- ارسال ها
- 730
- لایک ها
- 521
- امتیاز
- 0
[size=12] [/size]
سلام به همه ی دوستان المپیادی! مخصوصا شیمیا که سال سومی میخان بشن و امسال میخان امتحان بدن (مثل خود من 8) )
....................................................................................................................................................................
مقدمه:
همون طور که میدونیم، رقابت در صحنه المپیادها مخصوصا المپیاد شیمی که من در جریان هستم ، هر سال داره سخت تر میشه و دلیل این هم کاملا واضحه! مدارس و مراکز آموزشی هر سال دارن با برنامه بهتر و قوی تری کار میکنن و سال به سال نواقص احتمالی رو برطرف میکنن و دانش آموزان هم پا به پای اون ها قوی تر میشن و با آگاهی بیشتر و سطح علمی قوی تری پا به عرصه المپیاد میذارن. یکی دیگه از دلایلشم اینه که منابع المپیادی ای که تو دسترس هستش داره روز به روز بیشتر میشه. اینقدر زیاده که اینکه بدونی چه کتابایی رو بخونی و از چه منابعی استفاده کنی خودش یه هنره و بدون مشاوره با ایشون و اوشون نمیتونی از پسش بر بیای.
در کل سطح المپیاد های ما داره بالاتر میره و این جای بسی خوشحالیست.
شما نگاه کنید ، تعداد زیادی از دانش آموزان اغلب موفق تو مرحله اول از سراسر کشور شرکت میکنن و حدود 600 تا 800 نفر برای مرحله دوم انتخاب میشن و این تعداد کسایی که المپیادی بودن و کارکردن و وقت گذاشتن(البته اگه اون استثناءها رو که اندکند کنار بگذاریم!) حالا از این 600 ، 800 نفر که همه میخان قبول شن و برن واسه دوره ، همش 40 نفر رو برمیدارن! :x
....................................................................................................................................................................
مشروح:
خلاصه اگه آدم بخاد نتیجه بگیره و وارد 40 نفر کشوری بشه ، راه طول و درازی در پیش داره که طبق یافته ها و تجربیات من تا حالا باید این کارا کنه:
اول باید فکر و دیدش رو راجع به المپیاد درست کنه ـ منظورم اینه که باید بفهمه که المپیاد چیه؟ میخاد از المپیاد چی بدست بیاره و به کجا برسه؟ یا مثلا المپیادی شدن واسش میتونه چه مزایایی داشته باشه که کنکوری شدن نداره؟ و خیلی سوالایی که باید به اونا جواب بده و موضوع رو واسه خودش روشن کنه.
....................................................................................................................................................................
بعدش باید راجع به مسیری که میحاد توش قدم بذاره شناخت کافی رو پیدا کنه و بدونه که این مسیر فراز و نشیب هایی داره که اگه از پس اونا به خوبی برنیاد ممکنه زمین بخوره. مثلا یه چیز مهمی که خیلی ها به اون توجهی نمی کنن اینه که باید مد نظر داشته باشه که المپیاد یه ریسک واقعیه. یعنی حتی احتمال ده به توان منفی n درصد هم وجود داره که آدم حتی مرحله اول هم قبول نشه و کنکوری شه. به قول یکی از دوستان آدم میتونه با زحمت و سختی کشیدن اون احتمال رو به صفر میل بده. باید با آگاهی و یه دید المپیادی درست جلو بره تا آخر سر از خودش و عملکردش راضی باشه.
برای برنامه واسه این قضیه باید یه برنامه کلی داشته باشه و یه برنامه جزء به جزء. مثلا برنامه کلی میتونه این باشه که: من میخام تا کجای المپیاد پیش برم و از المپیاد به کجا برسم و ... و برنامه جزء به جزء میتونه این باشه که تا مرحله اول باید چه کارایی انجام بده تا به اون ایده آل خودش برسه.
....................................................................................................................................................................
بعد از همه اینا با عزم و ارداه قوی و عشق و علاقه و توکل به خدا شروع میکنه و کم نمیذاره. اینکه از کی شروع کرده مهم نیست. مهم اینه که الان شروع کرده و تصمیم جدیش رو با یه برنامه درست و حسابی گرفته و مطمئن هم هست که ضرر نمیکنه.
