FaEzeh

New Member
ارسال ها
111
لایک ها
178
امتیاز
0
#1
سلااااااام........دیدین یه موقع هایی میخواین نشون بدین چقد چست و چابک ، نرم و نازکین بعد میخورین تو دیوار:62:.........من خودم یه بار داشتم بخاطر شادی ناشی از نمره ی امتحان فیزیک سر زنگ تفریح مدرسه پله ها رو دو تا دو تا می پریدم که ناگهان پاهای من به جلو رانده شد.....یعنی منو می گین تضادی بین افکارم و واکنش ام ایجاد شد و حاصلش این شد که خودمو خیلی آروم از اون محل دور کنم..............:73:

و اما شما ......شما از این احوال (افتضاحی) که براتون پیش اومده بگین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

اسکندر

New Member
ارسال ها
100
لایک ها
61
امتیاز
0
#2
پاسخ : ضایعگی در حد لالیگا.....

منم اول ابتدایی بودم داشتم می رفتم مدرسه عادت داشتم می پریدم بالا پایین وسطای کوچه مون بودم که خوردم به دیوار ان چنان پیشونیم درد گرفت که نگو خوبی ش این بود که برگشتم خونه نرفتم مدرسه ولی حسابی زخم شد، تازه عکساشم دارم.
 

shabnam 3

New Member
ارسال ها
469
لایک ها
710
امتیاز
0
#3
پاسخ : ضایعگی در حد لالیگا.....

من 6 سالم بود با مامانم رفته بودم بانک.بانکه از بالا تا پایین کامل شیشه بود.شیشه هاشم تمیز کرده بودن در حد لالیگا
داشتیم بر میگشتیم خونه من فکر کردم درای بانک رو باز گذاشتن.دست مامانمو ول کردم بدو بدو رفتم که زود برم بیرون با صورت رفتم تو شیشه.یه صدایی داد.
هر کی تو بانک بود روشو کرد طرف من ببینه چی شده.منم با پر رویی خودمو زدم به اون راه.اهگار هیچ اتفاقی نیفتاده.بعدشم عین بچه خوب برگشتم دست مامانمو گرفتم.ولی من و مامانم هر وقت یادمون میاد اینقدر میخندیم....
 

penta

New Member
ارسال ها
371
لایک ها
476
امتیاز
0
#4
پاسخ : ضایعگی در حد لالیگا.....

سلااااااام........دیدین یه موقع هایی میخواین نشون بدین چقد چست و چابک ، نرم و نازکین بعد میخورین تو دیوار:62:.........من خودم یه بار داشتم بخاطر شادی ناشی از نمره ی امتحان فیزیک سر زنگ تفریح مدرسه پله ها رو دو تا دو تا می پریدم که ناگهان پاهای من به جلو رانده شد.....یعنی منو می گین تضادی بین افکارم و واکنش ام ایجاد شد و حاصلش این شد که خودمو خیلی آروم از اون محل دور کنم..............:73:

و اما شما ......شما از این احوال (افتضاحی) که براتون پیش اومده بگین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خوبه حالا تو فقط یه بار افتادی.
من امسال یه پنج شش دفعه شایدم بیشتر افتادم.
خیلی بد هم افتادم.
بد جوری آرنج و زانوهام و کف دستام زخمی شدن.:179:
تقریبا تو اینکار معروف شدم تو مدرسه!
چون خیلی کم پیش اومده من پله هارو آروم مثل یه آدم برم بالا.:4:
دوتا دو تا رو که قبلا میرفتم.
امسال واسه سه تایی ها تمرین می کردم.:65:
یعنی اینکه سه تا پله رو یه جا برم بالا!
 

negar parvin

New Member
ارسال ها
30
لایک ها
48
امتیاز
0
#5
پاسخ : ضایعگی در حد لالیگا.....

من همین چند روز پیش از کلاس زبان داشتم میرفتم خونه،هندزفری تو گوشم بود داشتم درستش میکردم،مانع سنگی نیم متری سر کوچه رو ندیدم جلو 100تا آدم چنان خوردم زمین که....!!
یه بارم داشتم میرفتم کلاس زبان، از پل عابر پیاده داشتم میومدم پایین،پایین پل یکم شیب داشت،بارون داشت میومد و منم کفشم لیز بود،مثل این فیلما هست که پاشون میره رو پوست موز،همونجوری خوردم زمین!!
کلاً هم همیشه خودم از خنده ریسه میرم اینطور موقع ها!!
 

sahba7007

New Member
ارسال ها
25
لایک ها
62
امتیاز
0
#6
پاسخ : ضایعگی در حد لالیگا.....

