور پيدا نکرد؟ تصور اين که وي هرگز چيزي درباره قانون اساسي جمهوري اسلامي ننوشته باشد تصوري آزاردهنده و باورنکردني است ولي از قرار معلوم بايد آن را باور کرد. اکنون سال‌هاي زيادي مي‌گذرد که دکتر قاضي در ميان ما نيست- و من افسوس مي‌خورم که چرا ديدار اين استاد فرزانه را از دست دادم- و لابد اگر نوشته يا اثري از وي در مورد قانون اساسي جمهوري اسلامي وجود مي‌داشت تاکنون به نحوي در دسترس علاقه‌مندان قرار مي‌گرفت. دکتر قاضي شخصيت تکرارناشدني در حقوق اساسي ايران بود. روحش شاد و خدايش بيامرزاد! در زیر زندگی‌نامه این استاد فرزانه که در کتاب «شرح حال تخصصي استادان و دانشياران کشور (جلد سوم)» آمده است به نقل از پایگاه فرهنگی و اطلاع‌رسانی راسخون می‌آید.
سال تولد: 1310، مرتبه علمى: استاد، رشته: حقوق عمومى، دانشكده: حقوق و علوم سياسى، دانشگاه: تهران خلاصه شرح حال تخصصى سوابق تحصيلى: كارشناسى حقوق از دانشكده حقوق و علوم سياسى و اقتصادى دانشگاه تهران، كارشناسى ارشد و دكتراى حقوق از دانشگاه ژنو سوئيس، دوره عالى در مدرسه ملى ادارى پاريس E.N.A با بورس سازمان ملل متحد، دوره حقوق بشر و توسعه اقتصادى در چند كشور اروپائى. مرتبه علمى: پس از طى مراحل استاديارى و دانشيارى، ارتقاء به درجه استادى دانشكده حقوق و علوم سياسى دانشگاه تهران. زمينه‏هاى علمى و تحقيقاتى: تدريس دروس: مبانى و كليات حقوق اساسى، حقوق اساسى تطبيقى، نظامهاى انتخابات، مبانى حقوق عمومى، راهنمائى، مشاوره و نظارت بر 8 پايان‏نامه كارشناسى ارشد و دكترا. تأليفات تعداد تأليفات (نگارش يا ترجمه كتاب) به زبان فارسى: 11 تعداد تأليفات (نگارش يا ترجمه كتاب) به زبان خارجى: 2 زمينه علمى تأليفات: حقوق اساسى، حقوق عمومى، جامعه‏شناسى سياسى، مبانى علم سياست، جامعه‏شناسى حقوق، تاريخ و ادبيات. مقالات تعداد مقالات به زبان فارسى: 7، تعداد مقالات به زبان خارجى: 2 زمينه علمى مقالات: حقوق و علوم سياسى. فرزند سيدهادى، در 1310 در سمنان متولد شد. بعد از انجام تحصيلات ابتدائى و متوسطه وارد دانشكده‏ى حقوق دانشگاه تهران شد و درجه‏ى ليسانس در حقوق قضائى گرفت و براى ادامه‏ى تحصيل به سوئيس رفت و دكتراى علوم