_Eternity_

New Member
ارسال ها
10
لایک ها
5
امتیاز
0
#1

کتاب “بیشعوری” نوشته دکتر خاویر کلمنت آمریکایی و ترجمه محمود فرجامی در 170 صفحه طی روزهای اخیر روانه بازار مجازی طبع شده است. نام اصلی کتاب “assholism” است و شاید ترجمه این عنوان به بیشعوری به محدودیت واژگان معادل آن در زبان فارسی برمی گردد چرا که بیشعور در ادبیات ما به نادان و احمق و بی ادراک معنا می شود و ای بسا کلمه “پفیوز” به معنای بی صفت و بی غیرت، دلالت معنایی بیشتری برای “اسهولیزم” داشته باشد. در عین حال با توجه به استفاده نویسنده از کلام طنز و سخنان طعنه آمیز در کتاب به نظر می رسد ترجمه عنوان کتاب توسط مترجم، هوشیارانه صورت گرفته و هیچ واژه ای همچون “بیشعوری” در این محتوا نمی تواند مفهوم طنز را نیز بر خود حمل نماید.
تصویر روی جلد کتاب اثر معروف نقاشی “ادوارد مونک” نروژی از نقاشان سبک پست امپرسیونیسم با نام “جیغ” است. مونک یکی از منتقدان اخلاقی انسان نوین نیز به شمار می رود و موضوعات مهم آثارش عبارتند از رنج، مرگ و عشق فاسد؛ موضوعاتی که ارتباط مستقیم با “assholism” یا بیشعوری دارند. ترجمه این کتاب همراه با توضیحات مختصر مترجم در پانوشت ها بسیار روان صورت گرفته است و از اغلاط املایی آن که بگذریم ترجمه ای قابل تحسین شده است.دو روش برای مطالعه این کتاب متصور است یکی اینکه به فهرست نظر کنید و موضوعات مبتلابه خود را انتخاب و مطالعه نمایید و دوم اینکه تأمل (و نه تحمل) کنید و کتاب را تا ته بخوانید. تصور می کنم راه دوم به خیر و صلاح نزدیکتر است، هم لذت را بر شما تمام خواهد کرد و هم به صورت مجانی (البته با هزینه یک پیتزای معمولی!) خود را و اخلاق خود را روانکاوی می نمایید.این کتاب استثناءً جزء کارهاییست که برای مترجم یعنی محمود فرجامی خیر دنیا و مخصوصا آخرت را در بر دارد!!! و می توان توصیه نمود کارهای دیگر دکتر کلمنت –این دکتر مقعد شناس دیروز و بی شعور شناس امروز- را هم ترجمه کنند.به صورت گذرا باید عرض کنم این کتاب انواع بیشعوری را در تقسیم بندی های ذیل می بیند: بیشعورهای اجتماعی، تجاری، مدنی، مقدس مآب، عصر جدید، دیوان سالار، بیچاره و شاکی. از نظر شدت بیشعوری نیز تقسیمات ذیل قابل ذکر است: بی شعور تمام عیار، بی شعور گَه گیر و بی شعور آب زیر کاه(خوشرو و ترشرو). تقسیمات و زیر تقسیمات در این کتاب به نهایت با دقت صورت گرفته آنقدر که به راحتی می توانید تعدادی از اطرافیانتان را در یکی از گروههای بیشعور متصور شوید.از خصوصیات منحصر بفرد دیگر این کتاب نیز برخی نقل قول های حکیمانه ایست که نه از زبان حکما و اندیشمندان بلکه از قول بی شعورهای تحت درمان ذکر شده است و این برای بی شعورهایی که متن بنده را می خوانند بسیار امیدوارکننده خواهد بود چرا که اگر بپذیرند تحت درمان بروند سخنانی اینچنین حکیمانه از آنها صادر خواهد شد و این کم نتیجه ای محسوب نمی شود!.از دیگر نکات ریز این کتاب می توان به جدول تدوین شده در صفحه 44 آن اشاره نمود. عنوان این جدول “افراد و گروههای در معرض ابتلای شدید به بیشعوری” است و در کمال تعجب در ردیف 18 جدول، نام “دولت ایران” نقش بسته است. با نگاهی به تاریخ نگارش و توزیع این کتاب در آمریکا چنانکه مترجم در مقدمه آورده است متوجه می شویم زمام دولت ایران در آن زمان در دستان آقای رفسنجانی بوده است. شاید تنها نکته منفی این کتاب همین موضوع باشد و همینجا مجبوریم انزجار خود را نسبت به این بخش از کتاب اعلام نماییم! گرچه در همین صفحه نام “نمایندگان کنگره آمریکا” را هم جزء گروههای در معرض بی شعوری می شود مشاهده کرد که علی الاصول این قسمتش عین حقیقت است!