سوال درباره ی موضوع گرانش بین ستاره ها در قرآن

HIvAD

New Member
ارسال ها
94
لایک ها
193
امتیاز
0
#1
سلام
میتونید در این زمینه بهم کمک کنی ؟
تو کتاب دینیم در باره ی اثبات قران به عنوان معجزه این جوری نوشته :
قران کریم از وجود جاذبه ای میان ستارگان .به طوری که همه بفهمند خبر داده و ان را عامل در هم نرفتن ستارگان در یکدیگر معرفی کرده و فرموده ((خداوند.اسمان ها را با ستون های که برای شما دیدنی نیست .برپا داشته))
من منظور از ستون ها رو متوجه نمیشم !!
اصلا قضیه ستاره ها چه جوریه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ممنون میشم بهم کمک کنی ..
 

love star

Moderator
ارسال ها
556
لایک ها
942
امتیاز
93
#2
پاسخ : سوال درباره ی موضوع گرانش بین ستاره ها در قرآن

سلام
میتونید در این زمینه بهم کمک کنی ؟
تو کتاب دینیم در باره ی اثبات قران به عنوان معجزه این جوری نوشته :
قران کریم از وجود جاذبه ای میان ستارگان .به طوری که همه بفهمند خبر داده و ان را عامل در هم نرفتن ستارگان در یکدیگر معرفی کرده و فرموده ((خداوند.اسمان ها را با ستون های که برای شما دیدنی نیست .برپا داشته))
من منظور از ستون ها رو متوجه نمیشم !!
اصلا قضیه ستاره ها چه جوریه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ممنون میشم بهم کمک کنی ..
اين در واقع همون نيروي گرانش زمينه كه ما نميبينيم ولي دركش ميكنيم!
 
ارسال ها
517
لایک ها
841
امتیاز
0
#3
پاسخ : سوال درباره ی موضوع گرانش بین ستاره ها در قرآن

سلام،

پست از تاپیک اصلی جدا شد. لطفا از این به بعد در تاپیک مناسب سوال خود را مطرح کنید.

ببین دوست عزیز، اصولا یه چیزی که مشخصه اینه که همه ی ستاره ها نسبت به همدیگه گرانش دارن که این نیروی گرانش همیشه سعی می کنه دو ستاره را به هم نزدیک کنه. وقتی دو ستاره نسبت به هم سرعت اولیه داشته باشد، اونوقت یه مدار حول همدیگه می زنن که بسته به مقدار و علامت مجموع انرژی جنبشی و پتانسیل سیستم، دو ستاره مسیر های مختلفی می تونن حول همدیگه طی کنن.(به این مسیر ها اصطلاحا مدار گفته می شه) به هر حال در هیچ کدام از این مدار ها به جز حالتی که کمترین فاصله مرکز های دو ستاره از مجموع شعاع های آن ها کمتر شود، این دو ستاره در هم فرو نمی رن. چیزی که این مدار ها رو پایدار نگه می داره، نیرویی ناشی از سرعت نسبی دو ستاره هست که با نام نیروی مجازی "خلاف جانب مرکز" یا به اصطلاح عامه، گریز از مرکز شناخته می شه و مانع فرو رفتن دو ستاره در هم می شه. نه خود نیروی گرانش بین دو ستاره. اصولا منظور کتاب قرآن از ستون هم همین نیروی به اصطلاح گریز از مرکز بوده. نه گرانش. (نویسندگان کتاب دین و زندگی دبیرستان هم اصولا در حد اینکه بین ستاره ها گرانش هست از نجوم بلدن و اطلاعاتی از دینامیک ستاره ها ندارن. واسه همون از این اشتباهات کم مرتکب نمی شن.)