ولی یه جاهایی هم اون روی سکه المپیاد وایه آدم میفته و با اینکه آدم حقش بوده و استحقاش رو داشته نمیتونه به اون جایی که میخاد برسه. برخورد یه المپیادی واقعی با این موضوع باید این طور باشه که بذاره پای اینکه خیر و صلاحش نبوده و خدایی که خیر و صلاحش رو بهتر از همه میدونه ، صلاح ندیده و مطمئن باشه که جای دیگه واسش جبران میکنه.خیلی المپیادیای سخت کوش بودن که حتی تو دوره هم رفتن و به هر دلیلی نتونستن به اون جایی که میخاستن برسن و طلایی شن ولی الان خدا رو شکر میکنن و میگن که اگه اون موقع تو المپیاد مثلا طلا میگرفتن اینطوری که الان هستن و خیلی هم راضی ان نمیشیدن.
....................................................................................................................................................................
اصلا آدم تو المپیاد چه به اون جایی که میخاد برسه و چه نرسه، این وسط یه چیزایی گیرش میاد و نصیبش میشه که هیچکس تو هیچ جایی نمیتونه بدست بیاره. این رو بلااستثناء همه میگن. کسایی که تو المپیاد وارد شدن و وقت گذاشتن و کار کردن می دونن چی میگم. مثل المپیادیایی که کنکوری شدن. این افراد نسبت به کنکوری های عادی خیلی فرق میکنن و کنکور رو به شکل المپیادی میدن با اون چیزایی که تو المپیاد بدست آوردن.
....................................................................................................................................................................
نتیجه:
المپیاد یک فرصت طلایی ست که راه رسیدن به موفقیت در آینده رو مثل یه کاتالیزگر سریعتر میکنه. که البته این تعریف به شرطی جواب میده که چیزایی که گفته شد رو اجرا کنه.
....................................................................................................................................................................
این مطالبی که عرض شد، چیزایی بودن که تا حالا خودم بدست آوردم و دوست دارم شما هم یافته هاتون رو بهش بچسبونید تا بتونه به خیلی ها که میخان تازه شروع کنن و یا مثل من تو مسیرن کمک کنه.
از آقای مهندس خلینا و دیگر اساتید عزیز و در عین حال خدمت گزار در عرصه المپیاد هم میخام که مثل همیشه ما رو مستفیض بفرمایند.
در سایه سار امن ایمان ، پیروز باشید و جاودان.
یا حق............................................
به نام خدا
سلام به همه ی دوستان المپیادی! مخصوصا شیمیا که سال سومی میخان بشن و امسال میخان امتحان بدن (مثل خود من 8) )
....................................................................................................................................................................
مقدمه:
همون طور که میدونیم، رقابت در صحنه المپیادها مخصوصا المپیاد شیمی که من در جریان هستم ، هر سال داره سخت تر میشه و دلیل این هم کاملا واضحه! مدارس و مراکز آموزشی هر سال دارن با برنامه بهتر و قوی تری کار میکنن و سال به سال نواقص احتمالی رو برطرف میکنن و دانش آموزان هم پا به پای اون ها قوی تر میشن و با آگاهی بیشتر و سطح علمی قوی تری پا به عرصه المپیاد میذارن. یکی دیگه از دلایلشم اینه که منابع المپیادی ای که تو دسترس هستش داره روز به روز بیشتر میشه. اینقدر زیاده که اینکه بدونی چه کتابایی رو بخونی و از چه منابعی استفاده کنی خودش یه هنره و بدون مشاوره با ایشون و اوشون نمیتونی از پسش بر بیای.
در کل سطح المپیاد های ما داره بالاتر میره و این جای بسی خوشحالیست.
شما نگاه کنید ، تعداد زیادی از دانش آموزان اغلب موفق تو مرحله اول از سراسر کشور شرکت میکنن و حدود 600 تا 800 نفر برای مرحله دوم انتخاب میشن و این تعداد کسایی که المپیادی بودن و کارکردن و وقت گذاشتن(البته اگه اون استثناءها رو که اندکند کنار بگذاریم!) حالا از این 600 ، 800 نفر که همه میخان قبول شن و برن واسه دوره ، همش 40 نفر رو برمیدارن! :x
....................................................................................................................................................................
مشروح:
خلاصه اگه آدم بخاد نتیجه بگیره و وارد 40 نفر کشوری بشه ، راه طول و درازی در پیش داره که طبق یافته ها و تجربیات من تا حالا باید این کارا کنه:
اول باید فکر و دیدش رو راجع به المپیاد درست کنه ـ منظورم اینه که باید بفهمه که المپیاد چیه؟ میخاد از المپیاد چی بدست بیاره و به کجا برسه؟ یا مثلا المپیادی شدن واسش میتونه چه مزایایی داشته باشه که کنکوری شدن نداره؟ و خیلی سوالایی که باید به اونا جواب بده و موضوع رو واسه خودش روشن کنه.