جاتون خالی یه بار رفتیم کافی شاپ (با مامانم) گفتیم بریم طبقه بالا. رفتنی دیدم یه قاشق افتاده رو پله خواستم ورش دارم ببرم تحویل بدم بعد گفتم به من چه خودشون ور می دارن. رفتیم خوردیم و حال کردیم برگشتنی پام رف رو همون قاشق یه هف هش تا پله رو به حالت نشسته اومدم پایین. خلاصه تا دو هفته نمیتونستم بشینم:225:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
ارسال ها
288
لایک ها
303
امتیاز
0
#7
پاسخ : ضایعگی در حد لالیگا.....

منم پارسال اول تابستون فک کنم مثلا آخرای خرداد اوایل تیر،با مامان و خالم و داداشم رفتم پارک... خدا نصیب هیچ کی نکنه این جو گیری،تا رسیدم اسکیت پام کردم،اونم با این قدی که من دارم(۱۷۵) خلاصه خوشحال و خندان داشتم اسکیت سواری میکردم،به یه متری یه شلنگ رسیدم،ترمز کردم ولی نگو این چرخاش ژله ای بود همینجوری میرفت جلو... منم هی داشتم فک میکردم بپرم از روش یا رد بشم،خلاصه خاستم ضایع نشم موقع پریدن،از روش رد شدم،چشتون روز بد نبینه، پاهام خالی کرد،من از یه ارتفاع تقریبا یک و خوردی متری لگن تا مچ پا خوردم زمین،دستمم گذاشتم زمین... حالی ضایعگی به کنار، مچ دستم چنان شکست که نزدیک بود به عمل کشیده بشه... ازون موقع دیگ اسکیت پام نکردم.یه بارم این دفعه،جمعه امتحان داشتیم،ماشین دست بابام بود آژانسم نبود گفتم با دوچرخه میرم.خب جمعه بود و خلوت منم داشتم از پیاده رو میرفتم،یه عروس و دوماد بودندرحال فبلمبرداری(انگار جا قحطی بود تو خیابون دست در دست هم راه میرفتن)کل راهو بسته بودن،منم سرعتم به شدت زیاد بود،هول شدم گفتم من با این سرعت ترمز بگیرم با مغز میخورم زمین،راه در رو هم که ندارم،فقط تونستم کلی جیغ جیغ کنم که برین کنار برین کنار،بعدا فک کردم که این قسمت تو فیلم افتاده چه افتضاخی شده...
 

Asma MD

Well-Known Member
ارسال ها
189
لایک ها
253
امتیاز
63
#8
پاسخ : ضایعگی در حد لالیگا.....

بابا ...حالا من یه بار داشتم تو مدرسمون پینگ پنگ بازی می کردم آخرای زنگ بود
معمولا تو زنگ تفریحا فعالیت ما برای انجام سرویس های سرعتی بیشتر میشه
و معمولا هم یا میره بیرون یا میره تو بغل تور یه بار که زنگ خورده بود ما هم که
طبق معمول تا صدای زنگ دوم نخوره نمیریم از اتاق ورزش بیرون خلاصه اینکه
توپ افتاد زیر میز وقتی میخواستم بردارمش یه جوریپریدم تو بغل زمین که نگو زانو هام
تا چند هفته می دردید
:66:
البته بدش اینجا بود جلوی معلممون به روی خودم نیاوردم تا ضایع نشم مثـــــــــــــــــــــــــــلا....
:188:
 

Ss_20

New Member
ارسال ها
229
لایک ها
452
امتیاز
0
#9
پاسخ : ضایعگی در حد لالیگا.....

من وقتی ابتدایی بودم با خانواده رفته بودیم مغازه تا برای برادرم لباس بخرن منم چون خوشگل و بانمک بودم زیاد خودمو لوس میکردم بعد خرید خواستیم بیایم بیرون چون دوتا در داشت من خواستم از دری که مامان و بابام میرن نرم بیرون بنابراین رفتم سمت اون یکی در.....
لبخند زنان و شادی کنان با قدم هایی محکم رفتم سمت در....به قول دوستمون که در بالا گفتن این شیشه رو چنان تمیز کرده بودن در حد لالیگا... منم خوب ندیدم. محکم خوردم بهش برگشتم پشتم دیدم همه لبخند زنان درحال نگاه کردن بنده اندهیچ بلکه خانوادم دارن میمیرن از خنده منم خیلی سنگین از اون یکی در رفتم بیرون... بعدش از اینکه دیگران بهم انقدر خندیده بودن بغضم گرفته بود....
یادش بخیر..الانم با خنده این خاطره رو نوشتم:38:
 

ghazaalqsm

Well-Known Member
ارسال ها
398
لایک ها
260
امتیاز
63
#10
پاسخ : ضایعگی در حد لالیگا.....

من ابتدایی بودم زیاد هنرنمایی میکردم یبار از اولین پله ی طبقا دوم پریدم پایین، یه 10-12تایی پله بود، پام شکست، پیشونیم خون اومد، کلی ضایع شدم، برای اولین بار تو مدرسه گریه کردم:61:
اینم مربوط به خواهرمه:
یه خواهر کوچولو دارم خیلی قرطیه و با فیس و افاده راه میره!!!​
یبار تو هتا داشت از پله ها میرفت پایین،فرح دیبا هم با اون افاده راه نمیره که این میرفت!!
زد پاش گیر کرد از پله ی دهم اینا تا پایینو قل خورد:188::93:
خعععععععلیییی ضایع شد اصلن:93:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

DREGO

New Member
ارسال ها
80
لایک ها
174
امتیاز
0
#11
پاسخ : ضایعگی در حد لالیگا.....

كلاس دوم ابتدايي بودم و البته خواهرم 2 ساله بود ....
سر كلاس معلممون از روي زمين يه تكه كاغذ كه نصفه پاره شده ي صفحه كتاب رياضي بود رو برداشت و گفت اين صفحه مال كيه؟
منم همراه بچه هاي ديگه گفتم مال من نيست...
بعد از تدريس معلممون گفت كه صفحه مربوطه رو باز كنيد كه همون صفحه ي پيدا شده بود!
و در كمال تعجب صفحه مفقود شده از كتاب كه به لطف خواهر گرامي پاره شده بود مال اينجانب بود...
_______________________________________________________________________________________
همون سال دوم ابتدايي كه معلممون داشت معده و هضم غذا رو تدريس ميكرد...
اعلام كردند كه بعد از تدريس خواهم پرسيد!
معلممون دوستم رو صدا كرد پاي تخته و بهش گفت اين جمله ناقص رو روي تخته بنويس و جاي خالي رو پر كن!؟
:غذا در .........هضم ميشود.
دوستم در پاسخ به سوال نوشت
.
.
.
غذا در (قابلمه) هضم ميشود!!!!!!!
 

Ss_20

New Member
ارسال ها
229
لایک ها
452
امتیاز
0
#12
پاسخ : ضایعگی در حد لالیگا.....

الان یه چیزی از سوتی هام یادم افتاد.....
یبار یکی از دوستای مادرم زنگ زدن منم تا برداشتم هول شدم موندم بگم بله یا الو بنده هم در کمال ناباوری با اعتماد به نفس از دهنم در رفت بلو... ابروم رفت جلوشونکلی بهم خندیدن
:p
 

ghazaalqsm

Well-Known Member
ارسال ها
398
لایک ها
260
امتیاز
63
#13
پاسخ : ضایعگی در حد لالیگا.....

یبار تیزهوشان قبولیدم کلی ذوق مرگ بودم
یکی زنگ زد گفت غزال جان خودتی؟؟
گفتم نه وصالم( خواهرم)
 
ارسال ها
288
لایک ها
303
امتیاز
0
#14
پاسخ : ضایعگی در حد لالیگا.....

با توجه به استقبالی که از پست قبلی شد، یه چی دیگه هم میگم.زمان امتحان ترم تنها وقتی بود که من خودم بدون سرویس میرفتم خونه و ب مسلما بیشتر از هرزمان دیگه ای مرکز شهر بودم،آخه کلاس ها و مدرسه رو خودم تنها نمیرم... حالا بماند که تو این مدت تو این شهر کوچیک چند نفر منو دیدن و بهم سلام کردن ولی من چون در رویاها به سر میبرم اصلا ندیدمشون، یه اتفاقی افتاد که واسم خیلی گرون تموم شد...بعد یه امتحانی داشتم با دوستم برمیگشتم خونه،تو راه هم داشتم درمورد المپیاد و به خصوص یکی از همکلاسی هامون که ازم یه سال کوچیکتره و از همه بدتر پسره،حرف میزدم...خیلی خوشحال و خندان برگشتم خونه دیدم إإإإ یه مسیج دارم... مسیج رو باز کردم دیدم إإإإ همون دوست گله که گفته مرسی ازین که ده متر پشت سر من راه میومدی و اصلا به روی خودت نیاوردی، منو داری از سربه هوایی خودم، کوچیکی شهرمون و حلال زادگی دوست گرام فکم رسید به زانوم...هیچی دیگه بهتره نگم از سوءتفاهم هایی که پیش اومد و من تا یه ماه واقعا ازش خجالت میکشیدم...البته درکمال پررویی بنده طلبکار شدم خیلی شیک کلی هم باهاش دعوا کردم و زیر و رو کشیدم و هرچی که ربط داشت و ربط نداشتو به هم ربط دادم :دیدوستان و آشنایان بیشتر درجریان اتفاقات هستن
 

~*samin*~

New Member
ارسال ها
31
لایک ها
45
امتیاز
0
#15
پاسخ : ضایعگی در حد لالیگا.....

من معمولا خودم همه ی کلاسام رو میرم یه بار که از کلاس برمیگشتم مجبور شدم از پل هوایی استفاده کنم این پل هواییم پله برقی داشت منم هول هولکی هی رو پله ها بپر بپر میکردم به آخرین پله که رسیدم چشمتون روز بد نبینه یه روانی از پشت بلند داد زد پخخخخخخخخخخخخخخخ منم میله ی جلوی پله ها رو که گذاشته بودن ندیدم با مغز رفتم تو زمین بماند که چقدرم طرف رو فحش بارون کردم...خدا ازت نگذره!!:19:
 

elistiyan

New Member
ارسال ها
258
لایک ها
379
امتیاز
0
#16
پاسخ : ضایعگی در حد لالیگا.....

عاااااااااقا من یه بارداشتم جلو دوستای غیرالمپیادیم ادای استاد جدی المپیادمو در میاوردم اونام قهقهه میزدن (اونروز کلاس داشتیم) یهو دیدم خنده برلبان دوستان خشک شد............برگشتم دیدم استاد گرام داره با غیظ منو نگاه میکنه!هیچی دیگه دویدم درون کلاس خویش با نهایت سرعت خویش!!!!!!!!!!!!!!!!!! یه بارم رفتم دفتر مدرسه با ناظما کار داشتم با دوستام رفتیم من دستمو انداختم گردن دوستم یهو دیدم گفت جانم؟کاری دارین؟ دیدم معلم فیزیک اون یکی کلاسه!ههییییییییییییییی!دیگه به تته پته افتادم عذر خواهی و اینا..............آخه خانم کار مفید نداری لباس سرمه ای میپوشی؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

sahba7007

New Member
ارسال ها
25
لایک ها
62
امتیاز
0
#17
پاسخ : ضایعگی در حد لالیگا.....

راهنمایی بودیم معلم ادبیاتمون داش درس می داد:
پسوند "ک" آخر کلمه ها مثله دخترک، مردک و ... سه تا معنی تحبیب، تصغیر و تحقیر میده.

(دقت کنین از اینجا به بعدو) خوب حالا اگه من سوال دادم افزودن "ک" به پایان کلمات چه معنی و و میدهد گزینه هام باشه تصغیر، تحبیب، تحقیر، هرسه مورد شما هرسه موردو میزنین دیگه.
یکی از دوستام برگش گف خو خانم وقتی سه تا جا خالی بدین هر سه موردو میزنیم دیگه گفتن نداره که
...
 

dorsa77

New Member
ارسال ها
100
لایک ها
322
امتیاز
0
#18
پاسخ : ضایعگی در حد لالیگا.....

