پاسخ : سوالات تستي مرحله 2 شيمي حذف شد!
استاد ما گفتند احتمالا بین 10 تا 15 تا سوال میدن که احتمالا چند تا سوال سخت داره و بقیه معمولیه.
ببخشید میشه یه مقدار بیشتر از افاضات استاد محترمتون بگید تا ما و بقیه دوستان بیشتر مستفیض بشیم؟! مثلا راجع به درجه سختی سوالا نظری ندارن؟! یا مثلا مدت زمان آزمون! یا تعداد سوالات هر مبحث.. اگر هم چند تا از سوالا رو لو بدن که خیلی ممنون میشیم و این لطف بزرگشون رو فراموش نمی کنیم!
...................................................................................................................................
از اونجایی که من دوست دارم همیشه با داستان منظورمو برسونم، جا داره به یه داستان جالب اشاره کنم...
بعد از اینکه، یکی بود ،یکی نبود و ... میگن یه روز اتوبوسی با یه راننده داشته می رفته، و داخل اتوبوس هم پر بوده از دانشجویان منتخب رشته های مختلف که قراره برن به محل آزمون و محک زدن خودشون و توانایی هاشون! آیا به نظر شما در یک چنین محیط علمی و پرباری، جایگاه راننده اتوبوس اصلا به چشم میاد؟! خوب معلومه که نه!
اتوبوس همین طوری داشته می رفته و دانشجویان هم از یافته های علمی، پروژه هایی که روشون کار می کردند، حدسیات مختلف، و نظریات جدید مربوط به رشته هاشون صحبت می کردند. صحبت از جا به جا کردن مرز های علم بود! صحبت از کار و تلاش و برنامه ریزی بود! ضمن اینکه از محیط بیرون هم لذت می بردند و آب و هوا هم خیلی روی روحیشون تأثیر مثبت گذاشته بود و خدا رو بابت این همه نعمت ها و زیبایی هاش شکر می کردند. راننده اتوبوس که تجربه کمی داشته، سرعتش رو زیاد می کنه و یک دفعه اتوبوس می افته در یک دست انداز، بعد یک انحراف به چپ، بعد یک پرش و بعد هم ترمزهای شدید پی در پی ...
از این جای کار بود که موضوع صحبت همه ی سرنشینان (همون دانشجویان منتخب!) شده بود رانندگی جناب راننده و انتقاد و تحلیل کار ایشون! همینطور بررسی مسائل مربوط به آسفالت و دست انداز جاده و امور ترافیکی و روسازی و زیرسازی و ... یعنی این راننده با اتوبوس بی در و پیکرش اینقدر بد عمل کرده بود که فکر تمام سرنشینان رو از کار اصلی منحرف کرده بود! دیگه اعصابشونم خورد شده بود، حال بیرون نگاه کردن و لذت بردن از طبیعت هم نداشتن و آب و هوا هم به نظرشون لذتبخش نبود!
داستان فعلی ما هم همین شده! راننده اتوبوس فعلی، باشگاهه و دانشجویان هم شماهایید! شما که قصد پیاده شدن ندارید، پس باید اجازه بدید راننده اتوبوس به همراه اتوبوسش کار خودش رو بکنه. شمام بهترین کار ممکن براتون اینه که به کار خودتون بپردازید و سعی کنید که دغدغه ی اصلی تون پیشرفت خودتون باشه. هر وقت هم در جایگاهی قرار گرفتین که بتونین روی راننده و اتوبوس و کار کردن این سیستم اثری بگذارید اون موقع آستین بالا بزنید! فرصت برای پیشرفت هم زیاده و همه ی اینها بهانه ای هستند برای این، المپیاد هم همه چیز نیست و فقط یک فرصته! صحبت کردن درباره ی وضعیت بد رانندگی و جاده، و پیش بینی اینکه چه اتفاقاتی قراره بیفته مسئله ای رو حل نمی کنه و می تونه مخرب هم باشه، اما همفکری درباره ی مسائل علمی روز دنیا، کار دانشجویی و فعالیت های مربوط به اون که منجر به پیشرفت فردی و جمعی میشه، حتما یه گام شما رو از بقیه ای که مشغول به تحلیل حرکات راننده و اتفاقات پیش آمده هستن، جلوتر می اندازه. همینطور فکرتون و اعصابتون هم درگیر این مسائل کوچیک نمیشه و در یک جو آرام مشغول به کار خودتون هستید و از اون لذت می برید!
اصل داستان از نظر صاحب نظران و اساتید اهل فن و بزرگان، لذت بردن از کار المپیاد (یا هر فرصت دیگری) و مسیری که در اون قرار دارین هستش و همینطور تلاش برای یادگیری و پیشرفت کردن همه جانبه... و خب نباید فراموش هم بکنیم که نتیجه هم جزئی از کاره و در حقیقت نتیجه، جایزه ی تلاشه و نه هدف اصلی، من که بهش ایمان دارم...
...................................................................................................................................
اگه حوصله کردین و تا آخرش خوندین، ممنونم!