مدال المپیادی های 89 چی شد؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!1

[p-ghajari]

سلام..

من مدال می خوام..

بچه ها..

پیمان..صدرا..امیر...علی اکبر.. و کلا همه برو بچه های سایت..

چرا مدالای مارو نمی دن.. ما هنوز رنگ مدالون رو هم ندیدیم..

دیروز دوره 10 نفر شروع شد ( ریاضی و فیزیک و زیست)

آقای حسن نژاد گفت مدال می خواید چیکار..

هر وقت خواستید برید از آقای صولتیان بگیرید..جشنی در کار نیست..

ما هم رفتیم.. مدال که هیچی..تف هم کف دستمون ننداختن..

تف به این زندگی..

اینم استاد حسن نژاد...

[center:c466159f01]

[/center:c466159f01]

ما چیکار کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!111​

به کی اعتراز کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!​

یقه کیرو بگیریم..؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!1111​

ما کلا شانس نداریم..​

دوره ی ما سهمیه اول ها رو تو المپیاد نجوم برداشتن..​

سال بعد هم کلا گفتن فقط سوم ها..​

دوره ی چهل نفر امسال ما فیزیکی ها داغون بود..​

سر ما پیش شد چهارم..​

سر ما مدال نمی دن..​

اه..​

اینم شد شانس..​

 

[amir-tavakoli]

آخرین سنگر ، سکوته! حق ما گرفتنی نیست!

...........................................
ولی در کل سخت نگیر پوریا! چند ماه دیگه بیشتر با این باشگاه کار نداریم!

 

[khalina]

فقط میتونم بگم، "هر سال دریغ از پارسال"

امیدوارم به مدال که هیچی، به حقوق واقعی خودتون هم برسید.

 

[haniye]

چقدر بده که توی مملکت ما به جای سرمایه گذاری روی نخبگان به سرمایه گذاری روی فوتبالیست ها و ورزشکارانی می پردازند که حقشون نیست واقعا کی باید به این مسایل رسیدگی کنه؟
امیدوارم هر چه زودتر همونطور که آقای مهندس گفتند به حق واقعی خودتون برسید.

(راستی شما که تو باشگاهید آقای وفاییان رو هم می بینید؟)

 

[amir-tavakoli]

تغییر زمان مراسم پایان دوره تابستانی المپیادهای علمی
از آنجا که برگزار کنندگان مراسم پایان دوره تابستانی المپیادهای علمی کشور ،مسوولین وزارت آموزش و پرورش و دانش پژوهان شرکت کننده در این دوره همگی علاقمند به حضور جناب آقای دکتر احمدی نژاد ریاست محترم و محبوب جمهوری اسلامی ایران در این مراسم بودند تلاشها و رایزنیهایی در این مورد صورت پذیرفت لیکن امکان حضور ایشان در مراسم روز چهارشنبه 3/6/89 میسر نشد لذا این مراسم به زمان دیگری که متعاقبا به اطلاع عزیزان خواهد رسید موکول گشت.
.............................................................................................................................................................................
به قسمت آبی رنگ خوب توجه کنید!
در ضمن این مراسم موکول هم نگشت! گویا کنسل گشته است!

 

[mersad.94]

جدا مدال به چه دردي ميخوره؟
ايشالله جهاني ميري طلا يك رو مي آري.
حالا اين مدال حلبي اينا رو ميخواين چيكار؟!!!!
واسه جشن هم برين نايب به حساب اسكل!

 

[amir-tavakoli]

این هم آخر داستان:
..............................................
بدينوسيله نام كليه شركت كنندگان در دوره تابستاني المپيادهاي علمي و مدال دريافتي توسط آنان به صورت رسمي اعلام مي گردد . ضمن تبريك مجدد به اين عزيزان به اطلاع آنان و خانواده محترمشان مي رساند عليرغم تمامي تلاشهاي انجام گرفته برگزاري جشن پايان دوره تابستاني سال 1389 مقدور نگرديد 89 روزهاي شنبه تا /9/ 89 لغايت 20 /8/ لذا تمامي شركت كنندگان عزيز مي توانند از تاريخ 29 چهارشنبه ( به غير از روزهاي تعطيل ) در ساعات اداري جهت دريافت لوح و مدال خود با ارائه كارت شناسايي معتبر به باشگاه مراجعه نمايند . ضمناً خانواده دانش پژوهان با ارائه كارت شناسايي خود و دانش پژوه مي توانند نسبت به اين امر اقدام نمايند.

