سلام دوستان.لطفا اگه میشه معنی این شعرو بطور مختصر بنویسین(معنی هر بیت رو جدا جدا)اصلا هیچی نمیفهمم
مادری بود و دختری و پسری................... پسرک از می محبت مست
دختر از غصه پدر مسلول ...........................پدرش تازه رفته بود از دست
یک شب اهسته با کنایه طبیب ...............گفت با مادر(این نخواهد رست
ماه دیگر که از شوم خزان...................... برگ ها را بود به خاک نشست
صبری ای باغبان که برگ امید ......................خواهد از شاخه حیات گسست
پسر این حال را مگر دریافت............... بنگر اینحا چه مایه رقت هست
صبح فردا دو دست کوچک طفل ...................برگ ها را به شاخه ها می بست
مادری بود و دختری و پسری................... پسرک از می محبت مست
دختر از غصه پدر مسلول ...........................پدرش تازه رفته بود از دست
یک شب اهسته با کنایه طبیب ...............گفت با مادر(این نخواهد رست
ماه دیگر که از شوم خزان...................... برگ ها را بود به خاک نشست
صبری ای باغبان که برگ امید ......................خواهد از شاخه حیات گسست
پسر این حال را مگر دریافت............... بنگر اینحا چه مایه رقت هست
صبح فردا دو دست کوچک طفل ...................برگ ها را به شاخه ها می بست
آخرین ویرایش توسط مدیر