alibeiginejad

Well-Known Member
ارسال ها
383
لایک ها
351
امتیاز
63
#41
پاسخ : دلیل تکاملی ترس زنان از سوسک؟!

اگر منظورتان من هستم، كه خدا شاهد هست من هم چين حرفي را نزدم !!!:(
درمورد حرف تان هم بايد بگويم كاملا درست هست .
به نويسنده ي تاپيك :تمام سوسک‌ها دارای بخش‌هایی برای نیش زدن و جویدن در ناحیهٔ دهان خود هستند. (منبع:سوسک - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد)
بنابراين هم نر و هم ماده طبيعتا بايد يك پاسخ به محرك هشدار دهنده مثل ترس از ان داشته باشند، تنها سوسك نيست . شدت اين ترس در ماده به مراتب بيشتر است چون مسئوليت سنگين تري را نسبت به نر (در پستاندارن) براي نگه داري و محافظت و تغذيه از فرزندان دارد.
نه دوست عزیز
واقعا منظورم شما نبودید.
اتفاقا تو این مدت خیلی از اخلاقتون خوشم اومده. کاملا شبیه یکی از پسرعموهایم هستید که واقعا از اخلاقش خوشم میاد.:115:
امیدوارم منظور من رو به بد برداشت نکنید. خط آخر رو به این خاطر نوشتم که به قول قدیمیا گربه رو در حجله بکشم و از بروز اتفاقات ناخواسته علیه خودم جلوگیری کنم:):)
دوستانی هم که نظراتی درمورد دلیل تکاملی این موضوع گفته بودند، همگی درست گفته بودند.
به هر حال ماده ها در پستانداران سهم به سزایی در زادآوری و تولید مثل دارند. در انسان هم که امکانات بیشتری مانند توانایی زیاد در انتقال مفاهیم به وجود آمد.
اجداد ما هم که در آفریقا بودند، خیلی پراکنده نبودند. پس انتقال مفاهیم بین افراد به سرعت انجام میشد. اونجا هم سوسک های مضر و احتمالا سمی وجود داشته. پس طبق کتاب های اکولوژی اون ماده سعی میکرده تا از گزند سوسک سمی در امان بماند. از طرفی سایر پریمات های ماده هم ممکنه از سوسک بترسند. اما احتمالا چون انسان می توانسته مفاهیم را بهتر به نسل بعد انتقال بده، به پسرانش میگفته که از سوسک نترسند. چون قدرت کشتن آنها را داشتند. در نتیجه افزایش بقای پسر. به دختر هم میگفته که کشتن اونها رو به گردن شوهر بدبخت بیندازد. چون مادره قدرت مقابله با سوسک رو نداشته این ذهنیت رو در دخترانش ایجاد کرده که اونها هم نمی توانند. در نتیجه احتمالا باعث افزایش سازش ماده میشده.
راستی یه مستند دیدم که پسرهای آفریقایی، سوسک و هر نوع حشره ای رو می خوردند (بد بخت سوسک ها تو ایران تو خیابونا راه میرن و مردم جلوشون خم وراست میشن. اما تو آفریقا باید از ترس خورده شدن توسط پسرا، برن تو هزارتا سوراخ قایم شن!!:198:) ولی دخترای آفریقایی با اینکه کمتر میترسند، اما از خوردن اونها صرف نظر می کنند. شاید این به یافتن جواب سوال تایپیک کمک کنه.
فکر کنم یکمی نظرم شخصی و امروزی شد تا تکاملی!!!!! :)
 

M-Mohammadi

New Member
ارسال ها
2,708
لایک ها
3,152
امتیاز
0
#42
پاسخ : دلیل تکاملی ترس زنان از سوسک؟!

منکه بچه بودم قاتل حشرات بودم
تبریزی ها میدونن یه مورچه های گنده ای هس اونجا که گاز میگیره. یکمشونم قرمزه! من یه دمپایی میگرفتم اینا رو دونه دونه میکشتم. با اینکه مامانم ازشون میترسید. :4: ( قابل توجهتون 1 سالم بود.)
سرگرمی 3-4 سالگیمم این بود که تو باغچه کرم خاکی میگرفتم از وسط نصفش میکردم بعد میذاشتم کنار هم ببینم به هم جفت میشن یا نه؟ :4:
ابتدایی هم که بودم خونمون یکم زیاد ازین سوسک قهوه ای ها میومد. بعد اصولا هم بابام خونه نبود. مامانم و خواهرم میترسیدن. بعد من مثل شوالیه ها میرفتم میکشتمش. یه سطل زباله ی خالی هم پشت و رو میکردم میذاشتم روش که اگر زنده شد در نره. بابام بیاد برش داره :4:

اینا رو گفتم که بگم تو بچگی از این ها نمیترسیدم. اما الان فرار میکنم!
پس یه چیز غریزی نیست! یادگیری هست! درسته؟؟
ینی تحت تاثیر محیط و... اینطوری شدم!
نه؟
 

Ibo_Dec

New Member
ارسال ها
1,568
لایک ها
1,062
امتیاز
0
#43
پاسخ : دلیل تکاملی ترس زنان از سوسک؟!

نه دوست عزیز
واقعا منظورم شما نبودید.
اتفاقا تو این مدت خیلی از اخلاقتون خوشم اومده. کاملا شبیه یکی از پسرعموهایم هستید که واقعا از اخلاقش خوشم میاد.:115:
امیدوارم منظور من رو به بد برداشت نکنید. خط آخر رو به این خاطر نوشتم که به قول قدیمیا گربه رو در حجله بکشم و از بروز اتفاقات ناخواسته علیه خودم جلوگیری کنم:):)
دوستانی هم که نظراتی درمورد دلیل تکاملی این موضوع گفته بودند، همگی درست گفته بودند.
به هر حال ماده ها در پستانداران سهم به سزایی در زادآوری و تولید مثل دارند. در انسان هم که امکانات بیشتری مانند توانایی زیاد در انتقال مفاهیم به وجود آمد.
اجداد ما هم که در آفریقا بودند، خیلی پراکنده نبودند. پس انتقال مفاهیم بین افراد به سرعت انجام میشد. اونجا هم سوسک های مضر و احتمالا سمی وجود داشته. پس طبق کتاب های اکولوژی اون ماده سعی میکرده تا از گزند سوسک سمی در امان بماند. از طرفی سایر پریمات های ماده هم ممکنه از سوسک بترسند. اما احتمالا چون انسان می توانسته مفاهیم را بهتر به نسل بعد انتقال بده، به پسرانش میگفته که از سوسک نترسند. چون قدرت کشتن آنها را داشتند. در نتیجه افزایش بقای پسر. به دختر هم میگفته که کشتن اونها رو به گردن شوهر بدبخت بیندازد. چون مادره قدرت مقابله با سوسک رو نداشته این ذهنیت رو در دخترانش ایجاد کرده که اونها هم نمی توانند. در نتیجه احتمالا باعث افزایش سازش ماده میشده.
راستی یه مستند دیدم که پسرهای آفریقایی، سوسک و هر نوع حشره ای رو می خوردند (بد بخت سوسک ها تو ایران تو خیابونا راه میرن و مردم جلوشون خم وراست میشن. اما تو آفریقا باید از ترس خورده شدن توسط پسرا، برن تو هزارتا سوراخ قایم شن!!:198:) ولی دخترای آفریقایی با اینکه کمتر میترسند، اما از خوردن اونها صرف نظر می کنند. شاید این به یافتن جواب سوال تایپیک کمک کنه.
فکر کنم یکمی نظرم شخصی و امروزی شد تا تکاملی!!!!! :)
سلام.
ممنون ، شما لطف داريد. :eek:
با نظرتون از اصل موافقم ولي با ان شاخ و برگ هايي كه بهش داديد زياد نه !
خود اين ترس و يا بهتر بگم پاسخ به محرك(سوسك) كه حالا مي تواند جيغ، فرار و يا حتي يك هو جا خوردن باشد يك مسئله ي كاملا غريزي هست.
چرا ؟ چون موجودات نسبت به هر محرك خارجي يا داخلي (كه دراينجا خارجي ) يك واكنشي را نشان مي دهند.
ولي شدت اين واكنش قابل كنترل، مهار و يا برعكس افزايش شدت پاسخ هاي مكملي و غيره است كه اين موارد حاصل يادگيري و تجربه مي باشد.
مثلا چند نفر را درجزيره اي دور افتاده با موجودات جديد از جمله حشرات و به خصوص انواع سوسك ها قرار مي دهيم كه تا حالا شناختي ازش نداشتند، بار اول چه مرد(نر) و چه زن (ماده) با ديدن يك سوسك عجيب "مي ترسند" و حالا نوع پاسخي كه به اين محرك دارند متفاوت هست، اغلب ماده جيغ مي كشد و با توليد صدا بقيه را اگاه مي كند تا انها ان را ازبين ببرند. (چون ماده مراقبت از فرزندان را برعهده دارد و بقاي نسل شان درگرو زنده ماندن مادر و مراقبت و تغذيه به فرزندان هست، خود وارد عمل نمي شود كه اسيبي نبيند و به پيرو ان مشكلي در انتقال ژن ها به نسل بعد به وجود نيايد چون بيشترين سرمايه گذاري را ماده مي كند تا نر در پستاندارن!) ولي نر ها نوع پاسخي كه مي دهند پرتاپ كردن شي به سمت ان و يا نهايتا اسيب ديدن و فرار كردن است.
پس اساس اين رفتار جنبه ي غريزي دارد ولي نوع پاسخ به محرك و شدت ان بيشتر جنبه ي محيطي، يادگيري و تجربه دارد. (چرا كه اگر سوسك سمي نباشد شدت پاسخ به اين محرك در دفعات بعدي به شدت كاهش پيدا مي كند و برعكس.)
 
ارسال ها
264
لایک ها
251
امتیاز
0
#44
پاسخ : دلیل تکاملی ترس زنان از سوسک؟!

منکه بچه بودم قاتل حشرات بودم
تبریزی ها میدونن یه مورچه های گنده ای هس اونجا که گاز میگیره. یکمشونم قرمزه! من یه دمپایی میگرفتم اینا رو دونه دونه میکشتم. با اینکه مامانم ازشون میترسید. :4: ( قابل توجهتون 1 سالم بود.)
سرگرمی 3-4 سالگیمم این بود که تو باغچه کرم خاکی میگرفتم از وسط نصفش میکردم بعد میذاشتم کنار هم ببینم به هم جفت میشن یا نه؟ :4:
ابتدایی هم که بودم خونمون یکم زیاد ازین سوسک قهوه ای ها میومد. بعد اصولا هم بابام خونه نبود. مامانم و خواهرم میترسیدن. بعد من مثل شوالیه ها میرفتم میکشتمش. یه سطل زباله ی خالی هم پشت و رو میکردم میذاشتم روش که اگر زنده شد در نره. بابام بیاد برش داره :4:

اینا رو گفتم که بگم تو بچگی از این ها نمیترسیدم. اما الان فرار میکنم!
پس یه چیز غریزی نیست! یادگیری هست! درسته؟؟
ینی تحت تاثیر محیط و... اینطوری شدم!
نه؟
در یک جامعه اکثریت اعضا به حساب میان نه استثناعات
 

Ibo_Dec

New Member
ارسال ها
1,568
لایک ها
1,062
امتیاز
0
#45
پاسخ : دلیل تکاملی ترس زنان از سوسک؟!

من يك چيز را بگويم :
در خيلي از موارد مشاهدات درست هستند منتها نتيجه گيري ان اشتباه است. مثل مشاهدات و نتيجه گيري خانم محمدي. پس ايشون مستثناء نيستند.
 

M-Mohammadi

New Member
ارسال ها
2,708
لایک ها
3,152
امتیاز
0
#46
پاسخ : دلیل تکاملی ترس زنان از سوسک؟!

من يك چيز را بگويم :
در خيلي از موارد مشاهدات درست هستند منتها نتيجه گيري ان اشتباه است. مثل مشاهدات و نتيجه گيري خانم محمدي. پس ايشون مستثناء نيستند.
خب من که والا در زیست سر رشته ای ندارم!
نتیجه گیری درست بنظرتون چیه؟
 
ارسال ها
5
لایک ها
1
امتیاز
0
#48
پاسخ : دلیل تکاملی ترس زنان از سوسک؟!

به نظرم چیزی که ایشون گذاشته بودن خیلی کامل بود
 
ارسال ها
1,240
لایک ها
2,256
امتیاز
0
#49
پاسخ : دلیل تکاملی ترس زنان از سوسک؟!

حرفتون کاملا منطقیه!!!به نظر منم همین طوره!!به همین خاطر در نتیجه گیری خودم که میتونه غلط باشه سایر نظرات دوستان راجب وظیفیه ی نگه داری از فرزندان در ماده ها زیاد درست به نظر نمیاد اما در باره اولین دلیل که خود آقا آرمین بیان کرد و گفتن که به خاطر وظیفه ی خانوم ها در جمع آوری غذا و نوع غذا یی که جمع میکردن هست درست به نظر میاد چون فکر نمیکنم در سایر پریمات ها چنین تقسیم کاری وجود نداشته باشه!!!
ببینید من نگهداری از کودک رو در مورد انسان نگفتم.بلکه در مورد همه موجودات عرض کردم.
در همه موجودات اینگونه هست.

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

نه دوست عزیز
واقعا منظورم شما نبودید.
اتفاقا تو این مدت خیلی از اخلاقتون خوشم اومده. کاملا شبیه یکی از پسرعموهایم هستید که واقعا از اخلاقش خوشم میاد.:115:
امیدوارم منظور من رو به بد برداشت نکنید. خط آخر رو به این خاطر نوشتم که به قول قدیمیا گربه رو در حجله بکشم و از بروز اتفاقات ناخواسته علیه خودم جلوگیری کنم:):)
دوستانی هم که نظراتی درمورد دلیل تکاملی این موضوع گفته بودند، همگی درست گفته بودند.
به هر حال ماده ها در پستانداران سهم به سزایی در زادآوری و تولید مثل دارند. در انسان هم که امکانات بیشتری مانند توانایی زیاد در انتقال مفاهیم به وجود آمد.
اجداد ما هم که در آفریقا بودند، خیلی پراکنده نبودند. پس انتقال مفاهیم بین افراد به سرعت انجام میشد. اونجا هم سوسک های مضر و احتمالا سمی وجود داشته. پس طبق کتاب های اکولوژی اون ماده سعی میکرده تا از گزند سوسک سمی در امان بماند. از طرفی سایر پریمات های ماده هم ممکنه از سوسک بترسند. اما احتمالا چون انسان می توانسته مفاهیم را بهتر به نسل بعد انتقال بده، به پسرانش میگفته که از سوسک نترسند. چون قدرت کشتن آنها را داشتند. در نتیجه افزایش بقای پسر. به دختر هم میگفته که کشتن اونها رو به گردن شوهر بدبخت بیندازد. چون مادره قدرت مقابله با سوسک رو نداشته این ذهنیت رو در دخترانش ایجاد کرده که اونها هم نمی توانند. در نتیجه احتمالا باعث افزایش سازش ماده میشده.
راستی یه مستند دیدم که پسرهای آفریقایی، سوسک و هر نوع حشره ای رو می خوردند (بد بخت سوسک ها تو ایران تو خیابونا راه میرن و مردم جلوشون خم وراست میشن. اما تو آفریقا باید از ترس خورده شدن توسط پسرا، برن تو هزارتا سوراخ قایم شن!!:198:) ولی دخترای آفریقایی با اینکه کمتر میترسند، اما از خوردن اونها صرف نظر می کنند. شاید این به یافتن جواب سوال تایپیک کمک کنه.
فکر کنم یکمی نظرم شخصی و امروزی شد تا تکاملی!!!!! :)
در مورد حرفتون در مورد فرهنگ ترس از سوسک باید بگم نه باهاش خیلی مخالفم نه خیلی موافق....
فقط باید بگم اگر ژن خودخواه رو خونده باشین حرفای من در اینجا و کلن تو تکامل فرد هیچ آگاهی نسبت به محرک نداره و آگاهانه رفتار نمیکنه...و اون ژن پیش پردازش مغزش رو شکل میده.
(که مثلا از این سوسک بترس اما از پروانه نترس)
این چیزی که میگین ربطی به ژن نداره پس اگر اینگونه باشه مایی که هیچ چیزی از اون آفریقایی ها نشنیدیم نباید از سوسک بترسیم....
(ولی خب مثلا ما ایرانی ها به عنوان مثال فرهنگمون یاد داده که از شیطان بترس!ولی یه بچه نوزاد رو اگه بهش نگی از شیطان بترس بهش این کلمه رو بگی دچار خوف نمیشه ولی مار ببینه میترسه....پس نتیجه میگیرم ما در مورد فرهنگ سخن نمیگیم بلکه در مورد ژن و ضمیرناخودآگاه سخن میگیم)