 

[khalina]

من واقعا متاسفم که امسال بهترین و زیباترین جشنی که میتونست توی کشور انجام بشه (به خاطر آینده دارانی که ممکنه بروند و دیگه ایران نباشند) علیرغم تلاشهای انجام گرفته! انجام نشد.
شما میدونید هر روز چند تا عروسی در ایران برگزار میشه؟ فکر میکنید برگزاری جشن مدال آوران خیلی خیلی سخت تر بود؟

 

[Fiboonatchi]

اه...........

این همه زحمت بکشن...

اخرش بگن:تو ساعت اداری پاشو بیا مدالتو بگیر ببر...!!!

خالا اگه یه ورزشکار بود...

حالم به هم خورد

...

اگه مرحله 2 قبول شده بودمو(

)... اینطوری میگفتن...اووون مدالو میکوبوندم تو سرشوون!!!!

انگار دارن... میدن..

بعد میگن چرا فرار مغزها داریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اینا حقشونه المپیادیا برن پشت سرشونم نگاه نکنن...

انگیزم بیشتر شد واسه درش خوندن که اپلای بگیرم برم...

 

[p-ghajari]

سلام به همه..

مریم خانوم (m-s) امیدوارم بیای این پست من رو بخونی..

ببین شاید حرکت تو به ظاهر کوچیک بود ولی مظهر وچشمه ی این فاجعه های بزرگه.. می فهمی؟؟؟؟؟؟؟؟

همیشه فاجعه های بزرگ از خرده رفتار های اشتیاه زاده میشوند...برا همین از کار شما به شدت عصبانی شدم..

شما واقعا فکر می کنی بزرگ شدی؟؟ نه عزیز... آدم با دانشگاه رفتن بزرگ نمی شه!!!!!

این قسمت رو همه بخونن:

مریم خانوم..

*چه حالی میشی وقتی کلی زحمت می کشی آخر پاسخ زحمتت رو با تحقیر می دن .. میگن با کارت شناسایی معتبر بیاید مدالتون رو بگیرید..پوزخند.. اگه معتبر نباشه مدل بهتون تعلق نمی گیره..

اگه به اصرار مامانم نبود عمرا نمیگرفتم این ننگ بزرگ رو...


* چه حسی بهت دست میده وقتی میلیارد ها میلیارد پول تو کشور خرج میشه ، اونوقت وقتی ما میگیم مارو المپیاد آسیایی هم بفرستید بگن بودجه نداریم (فوقش بشه 20 میلیون )، همین کلاس ها رو هم به زور اداره

میکنیم..ولی قطر با اون دانش آموز های ......................... که همیشه آخرند توی تمام مسابقات شرکت می کنه..


* چقدر حال میکنی وقتی کشور های دیگه برا شهروند های معمولیشون کلی کار می کنند و ما که مثلا نخبه ایم و این برچسب رو رومون زدن اینطوری داریم حمایت میشیم..

* دوست داری چی کار کنی وقتی یه مدیر بی سواد بهت میگه من حاظرم طرح شما رو ، نمونه ی خارجیش رو که کاراییش کمتره و قیمتش بیشتر وارد کنم که یه سفر خارجی برم و بگه پولش که از جیب من نمیره...

* چقدر خوشحال میشی وقتی با کلی ذوق و شوق و ... می خوای یه آموزشگاه المپیاد بزنی (حالا با یه موسسه ی معتبر) خیلی رسمی و جدی از طرف مافیا های آموزشی تهدید میشی..

و 100 تا چیز دیگه که برام اتفاق افتاده و نمیگم..

حالا تو بزرگ تری یا من؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تو بیشتر تو جامعه و کثیفیاش رفتی یا من؟؟؟؟

پس وقتی میگم دنیات کوچیکه و از کارت خیلی عصبانی میشم حق بده.. چون کار کوچیک تو آیندش این فاجعه هاست...

 

[p-ghajari]

اینم نقاشیه یکی از بچه های با ذوق دورمون...البته اگه کسی کورش نکنه..

[center:11c9ddb98b]

[/center:11c9ddb98b]

 

[m-s]

خب آقاپوریا شما هم به من گوش بده!!
من قبول دارم !!همه حرفاتو قبول دارم!!خود منم چند بار خواستم 1 طرحو شروع کنم اما اینقدر با مشکل برخورد کردم که ترجیح دادم اصلا بهش فکر نکنم
شما که تا این مرحله اومدین خیلی زجز آوره اینطوری بهتون بگن!!
اما میخواین چیکار کنین؟
بشینین حرص بخورین که چی شه مثلا؟بگین در شرف مرگمو از این حرفا!!!تنها راهش فکر میکنم همون بی خیال شدنه
هر چند من فقط میتونم به زبون بیارم اما خیلی سخته!!!چون خودم تو جریان کنکور و نتیجه ها و سهمیه ها اینقدر با این و اون بحث کردم و حرص این سهمیه رو خوردم که الان میگم سخته بتونی نامردیو تحمل کنی!!!تازه سهمیه ها قانع کننده تر از اینه!!
اما تا کی؟
من گفتم احترام بزرگترتو نگه دار مگه گفتم چون رفتم دانشگاه احترام نگه دار؟
من کی گفتم؟
تازه من ترم بهمنم هنوز دانشگاه نرفتم

اما هر وقت به کثیفیای بعضیا رسیدم راحت ترین روشی که بوده بیخیال شدن اجباریه!!!راهی که از بقیه بهتر جواب میده!!!
کار منم 1 کار جزءِی فوق العاده کوچیک بود اما شما خیلی خیلی بزرگش کردین!!!من خودم اگه کسی اینطور بهم میگفت میگفتم نه باور کنین خودم گفتم!!!
اینو دارم جدی میگم چون بودن کسایی که شعرامو براشون خوندم و گفتن 1 جایی شنیدن قبلا!!!اما چرا باید موضع بگیرم!!؟میگم نه خودم گفتم میخواد باور کنه میخواد نکنه!!چه اهمیتی داره؟
شما هم مسءله مدال هارو خیلی شاخ نکنین!!!اینا .... تر از این حرفن که بخوان به فکر کسی باشن!!هنوز چند سالته؟
17؟18؟اگه بخوای از حالا شروع کنی به حرص خوردن تا چند سال میخوای حرص بخوری؟
همیشه سوژه واسه حرص هست!!!!
تنها میتونم بهت بگم به راهی که منو بیشتر افرادی که میشناسم انتخاب کردیم رو بیاری اونم بیخیال بودنه و سعی کن به نامردیای جامعه فکر نکنی!!!سخته خیلی اما تنها راه همینه
با یه عده ای از افراد نمیشه وارد بحث و جنجال شد!!!چون متاسفانه کارو به جایی میکشونن که آدمو از زندگی نا امید میکنن
راحت تری مساءلو واسه خودت تا میتونی کوچیک کنی!!!اینطوری خودت راحت تری
امیدوارم به مدال های بالاتر به راحتی و بدون رنج دست پیدا کنی

 

[davenchi]

وطن یعنی دویدن در پی نان /وطن یعنی کمک کردن به لبنان/وطن یعنی عرب را چاق کردن/معلم ها ی خود را داغ کردن/وطن یعنی صف نون و صف شیر/ وطن یعنی همش درگیر و درگیر/ وطن یعنی پذیرایی از افغان /وطن یعنی سفر استات به استان /وطن یعنی همین ایینه ی دق وطن یعنی خلایق هرچه لایق

میدونید مشکل کجاست اگه یکی از بچه های مسئولین تو خط المپیاد یا اینجور برنامه ها بودن حتما بهترین تجلیل رو از شما میکردن.مثه ساختن مدرسه علوم انسانی به خاطر بچه ی حداد که خوشش از انسانی می یومد باباش بهترین مدرسه رو واسش ساخت!!!!!!!!!!!!!!!!!از طرفی من به این نتیجه رسیدم توی کشور ما ادم باید کارایی رو که دوست داره واسه دل خودش انجام بده و اصلا و ابدا انتظاری از دولت و ملت نداشته باشه.اما واقعا ظلم بزرگی به بچه های المپیادی شده!خدا صبرتون بده.اما اگه شما هم یه خرده اعتراض میکردید و هماهنگ میشدید یه کارایی از دستتون بر می یومد یه خرده خشونت نیازه.پیگیری کنید

 

[p-ghajari]

وطن یعنی دویدن در پی نان /وطن یعنی کمک کردن به لبنان/وطن یعنی عرب را چاق کردن/معلم ها ی خود را داغ کردن/وطن یعنی صف نون و صف شیر/ وطن یعنی همش درگیر و درگیر/ وطن یعنی پذیرایی از افغان /وطن یعنی سفر استات به استان /وطن یعنی همین ایینه ی دق وطن یعنی خلایق هرچه لایق