سياسى از دانشگاه ژنو گرفت. پس از بازگشت به ايران، وارد سازمان برنامه شد و اولين شغل وى كارشناسى ارشد بود، بعد به معاونت دفتر نيروى انسانى سازمان منصوب گرديد. در 1348 به وزارت كشور انتقال يافت و مديركل بودجه و تشكيلات آن وزارتخانه شد. در 1345 به عنوان دانشيار در دانشكده‏ى حقوق تهران اشتغال ورزيد و چندى هم معاونت دانشكده‏ى حقوق را عهده‏دار بود. از ديگر مشاغل وى بايد معاونت آموزشى دانشگاه ملى (شهيد بهشتى) و معاونت اجتماعى وزارت كشور را نام برد. دكتر قاضى در اواخر مهرماه 1357 از طرف شريف‏امامى به كابينه دعوت شد و به وزارت علوم و آموزش عالى منصوب گرديد. وى اين سمت را مشروط بر عدم مداخله‏ى فرماندارى نظامى در دانشگاه پذيرفت، ولى متاسفانه نظاميان در روز 13 آبان به دانشگاه تهران هجوم بردند و دانشجويان را مجروح و مقتول ساختند و فيلم آن نيز از تلويزيون پخش شد. دكتر قاضى به عنوان اعتراض به عمل دولت، از كابينه كناره‏گيرى كرد. صاحب ترجمه، تاليفات و ترجمه‏هاى زيادى دارد كه از تاليفات او حقوق اساسى و نهادهاى سياسى و قانون اساسى بهتر را مى‏توان نام برد. از ترجمه‏هاى او جامعه‏شناسى، اصول علم سياست، جامعه‏شناسى حقوق و شهروند و دولت مورد استفاده دانش‏پژوهان مى‏باشد. دكتر قاضى شريعتمدارى در سال 1376 در تهران به بيمارى سرطان درگذشت
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#36
زنان وکیل و چالش های پیش رو!!!وکالت از جمله مشاغلی است که در جوامع سنتی اساساً از جمله پیشه‏های مردانه به شمار می‏آید. به همین خاطر حضور زنان در این حرفه در ایران تا کنون کمرنگ بوده و تقریبا تنها یک دهم وکلا را زنان تشکیل می‏دهند. جدا از این مساله، تکالیف خانگی زنان و نیز محدودیتهایی که در زمینه ورود زنان به مناصب قضایی وضع گشته بود، باعث کاهش روند رشد حضور زنان در این حرفه شده است . با این حال، در نتیجه برطرف شدن برخی از این محدودیتها و علاقمندی خود زنان، روند صعودی حضور آنان در حرفه وکالت آغاز گشته است که مهمترین نمود آن افزایش شمار کارآموزان زن است. به رغم وجود این مشکلات و محدودیتها وکلای زن تا کنون توانسته‏اند توانمندیهای بسیاری از خود نشان بدهند .