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

نه دوست عزیز
واقعا منظورم شما نبودید.
اتفاقا تو این مدت خیلی از اخلاقتون خوشم اومده. کاملا شبیه یکی از پسرعموهایم هستید که واقعا از اخلاقش خوشم میاد.:115:
امیدوارم منظور من رو به بد برداشت نکنید. خط آخر رو به این خاطر نوشتم که به قول قدیمیا گربه رو در حجله بکشم و از بروز اتفاقات ناخواسته علیه خودم جلوگیری کنم:):)
دوستانی هم که نظراتی درمورد دلیل تکاملی این موضوع گفته بودند، همگی درست گفته بودند.
به هر حال ماده ها در پستانداران سهم به سزایی در زادآوری و تولید مثل دارند. در انسان هم که امکانات بیشتری مانند توانایی زیاد در انتقال مفاهیم به وجود آمد.
اجداد ما هم که در آفریقا بودند، خیلی پراکنده نبودند. پس انتقال مفاهیم بین افراد به سرعت انجام میشد. اونجا هم سوسک های مضر و احتمالا سمی وجود داشته. پس طبق کتاب های اکولوژی اون ماده سعی میکرده تا از گزند سوسک سمی در امان بماند. از طرفی سایر پریمات های ماده هم ممکنه از سوسک بترسند. اما احتمالا چون انسان می توانسته مفاهیم را بهتر به نسل بعد انتقال بده، به پسرانش میگفته که از سوسک نترسند. چون قدرت کشتن آنها را داشتند. در نتیجه افزایش بقای پسر. به دختر هم میگفته که کشتن اونها رو به گردن شوهر بدبخت بیندازد. چون مادره قدرت مقابله با سوسک رو نداشته این ذهنیت رو در دخترانش ایجاد کرده که اونها هم نمی توانند. در نتیجه احتمالا باعث افزایش سازش ماده میشده.
راستی یه مستند دیدم که پسرهای آفریقایی، سوسک و هر نوع حشره ای رو می خوردند (بد بخت سوسک ها تو ایران تو خیابونا راه میرن و مردم جلوشون خم وراست میشن. اما تو آفریقا باید از ترس خورده شدن توسط پسرا، برن تو هزارتا سوراخ قایم شن!!:198:) ولی دخترای آفریقایی با اینکه کمتر میترسند، اما از خوردن اونها صرف نظر می کنند. شاید این به یافتن جواب سوال تایپیک کمک کنه.
فکر کنم یکمی نظرم شخصی و امروزی شد تا تکاملی!!!!! :)
در مورد حرفتون در مورد فرهنگ ترس از سوسک باید بگم نه باهاش خیلی مخالفم نه خیلی موافق....
فقط باید بگم اگر ژن خودخواه رو خونده باشین من در اینجا و کلن تو تکامل فرد هیچ آگاهی نسبت به محرک نداره و اون ژن پیش پردازش مغزش رو شکل میده.
(که مثلا از این سوسک بترس اما از پروانه نترس)
این چیزی که میگین ربطی به ژن نداره پس اگر اینگونه باشه مایی که هیچ چیزی از اون آفریقایی ها نشنیدیم نباید از سوسک بترسیم....
(ولی خب مثلا ما ایرانی ها به عنوان مثال فرهنگمون یاد داده که از شیطان بترس!ولی یه بچه نوزاد رو اگه بهش نگی از شیطان بترس بهش این کلمه رو بگی دچار خوف نمیشه ولی مار ببینه میترسه....پس نتیجه میگیرم ما در مورد فرهنگ سخن نمیگیم بلکه در مورد ژن و ضمیرناخودآگاه سخن میگیم)