من دو تا خاطره می گم...البته تو دوتاش هم آبروم رفت!!!!!!!!!
پارسال با دوستم دم در دفتر وایساده بودیم.در واقع دوستم کنارم وایساده بود و منتظر بودیم یه فیش شهریه بهمون بدن.من می خواستم با دوستم شوخی کنم،دستمو آوردم که بزنم تو سرش ولی...ناظممون پشت ماوایساده بود دستم خورد تو دهنش...:178:حالا بیا درستش کن......:42:

یه بار دیگه هم من و دوستم و مدیرمون داشتیم کنار هم راه میرفتیم،یه دختره با سرعت از کنارمون رد شد و محکم خورد به دوستم،دوستم محکم خورد به من،من محکم تر خوردم به مدیرمون و...انچه که نباید میشد شد...بعلهههههههههه مدیرمون تاپ افتاد رو زمین...
حالا ما نمیدونیم بخندیم:204:
کمکش کنیم:103:
به روی خودمون نیاریم:65:
یه جورایی بدترین لحظات زندگی منن اینا!!!!!!!!!
 
ارسال ها
2,157
لایک ها
3,082
امتیاز
113
#19
پاسخ : ضایعگی در حد لالیگا.....

من یه بار پس از پایان کلاسمون اومدم در رو باز کنم برم بیرون از قضا (؟) ناظم مدرسمون پشت در بود ....! چشت روز بد نبینه....! در رو باز کردم و دووووووووووووم!!!!

در چنان بر سر مبارک آن حضرت و بینی طلایی ایشان فرود آمد که گویی با گرز و شمشیر او را کوفته بودندی !

حال ناظم از آن جهان آمده چنان گوشکی از من بکشید که گوش من همی سه گوش گردید البته حق ماجرا با من بود و او از جای بشد و حرص بیرون تراوشاند!
 

m.biology

New Member
ارسال ها
318
لایک ها
319
امتیاز
0
#20
پاسخ : ضایعگی در حد لالیگا.....

دو خاطره از من:
اوليش اينكه كلا مدير ما ارادت خيلي خاصي به المپياديا داره و هر تقّي به توقّي ميخوره المپياديا را كلا خاك ميكنه مثلا خودش ميگه كلاسا را نرين بعد يهو يه روز ميريزه همه المپياديا را عينهو گوسفند جمع ميكنه از همه دو نمره كم ميكنه و به كلاس انتقال ميده يا مثلا خودش ميگه فلان كلاسو نرين بعد كه يه جا خونواده ها هم هسن ميگه نه من كي گفتم
از اونطرف ما يه ناظم داشتيم آقا اين هر وقت منو ميديد ميگفت شوما خيلي گلييد خيلي آقاييد خيلي با شعوريد.. وكلا هر چي صفت خوب بود تو پاچه مون ميكرد هر جا هم مثال از دانش آموز خوب ميخواست بزنه ما را ميگفت
در همين خاطره دو خاطره را ميگم
الف)يه دفعه به طور ناگهاني گفتن ميخوان امتحان رياضي بگيرن بچه ها هم رفتن جلوي سالن امتحانا را شلوغ كردن و شروع كردن به شعار دادن يه وقت يكي از بچه هاي خبيث گفت اين شعارو بده خيلي حال ميده ما هم برا اولين بار تو اون روز بچه بد شديم و يه شعاري كه خيلي هم داغون بود را بلند داد زديم دقيقا همين ناظمه پشت سرمون بود و كلا با نگاهش داغونمون كرد:4:
ب)يه بار سر صف گفتن برين سر كلاس جز اوليا چون مدير ميخواد حرف بزنه ما هم براي اينكه هم يه كاري كرده باشيم هم اوليا بخندن هم. حال مديرو بگيريم وقتي داشتيم از زير جايگاه مدير رد ميشديم شروع كرديم به فهش و ناسزا و حرف هاي بد بد و اداي مديرو در آوردن كه همون موقع با همون ناظمه برخورد كردم و كلا نگاه عاقل اندر سفيهش نابودم كرد:4::4:
دومين خاطره هم يه دفعه همين طور كه داشتم با يه معلمامون حرف ميزدم و از كلاس ميمدم بيرون چون كلاس ما تو راه دفتر دبيراس با يكي از دبيرا هاي ديگه برخورد شديد كردم و يارو را پخش زمين كردم جالب بود معلم خودمون داشت قاه قاه به اون يكي معلم ميخنديد:4:
 
بالا