در امتداد المپیاد-بخش سوم- المپیاد درمسابقات و کار دانشجویی (المپیاد دیگر ریسک نیست)

darrande

Well-Known Member
ارسال ها
592
لایک ها
811
امتیاز
93
#1
سلام
امروز بعد مدتها اومدم دیدم چند تا تاپیک قدیمی باز شده گفتیم یه مقداری هم در مورد المپیاد بگم.
خب الان من به عنوان دانشجوی سال دوم برق و یه کم المپیادی قدیم به بررسی نقش المپیاد تو این دوره از زندگی میپردازم.
1-نقش خیلی واضحی که المپیاد تو زندگی هر شخصی میتونه داشته باشه اینه که میتونه باهاش تقریبا شروع به مستقل شدن زندگی خودش با استفاده از تدریس بپردازه .
2-تو این سال خیلی از بچه ها ی دانشگاه دنبال کار میرن چون:
یه تجربه ای برای آینده زندگی خودشون داشته باشن
یک سابقه ی کار خیلی خوب حساب میشه
میتونه یه منبع مالی خوب باشه برای هر شخصی.
با روند کاری شرکتها آشنا میشن
مسئولیت پذیری رو یاد میگیرن
با افراد خفن و موفق هر رشته که حتما بعدا به کارشون میان آشنا میشن
حالا کیه که به یه دانشجوی سال دومی کار بده؟!
تو اکثر شرکتهایی که دانشجوها قشر اصلی اونها میباشند(مثل شرکت های نرم افزاری و بازی سازی و برنامه نویسی و الکترونیکی و ...) توجه خیلی زیادی روی رزومه بچه ها میکنن و دلیلشم واضحه.
حالا یه بچه ای تو این سن مگه چه رزومه ای میتونه داشته باشه ؟ برای همین المپیادی بودن در واقع یک نقطه خیلی درخشان میتونه توی رزومه ی فعلیتون باش( مثل معدل)
توی یکی از شرکت هایی که من با این شرکت در حال حاضر همکاری میکنم از حدود 20 دانشجویی که از دانشگاه ما با این شرکت همکاری میکنند حدود 15 نفر از اینها المپیادیند هرچند معدل بعضیهاشون هم چندان جالب نیست. و این خودش میتونه نشون دهنده این باشه که المپیادی بودن تا حد زیادی برای خیلیها مهمه.
3-الف:همانطوری که تو بخش دوم در امتداد المپیاد هم گفتم در سال دو دانشگاه هم اکثر کسایی که کنکوری بودن همچنان به حفظ کردن خیلی از درسای مزخرف دانشگاه پرداختن و مبادا اینکه معدلشون کم شه هیچ کار دیگه ای در کنار درس و دانشگاه ندارند و خیلیاشون حتی نمیتونن انجام بدن و به شدت تک بعدی شدن در حالی که خیلی از المپیادی ها به علت ریسک پذیری بالا به خیلی از مسائل جنبی مثل رباتیک، برنامه نویسی حرفه ای،ta شدن(همکاری با اساتید برای ارائه درسهای دانشگاهی که این هم به شدت تو رزومه هر شخصی مهمه)،برداشتن پروژه های دانشگاهی و خیلی چیزای دیگه هم میپردازن که هرکدوم از اینها به تنهایی یه وزنه سنگین و قابل توجه تو کارنامه شخصی هر فردیه.
به همین دلیل اکثر اساتید علاقه مند به همکاری با دانشجویان المپیادیند و همچنان به اینها به عنوان یک شخص باهوش دیده خواهد شد.
3-ب: بچه های المپیادی کم کم به سمت المپیاد دانشجویی کشیده میشن تا تو این عرصه هم موجب افتخار شند.

4- همچنان بچه های المپیادی رتبه های اول سه تا رشته اصلی دانشگاه(صنعتی شریف) رو دارند
رتبه های یک تاسه برق
رتبه یک و دو کامپ
و رتبه یک مکانیک
همه اینها از المپیادیهای سابقند.

لعلهم یتفکرون...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

moghini

New Member
ارسال ها
322
لایک ها
258
امتیاز
0
#2
پاسخ : در امتداد المپیاد-بخش سوم- المپیاد درمسابقات و کار دانشجویی (المپیاد دیگر ریسک نیست

ممنون.
واقعیت امر این هست که اخذ مدال فیلدز توسط خانم میرزاخانی بهانه ای بود برای اینکه المپیاد برای من بیشتر مطرح بشه و تاسف من برای از دست دادن اون که نتیجه ی عدم آشنایی بود بیشتر.اما این وسط یه نقاط ضعفی هم وجود داره که شاید بخش کوچکی اش هم متوجه سیستم آموزشی کشور ما باشه من اون هایی که به نظرم هست مطرح میکنم
1-هزینه ی زیاد.هزینه ی سرسام آور مدارس مطرح مثل علامه،انرژی اتمی و سمپاد +دوره های آموزشی باعث میشه داوطلب مدام این فکر رو بکنه«ارزش ریسکش رو داره؟»شاید بهتر هست سازوکاری در نظر گرفته بشه تا نخبگان بیشتر شناسایی شده و فرایند رشدشون کم هزینه تر باشه.
2-مسئله ی مهم تر از اون برخی از مسائلی هست که حتی در مقیاس جهانی تعیین میشه.اما پرواضح هست که هدفش صرفا" طرح مسئله هست و نقشی در سایر علوم نداره.اساسا" ریاضیات رو من وسیله ای برای مهندسی و در خدمت سایر علوم میدونم.مسائل صرفی که هدفش از ریاضی شروع و در اون تموم میشه فقط برای ورزش ذهن مناسب هست.مثلا" به این مسئله نگاه کنید:فرض کنید a،b،c اعداد حقیقی و مثبتی باشند ثابت کنید:

به راستی شاید این پرسش متوجه حل کننده باشه که این مسئله در دنیای واقعی چه کاربردی داره؟چند جا این مسئله پیش میاد.یا مسائل طولانی در هندسه ی مسطحه که در دایره ی محاطی خارجی فلان مثلث ،فلان خط رو رسم میکنیم تا مثلث رو در فلان نقطه قطع بکنه بعد دو سه تا خط دیگه رسم میکنیم ثابت کنید نقطه ی m وسط اون خط اولی هست؟
چقدر در دنیای خارج و واقعی این مسائل کاربرد داره و چه دوایی هست بر مشکلات بشر؟چقدر برای یک فردی که آینده ی خودش رو در مهندسی یا مدیریت میبینه مفید هست؟اگر بنابر ورزش ذهن باشه من ریاضیات گسسته،حساب دیفرانسیل و مسائل الکترونیک و برنامه نویسی رو ترجیح میدم یا شطرنج و یا تمرین های منطقی.
امیدوارم کسی ناراحت نشده باشه.سوای این دو مشکل المپیاد برکات فراوانی داره.آموزش تلاش و شکست خوردن،تمرین و تقویت ذهن فردی بسیار مستعد و برجسته از المپیادی ها می سازه از طرفی نیاز هر کسی در این دوره ی نوجوانی (بدون شعار گرایی)نیاز به دیده شدن هست که المپیاد یک بستر پاک و مثبت برای ارضای این نیاز منطقی و اثبات توانایی ها هست. در واقع تلاش فرد این هست که با قبولی در مرحله ی 2 خودش رو ثابت کنه و این تلاش مقدس هست.ضمن این که فراموش نباید بشه اون قدر ذهنش رو قوی کرده که مطمئنا" در دوره ی دانشجویی هم از خیلی از همکلاسی هاش جلو تر خواهد بود اما ممنون میشم یکی به اشکال های من مخصوصا"2 پاسخ بده.
 

mehran88

New Member
ارسال ها
640
لایک ها
1,232
امتیاز
0
#3
پاسخ : در امتداد المپیاد-بخش سوم- المپیاد درمسابقات و کار دانشجویی (المپیاد دیگر ریسک نیست

سلام
امروز بعد مدتها اومدم دیدم چند تا تاپیک قدیمی باز شده گفتیم یه مقداری هم در مورد المپیاد بگم.
خب الان من به عنوان دانشجوی سال دوم برق و یه کم المپیادی قدیم به بررسی نقش المپیاد تو این دوره از زندگی میپردازم.
1-نقش خیلی واضحی که المپیاد تو زندگی هر شخصی میتونه داشته باشه اینه که میتونه باهاش تقریبا شروع به مستقل شدن زندگی خودش با استفاده از تدریس بپردازه .
2-تو این سال خیلی از بچه ها ی دانشگاه دنبال کار میرن چون:
یه تجربه ای برای آینده زندگی خودشون داشته باشن
یک سابقه ی کار خیلی خوب حساب میشه
میتونه یه منبع مالی خوب باشه برای هر شخصی.
با روند کاری شرکتها آشنا میشن
مسئولیت پذیری رو یاد میگیرن
با افراد خفن و موفق هر رشته که حتما بعدا به کارشون میان آشنا میشن
حالا کیه که به یه دانشجوی سال دومی کار بده؟!
تو اکثر شرکتهایی که دانشجوها قشر اصلی اونها میباشند(مثل شرکت های نرم افزاری و بازی سازی و برنامه نویسی و الکترونیکی و ...) توجه خیلی زیادی روی رزومه بچه ها میکنن و دلیلشم واضحه.
حالا یه بچه ای تو این سن مگه چه رزومه ای میتونه داشته باشه ؟ برای همین المپیادی بودن در واقع یک نقطه خیلی درخشان میتونه توی رزومه ی فعلیتون باش( مثل معدل)
توی یکی از شرکت هایی که من با این شرکت در حال حاضر همکاری میکنم از حدود 20 دانشجویی که از دانشگاه ما با این شرکت همکاری میکنند حدود 15 نفر از اینها المپیادیند هرچند معدل بعضیهاشون هم چندان جالب نیست. و این خودش میتونه نشون دهنده این باشه که المپیادی بودن تا حد زیادی برای خیلیها مهمه.
3-الف:همانطوری که تو بخش دوم در امتداد المپیاد هم گفتم در سال دو دانشگاه هم اکثر کسایی که کنکوری بودن همچنان به حفظ کردن خیلی از درسای مزخرف دانشگاه پرداختن و مبادا اینکه معدلشون کم شه هیچ کار دیگه ای در کنار درس و دانشگاه ندارند و خیلیاشون حتی نمیتونن انجام بدن و به شدت تک بعدی شدن در حالی که خیلی از المپیادی ها به علت ریسک پذیری بالا به خیلی از مسائل جنبی مثل رباتیک، برنامه نویسی حرفه ای،ta شدن(همکاری با اساتید برای ارائه درسهای دانشگاهی که این هم به شدت تو رزومه هر شخصی مهمه)،برداشتن پروژه های دانشگاهی و خیلی چیزای دیگه هم میپردازن که هرکدوم از اینها به تنهایی یه وزنه سنگین و قابل توجه تو کارنامه شخصی هر فردیه.
به همین دلیل اکثر اساتید علاقه مند به همکاری با دانشجویان المپیادیند و همچنان به اینها به عنوان یک شخص باهوش دیده خواهد شد.
3-ب: بچه های المپیادی کم کم به سمت المپیاد دانشجویی کشیده میشن تا تو این عرصه هم موجب افتخار شند.

