amiresam گفت
مشکل من اینه که چرا قاضی دستوری به خلاف میده ,بر حاکمان لازم است که آن را انجام بدهند؟
حالا فهمیدی؟
اشكال شما اينجاست كه جمله رو تا همين جاش مختوم مي بينين !!
برادر من ! در ادامه ي جمله خواجه نظام مي فرمايند كه : و معلوم پادشاه گردانيدن و آن كس را معزول كردن و مالش دادن يعني
پادشاه براي هر قاضي يه سري گماشته ميذاره كه اگه طرف پاشو كج گذاشت و گند زد به مال و جون مردم بقيه بايد تاييد كنند كه
يه همچين حكمي از طرف اين بابا صادر شده و اين كارايي كه كرده رو معلوم راي پادشاه كنند ! تا حالشو جا بياره
ولي اون چيزي كه اينجا براي خود منم سوال شده اينه كه آيا اين حكمي كه از طرف دوستان گماشته توقيع ميشه همون حكم قاضيه
( كه همون حكم نادرست اول ماجراست ) يا نه اصلا يه حكم ديگه است براي گوشمالي دادن اين قاضي ناخلف !؟!؟!
بيا !! اين چه جور رفع اشكال كردنيه هيشكي تا الان جواب 4 تا از سوالاي منو نداده ؟!؟
دارين خر مي زنين ؟؟؟
موفق باشين ولي جواب ما رو هم بدين !!!