موفق باشید،

ss4002
 

HIvAD

New Member
ارسال ها
94
لایک ها
193
امتیاز
0
#4
پاسخ : سوال درباره ی موضوع گرانش بین ستاره ها در قرآن

سلام
سوره انبیاءایات32-33
واسمان را سقف محکم ومحفوظی قراردادیم ولی انها از نشانه های ان(برعظمت خدا)رو گردانند.او کسی است که شب و روز و خورشید وماه راافرید در حالیکه هریک در مداری شناورند.
1.منظور از سقف محکم چیه ؟
محفوظ بودن منظور لایه اوزونه؟
2.منظور از مدار چیه؟چرا شناور؟
با تشکر :151:
 

celestial

New Member
ارسال ها
192
لایک ها
326
امتیاز
0
#5
پاسخ : سوال درباره ی موضوع گرانش بین ستاره ها در قرآن

سلام
سوره انبیاءایات32-33
واسمان را سقف محکم ومحفوظی قراردادیم ولی انها از نشانه های ان(برعظمت خدا)رو گردانند.او کسی است که شب و روز و خورشید وماه راافرید در حالیکه هریک در مداری شناورند.
1.منظور از سقف محکم چیه ؟
محفوظ بودن منظور لایه اوزونه؟
2.منظور از مدار چیه؟چرا شناور؟
با تشکر :151:
سلام.
بعضی آیات قرآن رو نمیشه با هیچ تفسیری به طور قطعی بیان کرد.یعنی چی؟
یعنی مثلا شما که میگید محفوظ بودن شاید معنیش لایه اوزونه من اینطوری جواب میدم.خدایی که آسمان ها رو خلق کرد (که منظور از آسمان ها چیه خودش بحث داره) و انسان تا حالا هرچه قدر پیشرفت کرده باز هم نتونسته بگه ته ته آسمون رو دیدم، خدایی به این عظمت چرا توی قرآن که اسرار تمام آفرینش داخلش نوشته شده، به مسئله بی اهمیتی مثه لایه اوزون بپردازه؟
از طرفی این رو هم میشه گفت که شاید منظور همین لایه اوزون باشه.چرا؟چون بالاخره انسان روی زمینه.نزدیک ترین معنی برای محافظ که چسبیده باشه به آسمون همین اوزونه.
میبینید که هر منظوری رو با دلیل محکم میشه برداشت کرد.اما ممکنه هیچ کدوم منظور قطعی خداوند نباشه.

بنابراین بحث کردن در این موارد اولا نیاز به دانش تفسیری داره.دوما نباید به هر نظری با دید قطعی نگاه کرد.اومدیم و فردا روز گفتن مثلا بیگ بنگ وجود نداشته.اونوقت ما که قبول کردیم به عنوان مثال آیه ۳۰ سوره انبیا داره بیگ بنگ رو میگه٬ چی جواب داریم بدیم؟ قرآن اشتباهه؟یا برداشت ما؟مسلما برداشت ما.پس چرا اصلا از اول اون برداشت رو کاملا قبول کنیم؟


نظر شخصی => فاقد اعتبار علمی :)
 
ارسال ها
1,240
لایک ها
2,256
امتیاز
0
#6
پاسخ : سوال درباره ی موضوع گرانش بین ستاره ها در قرآن