4- همچنان بچه های المپیادی رتبه های اول سه تا رشته اصلی دانشگاه(صنعتی شریف) رو دارند
رتبه های یک تاسه برق
رتبه یک و دو کامپ
و رتبه یک مکانیک
همه اینها از المپیادیهای سابقند.

لعلهم یتفکرون...

با تشکر از سید عزیز.

ضمن عرض موافقت با بیش از 90 درصد تجربه های ایشون من هم به زودی یه بررسی موشکافانه از برقی های 92 شریف ارائه خواهم داد.:3:
 

Alice

New Member
ارسال ها
154
لایک ها
189
امتیاز
0
#4
پاسخ : در امتداد المپیاد-بخش سوم- المپیاد درمسابقات و کار دانشجویی (المپیاد دیگر ریسک نیست

خیلی ممنون از توضیحاتتون
میشه بفرمایین منظورتون از المپیادی دقیقا" کیاس؟(صرفا"قبولیای م2؟)
قبول شدن م اول رزومه محسوب میشه؟
(ممنون میشم در مورد المپیاد دانشجویی کمی توضیح بدین:53:....) [MENTION=6161]darrande[/MENTION]
 

mehran88

New Member
ارسال ها
640
لایک ها
1,232
امتیاز
0
#5
پاسخ : در امتداد المپیاد-بخش سوم- المپیاد درمسابقات و کار دانشجویی (المپیاد دیگر ریسک نیست

با سلام.

اول میخوام یه بررسی شخصی روی مواردی که سید فرمودند المپیادی بودن آدم رو جلو میندازه داشته باشم.

قبل از قضاوت راجع به صحبتهام نتیجه گیری نهایی صحبتهام رو هم بخونید.


1-نقش خیلی واضحی که المپیاد تو زندگی هر شخصی میتونه داشته باشه اینه که میتونه باهاش تقریبا شروع به مستقل شدن زندگی خودش با استفاده از تدریس بپردازه .


به این موضوع از دو جنبه میشه نگاه کرد. یه نگاه اینکه تا موقعی که هنوز آدم توانایی کسب درآمد از رشته دانشگاهیش رو نداره میشه روی تدریس المپیاد به عنوان یه منبع درآمد حساب باز کرد. البته تا اینجای کار فرقی بین کنکور و المپیاد وجود نداره.چون کنکوری ها هم میتونند تا قبل فارغ التحصیلی وارد کارهای مشاوره و ... بشن.طبق اطلاعاتی هم که من دارم در بعضی موارد پولی که کنکوریها در میارن بیشتر هم هست. حالا اینکه این کارها خوبند یا بد.مفیدند یا مضر من هیچ نظری نمیدم.

جنبه دوم: بچه هایی که وارد کسب درآمد از عرصه المپیاد یا کنکور میشن باید به شدت حواسشون جمع باشه.چون پولی که از این طریق به دست میاد در اکثر موارد رضایت بخش هستش و ممکنه بچه ها رو از کسب درآمد از طریق رشته دانشگاهی شون سست کنه.

پس تا اینجا عملا هیچ فرقی بین کنکوری بودن یا المپیادی بودن مشاهده نمیشه(نتیجه گیری انتهای پست م فراموش نشه!)

2-
حالا یه بچه ای تو این سن مگه چه رزومه ای میتونه داشته باشه ؟ برای همین المپیادی بودن در واقع یک نقطه خیلی درخشان میتونه توی رزومه ی فعلیتون باش( مثل معدل)


با این صحبت که المپیادی بودن در چهار سال اول دوره لیسانس یه رزومه درخشان محسوب میشه کاملا موافقم.اما این به این معنی نیست که تنها شرط لازم و کافی برای جلب اعتماد سایرین اینه که المپیادی باشید.من خودم تو این یه سال کسایی رو دیدم که المپیادی نبودند و به شدت مورد اعتماد واقع شده اند.

3-الف:همانطوری که تو بخش دوم در امتداد المپیاد هم گفتم در سال دو دانشگاه هم اکثر کسایی که کنکوری بودن همچنان به حفظ کردن خیلی از درسای مزخرف دانشگاه پرداختن و مبادا اینکه معدلشون کم شه هیچ کار دیگه ای در کنار درس و دانشگاه ندارند و خیلیاشون حتی نمیتونن انجام بدن و به شدت تک بعدی شدن در حالی که خیلی از المپیادی ها به علت ریسک پذیری بالا به خیلی از مسائل جنبی مثل رباتیک، برنامه نویسی حرفه ای،ta شدن(همکاری با اساتید برای ارائه درسهای دانشگاهی که این هم به شدت تو رزومه هر شخصی مهمه)،برداشتن پروژه های دانشگاهی و خیلی چیزای دیگه هم میپردازن که هرکدوم از اینها به تنهایی یه وزنه سنگین و قابل توجه تو کارنامه شخصی هر فردیه.


قسمت اصلی صحبتام در رابطه با این بخشه.
اول یه داستان رو که همین دوسه روز پیش اتفاق افتاد واستون تعریف میکنم.

----------------------
یه بنده خدایی چند روز پیش اومد به من گفت: فلانی،من مدارهای فلان رو خیلی دوست دارم.میخوام بعد برداشتن درسش اونا رو طراحی کنم.

برگشتم بهش گفتم مگه تو ترم قبل درس y که موضوعش به طور کامل تقویت کننده های single ترانزیستوری بود رو نخوندی؟

گفت چرا.

گفتم الان میتونی واسم یه تقویت کننده با این مشخصات طراحی کنی؟

گفتش نه.

گفتم خب بنده خدا.اگه میخوای به درسای دانشگاه متکی بشی که فقط حل مدار و مسئله و معادله ریاضی یاد میگیری.

مطمئن باش اگه منتظر باشی تا اون درسه رو برداری آخرش فقط حل چهارتا مسئله رو یاد میگیری.همین.اگه واقعا به اونا علاقه داری هم خودت باید مطالعه داشتی باشی هم یه کوچولو هم روی درسش تمرکز کنی.

---------------------


این داستان حاوی نکات بسیاریه.

مثلا اینکه بسیاری از بچه ها فکر میکنند 1- هر آنچه که در آینده لازم است بلد باشند در دروس دانشگاهی اومده.

2- معدل 20 و کسب رنک TOP10 تنها شرط لازم و کافی برای موفقیته.



در رابطه با موضوع یک توضیحاتم رو در اون داستانه ارائه دادم.

اما میرسم به موضوع 2 .اینکه
معدل 20 و کسب رنک TOP10 تنها شرط لازم و کافی برای موفقیته.

خب.از اینجا به بعد فوکوسم میره روی بچه های 92 ای.

دسته الف:بیش از 50 درصد المپیادیهای 92 ای تمام ویژگیهایی که سید فرمودند رو دارا هستند.
دسته ب: اون 50 درصد المپیادی ای که اون ویژگی ها رو حداقل من توشون ندیدم.
دسته ج: اما از ین نکته هم نگذریم که بیش از 50 درصد کنکوریهامون هم تا مرز مرحله 2 المپیاد هم پیش رفتند و به نوعی المپیادی محسوب میشن!
دسته د: صرفا کنکوریها!

دوره ما دوره جالبی نیست.بچه ها واقعا اکثرشون بی انگیزه ند.

توی این بی انگیزگی یه هدف کاذب وجود داره.بله .درست حدس زدید.و اون معدله!

این هدف کاذب رو کسایی ندارند جز جمع کثیری از دسته ب و ج و د!

همین جوری رو هوا هم این حرف رو نمیزنم.این کسی تنها هدف والای زندگیش رو بذاره روی معدل یه سری نشانه ها داره و من از روی اون نشانه ها دارم این حرفا رو میزنم.

این هدف به قدری کاذب و مسخره ست که متاسفانه بعضی از بچه ها به خیلی چیزا حاضرند پشت پا بزنند.مثل رفاقت ها ، پایبندی به عدم تقلب علمی و عملی( از این یه مورد خیلی دلم خونه:85:) و ...

وقتی خیلیامون نمیفهمیم که آقا نرم افزار Pspice و Proteus هم میتونه گین مدار رو حساب کنه پس چرا حاضر نیستی یه فرقی بین خودت و کامپیوتر قائل بشی؟!

وقتی حواسمون نیست که خدا چه نعمتی بهمون داده همین میشه.که بهترین و پویاترین دوران زندگی مون رو در حفظ کردن یه سری مزخرفات که کامپیوتر هم میتونه انجامش بده تلف میکنیم.برای چی؟ برای یه چیز مسخره به اسم معدل.

خب.فک میکنم دچار یه سوء تفاهم شده باشیم. شاید الان فک کنید منی که الان دارم این حرفا رو میزنم معدلم 12 ئه و آون آخر آخرام و دارم واسه بقیه دست تکون میدم! نه خیر.من ترم یک TOP10 شدم و ترم 2 هم طبق اطلاعاتی که تا به حال دارم Top20.

اما صحبت اصلیم اینه که کسی که همه چیش رو تعطیل میکنه واسه آوردن یه چیز الکی به اسم معدل فقط داره دستی دستی خودش رو تبعید میکنه به زندانی که خودش واسه خودش ساخته و اسم زندان بان این زندان معدله.شاید این بهترین تعبیری بود که میتونستم پیدا کنم.


خب.اما یه نکته دیگه. این که المپیادیها ریسک پذیرتر از کنکوریها هستند رو قبول دارم اما نه تمام و کمال.این حرف رو من در بیش از 60 ، 70 درصد موارد دیده ام.

من یه فرق دیگه هم بین کنکوریها و المپیادیها احساس کرده ام تا به حال. وقتی یه تکلیف یا پروژه ای به دانشجو ها اعمال میشه اکثر کنکوریها به شکل خیلی مکانیکی و با دیدخیلی بسته ای اون تکلیف یا پروژه رو انجام میدند.اما المپیادیها خیلی بیشتر زحمت میکشند و توی طول پروژه یا تکلیف دانش شون رو سعی میکنند افزایش بدند.باز هم اشاره میکنم که این حرف تماما درست نیست و در بیش از 60 ، 70 درصد مواقع حداقل برای من صحیح بوده.




-----------------------------------
خب.تمام حرفهایی که تا به حال زدم یه نقدی از وضعیت و هدف علمی بچه های 92 ای بود.

اما میرسیم به این موضوع که شخصیت اجتماعی بچه ها چطوره؟

قضاوت راجع به این موضوع غیرممکنه و در حیطه وظایف هیچ انسانی نیست.

اما من فقط میخوام از چند جنبه خیلی کوچیک به طور تقریبی بچه ها رو مقایسه کنم.

1-روحیه جنگندگی المپیادیها به نظر من بسیار بالاتر از کنکویهاست.
2- اکثر کنکوریها بسیار بسیار بسیار خجالتی تر و کم رو تر از المپیادیها هستند که این واقعا خوب نیست.
3-( این مورد رو خیلی دوست دارم!) کنکوریها ردیف های اول کلاسها رو اشغال میکنند و المپیادیها وسط به آخر.(قضاوت با شما!)
4- توانایی دانش-آموزی بچه های دسته الف و ب و ج به جرات یه سر و گردن بالاتر از دسته د هستش.

