وضعیت
موضوع بسته شده است.

seyed iman

Well-Known Member
ارسال ها
1,326
لایک ها
998
امتیاز
113
#42
پاسخ : خنده بازار irysc

مصاحبه یک گزارش گز شیرازی با یک مخترع:
کاکو چطور حوصله ات شد؟؟!
پ.ن.:شیرازی ها خیلی باهوششششش و ماه هستن و مستعد!!فقط شوخی بود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
ارسال ها
960
لایک ها
1,804
امتیاز
0
#44
پاسخ : خنده بازار irysc

[h=2]طنز شیخ و مریدان[/h][FONT=tahoma !important][FONT=tahoma !important]
[FONT=tahoma !important]آورده اند روزی شیخ و مریدان در کوهستان سفر می کردندی و به ریل قطاری رسیدندی که ریزش کوه آن را بند آورده بودی.
و ناگهان صدای قطاری از دور شنیده شد. شیخ فریاد برآورد که جامه ها بدرید و آتش بزنید که این داستان را قبلن بدجوری شنیده ام.
و مریدان و شیخ در حالی که جامه ها را آتش زده و فریاد می زدند ، به سمت قطار حرکت کردندی.
مریدی گفت:" یا شیخ ! نباید انگشت مان را در سوراخی فرو ببریم؟" شیخ گفت:" نه! حیف نان! آن یک داستان دیگر است."
راننده ی قطار که از دور گروهی را لخت دید که فریاد می زنند، فکر کرد که به دزدان زمینی سومالی برخورد کرده و تخت گاز داد و قطار به سرعت به کوه خوردی و همه ی سرنشینان جان به جان آفرین مردند.
شیخ و مریدان ایستادند و شیخ رو به مریدان گفت:
" قاعدتن نباید این طور می شد!"
سپس رو به پخمه کردی و گفت:
"تو چرا لباست را در نیاوردی و آتش نزدی؟"
پخمه گفت:"آخر الان سر ظهر است!
گفتم شاید همین طوری هم ما را ببینند و نیازی نباشد
[/FONT]
[/FONT]
[/FONT]
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا