سوال درباره ی منابع بیست و هشتمین المپیاد ادبی

[~ setare ~]

سلام
من چندتا سوال از منابع المپیاد امسال دارم. ممنون می شم راهنمایی کنید

1- معنی و مفهوم این قسمت از شعر مهتاب
می تراود مهتاب
می درخشد شبتاب
مانده پای آبله از راه دراز
بر دم دهکده مردی تنها
کوله بارش بر دوش
دست او بر در، می گوید با خود
غم این خفته چند؟
خوابدر چشم ترم می شکند

-----------------------------------------------------------------------------------------
2- معنی این قسمت از شعر زمستان

و قندیل سپهر،تنگ میدان، مرده یا زنده

-----------------------------------------------------------------------------------------
3- مفهوم این قسمت از شعر نشانی
نرسیده به درخت
کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است
می روی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ سر به در می آرد
پس به سمت گل تنهایی می پیچی
دو قدم مانده به گل
پای فواره جاوید اساطیر می مانی
و تو را ترسی شفاف فرا می گیرد
در صمیمیت سیال فضا خش خشی می شنوی



ببخشید اگه زیاد بود.ممنون

 

[soshiant]

پاسخ : سوال درباره ی منابع بیست و هشتمین المپیاد ادبی

سلام
من چندتا سوال از منابع المپیاد امسال دارم. ممنون می شم راهنمایی کنید

1- معنی و مفهوم این قسمت از شعر مهتاب
می تراود مهتاب
می درخشد شبتاب
مانده پای آبله از راه دراز
بر دم دهکده مردی تنها
کوله بارش بر دوش
دست او بر در، می گوید با خود
غم این خفته چند؟
خوابدر چشم ترم می شکند

-----------------------------------------------------------------------------------------
2- معنی این قسمت از شعر زمستان

و قندیل سپهر،تنگ میدان، مرده یا زنده

-----------------------------------------------------------------------------------------
3- مفهوم این قسمت از شعر نشانی
نرسیده به درخت
کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است
می روی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ سر به در می آرد
پس به سمت گل تنهایی می پیچی
دو قدم مانده به گل
پای فواره جاوید اساطیر می مانی
و تو را ترسی شفاف فرا می گیرد
در صمیمیت سیال فضا خش خشی می شنوی



ببخشید اگه زیاد بود.ممنون

سلام. فکر نمیکنم در حدی باشم که جواب بدم اما از اونجایی که کسی جواب نداد گفتم نطرمو بگم.
اگه اشتباهی شده ببخشید.

1- مهتاب می درخشد . پای مرد تنهایی که دم دهکده ایستاده است از پیاده روی طولانی تاول زده است و کوله بارش را بر دوش دارد. با خود میگوید : تا کی غم این خفته طولانی (مرده) نمیگذارد به خواب بروم؟
[اگه اشتباه نکنم علامت سوالی که تو خط یکی مونده به آخر گذاشتید مال خط آخره.]

۲- و قندیل سپهر تنگ میدان مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نُه (۹) توی مرگ اندود پنهان است.

آسمان رو مرده یا زنده توی تابوتی مرگ اندود از تاریکی پنهان کرده اند. (هوا به صورت شومی تاریکه)


۳-(سهراب داره آدرس میده !) نرسیده به درخت یه کوچه است که سر سبزه و اون کوچه رو می ری تا می رسی به جایی به اسم بلوغ(؟) . وقتی رسیدی میندازی تو خیابونه تنهایی! ( تصورم اینه که گل تنهایی اضافه تشبیهی باشه و گل تو خط بعد استعاره از تنهایی) که نرسیده به اون یه فواره است که یادبود اسطوره هاست. از بودن تو اونجا ترسی خوشایند و صمیمیتی حس میکنی . [ من خودم هم خیلی خوب این شعر رو درک نکردم!]


کلا بهتره اشعار سهراب و اخوان ثالث رو با معلم خوند. میشه ازش سوالات سختی داد .​

 

[dilemma]

پاسخ : سوال درباره ی منابع بیست و هشتمین المپیاد ادبی

با سلام این چند تا سوال و ابهام مونده بود لطفا هر کی تونست به سرعت جواب بده ممنونم .
شاهنامه :
در داستان طهمورث .... بیت 5 ... درگهی گرد پای یعنی چه ؟
داستان جمشید ... بیت 49 ... ز هامون به گردون بر افراشتی یعنی چه ؟
جمشید ... بیت 69 ..... چرا کس نیارست گفتن نه چون
بیت 79 .... گزیده مری ؟

اسرارالتوحید
ص 130 ... ما را چنین می نماید که دو مخالف جمع شدند چندین راحت باز می دهد
ص 135... در قبضی بود ؟
ص 135 .... آخر خویشتن با یادمی باید داد

تاریخ بیهقی
راست بدان مانست که سوگند گران داشته است و آن را راست کرده است تا دروغ نشود
سخت نیکو خدمتی بکرد و اثری نمود ....
نان بخوردیم و دست به کار کردیم
اگر جان بماند نیم تن از کار بشود
از دو یکی نتوانستم نمود
ممنون میشم اگرر خیلی زود جواب اینها و معنی این جملات رو به من بگین
ممنونم

 

[soshiant]

پاسخ : سوال درباره ی منابع بیست و هشتمین المپیاد ادبی

با سلام این چند تا سوال و ابهام مونده بود لطفا هر کی تونست به سرعت جواب بده ممنونم .
شاهنامه :
در داستان طهمورث .... بیت 5 ... درگهی گرد پای یعنی چه ؟
داستان جمشید ... بیت 49 ... ز هامون به گردون بر افراشتی یعنی چه ؟
جمشید ... بیت 69 ..... چرا کس نیارست گفتن نه چون
بیت 79 .... گزیده مری ؟

اسرارالتوحید
ص 130 ... ما را چنین می نماید که دو مخالف جمع شدند چندین راحت باز می دهد
ص 135... در قبضی بود ؟
ص 135 .... آخر خویشتن با یادمی باید داد

تاریخ بیهقی
راست بدان مانست که سوگند گران داشته است و آن را راست کرده است تا دروغ نشود
سخت نیکو خدمتی بکرد و اثری نمود ....
نان بخوردیم و دست به کار کردیم
اگر جان بماند نیم تن از کار بشود
از دو یکی نتوانستم نمود
ممنون میشم اگرر خیلی زود جواب اینها و معنی این جملات رو به من بگین
ممنونم

۱- پای گرد کردن: جا پا محکم کردن
۲- از زمین تا آسمون بلندش میکرد
۳- کسی جرات نکرد چیزی مثل نه بگه
۴-دو جور میشه معنیش کرد . ۱- مر به معنی شمار پس عبارت میشه منتخب ۲- مری به معنای بسیار شیرده
اسرار:
۱- نمیدونم
۲-قبض مخالف بسط به معنای حالت روحی مثل گرفتگی
۳- باید به یادت می آوردم
بیهقی
۱- انگار سوگند خورده بود و اونکارا رو انجام داد تا قسمش راست بشه.
۲- یه خدمت و لطفی کرد
۳- دست به کار بردن: چیزی مصرف کردن یا غذا خوردن
۴-اگر زنده بماند نصف بدنش از کار میافتد
۵- نصفش رو هم نتونستیم نشون بدیم