میدونید مشکل کجاست اگه یکی از بچه های مسئولین تو خط المپیاد یا اینجور برنامه ها بودن حتما بهترین تجلیل رو از شما میکردن.مثه ساختن مدرسه علوم انسانی به خاطر بچه ی حداد که خوشش از انسانی می یومد باباش بهترین مدرسه رو واسش ساخت!!!!!!!!!!!!!!!!!از طرفی من به این نتیجه رسیدم توی کشور ما ادم باید کارایی رو که دوست داره واسه دل خودش انجام بده و اصلا و ابدا انتظاری از دولت و ملت نداشته باشه.اما واقعا ظلم بزرگی به بچه های المپیادی شده!خدا صبرتون بده.اما اگه شما هم یه خرده اعتراض میکردید و هماهنگ میشدید یه کارایی از دستتون بر می یومد یه خرده خشونت نیازه.پیگیری کنید

چون مسئولین می خواستن با پارتی بازی یه کسایی رو بچپونند تو باشگاه.. و باشگاه و آقای جمالی به شدت مخالفت کردن برا همین با باشگاه لج شدن..

و به خاطر مسائل شخصی دارند حاج بابایی رو متقاعد می کنند که تیزهوشان ها و المپیاد رو کلا برداره..

واقعا متاسفم.. واقعا..

 

[p-ghajari]

خب آقاپوریا شما هم به من گوش بده!!
من قبول دارم !!همه حرفاتو قبول دارم!!خود منم چند بار خواستم 1 طرحو شروع کنم اما اینقدر با مشکل برخورد کردم که ترجیح دادم اصلا بهش فکر نکنم
شما که تا این مرحله اومدین خیلی زجز آوره اینطوری بهتون بگن!!
اما میخواین چیکار کنین؟
بشینین حرص بخورین که چی شه مثلا؟بگین در شرف مرگمو از این حرفا!!!تنها راهش فکر میکنم همون بی خیال شدنه
هر چند من فقط میتونم به زبون بیارم اما خیلی سخته!!!چون خودم تو جریان کنکور و نتیجه ها و سهمیه ها اینقدر با این و اون بحث کردم و حرص این سهمیه رو خوردم که الان میگم سخته بتونی نامردیو تحمل کنی!!!تازه سهمیه ها قانع کننده تر از اینه!!
اما تا کی؟
من گفتم احترام بزرگترتو نگه دار مگه گفتم چون رفتم دانشگاه احترام نگه دار؟
من کی گفتم؟
تازه من ترم بهمنم هنوز دانشگاه نرفتم

اما هر وقت به کثیفیای بعضیا رسیدم راحت ترین روشی که بوده بیخیال شدن اجباریه!!!راهی که از بقیه بهتر جواب میده!!!
کار منم 1 کار جزءِی فوق العاده کوچیک بود اما شما خیلی خیلی بزرگش کردین!!!من خودم اگه کسی اینطور بهم میگفت میگفتم نه باور کنین خودم گفتم!!!
اینو دارم جدی میگم چون بودن کسایی که شعرامو براشون خوندم و گفتن 1 جایی شنیدن قبلا!!!اما چرا باید موضع بگیرم!!؟میگم نه خودم گفتم میخواد باور کنه میخواد نکنه!!چه اهمیتی داره؟
شما هم مسءله مدال هارو خیلی شاخ نکنین!!!اینا .... تر از این حرفن که بخوان به فکر کسی باشن!!هنوز چند سالته؟
17؟18؟اگه بخوای از حالا شروع کنی به حرص خوردن تا چند سال میخوای حرص بخوری؟
همیشه سوژه واسه حرص هست!!!!
تنها میتونم بهت بگم به راهی که منو بیشتر افرادی که میشناسم انتخاب کردیم رو بیاری اونم بیخیال بودنه و سعی کن به نامردیای جامعه فکر نکنی!!!سخته خیلی اما تنها راه همینه
با یه عده ای از افراد نمیشه وارد بحث و جنجال شد!!!چون متاسفانه کارو به جایی میکشونن که آدمو از زندگی نا امید میکنن
راحت تری مساءلو واسه خودت تا میتونی کوچیک کنی!!!اینطوری خودت راحت تری
امیدوارم به مدال های بالاتر به راحتی و بدون رنج دست پیدا کنی

ببین مریم خانوم..همیشه راحت ترین راه بهترین راه نیست...

از بچه گی قانع نمی شدم.. از بچه گی به تو حاشیه بودن عادت نداشتم.. از بچه گی معترض بودم... از بچه گی یا می کشتم یا می مردم..

