- ارسال ها
- 344
- لایک ها
- 600
- امتیاز
- 0
پاسخ : شب آرزو ها...
میوه های آرزو را در سبد دلم چیده ام....
راه را گم نخواهم کرد...
مستقیم می آورم...
پشت پنجره ات میگذارم...
میدانی ...
سیب آرزو را از من...
دیگری را از او...
وام گرفته ام...
خوب میدانم...
نگاهشان میکنی...
تک تک بویشان میکنی...
یک گاز شیرین از تک تک شان میگیری...
یادم هست هنوز...
رسم هدیه گرفتن را خوب بلدی...
هیچ وقت سبدم را خالی پس نفرستادی...
بد عادتم کرده ای..
آنقدر که هرسال بیشتر آرزو برایت میاورم...
تا تو باز هم مهربان تر از قبل هدیه ام را بدهی...
امسال هم سبدم سنگین است...
آنقدر که وجودم دیگر تاب نگه داشتنش را ندارد...
باز هم میخواهم تک تک آرزو ها را....
آرزو های من را،او را،همه را......
نگاه کنی،ببویی، ویک گاز شیرین به تک تک شان بزنی...
و یک چشمک مهربان...
که این را یادم بیاورد...
مهربان تر از تو...
هیچ کس...
میوه های آرزو را در سبد دلم چیده ام....
راه را گم نخواهم کرد...
مستقیم می آورم...
پشت پنجره ات میگذارم...
میدانی ...
سیب آرزو را از من...
دیگری را از او...
وام گرفته ام...
خوب میدانم...
نگاهشان میکنی...
تک تک بویشان میکنی...
یک گاز شیرین از تک تک شان میگیری...
یادم هست هنوز...
رسم هدیه گرفتن را خوب بلدی...
هیچ وقت سبدم را خالی پس نفرستادی...
بد عادتم کرده ای..
آنقدر که هرسال بیشتر آرزو برایت میاورم...
تا تو باز هم مهربان تر از قبل هدیه ام را بدهی...
امسال هم سبدم سنگین است...
آنقدر که وجودم دیگر تاب نگه داشتنش را ندارد...
باز هم میخواهم تک تک آرزو ها را....
آرزو های من را،او را،همه را......
نگاه کنی،ببویی، ویک گاز شیرین به تک تک شان بزنی...
و یک چشمک مهربان...
که این را یادم بیاورد...
مهربان تر از تو...
هیچ کس...