پاسخ : قشنگ ترین بیتی یا شعری که تا حالا خوندین
[TABLE]
[TR]
[TD="width: 240, align: justify"]آن سيه چرده که شيريني عالم با اوست گر چه شيرين دهنان پادشهانند ولي روي خوب است و کمال هنر و دامن پاک خال مشکين که بدان عارض گندمگون است دلبرم عزم سفر کرد خدا را ياران با که اين نکته توان گفت که آن سنگين دل [/TD]
[TD="width: 100"] [/TD]
[TD="width: 240, align: justify"] چشم ميگون لب خندان دل خرم با اوست او سليمان زمان است که خاتم با اوست لاجرم همت پاکان دو عالم با اوست سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست چه کنم با دل مجروح که مرهم با اوست کشت ما را و دم عيسي مريم با اوست [/TD]
[/TR]
[/TABLE]
[TABLE]
[TR]
[TD="width: 171, align: center"] [/TD]
[TD="width: 240, align: justify"] حافظ از معتقدان است گرامي دارش زان که بخشايش بس روح مکرم با اوست [/TD]
[TD="width: 171, align: center"] [/TD]
[/TR]
[/TABLE]
---------------------------------------------------------------
[TABLE]
[TR]
[TD="width: 240, align: justify"]قتل اين خسته به شمشير تو تقدير نبود من ديوانه چو زلف تو رها مي کردم يا رب اين آينه حسن چه جوهر دارد سر ز حسرت به در ميکده ها برگردم نازنينتر ز قدت در چمن ناز نرست تا مگر همچو صبا باز به کوي تو رسم آن کشيدم ز تو اي آتش هجران که چو شمع [/TD]
[TD="width: 100"] [/TD]
[TD="width: 240, align: justify"] ور نه هيچ از دل بي رحم تو تقصير نبود هيچ لايقترم از حلقه زنجير نبود که در او آه مرا قوت تاثير نبود چون شناساي تو در صومعه يک پير نبود خوشتر از نقش تو در عالم تصوير نبود حاصلم دوش بجز ناله شبگير نبود جز فناي خودم از دست تو تدبير نبود [/TD]
[/TR]
[/TABLE]
[TABLE]
[TR]
[TD="width: 171, align: center"] [/TD]
[TD="width: 240, align: justify"] آيتي بود عذاب انده حافظ بي تو که بر هيچ کسش حاجت تفسير نبود [/TD]
[TD="width: 171, align: center"][/TD]
[/TR]
[/TABLE]
------------------------------------------------------------------------------------
[TABLE]
[TR]
[TD="width: 240, align: justify"]اي دل مباش يک دم خالي ز عشق و مستي گر جان به تن ببيني مشغول کار او شو با ضعف و ناتواني همچون نسيم خوش باش در مذهب طريقت خامي نشان کفر است تا فضل و عقل بيني بي معرفت نشيني در آستان جانان از آسمان مينديش خار ار چه جان بکاهد گل عذر آن بخواهد [/TD]
[TD="width: 100"] [/TD]
[TD="width: 240, align: justify"] وان گه برو که رستي از نيستي و هستي هر قبله اي که بيني بهتر ز خودپرستي بيماري اندر اين ره بهتر ز تندرستي آري طريق دولت چالاکي است و چستي يک نکته ات بگويم خود را مبين که رستي کز اوج سربلندي افتي به خاک پستي سهل است تلخي مي در جنب ذوق مستي [/TD]
[/TR]
[/TABLE]
[TABLE]
[TR]
[TD="width: 171, align: center"] [/TD]
[TD="width: 240, align: justify"] صوفي پياله پيما حافظ قرابه پرهيز اي کوته آستينان تا کي درازدستي [/TD]
[TD="width: 171, align: center"][/TD]
[/TR]
[/TABLE]
[TABLE]
[TR]
[TD="width: 240, align: justify"]آن سيه چرده که شيريني عالم با اوست گر چه شيرين دهنان پادشهانند ولي روي خوب است و کمال هنر و دامن پاک خال مشکين که بدان عارض گندمگون است دلبرم عزم سفر کرد خدا را ياران با که اين نکته توان گفت که آن سنگين دل [/TD]
[TD="width: 100"] [/TD]
[TD="width: 240, align: justify"] چشم ميگون لب خندان دل خرم با اوست او سليمان زمان است که خاتم با اوست لاجرم همت پاکان دو عالم با اوست سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست چه کنم با دل مجروح که مرهم با اوست کشت ما را و دم عيسي مريم با اوست [/TD]
[/TR]
[/TABLE]
[TABLE]
[TR]
[TD="width: 171, align: center"] [/TD]
[TD="width: 240, align: justify"] حافظ از معتقدان است گرامي دارش زان که بخشايش بس روح مکرم با اوست [/TD]
[TD="width: 171, align: center"] [/TD]
[/TR]
[/TABLE]
---------------------------------------------------------------
[TABLE]
[TR]
[TD="width: 240, align: justify"]قتل اين خسته به شمشير تو تقدير نبود من ديوانه چو زلف تو رها مي کردم يا رب اين آينه حسن چه جوهر دارد سر ز حسرت به در ميکده ها برگردم نازنينتر ز قدت در چمن ناز نرست تا مگر همچو صبا باز به کوي تو رسم آن کشيدم ز تو اي آتش هجران که چو شمع [/TD]
[TD="width: 100"] [/TD]
[TD="width: 240, align: justify"] ور نه هيچ از دل بي رحم تو تقصير نبود هيچ لايقترم از حلقه زنجير نبود که در او آه مرا قوت تاثير نبود چون شناساي تو در صومعه يک پير نبود خوشتر از نقش تو در عالم تصوير نبود حاصلم دوش بجز ناله شبگير نبود جز فناي خودم از دست تو تدبير نبود [/TD]
[/TR]
[/TABLE]
[TABLE]
[TR]
[TD="width: 171, align: center"] [/TD]
[TD="width: 240, align: justify"] آيتي بود عذاب انده حافظ بي تو که بر هيچ کسش حاجت تفسير نبود [/TD]
[TD="width: 171, align: center"][/TD]
[/TR]
[/TABLE]
------------------------------------------------------------------------------------
[TABLE]
[TR]
[TD="width: 240, align: justify"]اي دل مباش يک دم خالي ز عشق و مستي گر جان به تن ببيني مشغول کار او شو با ضعف و ناتواني همچون نسيم خوش باش در مذهب طريقت خامي نشان کفر است تا فضل و عقل بيني بي معرفت نشيني در آستان جانان از آسمان مينديش خار ار چه جان بکاهد گل عذر آن بخواهد [/TD]
[TD="width: 100"] [/TD]
[TD="width: 240, align: justify"] وان گه برو که رستي از نيستي و هستي هر قبله اي که بيني بهتر ز خودپرستي بيماري اندر اين ره بهتر ز تندرستي آري طريق دولت چالاکي است و چستي يک نکته ات بگويم خود را مبين که رستي کز اوج سربلندي افتي به خاک پستي سهل است تلخي مي در جنب ذوق مستي [/TD]
[/TR]
[/TABLE]
[TABLE]
[TR]
[TD="width: 171, align: center"] [/TD]
[TD="width: 240, align: justify"] صوفي پياله پيما حافظ قرابه پرهيز اي کوته آستينان تا کي درازدستي [/TD]
[TD="width: 171, align: center"][/TD]
[/TR]
[/TABLE]