یکی از مهم‌ترین جلوه‏های این موفقیت راه یافتن زنان به هیات مدیره کانون وکلای دادگستری است که پس از حدود پنجاه سال بار دیگر امسال متحقق شد. مطمئنا حضور زنان در سطح مدیریتی کانون وکلا می‏تواند پیامدهای مثبتی از نظر شکسته شدن کلیشه‏های ذهنی موجود در سطح جامعه در زمینه مردانه بودن شغل وکالت و نیز توانمندیهای زنان در این حرفه تخصصی داشته باشد. برای افزایش توانمندیهای زنان در حرفه وکالت و نیز در سطوح مدیریتی، پیشنهادهایی مطرح می‏شود از جمله اینکه نظام سهمیه‏بندی در ورود به این حرفه و نیز در انتخابات هیات مدیره اتخاذ شود تا دست کم ۳۰ درصد از افراد تازه وارد به این رشته و اعضای هیات مدیره را زنان تشکیل بدهند .

توانمندیهای زنان در حرفه وکالت

زنانی که با انواع مشکلات و محدودیتها در شغل وکالت روبرو بوده‏اند ـ که برخی از آنها پیش از این ذکر شد ـ دستاوردهای بسیار برجسته‏ای را نیز از خود بر جای گذاشته‏اند . جدا از مساله کمیت ، کیفیت حضور زنان در این حرفه نیز به گونه‏ای برجسته بهبود یافته است . در خصوص نوع توانمندیهای زنان در حرفه وکالت نیز دو دیدگاه قابل تشخیص است . دیدگاه نخست این توانمندیها را صرفا به صورت فردی در نظر می‏گیرد و به ابعاد اجتماعی آن چندان اهمیت نمی‏دهد اما دیدگاه دوم این قضیه را بیشتر در ابعاد اجتماعی آن مورد توجه قرار می‏دهد . یکی از مصاحبه شوندگان توانمندی زنان در این حرفه را با شخص شاغل در این حرفه در ارتباط می‏بیند و آن را با مهارتهای علمی ، ادراکی و شخصیتی آنان متناسب تشخیص می‏دهد. بدین ترتیب ، مساله توانمندیهای زنان در حرفه وکالت به صورت یک کل در سطح وکلای زن ، مورد نظر ایشان نیست ، بلکه قضیه صرفا ابعاد شخصی و فردی دارد . این در حالی است که یکی دیگر از صاحب‏نظران ابعاد قضیه را بیشتر در سطح کلیت وکلای زن مورد توجه قرار می‏دهد و توانمندیها و ویژگی‏هایی را بر می‏شمارد که از جمله نقاط قوت و مثبت اکثریت وکلای زن محسوب می‏شود .
وی در این خصوص بیان می‏کند : زنان وکیلی که در جامعه کار می‏کنند بسیار دقیق‏تر از مردان هستند و هنگامی که می‏بینند موکلشان حق دارد ، برای اثبات حق وی سماجت عجیبی از خود نشان می‏دهند. همچنین وکلای زن اهل زد و بند نیستند ، موکلان بیشتر به آنها اطمینان دارند و هیچ دسیسه‏ای در کارشان وجود ندارد ؛ به همین خاطر موکلان چه زن و چه مرد با وکیل زن بیشتر احساس راحتی می‏کنند .

نکته‏ای که در بالا در خصوص پاک‏دستی مفروض زنان مطرح شده، هم اکنون مورد اعتقاد بیشتر صاحب‏نظران مطالعات زنان است. حتی دلیل اینکه در بسیاری از کشورها هم اکنون گرایش بر این است که میزان حضور و مشارکت زنان در سطوح مدیریتی چه مناصب سیاسی و چه در بخش‏های اقتصادی خصوصی یا دولتی افزایش پیدا کند ، اعتقاد به این نکته است که زنان معمولا کارنامه پاک‏‏تری دارند و از فساد اقتصادی و دیگر زد و بندهایی که در حرفه‏های گوناگون بیشتر به وسیله مردان صورت می‏گیرد برکنار هستند . این مساله مطمئنا در خصوص حرفه وکالت نیز به نوعی صادق است و حتی به خاطر حساسیت این حرفه ابعاد گسترده‏تری نیز پیدا می‏کند .
یکی از زنان عضو هیات مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز در خصوص تلاشی که زنان برای به دست آوردن جایگاه مناسب خویش در حرفه وکالت از خود نشان داده‏اند ابراز می‏دارد : «در سال ۱۳۴۸ که من پروانه وکالت گرفتم ، غیر از من ، ۱۳ وکیل زن در ایران کار می‏کردند اما امروز شمار آنها به ۵۰۰ تا ۶۰۰ نفر رسیده است . این آمار وکلای زن کل کشور را در بر می‏گیرد و کانون‏های وکلای غیر از مرکز را نیز شامل می‏شود ـ نگارنده به هر حال زنهای وکیل با تلاش بسیار وجود خودشان را قبولاندند .

اصولا وکالت دادگستری، بر خلاف بسیاری از مشاغل دیگر ، مستلزم قدرت کاری زیاد است . هر قدر هم که کار و تشکیلات دفتر وکالت یک وکیل مرتب باشد باز هم نمی‏تواند خود را از فشار کار و خستگی زیاد نجات دهد به خصوص در مواردی که باید از دعاوی متعدد و در فاصلة کوتاه دفاع کند . همین ویژگیهای شغلی موجب می‏شود که زنان وکیل بیش از زنانی که به دیگر مشاغل بپردازند ، از خود انرژی صرف کنند . البته به همان میزان آثار و پیامدهای رفتار حرفه‏ای زنان وکیل نیز بسیار بیشتر از برخی دیگر پیشه‏هاست .