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

منکه بچه بودم قاتل حشرات بودم
تبریزی ها میدونن یه مورچه های گنده ای هس اونجا که گاز میگیره. یکمشونم قرمزه! من یه دمپایی میگرفتم اینا رو دونه دونه میکشتم. با اینکه مامانم ازشون میترسید. :4: ( قابل توجهتون 1 سالم بود.)
سرگرمی 3-4 سالگیمم این بود که تو باغچه کرم خاکی میگرفتم از وسط نصفش میکردم بعد میذاشتم کنار هم ببینم به هم جفت میشن یا نه؟ :4:
ابتدایی هم که بودم خونمون یکم زیاد ازین سوسک قهوه ای ها میومد. بعد اصولا هم بابام خونه نبود. مامانم و خواهرم میترسیدن. بعد من مثل شوالیه ها میرفتم میکشتمش. یه سطل زباله ی خالی هم پشت و رو میکردم میذاشتم روش که اگر زنده شد در نره. بابام بیاد برش داره :4:

اینا رو گفتم که بگم تو بچگی از این ها نمیترسیدم. اما الان فرار میکنم!
پس یه چیز غریزی نیست! یادگیری هست! درسته؟؟
ینی تحت تاثیر محیط و... اینطوری شدم!
نه؟
ببینید تو هر جمعیتی از هر ژنی واریانت ها و الل های مختلفی وجود دارن.
(برای مثال شما الل زال بودن رو فرض کن...مقدارش کمه ولی وجود داره.
پس به نظرم با جرعت میتونیم در مورد الل هایی نترس در افراد صحبت کنیم.)
ببینید حشرات اونقدر خطرناک نبودن که ترس شدید تکاملی ایجاد بشه و ممکنه الل نترسیدن به مقدار قابل توجهی توی جمعیت ها هنوز باقی مونده باشه(ولی خب چون مفید نبوده کمتر از الل ترس هست)
ولی خب نوزادی رو میتونید بیارین که از مار نترسه؟درسته برای نترسیدن اشخاص بالغ میشه آموزش ایجاد کرد که اگه اینکارو کنی بهت اسیبی نمیرسونه.
اما خیر ترسیدن ربطی به فرهنگ نداره.
چرا یک نوزاد از پریز برق فشار بالا یا چرخ گوشت نمیترسه دستشو میزنه بهش و دچار سانحه میشه ولی از مار میترسه؟؟؟
(فک کنم فرضیه ترس در اثر آموزش رو با همین یه مثال کاملا میشه رد کرد)