----------------------

رنکینگ برقی های 92:

خیلی پیگیری نمیکنم اما حداقل از 10 نفر اول 4 نفر کنکوری هستند.

-----------------------

اما میرسیم به نتیجه گیری نهایی:

بحث اصلا سر المپیاد نیست.خیلی جدی میگم.

بحث سر اینه که کی توی دوران دبیرستان موفق میشه ذهنش رو پویا نگه داره.

المپیاد یکی از راههای خوب و قابل اعتماده.

کسی که وارد دانشگاه میشه چه مدال داشته باشه چه مدال نداشته باشه اما اگه یه دوره ای ذهنش رو درگیر المپیاد کرده باشه چند قدم از بقیه جلوتره و بچه های المپیادی باید حواسشون باشه که این چندقدم جلوتر بودن اونقدری نیست که واسشون مصونیت بیاره. مصونیت از عدم اعتماد، مصونیت از عدم افت تحصیلی و ...

باید تلاش رو ادامه داد و شما دبیرستانی های عزیز حواستون باشه که دانشگاه تازه شروع کاره...

یا علی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

moghini

New Member
ارسال ها
322
لایک ها
258
امتیاز
0
#6
پاسخ : در امتداد المپیاد-بخش سوم- المپیاد درمسابقات و کار دانشجویی (المپیاد دیگر ریسک نیست

با سلام.

اول میخوام یه بررسی شخصی روی مواردی که سید فرمودند المپیادی بودن آدم رو جلو میندازه داشته باشم.

قبل از قضاوت راجع به صحبتهام نتیجه گیری نهایی صحبتهام رو هم بخونید.


1-نقش خیلی واضحی که المپیاد تو زندگی هر شخصی میتونه داشته باشه اینه که میتونه باهاش تقریبا شروع به مستقل شدن زندگی خودش با استفاده از تدریس بپردازه .


به این موضوع از دو جنبه میشه نگاه کرد. یه نگاه اینکه تا موقعی که هنوز آدم توانایی کسب درآمد از رشته دانشگاهیش رو نداره میشه روی تدریس المپیاد به عنوان یه منبع درآمد حساب باز کرد. البته تا اینجای کار فرقی بین کنکور و المپیاد وجود نداره.چون کنکوری ها هم میتونند تا قبل فارغ التحصیلی وارد کارهای مشاوره و ... بشن.طبق اطلاعاتی هم که من دارم در بعضی موارد پولی که کنکوریها در میارن بیشتر هم هست. حالا اینکه این کارها خوبند یا بد.مفیدند یا مضر من هیچ نظری نمیدم.

جنبه دوم: بچه هایی که وارد کسب درآمد از عرصه المپیاد یا کنکور میشن باید به شدت حواسشون جمع باشه.چون پولی که از این طریق به دست میاد در اکثر موارد رضایت بخش هستش و ممکنه بچه ها رو از کسب درآمد از طریق رشته دانشگاهی شون سست کنه.

پس تا اینجا عملا هیچ فرقی بین کنکوری بودن یا المپیادی بودن مشاهده نمیشه(نتیجه گیری انتهای پست م فراموش نشه!)

2-
حالا یه بچه ای تو این سن مگه چه رزومه ای میتونه داشته باشه ؟ برای همین المپیادی بودن در واقع یک نقطه خیلی درخشان میتونه توی رزومه ی فعلیتون باش( مثل معدل)


با این صحبت که المپیادی بودن در چهار سال اول دوره لیسانس یه رزومه درخشان محسوب میشه کاملا موافقم.اما این به این معنی نیست که تنها شرط لازم و کافی برای جلب اعتماد سایرین اینه که المپیادی باشید.من خودم تو این یه سال کسایی رو دیدم که المپیادی نبودند و به شدت مورد اعتماد واقع شده اند.

3-الف:همانطوری که تو بخش دوم در امتداد المپیاد هم گفتم در سال دو دانشگاه هم اکثر کسایی که کنکوری بودن همچنان به حفظ کردن خیلی از درسای مزخرف دانشگاه پرداختن و مبادا اینکه معدلشون کم شه هیچ کار دیگه ای در کنار درس و دانشگاه ندارند و خیلیاشون حتی نمیتونن انجام بدن و به شدت تک بعدی شدن در حالی که خیلی از المپیادی ها به علت ریسک پذیری بالا به خیلی از مسائل جنبی مثل رباتیک، برنامه نویسی حرفه ای،ta شدن(همکاری با اساتید برای ارائه درسهای دانشگاهی که این هم به شدت تو رزومه هر شخصی مهمه)،برداشتن پروژه های دانشگاهی و خیلی چیزای دیگه هم میپردازن که هرکدوم از اینها به تنهایی یه وزنه سنگین و قابل توجه تو کارنامه شخصی هر فردیه.


قسمت اصلی صحبتام در رابطه با این بخشه.
اول یه داستان رو که همین دوسه روز پیش اتفاق افتاد واستون تعریف میکنم.

----------------------
یه بنده خدایی چند روز پیش اومد به من گفت: فلانی،من مدارهای فلان رو خیلی دوست دارم.میخوام بعد برداشتن درسش اونا رو طراحی کنم.

برگشتم بهش گفتم مگه تو ترم قبل درس y که موضوعش به طور کامل تقویت کننده های single ترانزیستوری بود رو نخوندی؟

گفت چرا.

گفتم الان میتونی واسم یه تقویت کننده با این مشخصات طراحی کنی؟

گفتش نه.