یکی از مصاحبه شوندگان نیز در این خصوص چنین ابراز نظر می‏کند : اشتغال زنان به وکالت و نحوه عمل آنها این دستاورد مهم را داشته که میزان اعتماد جامعه به وکلای زن بیشتر است که این امر حاکی از سلامت بیشتر و پایبندی زنان در امری است که به عهده گرفته‏اند. داشتن احساسات مشترک در زمینه‏هایی همانند دعاوی خانوادگی موجب می‏شود که وکلای زن در چارچوب دفاع از حقوق زنی رنجدیده در واقع از حقوق همه زنان و از جمله خودشان دفاع کنند و توانایی زنان را مانند مردان توانا عرضه نمایند. بی‏گمان طرح صحیح مسایل حقوقی و دفاع منطقی از آنها هیچ گاه در پشت درهای بسته دادگاه‏ها و میان اوراق پرونده‏ها باقی نمی‏ماند و این جریان صحیح آثار خود را آشکار خواهد ساخت.

آثار توانمندسازی زنان در وکالت بر کل جامعه


حرفه وکالت به طور خاص و اشتغال زنان به طور عام ، علاوه بر آثار مثبتی که برای خود زنانی که به کار مشغول می‏شوند بر جای می‏گذارد، نتایج سودمندی نیز برای همه زنان و نیز کل افراد جامعه به بار می‏آورد زیرا اشتغال زنان موجب می‏شود که آنان از میزانی از استقلال مالی برخوردار شوند و بدین ترتیب امکان چانه‏زنی خود را در درون مناسبات خانوادگی بهبود بخشند و سهم بیشتری در زمینه تصمیم‏گیری‏های درون خانواده پیدا بکنند . از سوی دیگر، اشتغال زنان به ویژه در رشته‏هایی غیر از مشاغلی همچون معملی یا پرستاری ـ یعنی رشته‏هایی که با نقش سنتی زنان ، یعنی مادری ، سنخیت ندارند ـ موجب می‏شود که جامعه‏پذیری جامعه در جهت شکسته شدن کلیشه‏های ذهنی نادرست در خصوص نقش زنان در جامعه و توانمندیهای حرفه‏ای آنها شتاب پیدا کند . از همین رو ، اعتقاد برخی از صاحب‏نظران بر این است که حتی حضور نمادین زنان در برخی از حرفه‏ها و مشاغل ، به ویژه مشاغل نسبتا حساس و تخصصی برای کلیت جامعه سودمند است زیرا صرف این واقعیت که زن اجازه آن حضور را پیدا می‏کند در ذهنیت جوانان و کودکان قالبها شکسته می‏شود زیرا دیدن تصویر این گونه زنان فعال در عرصه اقتصادی و اجتماعی بر کودکانی که در حال همانندسازی هستند ، تاثیر مثبتی بر جای می‏گذارد . همچنین حضور زنان در فعالیتهای اجتماعی و بر عهده گرفتن نقشهای مهم اجتماعی که حرفه وکالت یکی از آنها به شمار می‏رود ، امروزه یکی از الزامات توسعه همه‏جانبه اجتماعی ، انسانی ، اقتصادی و سیاسی به شمار می‏رود. در واقع، الزام حضور و مشارکت زنان در جامعه، ناشی از صرف ظاهرسازی و اقدامات نمادین نیست بلکه از این واقعیت نشات می‏گیرد که تجربه بسیاری از کشورها نشان داده که در هر جامعه‏ای که سهم زنان در فعالیتهای اجتماعی و نیز در سطوح مدیریتی افزون‏تر گشته آن جامعه از رشد و توسعه پایدارتری برخوردار شده است .

مساله تاثیر حرفه وکالت و لزوم ارایه تصویری مثبت از این حرفه بر ذهن مردم ، نه تنها در مورد وکلای زن بلکه در خصوص همه وکلا مورد تاکید آنانی بوده که در صدد کشف تاثیر اجتماعی حرفه وکالت بوده‏اند . برای نمونه ، یکی از وکلای مرد در این خصوص می‏نویسد:
وکیل باید به خاطر داشته باشد تصویری که از شخصیت و نحوه عمل او در موکلین و از طریق آنان در ذهن دیگران به وجود می‏آید به تدریج همانند کارت شناسایی، مشخصه وجود و فعالیت می‏شود و تنها با آن تصویر، ویژگیها شناخته می‏شود .

