همتونو میگم.
همتونو دوست دارم.
تو این چند روز همه سعی میکردن با کنایه و نیش حالمو بگیرن و به گفته ی عینی یکیشون آخر موفق شدن منو عقب تر از خودشون ببینن.
من تو فکره یه همدرد و یه هم زبون بودم اما بقیه به فکره تسویه حسابهای رقابتی گذشته بودن اما شماها...
مثل چند تا دوست واقعی دست منو فشردین و من تازه واردو تو جمع خودتون با آغوش باز پذیرفتین..
از شما متشکرم که این قدر ساده و بی ریا به همدیگه خبر رسانی میکنین و در واقع با این کاراتون به من نشون دادین که همدیگرو واقعا دوست دارید