پاسخ : منظور از نه کرسی چیست؟
وااااای!هردوتون منو گیج کردین:195: آخه معلم ما گفته معنی این شعر یعنی این که نه کرسی آسمان بلند میشن تا بر رکاب قزل ارسلان بوسه بزنند.
چون سعدی هم در اعتراض به این بیت ظهیر گفته« چه حاجت که نه کرسی آسمان/نهی زیر پای قزل ارسلان»
حالا این کجاش به علم و دانش مربوطه؟!:219: بابا یکی جواب منو بده!!!
:[FONT=&]بر اساس نظریه بطلمیوس زمین مرکز آسمانها است و بدور آن هشت کره آسمانی که به آنها فلک گفته می شود، همانند پوسته پیاز زمین را در بر گرفته اند و بدور آن در حال گردش هستند. این هشت کره آسمانی جسم هستند و عبور از آنها مستلزم خرق و یا پاره کردن آنها می باشد و طبق این نظریه رفتن به آسمانهای بالاتر محال است. در هر یک از این افلاک سیاراتی قرار دارند که به آن کرات آسمانی چسبیده اند و با آنها حرکت می کنند و هر فلک بنام آن سیاره خوانده می شود. بر اساس این نظریه نام این افلاک به ترتیب چنین بوده است: قمر،تیر،ناهید،خورشید، بهرام،برجیس،کیوان و آخرین فلک که ثوابت خوانده می شده است در آن ستارگان همانند میخ به فلک هشتم چسبیده اند و صور فلکی در این کره قرار دارد. این خلاصه ای بود از آنچه که نظریه بطلمیوس خوانده می شود و اکثر دانشمندان مسلمان و اروپایی تا قرن شانزدهم میلادی به آن معتقد بوده اند[/FONT]. [FONT=&]لازم به یاد آوری است که اصل کتاب بطلمیوس از بین رفته است و ترجمه عربی آن بنام "المجسطی" توسط دانشمندان مسلمان به دست دانشمندان اروپا در قرون وسطی رسی[/FONT][FONT=&]د[/FONT].
............................................
---- دو نوشته به هم متصل شده است ----
:[FONT=&]بر اساس نظریه بطلمیوس زمین مرکز آسمانها است و بدور آن هشت کره آسمانی که به آنها فلک گفته می شود، همانند پوسته پیاز زمین را در بر گرفته اند و بدور آن در حال گردش هستند. این هشت کره آسمانی جسم هستند و عبور از آنها مستلزم خرق و یا پاره کردن آنها می باشد و طبق این نظریه رفتن به آسمانهای بالاتر محال است. در هر یک از این افلاک سیاراتی قرار دارند که به آن کرات آسمانی چسبیده اند و با آنها حرکت می کنند و هر فلک بنام آن سیاره خوانده می شود. بر اساس این نظریه نام این افلاک به ترتیب چنین بوده است: قمر،تیر،ناهید،خورشید، بهرام،برجیس،کیوان و آخرین فلک که ثوابت خوانده می شده است در آن ستارگان همانند میخ به فلک هشتم چسبیده اند و صور فلکی در این کره قرار دارد. این خلاصه ای بود از آنچه که نظریه بطلمیوس خوانده می شود و اکثر دانشمندان مسلمان و اروپایی تا قرن شانزدهم میلادی به آن معتقد بوده اند[/FONT]. [FONT=&]لازم به یاد آوری است که اصل کتاب بطلمیوس از بین رفته است و ترجمه عربی آن بنام "المجسطی" توسط دانشمندان مسلمان به دست دانشمندان اروپا در قرون وسطی رسی[/FONT][FONT=&]د[/FONT].
---- دو نوشته به هم متصل شده است ----
:[FONT=&]بر اساس نظریه بطلمیوس زمین مرکز آسمانها است و بدور آن هشت کره آسمانی که به آنها فلک گفته می شود، همانند پوسته پیاز زمین را در بر گرفته اند و بدور آن در حال گردش هستند. این هشت کره آسمانی جسم هستند و عبور از آنها مستلزم خرق و یا پاره کردن آنها می باشد و طبق این نظریه رفتن به آسمانهای بالاتر محال است. در هر یک از این افلاک سیاراتی قرار دارند که به آن کرات آسمانی چسبیده اند و با آنها حرکت می کنند و هر فلک بنام آن سیاره خوانده می شود. بر اساس این نظریه نام این افلاک به ترتیب چنین بوده است: قمر،تیر،ناهید،خورشید، بهرام،برجیس،کیوان و آخرین فلک که ثوابت خوانده می شده است در آن ستارگان همانند میخ به فلک هشتم چسبیده اند و صور فلکی در این کره قرار دارد. این خلاصه ای بود از آنچه که نظریه بطلمیوس خوانده می شود و اکثر دانشمندان مسلمان و اروپایی تا قرن شانزدهم میلادی به آن معتقد بوده اند[/FONT]. [FONT=&]لازم به یاد آوری است که اصل کتاب بطلمیوس از بین رفته است و ترجمه عربی آن بنام "المجسطی" توسط دانشمندان مسلمان به دست دانشمندان اروپا در قرون وسطی رسی[/FONT][FONT=&]د[/FONT].