این قضیه در مورد زنان وکیل ابعاد بسیار برجسته‏تری به خود می‏گیرد ؛ زیرا حرفه وکالت جزو نقشهای سنتی زنانه تعریف نمی‏شود و از این رو جامعه با چشمانی بسیار تیزبین‏تر به عملکرد زنان شاغل به این حرفه می‏نگرد تا دریابد که آیا آنان از توانمندی لازم برای انجام این کار برخوردارند یا خیر . بنابراین موفقیت و توانمندی‏هایی که هر یک از وکلای زن از خود نشان می‏دهند ، به حساب همه وکلای زن و در سطحی بالاتر به حساب همة زنان نوشته می‏شود . با توجه به همین منطق ، ابعاد عملکردها و توانمندی‏های زنان در حرفه وکالت از صرف شخص خودشان و گروه وکلا فراتر می‏رود و به نوعی کلیت جامعه را شامل می‏شود . بنابراین اگرچه حرفه وکالت دادگستری شغلی خصوصی به حساب می‏آید، انعکاس فراوان و غیر قابل انکاری در عرصة عمومی دارد .
گزارش ایسکانیوز می‌افزاید: در خصوص تاثیر مثبت اشتغال زنان در حرفه وکالت بر حمایت از حقوق زنان و بهبود وضعیت کل زنان جامعه، میان صاحب‏نظران تقریبا اتفاق نظر وجود دارد. هر چند برخی این تاثیر را به صورت محدودتر در خصوص موکلان زن در نظر می‏گیرند و برخی دیگر آن را به کل جامعه تسری می‏بخشند . برای نمونه یکی از وکلای زن در این خصوص ابراز می‏دارد : اشتغال زنان به طور عام و اشتغال زنان در مشاغل تخصصی به طور خاص ، قطعا در فرهنگ جامعه و نگرش کلی به سوی زن موثر است. در حرفه وکالت نیز مسلما حضور زنان وکیل در این راستا و به ویژه در حمایت از حقوق زنان تاثیرگذار است زیرا زنان به خاطر جنسیت یکسان با زنان وکیل، احساس راحتی بیشتری با آنان می‏کنند و در نتیجه در مسایل مربوط به حقوق زن ، مراجعات زنان بیشتر به سوی زنان وکیل است .

همان طور که ملاحظه می‏شود ، در اینجا هر دو بعد قضیه مورد توجه قرار گرفته است ؛ یعنی اینکه از یک سوء حضور زنان در مشاغل تخصصی همانند وکالت به شکسته شدن انگاره‏های نادرست و کلیشه‏هایی که از نقش زنان وجود دارد ، یاری می‏رساند و هم در مورد زنانی که به طور فردی به وکلای زن رجوع می‏کنند، احتمال دستیابی آنان به حقوقشان بیشتر است زیرا هم خود بسیار راحت‏تر به طرح مشکلاتشان می‏پردازند و هم وکلای زن انگیزه بالاتری برای پیگیری حقوق موکلان زن خویش دارند .

یکی دیگر از مصاحبه شوندگان نیز در مورد بخش دوم کاملا با اظهارات بالا موافق است و بیان می‏کند که مسلما قبول وکالت زنان بسیار تاثیر دارد به ویژه با درک کامل مشکلات مطروحه توسط زنان و طرح آزادانه برخی مسایل محرمانه به وکیل زن اما در خصوص بخش نخست و تاثیر اجتماعی گسترده‏تر عملکرد وکلای زن ، وی چندان خوش‏بین نیست و ابراز می‏دارد که لکن تاثیر حمایت‏گرانه مورد تردید است زیرا حمایت باید از راه قانون و مراجع ذیربط به طور کلی و هم‏سو به عمل آید. بهبود وضعیت زنان نیز به موازات همان مسایل بالا می‏تواند صورت گیرد .

البته این سخن را نمی‏توان به معنی نفی آثار مثبت اجتماعی در زمینه تغییر نگرش افراد جامعه نسبت به توانمندیهای زنان تلقی کرد بلکه مساله‏ای که در اینجا مورد توجه قرار گرفته این است که وکلای زن از امکان تغییر قوانین در جهت حمایت مناسب‏تر از زنان برخوردار نیستند ، هر چند می‏توانند به ایجاد این خواسته و طرح آن در سطح جامعه یاری برسانند .