درباره کتاب بیشعوری (Assholism)به نظر نویسنده، بیشعورها احمق نیستند، اتفاقا بیشتر آنها نابغه اند؛ اما نابغه هایی خودخواه؛ مردم آزار، با اعتماد به نفس بالا و البته وقیح که نتیجه تیزبازی هایشان در نهایت به ضرر خودشان و اطرافیانشان می شود. نویسنده با شوخ طبعی و یک عالمه ماجراهای ساختگی (اما در واقع بسیار شبیه به اتفاقاتی که هر روز دور و بر ما می افتد) نظریه من درآوردی خودش را مطرح می کند : بیشعوری یک بیماری مسری است و دارد دنیا را تهدید می کند ! باید کاری کرد و الا بیشعورها دنیا را نابود می کنند .
محتوای کتاب بیشعوری (Assholism)خاویر کرمنت (که علی‌الظاهر واقعا هم پزشک است) در این کتاب طنزآمیز مدعی می‌شود که بیشعوری (Assholism) یک بیماری و اعتیاد است و نه نوعی بداخلاقی یا سوء رفتار . بعد در قالب یک پزشک که شناخت و درمان بیشعورها را کار خود قرار داده با نظیره‌نویسی کتاب‌های عامه‌پسند روانشناسی به معرفی بیشعوری از زوایای مختلف می‌پردازد .بخش هایی از کتاب بیشعوری (Assholism)چند پاراگراف از متن کتاب نشان می دهد نگاه خاویر کرمنت نویسنده کتاب بیشعوری (Assholism) به مساله بیشعوری در جوامع چگونه است . در مورد استعداد بیشعوری سیستم بوروکراسی دولتی و نظام دیوان‌سالار می‌نویسد :این نوع بیشعوری به صورت‌های مختلفی دولت را فلج کرده‌ است . بعضی از صورت‌های قابل ذکر این‌ها هستند :« جنون جلسه » . دیوان‌سالاران همیشه در جلسه هستند . هر مساله‌ای که پیش بیاید ، موضوع باید در کمیته‌های مربوطه مورد بررسی قرار گیرد ، مشاوران آن را تحلیل کنند ، کمیسیون‌ها درباره‌اش گزارش بدهند ، در گروه‌های تجدید نظر رویش بحث شود و کمیته‌های اجرایی آن را تایید کنند . با این روش ، مسئولیت تصمیم‌گیری کاملا محو می‌شود ؛ هیچ‌کس مسئول و پاسخگوی عواقب نیست و در آینده یقه‌ی ‌کسی را نمی‌توان گرفت .« کاغذبازی » . تمام مراحل اداری با دقت فراوان به‌گونه‌ای تنظیم شده‌اند که برای هر کاری به سه نسخه نیاز باشد . همین امر ، باعث کاغذبازی برای هر کاری می‌شود حتی اگر آن کار نوشتن تقاضانامه و درخواست کاغذِ بیشتر برای کاغذبازی باشد . اگر زمانی در روند تامین کاغذ اشکالی به‌ وجود بیاید دولت با خطر جدی مواجه خواهد شد . اتفاقی که باعث دق‌مرگ شدن بیشعورهای دیوان‌سالار و ذوق‌مرگ شدن ما خواهد شد .« مقررات » . ‌سازمان های دولتی بدون مقررات سردرگم می‌شوند چرا که آنها هیچ‌کاری که واقعا کار باشد انجام نمی‌دهند و بنابراین هویت‌شان فقط با مقررات تعریف می‌شود . افزون بر این ، مقررات سازمان‌های دولتی را در مقابل مردم محافظت می‌کند ، به این صورت که مانع از حق مسلم مالیات‌دهندگان برای پرسش درباره‌ی این واقعیت آشکار می‌شود که این سازمان‌ها و اداره‌ها چرا پول مردم را مصرف می‌کنند اما عملا هیچ کار مفیدی برای آنها انجام نمی‌دهند ؟ و آخر اینکه مقررات ، قدرت کافی برای رؤسا و مدیران تامین می کنند تابا زیردستانشان مستبدانه‌تر رفتار کنند .

منبع:سایت آسمونی

 
بالا