گفتم خب بنده خدا.اگه میخوای به درسای دانشگاه متکی بشی که فقط حل مدار و مسئله و معادله ریاضی یاد میگیری.

مطمئن باش اگه منتظر باشی تا اون درسه رو برداری آخرش فقط حل چهارتا مسئله رو یاد میگیری.همین.اگه واقعا به اونا علاقه داری هم خودت باید مطالعه داشتی باشی هم یه کوچولو هم روی درسش تمرکز کنی.

---------------------


این داستان حاوی نکات بسیاریه.

مثلا اینکه بسیاری از بچه ها فکر میکنند 1- هر آنچه که در آینده لازم است بلد باشند در دروس دانشگاهی اومده.

2- معدل 20 و کسب رنک TOP10 تنها شرط لازم و کافی برای موفقیته.



در رابطه با موضوع یک توضیحاتم رو در اون داستانه ارائه دادم.

اما میرسم به موضوع 2 .اینکه
معدل 20 و کسب رنک TOP10 تنها شرط لازم و کافی برای موفقیته.

خب.از اینجا به بعد فوکوسم میره روی بچه های 92 ای.

دسته الف:بیش از 50 درصد المپیادیهای 92 ای تمام ویژگیهایی که سید فرمودند رو دارا هستند.
دسته ب: اون 50 درصد المپیادی ای که اون ویژگی ها رو حداقل من توشون ندیدم.
دسته ج: اما از ین نکته هم نگذریم که بیش از 50 درصد کنکوریهامون هم تا مرز مرحله 2 المپیاد هم پیش رفتند و به نوعی المپیادی محسوب میشن!
دسته د: صرفا کنکوریها!

دوره ما دوره جالبی نیست.بچه ها واقعا اکثرشون بی انگیزه ند.

توی این بی انگیزگی یه هدف کاذب وجود داره.بله .درست حدس زدید.و اون معدله!

این هدف کاذب رو کسایی ندارند جز جمع کثیری از دسته ب و ج و د!

همین جوری رو هوا هم این حرف رو نمیزنم.این کسی تنها هدف والای زندگیش رو بذاره روی معدل یه سری نشانه ها داره و من از روی اون نشانه ها دارم این حرفا رو میزنم.

این هدف به قدری کاذب و مسخره ست که متاسفانه بعضی از بچه ها به خیلی چیزا حاضرند پشت پا بزنند.مثل رفاقت ها ، پایبندی به عدم تقلب علمی و عملی( از این یه مورد خیلی دلم خونه:85:) و ...

وقتی خیلیامون نمیفهمیم که آقا نرم افزار Pspice و Proteus هم میتونه گین مدار رو حساب کنه پس چرا حاضر نیستی یه فرقی بین خودت و کامپیوتر قائل بشی؟!

وقتی حواسمون نیست که خدا چه نعمتی بهمون داده همین میشه.که بهترین و پویاترین دوران زندگی مون رو در حفظ کردن یه سری مزخرفات که کامپیوتر هم میتونه انجامش بده تلف میکنیم.برای چی؟ برای یه چیز مسخره به اسم معدل.

خب.فک میکنم دچار یه سوء تفاهم شده باشیم. شاید الان فک کنید منی که الان دارم این حرفا رو میزنم معدلم 12 ئه و آون آخر آخرام و دارم واسه بقیه دست تکون میدم! نه خیر.من ترم یک TOP10 شدم و ترم 2 هم طبق اطلاعاتی که تا به حال دارم Top20.

اما صحبت اصلیم اینه که کسی که همه چیش رو تعطیل میکنه واسه آوردن یه چیز الکی به اسم معدل فقط داره دستی دستی خودش رو تبعید میکنه به زندانی که خودش واسه خودش ساخته و اسم زندان بان این زندان معدله.شاید این بهترین تعبیری بود که میتونستم پیدا کنم.


خب.اما یه نکته دیگه. این که المپیادیها ریسک پذیرتر از کنکوریها هستند رو قبول دارم اما نه تمام و کمال.این حرف رو من در بیش از 60 ، 70 درصد موارد دیده ام.

من یه فرق دیگه هم بین کنکوریها و المپیادیها احساس کرده ام تا به حال. وقتی یه تکلیف یا پروژه ای به دانشجو ها اعمال میشه اکثر کنکوریها به شکل خیلی مکانیکی و با دیدخیلی بسته ای اون تکلیف یا پروژه رو انجام میدند.اما المپیادیها خیلی بیشتر زحمت میکشند و توی طول پروژه یا تکلیف دانش شون رو سعی میکنند افزایش بدند.باز هم اشاره میکنم که این حرف تماما درست نیست و در بیش از 60 ، 70 درصد مواقع حداقل برای من صحیح بوده.




-----------------------------------
خب.تمام حرفهایی که تا به حال زدم یه نقدی از وضعیت و هدف علمی بچه های 92 ای بود.

اما میرسیم به این موضوع که شخصیت اجتماعی بچه ها چطوره؟

قضاوت راجع به این موضوع غیرممکنه و در حیطه وظایف هیچ انسانی نیست.

اما من فقط میخوام از چند جنبه خیلی کوچیک به طور تقریبی بچه ها رو مقایسه کنم.

1-روحیه جنگندگی المپیادیها به نظر من بسیار بالاتر از کنکویهاست.
2- اکثر کنکوریها بسیار بسیار بسیار خجالتی تر و کم رو تر از المپیادیها هستند که این واقعا خوب نیست.
3-( این مورد رو خیلی دوست دارم!) کنکوریها ردیف های اول کلاسها رو اشغال میکنند و المپیادیها وسط به آخر.(قضاوت با شما!)
4- توانایی دانش-آموزی بچه های دسته الف و ب و ج به جرات یه سر و گردن بالاتر از دسته د هستش.