یکی دیگر از صاحب‏نظران ابعاد مساله را بیشتر از نظر آشنایی با حقوق زنان و تلاش برای رفع تبعیض مورد توجه قرار می‏دهد. از نظر وی ، آثار مثبت این قضیه برای خود زنانی که علاقمند هستند در رشته حقوق تحصیل کنند ، این است که با حقوق خود آشنا می‏شوند و با تبعیضاتی که در قانون وجود دارد روبرو می‏شوند . به همین خاطر زنان حقوقدان تلاش کردند تا مساله تبعیض در حقوق زنان در مسایل خانوادگی حل شود .
یکی از زنان عضو هیات مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز از پتانسیل بسیار زیادی که در این زمینه وجود داشت و مورد بهره ‏برداری قرار نگرفت ، شکایت دارد و از وکلای زن انتقاد می‏کند که رسالت خویش را در این زمینه به خوبی انجام نداده‏اند .
وی می‏گوید : خانمهای وکیل در این مورد بسیار کم‏کاری کردند . این واقعیت را نمی‏توان انکار کرد که رسالتی به عهده وکیل زن بوده است . خانمهای وکیل و حقوقدان جز شماری اندک به رسالت خودشان عمل نکردند و آن شمار اندک با انتشار چندین مقاله و تشکیل جلساتی چند ، دیدگاه‏های خویش را ابراز داشتند . ولی در عمل موثر نبوده است اما علی‏القاعده در خصوص بررسی اشتغال زن ، من کاملا اعتقاد دارم که باید تاثیر مثبت داشته باشد و من حمایت وکلای زن از قشر محروم زن را بسیار اندک می‏دانم ؛ چون ابزار کار ما قوانین موجود است و ما فراتر از آن نمی‏توانیم عمل کنیم و با همان قوانین ، باید حقی را برای زنی زنده کنیم و یا حقی را برای او بگیریم .
در خصوص سخنان بالا می‏توان خاطر نشان ساخت که وکلای زن حتی اگر هیچ کار خاصی هم به قصد حمایت از زنان و کمک به احقاق حقوق آنان انجام ندهند ، صرف اینکه به کار وکالت خویش می‏پردازند و از این راه باورهای جامعه را در خصوص توانمندیهای زنان اصلاح و تصحیح می‏کنند تا حدی رسالت خویش را در جهت دفاع از حقوق زنان به انجام می‏رسانند. البته اگر وکلای زن به طور خاص نیز بهبود وضعیت زنان جامعه و ارتقای جایگاه حقوقی آنان را مورد توجه قرار دهند، مطمئنا خدمات بسیار بیشتری را به همه زنان و کلیت جامعه به انجام می‏رسانند .
اینک پس از شناخت اجمالی توانمندیهای زنان در حرفه وکالت ، در اینجا به بررسی حضور زنان در سطوح مدیریتی کانون وکلای دادگستری مرکز می‏پردازیم .

درآمد
وکالت از جمله مشاغلی است که تا کنون زنان اساسا حضور کمرنگی در آن داشته‏ اند . این در حالی است که این حرفه از جمله مشاغل تاثیرگذار در جامعه به شمار می‏رود. در واقع در حالی که در حدود پنجاه سال از هنگام نخستین ورود زنان به هیات مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز می‏گذشت، در انتخابات اسفند ماه ۱۳۸۰، دو زن به هیات مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز راه یافتند که این خود نویدبخش تحولاتی مثبت به سود زنان در این حرفه شده است . هدف این مقاله این است که ابعاد گوناگون حضور زنان در حرفه وکالت، شامل گستره ، مشکلات و محدودیتها ، توانمندیها ، آثار این توانمندیها بر کلیت جامعه و حضور زنان در رده‏های مدیریتی کانون وکلا را مورد ارزیابی قرار دهد و روشن سازد که حضور قوی زنان در این حرفه چه تاثیری بر باورهای جامعه در زمینه توانمندیهای شغلی و حرفه‏ای زنان بر جای می‏گذارد
تا کنون عدم حضور جدی زنان در حرفه وکالت ، قضاوت و دیگر حرفه‏های وابسته موجب شده که زنان جامعه از کمکها و حمایتهایی که می‏توانند از حضور دیگر زنان در این حرفه‏ها برخوردار شوند ، محروم شوند . در این مقاله با استفاده از گفت وگو‏هایی که با زنان راه یافته به هیات مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز و چند تن از دیگر وکلای زن صورت گرفته است، آثار موفقیت حرفه‏ای زنان در این حرفه بر کل زنان جامعه بررسی می‏شود و به بیان مشکلات و محدودیتها و توانمندیهای زنان در این حرفه از زبان آنها پرداخته می‏شود . انتخاب این وکلا نیز بر اساس آشنایی نگارنده با آنها بوده است. در این گفت وگو‏ها ، پنچ پرسش از مصاحبه شوندگان پرسیده شد و سپس تحلیلی از محتوای پاسخهای داده شده صورت گرفت .

