پاسخ : رفع اشکال منابع مرحله اول المپیاد ادبی
سلام خانوم عبد یزدان
من ی عالمه سوال از صائب دارم
خیلی ب مغز خودم فشار اوردم و بعضیاش رو خودم فهیمدم ولی دیگه اینا رو واقعن نمیفهمم
ممنون میشم نظر شما رم بدونم
شماره بیت ها رم میذارم
:123:
---
104.از ته دل هیچ کس صائب در این بستان سرا/خنده ای چون غنچه ی تصویر نتوانست کرد
غنچه ی تصویر رو بفهمم ینی چی حله :دی
----
107.خوشم ب زندگیه تلخ همچو می، ورنه/برون چو رنگ،از این شیشه میتوانم زد
ینی اینکه میتونم از تعلقات مادی دور شم؟..
109.ازان زخنده نیاید لبم به هم،چون خاک/که بوسه بر دهن شیشه میتوانم زد
ینی چون مشروب میزنم شنگولو مستم؟
اونوقت خاک چی میگه اون وسط؟
---
126.خواهند سبک ساخت به سرگوشی تیغش/از گوهر اگر اگر گوش صدف کر شده باشد
خواهند نشانه ی آینده است؟
جای ش بعد از ساخته؟
معنیشم نمیفهمم :دی
---
133.فلک ب آبله ی خار دیده میماند...
اصن کلن تصویر سازیشو نمیفهمم :دی
---
137.مگر همای سعادت هوای من دارد؟/که دل به طایر شهباز دیده میماند
مگر اینجا ینی چی؟
طایر شهباز دیده کلن صفته؟
نمیفهمم معنیش رو
---
153.دعای صدر نشینان نمی رسد صائب/به محفلی که تو را بی دعا گذاشته اند
نمیرسد احتمالن ینی مستجابب نمیشود درسته؟
---
156هر سر خاری کلید قفل چندین ابله است/وای بر آنکس که خاری بی محابا بشکند...
میخواد بگه همه چی تو این دنیا ی فایده ای داره؟..
--
166.(از جوهری) نگین به نگیندان شود سوار/از آشنا شود سخن آشنا بلند
اون تیکه تو پرانتز ینی چی؟
اصن کلن مفهومش چیه؟
---
169.بیرون روم ز خود چون شد آواز پا بلند...
نمیفهمم :دی
---
182.عاشقان دور گرد آینه دار حیرتند/شبنم افتاده را از عالم بالا مپرس
این الان عاشقانِ دور گرد یا عاشقان،دور گردِ آیینه دار حیرتند
ایینه دار میدونم ینی چی
ولی مصرع اولو نمیفهمم
---
188.نشاه می میدهد...
همین تیکه رو بگید حله
---
190.با تشنگی بساز که در ساغر سپهر/غیر از دل گداخته...
دلِ گداخته
یا دل گداخته؟
اونوقت ینی چی که اسمان فقط ب دلگداخته ها اب میده؟
---
193.این ماتم دگر،که در این دست آتشین/دل آب گشتو چشمر آبی ندید کسی
کلن تعطیلم این بیت :دی
---
201.انجم ب آفتاب،شب تیره را رساند/دارم امید به دل داغدار خویش
روم سیا :|
---
202.سنگ تمام،در کف اطفال هم نمیماند/آخر جنون ناقص ما کرد کار خویش
نمیفهمم چی میگه
---
209.روزی که در گلستان انشای خنده کردیم/دیدیم بر کف دست،چون شاخ گل،سر خویش
ینی استبدادو میگه نباس بخندیم؟
---
210.دولت مساعدت کرد ،صیاد چشم پوشید/در کار دام کردیم،نخجیر لاغر خویش
مصرع دوم بـــوق :|
---
223.هر نفس در کوچه ای جولان حیرت میزند/در سرانجام غبار خویش حیران مانده ام
نهاد مصرع اول حیرانه؟
اونوقت معنیش ینی چی؟ :|
---
224.جذبه ی دریا ب فکر سیل من خواهد فتاد/پا ب گل هر چند در صحرای امکنا افتاده ام
مصرع اول چی میگه؟ :دی
---
237.نان من پخته است چون خورشید هر جا میروم/در تنور آتشین ز آندیشه ی نان نیستم
نان رو به خورشید تشبیه کرده یا خودشو؟
اونوقت مصرع دوم تنور استعاره کجاست؟ دنیا؟
---
240.از مغز خود گرانی دستار میکشم
ینی دستار رو مغزم سنگینی میکنه؟
خو مگه مجبوری رو سرت نذار
والا :|
ینی چی حالا؟ ان قد صائب آزاده است؟ بیخیال :|
---
241.هر چند شمع رهروانم چو آفتاب ...
کلن تصویر سازیشو نمیفهمم
:|
---
254.ما هوش خود ب باده ی گلرنگ داده ایم/گردن چو شیشه بر خط ساغر نهاده ایم
گردن نهادن اینجا ینی چی؟
والا مغزم سوت کشید از بس فک کردم :|
---
261.صائب ازان بود لب میگون ما خمار....
ینی چی الان کلن بیت؟
ازان همون از آن هست؟
لازم ب ذکره تو آزمون ابریسک هندی هفت تا درست داشتم نیست که نفهمم فقط یکم حساسیت دارم تو خوندن :دی
با تچکر