----------------------

رنکینگ برقی های 92:

خیلی پیگیری نمیکنم اما حداقل 5 نفر از اول کنکوری هستند.

-----------------------

اما میرسیم به نتیجه گیری نهایی:

بحث اصلا سر المپیاد نیست.خیلی جدی میگم.

بحث سر اینه که کی توی دوران دبیرستان موفق میشه ذهنش رو پویا نگه داره.

المپیاد یکی از راههای خوب و قابل اعتماده.

کسی که وارد دانشگاه میشه چه مدال داشته باشه چه مدال نداشته باشه اما اگه یه دوره ای ذهنش رو درگیر المپیاد کرده باشه چند قدم از بقیه جلوتره و بچه های المپیادی باید حواسشون باشه که این چندقدم جلوتر بودن اونقدری نیست که واسشون مصونیت بیاره. مصونیت از عدم اعتماد، مصونیت از عدم افت تحصیلی و ...

باید تلاش رو ادامه داد و شما دبیرستانی های عزیز حواستون باشه که دانشگاه تازه شروع کاره...

یا علی
خیلی امیدبخش هست صحبت های شما.اینکه اگر کسی دوران دبیرستان رو با غفلت گذروند میتونه در دانشگاه یک شروع دوباره داشته باشه اما به نظر من نکته ی مهمتر قضیه این هست که بیش از بعد عملی ،افتخارات بوروکراتیک برامون مهم نباشه البته غلبه بر جوی که براش افتخارات بورکراتیک(مثل معدل و صدآفرین و ...)براش اهمیت بیشتری داره هم مهم هست و عدم تاثیر پذیری از جمع.اما هنوز پرسش دوم من بی پاسخ هست.اینکه اگر شما به دبیرستان برگردید ،آیا بازمیگردید و هندسه ی مسطحه و نامساوی میخونید یا Foundations of Analog and Digital Electronic Circuits - Anant Agarwal, Jeffrey Lang - Google Books
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

mehran88

New Member
ارسال ها
640
لایک ها
1,232
امتیاز
0
#7
پاسخ : در امتداد المپیاد-بخش سوم- المپیاد درمسابقات و کار دانشجویی (المپیاد دیگر ریسک نیست

ممنون.
واقعیت امر این هست که اخذ مدال فیلدز توسط خانم میرزاخانی بهانه ای بود برای اینکه المپیاد برای من بیشتر مطرح بشه و تاسف من برای از دست دادن اون که نتیجه ی عدم آشنایی بود بیشتر.اما این وسط یه نقاط ضعفی هم وجود داره که شاید بخش کوچکی اش هم متوجه سیستم آموزشی کشور ما باشه من اون هایی که به نظرم هست مطرح میکنم
1-هزینه ی زیاد.هزینه ی سرسام آور مدارس مطرح مثل علامه،انرژی اتمی و سمپاد +دوره های آموزشی باعث میشه داوطلب مدام این فکر رو بکنه«ارزش ریسکش رو داره؟»شاید بهتر هست سازوکاری در نظر گرفته بشه تا نخبگان بیشتر شناسایی شده و فرایند رشدشون کم هزینه تر باشه.
2-مسئله ی مهم تر از اون برخی از مسائلی هست که حتی در مقیاس جهانی تعیین میشه.اما پرواضح هست که هدفش صرفا" طرح مسئله هست و نقشی در سایر علوم نداره.اساسا" ریاضیات رو من وسیله ای برای مهندسی و در خدمت سایر علوم میدونم.مسائل صرفی که هدفش از ریاضی شروع و در اون تموم میشه فقط برای ورزش ذهن مناسب هست.مثلا" به این مسئله نگاه کنید:فرض کنید a،b،c اعداد حقیقی و مثبتی باشند ثابت کنید:

به راستی شاید این پرسش متوجه حل کننده باشه که این مسئله در دنیای واقعی چه کاربردی داره؟چند جا این مسئله پیش میاد.یا مسائل طولانی در هندسه ی مسطحه که در دایره ی محاطی خارجی فلان مثلث ،فلان خط رو رسم میکنیم تا مثلث رو در فلان نقطه قطع بکنه بعد دو سه تا خط دیگه رسم میکنیم ثابت کنید نقطه ی m وسط اون خط اولی هست؟
چقدر در دنیای خارج و واقعی این مسائل کاربرد داره و چه دوایی هست بر مشکلات بشر؟چقدر برای یک فردی که آینده ی خودش رو در مهندسی یا مدیریت میبینه مفید هست؟اگر بنابر ورزش ذهن باشه من ریاضیات گسسته،حساب دیفرانسیل و مسائل الکترونیک و برنامه نویسی رو ترجیح میدم یا شطرنج و یا تمرین های منطقی.
امیدوارم کسی ناراحت نشده باشه.سوای این دو مشکل المپیاد برکات فراوانی داره.آموزش تلاش و شکست خوردن،تمرین و تقویت ذهن فردی بسیار مستعد و برجسته از المپیادی ها می سازه از طرفی نیاز هر کسی در این دوره ی نوجوانی (بدون شعار گرایی)نیاز به دیده شدن هست که المپیاد یک بستر پاک و مثبت برای ارضای این نیاز منطقی و اثبات توانایی ها هست. در واقع تلاش فرد این هست که با قبولی در مرحله ی 2 خودش رو ثابت کنه و این تلاش مقدس هست.ضمن این که فراموش نباید بشه اون قدر ذهنش رو قوی کرده که مطمئنا" در دوره ی دانشجویی هم از خیلی از همکلاسی هاش جلو تر خواهد بود اما ممنون میشم یکی به اشکال های من مخصوصا"2 پاسخ بده.