این پرسشها عبارت بودند از:

۱ . در مقایسه با وکلای مرد، وکلای زن با چه مشکلاتی روبرو هستند و تا کنون به رغم وجود این مشکلات ، توانمندیهای آنان در این حرفه به چه صورت بوده است ؟
۲ . به نظر شما اشتغال زنان در حرفه وکالت چه تاثیری در حمایت از حقوق زنان و بهبود وضعیت کل زنان در سطح جامعه بر جای می‏گذارد ؟
۳ . چه تلاشهایی برای حضور زنان در هیات مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز صورت گرفت و چرا پس از حدود ۵۰ سال سرانجام امسال این امر دوباره متحقق شد ؟
۴ . به نظر شما حضور چند تن از زنان وکیل در هیات مدیره کانون وکلای دادگستری چه تاثیری در وضعیت کل وکلای زن و باورهای جامعه در خصوص توانمندیهای زنان باقی می‏گذارد ؟
۵ . چه راهکارهایی را برای افزایش توانمندیهای زنان در حرفه وکالت پیشنهاد می‏کنید ؟

در پایان این مقاله ، راهکارهایی در دو حوزه مطرح می‏شود؛ نخست اینکه چگونه می‏توان دستاوردهایی را که زنان در حرفه وکالت به دست آورده‏اند به همه دیگر زنان جامعه گسترش بخشید . دوم ، چه راهکارهای مشخصی را می‏توان برای افزایش توانمندیهای زنانی که به حرفه وکالت اشتغال دارند ، به انجام رساند . این راهکارها هم زنان مایل به ورود به عرصه وکالت را در بر می‏گیرد و هم زنانی را که هم اکنون به این حرفه اشتغال دارند . به ویژه مساله حضور جدی‏تر زنان در مناصب مدیریتی در کانون وکلای دادگستری مورد توجه قرار می‏گیرد و راهکارهایی برای از میان بردن نابرابری کنونی در این زمینه مطرح می‏‏شود . روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش نیز روش توصیفی است که با استفاده از نظرات گوناگون مطرح شده به تحلیل پرسشهای پژوهش پرداخته شده و برای گردآوری داده‏های از دو روش کتابخانه‏ای و مصاحبه بهره‏گیری شده است البته به خاطر کمبود و یا نبود منابع پژوهشی خاص در خصوص مساله وکالت زنان ، این مقاله بیش از هر چیز بر انجام گفت وگو تکیه دارد.


منبع : ایسکانیوز
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#37
ترمینولوژی طنز حقوقی