....................................................................................................................................................................
بعدش باید راجع به مسیری که میحاد توش قدم بذاره شناخت کافی رو پیدا کنه و بدونه که این مسیر فراز و نشیب هایی داره که اگه از پس اونا به خوبی برنیاد ممکنه زمین بخوره. مثلا یه چیز مهمی که خیلی ها به اون توجهی نمی کنن اینه که باید مد نظر داشته باشه که المپیاد یه ریسک واقعیه. یعنی حتی احتمال ده به توان منفی n درصد هم وجود داره که آدم حتی مرحله اول هم قبول نشه و کنکوری شه. به قول یکی از دوستان آدم میتونه با زحمت و سختی کشیدن اون احتمال رو به صفر میل بده. باید با آگاهی و یه دید المپیادی درست جلو بره تا آخر سر از خودش و عملکردش راضی باشه.
برای برنامه واسه این قضیه باید یه برنامه کلی داشته باشه و یه برنامه جزء به جزء. مثلا برنامه کلی میتونه این باشه که: من میخام تا کجای المپیاد پیش برم و از المپیاد به کجا برسم و ... و برنامه جزء به جزء میتونه این باشه که تا مرحله اول باید چه کارایی انجام بده تا به اون ایده آل خودش برسه.
....................................................................................................................................................................
بعد از همه اینا با عزم و ارداه قوی و عشق و علاقه و توکل به خدا شروع میکنه و کم نمیذاره. اینکه از کی شروع کرده مهم نیست. مهم اینه که الان شروع کرده و تصمیم جدیش رو با یه برنامه درست و حسابی گرفته و مطمئن هم هست که ضرر نمیکنه.
ولی یه جاهایی هم اون روی سکه المپیاد وایه آدم میفته و با اینکه آدم حقش بوده و استحقاش رو داشته نمیتونه به اون جایی که میخاد برسه. برخورد یه المپیادی واقعی با این موضوع باید این طور باشه که بذاره پای اینکه خیر و صلاحش نبوده و خدایی که خیر و صلاحش رو بهتر از همه میدونه ، صلاح ندیده و مطمئن باشه که جای دیگه واسش جبران میکنه.خیلی المپیادیای سخت کوش بودن که حتی تو دوره هم رفتن و به هر دلیلی نتونستن به اون جایی که میخاستن برسن و طلایی شن ولی الان خدا رو شکر میکنن و میگن که اگه اون موقع تو المپیاد مثلا طلا میگرفتن اینطوری که الان هستن و خیلی هم راضی ان نمیشیدن.
....................................................................................................................................................................
اصلا آدم تو المپیاد چه به اون جایی که میخاد برسه و چه نرسه، این وسط یه چیزایی گیرش میاد و نصیبش میشه که هیچکس تو هیچ جایی نمیتونه بدست بیاره. این رو بلااستثناء همه میگن. کسایی که تو المپیاد وارد شدن و وقت گذاشتن و کار کردن می دونن چی میگم. مثل المپیادیایی که کنکوری شدن. این افراد نسبت به کنکوری های عادی خیلی فرق میکنن و کنکور رو به شکل المپیادی میدن با اون چیزایی که تو المپیاد بدست آوردن.
....................................................................................................................................................................
نتیجه:
المپیاد یک فرصت طلایی ست که راه رسیدن به موفقیت در آینده رو مثل یه کاتالیزگر سریعتر میکنه. که البته این تعریف به شرطی جواب میده که چیزایی که گفته شد رو اجرا کنه.
....................................................................................................................................................................
این مطالبی که عرض شد، چیزایی بودن که تا حالا خودم بدست آوردم و دوست دارم شما هم یافته هاتون رو بهش بچسبونید تا بتونه به خیلی ها که میخان تازه شروع کنن و یا مثل من تو مسیرن کمک کنه.
از آقای مهندس خلینا و دیگر اساتید عزیز و در عین حال خدمت گزار در عرصه المپیاد هم میخام که مثل همیشه ما رو مستفیض بفرمایند.
در سایه سار امن ایمان ، پیروز باشید و جاودان.
یا حق............................................