خیلی امیدبخش هست صحبت های شما.اینکه اگر کسی دوران دبیرستان رو با غفلت گذروند میتونه در دانشگاه یک شروع دوباره داشته باشه اما به نظر من نکته ی مهمتر قضیه این هست که بیش از بعد عملی ،افتخارات بوروکراتیک برامون مهم نباشه البته غلبه بر جوی که براش افتخارات بورکراتیک(مثل معدل و صدآفرین و ...)براش اهمیت بیشتری داره هم مهم هست و عدم تاثیر پذیری از جمع.اما هنوز پرسش دوم من بی پاسخ هست.اینکه اگر شما به دبیرستان برگردید ،آیا بازمیگردید و هندسه ی مسطحه و نامساوی میخونید یا Foundations of Analog and Digital Electronic Circuits - Anant Agarwal, Jeffrey Lang - Google Books

ببینید.

فکر کنم مشکل شما با بحث درباره اینکه که میزان رابطه علوم پایه با علوم مهندسی در بالاترین سطح علمی حآل حاضر ایران و جهان چقدره حل بشه.

edge ِ دانش مهندسی ( نه تکنولوژی) حال حاضر دنیا بوسیله مقالاتی که از دل برترین دانشگاه های دنیا بیرون میاد سنجیده میشه( این یکی از راه هاست).حالا خود تکنولوژی این رشته ها داستانش چیز دیگه ایه که الان صد ساله واسش زحمت کشیده شده و یه شبه بهش نرسیده اند.

این مقالات مهندسی در رشته های مخابرات و کنترل و کامپیوتر و مدارات دیجیتال به طرز وحشتناکی با ریاضیات فوق پیشرفته گسسته در آمیخته اند.

پس نمیشه گفت این مباحث المپیاد ریاضی در رشته های مهندسی غیرکاربردی اند.

سوال آخرتون یکم مشکل داره.اگه دقیق ترش کنید بهتره. حالا من به همون جواب میدم.

اگه میدونستم قراره برم کامپیوتر یا مخابرات رمز نامساوی میخوندم و اگه میدونستم قراره برم الکترونیک آنالوگ کتاب آگاروال رو میخوندم.
 

moghini

New Member
ارسال ها
322
لایک ها
258
امتیاز
0
#8
پاسخ : در امتداد المپیاد-بخش سوم- المپیاد درمسابقات و کار دانشجویی (المپیاد دیگر ریسک نیست

ممنون .تاحد زیادی به پاسخم رسیدم منظورم هم از متن آخر این بود که به هر حال در یک کلاس معدل و نمره های خالص برای بچه ها اهمیتی بیشتری داره و این تلاش برای مقبولیت ممکنه ما رو وارد مسیر نادرستی بکنه که برای ارضای نیاز به مقبولیت فردی،آینده بینی رو از دست بدیم.
 

zz_torna2

New Member
ارسال ها
300
لایک ها
254
امتیاز
0
#9
پاسخ : در امتداد المپیاد-بخش سوم- المپیاد درمسابقات و کار دانشجویی (المپیاد دیگر ریسک نیست

اول یه تشکر از دوستان بابت این تاپیک که دقدقه خودمنم در دوره خودم بودش برای همین گفتم یه چند سطری در این کار سهیم بشم.
سید ما به دو موضوع1-خودکفایی مالی(که طبق گفته اقا مهران برای هر2گروه المپ و کنکور هستش)
2-خودکفایی علمی(که فقط نسیب المپی ها میشه) اشاره کردن
من میخوام تجربه خودمو در رابطه با مورد 2 بگم
--------
اول یه معرفی بکنم:من سال سوم المپ ریاضی کار میکردم ولی با 2 امتیاز کم اوردن در مرحله 2 قبول نشدم.رتبه کنکور بنده 19 منطقه2 هستش.
---------
من بدلیل المپ سال سوم مدرسه نرفتم(به جز فیزیک وعربی) حالا این معجزه خودکفایی علمی که المپ بهم داد چی بود؟این بود که در سال تحصیلی اصلا دروس مدرسه رو نگاه نمیکردم(از اون 2تا هم سود چندانی نبردم!معلم فیزیکمونو که میخاستن چند بار وسط سال عوض کنن به علت...!)نزدیک امتحانات ترم2 رسید و من هیچ جزوه ای دستم نبود.کتابم که انگار تازه از چاپ خونه اوردن!.یه هفته قبل امتحانات ترم2 سال سوم جزواتو گرفتم و نشستم از ب بسم الله درسارو خوندن معدل کتبیم شد 19.74
رفتیم سال چهارم بازم کمپلت مدرسه نرفتم.من دیف و بخشایی از گسسته رو بلد بودم.ولی بقیه رو هیچ صفر بودم ولی یه شعاری همش در ذهنم داشتم و اون اینه که المپیادی جمعات باید فرقی با بقیه بکنه و یکیش خودکفایی علمیه.
------
یه فایده بزرگی هم که المپ(اونایی که مسئله فکری-ایده ای دارن)داره اینه که یاد میگیرید چه طوری فکر کنید روی یه مسئله.چیزی که با تست به هیچ وجه بدست نمیاد.البته اینو بگو من خودم افرادی رو میشناسم با اینکه سراغ المپ نرفتن ولی با محدود نکردن خودشون در دنیا هیچ و پوچ و بی ارزش تست و کنکور دیدشونو باز کردن....


سخن اخر:من اگه برادر کوچکتری داشتم به زورم که شده می فرستادش المپیاد!!


باشد که پند گیرید(به تقلید سید!!!)...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
بالا