سلام
سوره انبیاءایات32-33
واسمان را سقف محکم ومحفوظی قراردادیم ولی انها از نشانه های ان(برعظمت خدا)رو گردانند.او کسی است که شب و روز و خورشید وماه راافرید در حالیکه هریک در مداری شناورند.
1.منظور از سقف محکم چیه ؟
محفوظ بودن منظور لایه اوزونه؟
2.منظور از مدار چیه؟چرا شناور؟
با تشکر :151:
اگر این کتاب رو بررسی بکنیم میتونیم طبق آیات قرآن نتیجه میگیریم که آسمون سقف زمینه و توسط ستون های نامرئی بنا شده و توسط الله نگه داشته میشه که روی زمین نیوفته :) (سوره الحج 65 «وَيُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الأَرْضِ إِلاَّ بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَحِيمٌ».)
و درباره خورشید هم اگر یک فردی از روی زمین به آسمان نگاه بکنه فکر میکنه که شب و روز تحت تاثیر حرکت خورشید و ماه دور زمین شکل میگیرند و خورشید و ماه هر کدوم به وقت معین و در مسیر معینی گردش میکنند که هیچکدومشون به اون یکی نمیتونه برسه :) (33 انبیا - الرعد 2 - لقمان29 -يس آيه 40-)
که همچین دیدگاهی نیاز داره که ما بگیم خورشید توی یک جایی فرو میره و یک جایی غروب میکنه :) که ما تو سوره کهف و ماجرای ذولقرنین این رو میبینیم:
ما به او در زمين ، قدرت و تمكّن داديم و از هر چيزى [كه براى رسيدن به هدف‏هايش نيازمند به آن بود] وسيله‏اى به او عطا كرديم .«84» پس [با توسل به وسيله ،] راهى را [براى سفر به غرب] دنبال كرد .«85» تا زمانى كه به محل غروب خورشيد رسيد خورشيد را چنين يافت كه در چشمه‏اى گرم و لجن ‏آلود غروب مى‏كند ، و نزد آن قومى را يافت [كه فساد و ستم مى‏كردند] . گفتيم : اى ذوالقرنين ! يا [اين قوم را به كيفر فساد و ستمشان] عذاب مى‏كنى و يا در ميانشان شيوه‏اى نيك در پيش مى‏گيرى .«86» ذوالقرنين گفت : اما هر كه ستم كرده عذابش مى‏كنيم ، آن گاه او را به سوى پروردگارش بازمى‏گردانند پس او را عذابى سخت خواهد كرد .«87» و اما هر كه ايمان آورده و كار شايسته انجام داده است ، پس بهترين پاداش براى اوست ، و ما هم از سوى خود تكليفى آسان به او خواهيم داد .«88» [باز هم با توسل به وسيله] راهى را [براى سفر به شرق] دنبال كرد .«89» تا زمانى كه به محل طلوع خورشيد رسيد ، آن را يافت كه بر قومى طلوع مى‏كند كه در برابر آن پوششى [از مسكن و لباس] براى آنان قرار نداده‏ايم .«90»
که البته با توجه به آیات میشه دیدگاه این کتاب رو فهمید ولی مثلا دفاعیات اینه که این ذولقرنین بود که تصور کرد و توهم زد که خورشید توی چشمه ای گل آلود فرو میره :4:!باز بهر حال اینهم یک نظر هست که مدافعین اون باید با آوردن احادیثی که دیدگاه شخص پیامبر رو درباره خورشید ارائه بده نظر مخالف رو رد بکنن و نشون بدن که این قضیه فقط یک کجفهمی از خودش بوده و حرف قرآن این نیست :)
ولی ما وقتی به احادیث معتبر مراجعه میکنیم میبینیم که دیدگاه شخص پیامبر هم همین بوده:

Sunan Abu Dawud 3991—Abu Dharr said: I was sitting behind the Apostle of Allah who was riding a donkey while the sun was setting. He asked: Do you know where this sets? I replied: Allah and his Apostle know best. He said: It sets in a spring of warm water.
این بود اطلاعات مختصری از ما :)
امیدوارم دوستان نیان بگن به اعتقاداتشون توهین کردیم! :)

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

و لطفا دوستان حدیثی که توی کتب معتبر از ابوذر نقل قول شده رو نامعتبر ندونن!!!!
یکی از اصحاب برتر پیامبر اسلام از خودش حرفیو در نیورده و به نظر من میتونیم روی اعتبار این حدیث حساب 100 درصد باز کنیم :) :)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Majid_GC

New Member
ارسال ها
32
لایک ها
113
امتیاز
0
#7
پاسخ : سوال درباره ی موضوع گرانش بین ستاره ها در قرآن

سلام
میتونید در این زمینه بهم کمک کنی ؟
تو کتاب دینیم در باره ی اثبات قران به عنوان معجزه این جوری نوشته :
قران کریم از وجود جاذبه ای میان ستارگان .به طوری که همه بفهمند خبر داده و ان را عامل در هم نرفتن ستارگان در یکدیگر معرفی کرده و فرموده ((خداوند.اسمان ها را با ستون های که برای شما دیدنی نیست .برپا داشته))
من منظور از ستون ها رو متوجه نمیشم !!
اصلا قضیه ستاره ها چه جوریه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ممنون میشم بهم کمک کنی ..
سلام

به عنوان یک دوست بهتون پیشنهاد میکنم با خوندن کتاب های دین و زندگی دبیرستان خیلی دنبال چرا ها نباشید چون که این کتاب ها در پی قانع کردن نوشته شده اند نه در پی آگاهی سازی و پرورش یک دانش آموز ، حتی گاهی اوقات منبع شون هم مشخص نیست ... این حرف خیلی از معلم های با اطلاع هست که دیدم شون ...

قرآن کتاب زندگی ست که اگر هم جایی حرفی از نشانه ها زده برای درک بهتر و مثال آوردن بوده است نه اینکه بخواهد به عنوان کتاب علمی حرف بزند

در هیچ جایی هم پیامبر نگفته است که این های معجزه ی من است که آیندگان بفهمند قرآن حقیقت است این تنها برداشت مولفان و طیف کمی از هم عقیده هایشان است :)

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

اگر این کتاب رو بررسی بکنیم میتونیم طبق آیات قرآن نتیجه میگیریم که آسمون سقف زمینه و توسط ستون های نامرئی بنا شده و توسط الله نگه داشته میشه که روی زمین نیوفته :) (سوره الحج 65 «وَيُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الأَرْضِ إِلاَّ بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَحِيمٌ».)
و درباره خورشید هم اگر یک فردی از روی زمین به آسمان نگاه بکنه فکر میکنه که شب و روز تحت تاثیر حرکت خورشید و ماه دور زمین شکل میگیرند و خورشید و ماه هر کدوم به وقت معین و در مسیر معینی گردش میکنند که هیچکدومشون به اون یکی نمیتونه برسه :) (33 انبیا - الرعد 2 - لقمان29 -يس آيه 40-)
که همچین دیدگاهی نیاز داره که ما بگیم خورشید توی یک جایی فرو میره و یک جایی غروب میکنه :) که ما تو سوره کهف و ماجرای ذولقرنین این رو میبینیم:
ما به او در زمين ، قدرت و تمكّن داديم و از هر چيزى [كه براى رسيدن به هدف‏هايش نيازمند به آن بود] وسيله‏اى به او عطا كرديم .«84» پس [با توسل به وسيله ،] راهى را [براى سفر به غرب] دنبال كرد .«85» تا زمانى كه به محل غروب خورشيد رسيد خورشيد را چنين يافت كه در چشمه‏اى گرم و لجن ‏آلود غروب مى‏كند ، و نزد آن قومى را يافت [كه فساد و ستم مى‏كردند] . گفتيم : اى ذوالقرنين ! يا [اين قوم را به كيفر فساد و ستمشان] عذاب مى‏كنى و يا در ميانشان شيوه‏اى نيك در پيش مى‏گيرى .«86» ذوالقرنين گفت : اما هر كه ستم كرده عذابش مى‏كنيم ، آن گاه او را به سوى پروردگارش بازمى‏گردانند پس او را عذابى سخت خواهد كرد .«87» و اما هر كه ايمان آورده و كار شايسته انجام داده است ، پس بهترين پاداش براى اوست ، و ما هم از سوى خود تكليفى آسان به او خواهيم داد .«88» [باز هم با توسل به وسيله] راهى را [براى سفر به شرق] دنبال كرد .«89» تا زمانى كه به محل طلوع خورشيد رسيد ، آن را يافت كه بر قومى طلوع مى‏كند كه در برابر آن پوششى [از مسكن و لباس] براى آنان قرار نداده‏ايم .«90»
که البته با توجه به آیات میشه دیدگاه این کتاب رو فهمید ولی مثلا دفاعیات اینه که این ذولقرنین بود که تصور کرد و توهم زد که خورشید توی چشمه ای گل آلود فرو میره :4:!باز بهر حال اینهم یک نظر هست که مدافعین اون باید با آوردن احادیثی که دیدگاه شخص پیامبر رو درباره خورشید ارائه بده نظر مخالف رو رد بکنن و نشون بدن که این قضیه فقط یک کجفهمی از خودش بوده و حرف قرآن این نیست :)
ولی ما وقتی به احادیث معتبر مراجعه میکنیم میبینیم که دیدگاه شخص پیامبر هم همین بوده:

Sunan abu dawud 3991—abu dharr said: I was sitting behind the apostle of allah who was riding a donkey while the sun was setting. He asked: Do you know where this sets? I replied: Allah and his apostle know best. He said: It sets in a spring of warm water.
این بود اطلاعات مختصری از ما :)
امیدوارم دوستان نیان بگن به اعتقاداتشون توهین کردیم! :)

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

و لطفا دوستان حدیثی که توی کتب معتبر از ابوذر نقل قول شده رو نامعتبر ندونن!!!!
یکی از اصحاب برتر پیامبر اسلام از خودش حرفیو در نیورده و به نظر من میتونیم روی اعتبار این حدیث حساب 100 درصد باز کنیم :) :)
سلام مجدد خدمت شما :4:

اینکه ذوالقرنین چی دیده تو قرآن از دید خود ذوالقرنین گفته نه اینکه بخواهد واقعیت علمی را نشان دهد ، اینکه منظور از این تشبیه غروب به فرو رفتن خورشید در چشمه باشه خیلی برداشت های درستی می توان داشت و اینکه از ذوالقرنین در حداقل 2500 سال پیش ( اگر کوروش بوده باشد ) نباید انتظار داشته باشیم که به کرویت زمین و حرکت خورشید آشنایی و آگاهی داشته بوده باشد !

در مورد این حدیث هم اولا این خره رو از کجا آوردید :4: قبلا خونده بودم ش الان هم بازم دیدم ش خر توش نبوده طبق کتاب های منبع ش ... :4:

دوما سخت گیر ترین راویان حدیث از 200 و خورده ای حدیث نقل شده از ابوذر تنها تقریبا 40 تاش رو معتبر می دونند ؛ علی الخصوص در مورد این حدیث هم خیلی خیلی ها هستند که مرسل می دونند ش از جمله رشید رضا در سال 1865 میلادی (رشيد رضا حديث گذشته ابوذر را نقل مي کند و در شرح آن مي گويد: متن اين حديث يکي از متن هاي پر از اشکال است و در مورد سند حديث مي گويد: اين حديث را شيخان از طريق ابراهيم بن يزيد بن شريک التيمي از ابوذر روايت کرده اند که علي رغم رأي اعتماد جماعت به او، مدلّس است - امام احمد مي گويد: اين شخص به ابوذر نرسيده است همانگونه که دار قطني مي گويد: از حفصه و عائشه چيزي نشنيده است و اصلاً در زمان آنها نبوده است. و ابن المديني مي گويد: او نه از علي و نه از ابن عباس چيزي نشنيده است. او اين قول را در کتاب «تهذيب التهذيب» نقل مي کند. )

و حدیث هایی که منسوب هست به ابوذر ، مستقیما از او نقل نشده بلکه 4 -5 نفری از هم نقل کرده اند تا رسیده به اینکه ابوذر چنین چیزی رو گفته !