[JUSTIFY]اجازه ازدواج مجدد: اجازه قانون به مرد برای خیانت به همسر
پاکدامنی : هدیه خداوند به بشر برای دوران پیری
خدا: واجب الوجودی که با اینکه از او نمی ترسیم ، دوست داریم دیگران از او بترسند
دیوانه : آدمی که به هر چه می گوید اعتقاد دارد
سرنوشت : دادگاهی که ما را از همه گناهان و اشتباهاتمان تبرئه می کند
فکر : چیزی است شبیه ناخن که باید هر چند وقت یک بار آن را کوتاه کرد زیرا میکروب زیر آن جمع می شود
زن : موجودی است که بدون فکر حرف می زند ، بر خلاف مرد که بدون فکر عمل می کند
عرف : سعی جامعه در فضیلت وانمود دادن اشتباهات گذشتگان که توان اصلاح آن را ندارد
فضیلت : عتیقه معنوی ، کالای با ارزشی که به دلیل با ارزش بودن ، معمولاً در پستو نگهداری می شود و کسی از آن استفاده نمی کند.
[/JUSTIFY][JUSTIFY]آقازاده: استثنا در خلقت
اخلاق : علمی است که به ما می آموزد زشتی و زیبائی یک فعل بستگی به فاعل آن دارد.
استرداد دعوا: بخشیدن عطای عدل به لقای عدلیه
بالغ : کسی که دیگر نباید از او انتظار شنیدن حرف راست را داشت .
جرم : هر چیزی است جز آنچه که انجامش ایرادی ندارد.
جلسه اول دادرسی : جلسه ای است که خط بطلان روی ضرب المثل « حرف نزده را همیشه می توان زد » می کشد.
خیار : اجازه قانون برای عهدشکنی .
دفاع مشروع : مجازات نکردن کسی که زیر بار ظلم نرفته است .
شهروند: رعیت مدرن.
عده : مدت زمانی که اجباراً به زن داده می شود تا در مورد خواستگارانش به درستی بیاندیشد تا مرتکب اشتباه قبلی خود نشود.
فمینیسم : جنبشی است زنانه به قصد رهاسازی مردان از قید زنان.
فوت پدر: یکی از اسباب تملک .
قرار سقوط دعوی : قراری است که دعوا را آنچنان به زمین می کوبد که دیگر امکان بلند شدن آن وجود ندارد.
قرار عدم استماع دعوا: قراری است که به موجب آن ، دادگاه رسماً نداشتن گوش شنوا برای شنیدن دعوا را اعلام می کند.
قطع ید: صاف کردن دست کج .
وکیل : سربازی است که با این که دشمن را نمی شناسد ، به جنگ او می رود.

محمدرضا محمدی جرقویه ای- برگرفته از : خبرنامه کانون وکلای دادگستری اصفه
[/JUSTIFY]
 
ارسال ها
422
لایک ها
39
امتیاز
0
#38
(الدنیا) آنچه که هیچ آفریده در وی نیاساید.(الدانشمند) آنکه عقل معاش ندارد. (المحتسب) دوزخی . (القاضی) آنکه همه او را نفرین کنند.(الحلال )آنکه نخورند. (الحاجی) آنکه دروغ به کعبه خورد.(البازاری) آنکه از خدا نترسد . (المجرد) آنکه به ریش دنیا خندد. ( الغوز بالای غوز) مادرزن. ( العشق) کار بیکاران .( المغبون )عاشق بی سیم. (المتواضع )مفلس . (الذلیل) وامدار. ( موت الحاضر )احتیاج . (الریش )دست آویز متفکران .(الطالب العلم) گرسنه ازلی . (الگوشه نشین) مفتخور .(الصوفی) قاطع الطریق . ( الجهل المرکب ) دو صوفی در یک جا. ( الزمستان) آب بینی.( الفاتحه )آلت گدائی . (الصاحب منصب) دزد با شمشیر. (الخواب) عیش بینوایان . (الدعای خیر) احسان ارزان . (الامید) کشکول فقرا.
 

f-alizadeh

New Member
ارسال ها
375
لایک ها
693
امتیاز
0
#39
واقعا ممنون به خاطر اطلاعات خوبی که برامون جمع اوری میکنی........
 

f-alizadeh

New Member
ارسال ها
375
لایک ها
693
امتیاز
0
#40
اگه لطف کنی اطلاعاتی راجع به کنکور ارشد رشته های نه گانه حقوق (منابع ) و کنکورای ازمایشی هم بدی ممنون میشم .............

البته اگه زحمتی نیست .............

اول از جزا وجرم شناسی و خصوصی اطلاعات بدی خوبه ................

بازم ممنون........
 
بالا