یا قانع می کردم....یا قانع می شدم... هیچ وقت بی خیال نمی شم.. از نظر من ادم های بی خیال بی اثر هم هستن..برا همین هم به گفته ی خود شما زیادن...

من بی خیال نمی شم... فقط هم نمیشینم حرص بخورم... تا جایی که بشه تاثیرم رو می زارم..حتی شده کم.. حتی شده اینکه شما رو متقاعد کنم این کار رو نکنی..

قضیه مردن هم ربطی به این چیزا نداره...

من همیشه هر جا رد میشم یه اثری از خودم می ذارم... چه خوب چه بد.. حتی تو باشگاه دانش پژوهان سال 87 یه کاری کردم پیارسال که سال اول دبیرستان بودم..

هر سال روز اول باشگاه آقای حسن نژاد اعلام میکنه... نمی تونم بی اثر باشم..بی تفاوت و بی خیال باشم.. شما هم نباش.

 

[m-s]

هر طور مایلید!!!
اما یه روزی هم به حرف من میرسین!!!
وقتی رسیدین به حرف کسایی که خواستن تاثیر بذارن ولی راه دیگه ای رو انتخاب کردن 1 فاتحه ای بخونین براشون!!!!

 

[bihamta]

وطن یعنی دویدن در پی نان /وطن یعنی کمک کردن به لبنان/وطن یعنی عرب را چاق کردن/معلم ها ی خود را داغ کردن/وطن یعنی صف نون و صف شیر/ وطن یعنی همش درگیر و درگیر/ وطن یعنی پذیرایی از افغان /وطن یعنی سفر استات به استان /وطن یعنی همین ایینه ی دق وطن یعنی خلایق هرچه لایق

میدونید مشکل کجاست اگه یکی از بچه های مسئولین تو خط المپیاد یا اینجور برنامه ها بودن حتما بهترین تجلیل رو از شما میکردن.مثه ساختن مدرسه علوم انسانی به خاطر بچه ی حداد که خوشش از انسانی می یومد باباش بهترین مدرسه رو واسش ساخت!!!!!!!!!!!!!!!!!از طرفی من به این نتیجه رسیدم توی کشور ما ادم باید کارایی رو که دوست داره واسه دل خودش انجام بده و اصلا و ابدا انتظاری از دولت و ملت نداشته باشه.اما واقعا ظلم بزرگی به بچه های المپیادی شده!خدا صبرتون بده.اما اگه شما هم یه خرده اعتراض میکردید و هماهنگ میشدید یه کارایی از دستتون بر می یومد یه خرده خشونت نیازه.پیگیری کنید

چون مسئولین می خواستن با پارتی بازی یه کسایی رو بچپونند تو باشگاه.. و باشگاه و آقای جمالی به شدت مخالفت کردن برا همین با باشگاه لج شدن..

و به خاطر مسائل شخصی دارند حاج بابایی رو متقاعد می کنند که تیزهوشان ها و المپیاد رو کلا برداره..

واقعا متاسفم.. واقعا..

آخه چرا المپیااااااااااااااااااااااااااااااااد؟؟؟
تنها سر چشمه ی تولید علم میشه گفت!!!
باز سمپاد قابل تحمل تره اما المپیاد اصلا قابل توجیه نیست!!!

 

[p-ghajari]

هر طور مایلید!!!
اما یه روزی هم به حرف من میرسین!!!
وقتی رسیدین به حرف کسایی که خواستن تاثیر بذارن ولی راه دیگه ای رو انتخاب کردن 1 فاتحه ای بخونین براشون!!!!

من نمیرسم..

نمی خوام برسم... نه من فاتحه می خونم.. نه خدا می بخشه.. شما نیومدی که بیخیالی طی کنی..

 

[p-ghajari]

سلام...امروز تو باشگاه صدامون کردن.. این 2 تا رو به همراه یک کیف دادن دستمون....

جالب اینجاست...ازمون 3 تا امضا گرفتن.. رسید مدال..رسید لوح تقدیر..رسید کیف..

یکی الان گفت بهتون کیک و ساندیس ندادن... گفتم نه ولی اگه میدادن رسیدش رو می گرفتن..

و از این جالب تر یکی با کارت باشگاه اومده بود گفتن کارتت معتبر نیست بهش ندادن...

 

[mersad.94]

پوريا برو خدارو شكر كن ازت رسيد تنفس هواي باشگاه رو نگرفتن!