ممنون :)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
ارسال ها
1,240
لایک ها
2,256
امتیاز
0
#8
پاسخ : سوال درباره ی موضوع گرانش بین ستاره ها در قرآن

سلام

به عنوان یک دوست بهتون پیشنهاد میکنم با خوندن کتاب های دین و زندگی دبیرستان خیلی دنبال چرا ها نباشید چون که این کتاب ها در پی قانع کردن نوشته شده اند نه در پی آگاهی سازی و پرورش یک دانش آموز ، حتی گاهی اوقات منبع شون هم مشخص نیست ... این حرف خیلی از معلم های با اطلاع هست که دیدم شون ...

قرآن کتاب زندگی ست که اگر هم جایی حرفی از نشانه ها زده برای درک بهتر و مثال آوردن بوده است نه اینکه بخواهد به عنوان کتاب علمی حرف بزند

در هیچ جایی هم پیامبر نگفته است که این های معجزه ی من است که آیندگان بفهمند قرآن حقیقت است این تنها برداشت مولفان و طیف کمی از هم عقیده هایشان است :)

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----



سلام مجدد خدمت شما :4:

اینکه ذوالقرنین چی دیده تو قرآن از دید خود ذوالقرنین گفته نه اینکه بخواهد واقعیت علمی را نشان دهد ، اینکه منظور از این تشبیه غروب به فرو رفتن خورشید در چشمه باشه خیلی برداشت های درستی می توان داشت و اینکه از ذوالقرنین در حداقل 2500 سال پیش ( اگر کوروش بوده باشد ) نباید انتظار داشته باشیم که به کرویت زمین و حرکت خورشید آشنایی و آگاهی داشته بوده باشد !

در مورد این حدیث هم اولا این خره رو از کجا آوردید :4: قبلا خونده بودم ش الان هم بازم دیدم ش خر توش نبوده طبق کتاب های منبع ش ... :4:

دوما سخت گیر ترین راویان حدیث از 200 و خورده ای حدیث نقل شده از ابوذر تنها تقریبا 40 تاش رو معتبر می دونند ؛ علی الخصوص در مورد این حدیث هم خیلی خیلی ها هستند که مرسل می دونند ش از جمله رشید رضا در سال 1865 میلادی (رشيد رضا حديث گذشته ابوذر را نقل مي کند و در شرح آن مي گويد: متن اين حديث يکي از متن هاي پر از اشکال است و در مورد سند حديث مي گويد: اين حديث را شيخان از طريق ابراهيم بن يزيد بن شريک التيمي از ابوذر روايت کرده اند که علي رغم رأي اعتماد جماعت به او، مدلّس است - امام احمد مي گويد: اين شخص به ابوذر نرسيده است همانگونه که دار قطني مي گويد: از حفصه و عائشه چيزي نشنيده است و اصلاً در زمان آنها نبوده است. و ابن المديني مي گويد: او نه از علي و نه از ابن عباس چيزي نشنيده است. او اين قول را در کتاب «تهذيب التهذيب» نقل مي کند. )

و حدیث هایی که منسوب هست به ابوذر ، مستقیما از او نقل نشده بلکه 4 -5 نفری از هم نقل کرده اند تا رسیده به اینکه ابوذر چنین چیزی رو گفته !

ممنون :)
والا این حدیثو از سنن ابوداوود برداشتم همینجوری بود :)
بقیه حرفاتون رو هم کاری ندارم :)
یک نفر دیگه یک جور دیگه فکر میکرده و من میخوام بدونم چجوری :) که طبق کتاب و حدیث این رو میشه فهمید :) حالا دیگه طفره رفتن های شمارو کاری ندارم :4:! برای من دیدگاه ایشون مهمه :)
اصولا من هر چقدر که حدیث دیدم سلسله مراتبی از نقل قول توش وجود داشته :)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
بالا