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

سلام.
ممنون ، شما لطف داريد. :eek:
با نظرتون از اصل موافقم ولي با ان شاخ و برگ هايي كه بهش داديد زياد نه !
خود اين ترس و يا بهتر بگم پاسخ به محرك(سوسك) كه حالا مي تواند جيغ، فرار و يا حتي يك هو جا خوردن باشد يك مسئله ي كاملا غريزي هست.
چرا ؟ چون موجودات نسبت به هر محرك خارجي يا داخلي (كه دراينجا خارجي ) يك واكنشي را نشان مي دهند.
ولي شدت اين واكنش قابل كنترل، مهار و يا برعكس افزايش شدت پاسخ هاي مكملي و غيره است كه اين موارد حاصل يادگيري و تجربه مي باشد.
مثلا چند نفر را درجزيره اي دور افتاده با موجودات جديد از جمله حشرات و به خصوص انواع سوسك ها قرار مي دهيم كه تا حالا شناختي ازش نداشتند، بار اول چه مرد(نر) و چه زن (ماده) با ديدن يك سوسك عجيب "مي ترسند" و حالا نوع پاسخي كه به اين محرك دارند متفاوت هست، اغلب ماده جيغ مي كشد و با توليد صدا بقيه را اگاه مي كند تا انها ان را ازبين ببرند. (چون ماده مراقبت از فرزندان را برعهده دارد و بقاي نسل شان درگرو زنده ماندن مادر و مراقبت و تغذيه به فرزندان هست، خود وارد عمل نمي شود كه اسيبي نبيند و به پيرو ان مشكلي در انتقال ژن ها به نسل بعد به وجود نيايد چون بيشترين سرمايه گذاري را ماده مي كند تا نر در پستاندارن!) ولي نر ها نوع پاسخي كه مي دهند پرتاپ كردن شي به سمت ان و يا نهايتا اسيب ديدن و فرار كردن است.
پس اساس اين رفتار جنبه ي غريزي دارد ولي نوع پاسخ به محرك و شدت ان بيشتر جنبه ي محيطي، يادگيري و تجربه دارد. (چرا كه اگر سوسك سمي نباشد شدت پاسخ به اين محرك در دفعات بعدي به شدت كاهش پيدا مي كند و برعكس.)
جا داره یک نکته تکاملی رو هم بگم:
همه ما نسبت به چیزهای ناشناخته مقداری شک و ترس داریم.
برای مثال نوزاد اگر یک فرد غریبه بهش نزدیک بشه گریه میکنه و بیتاب میشه.ولی از کسانی که خویشاوندی ژنتیکی باهاش دارن و اونارو میشناسه نمیترسه(مخصوصا پدر و مادر)
چون در دوره تکاملی ذهن ما جوری تکامل یافته که به آشناها اعتماد کنیم چون خطری از جانب اونا مارو تهدید نمیکنه
(جا داره یه نکته جالب هم بگم:نوزاد از مرد غریبه بیشتر میترسه تا زن غریبه...علتش به احتمال زیاد یه عامل قویش اینه که در تاریخ تکاملی مردهای غریبه خطرناک تر بوده اند برای نوزادان(مثلا برای شکار و خورن نوزاد...)ولی خب از جنس مونث این عمل کمتر سر میزنه و دلیلی برای ترس شدیدتر در ضمیرناخودآگاه نوزاد وجود نداشته)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
ارسال ها
1,240
لایک ها
2,256
امتیاز
0
#50
پاسخ : دلیل تکاملی ترس زنان از سوسک؟!

بعضی دوستان گفتند که ترس آموزشی است...بله در بعضی موارد آموزشی است!
اما اینکه ما چه آموزشی را قبول کنیم را تکامل تعیین میکنه.
محققان مشاهده کردن میمون هایی که کنار پدر مادرشون نیستن از بعضی حیوانات نمیترسنننننن
ولی اونایی که میدیدن مادرشون از حیوانات میترسه اوناهم یاد گرفتن که بترسن.
اما وقتی مادرشون نسبت به یه چیز ساده مثل زنگوله! شرطی شده بود که بترسه....بچه با دیدن ترس مادرش دچار ترس از زنگوله نمیشد!
چقدر جالبه!
:123::123::123::123::123:
 

Ibo_Dec

New Member
ارسال ها
1,568
لایک ها
1,062
امتیاز
0
#51
پاسخ : دلیل تکاملی ترس زنان از سوسک؟!

بعضی دوستان گفتند که ترس آموزشی است...بله در بعضی موارد آموزشی است!
اما اینکه ما چه آموزشی را قبول کنیم را تکامل تعیین میکنه.
محققان مشاهده کردن میمون هایی که کنار پدر مادرشون نیستن از بعضی حیوانات نمیترسنننننن
ولی اونایی که میدیدن مادرشون از حیوانات میترسه اوناهم یاد گرفتن که بترسن.
اما وقتی مادرشون نسبت به یه چیز ساده مثل زنگوله! شرطی شده بود که بترسه....بچه با دیدن ترس مادرش دچار ترس از زنگوله نمیشد!
چقدر جالبه!
:123::123::123::123::123:
اصلا ترس چه زماني اتفاق مي افتد ؟
چه زماني يك محرك يا چيز را خطرناك تلقي مي كند ؟
اين خطرناك تلقي كردن هم غريزي هست و هم بخش عمده ي ان به محيط ان بر مي گردد ! (ژن+محيط)
و اين "اموزش" درواقع تغييري در شرايط محيطي ان هست.
براي همين اين نتايج را به دنبال دارد.
 
بالا