پدرم، وقتی که من ...

kavosh

New Member
ارسال ها
396
لایک ها
75
امتیاز
0
#1
4 سالگی: بابای من می‌تونه هر کاری رو انجام بده.
5 سالگی: بابای من خیلی چیزا می‌دونه.
6 سالگی: بابای من زرنگ‌تر از بابای توست.
8 سالگی: بابای من همه چیزو هم نمی‌دونه.
10 سالگی: قدیما، اون وقتا که بابام همسن و سال من بود، مطمئنا همه چیز با حالا فرق داشت.
12 سالگی: اوه، بله، طبیعتا بابا همه چیزو در مورد اون نمی‌دونه. بابا به قدری پیر شده که دیگه بچگی‌های خودشم فراموش کرده.
14 سالگی: به حرف‌های بابام توجه نکن. اون دیگه از مد افتاده !
21 سالگی: بابام؟ خدا مرگم بده، اون دیگه کاملا از رده خارجه.
25 سالگی: بابا یه چیزایی در مورد اون می‌دونه، اما خوب باید هم بدونه، چون یه پیرهن هم که باشه بیشتر از ما پاره کرده.
30 سالگی: شاید بهتر باشه از بابا بپرسیم که نظرش در این مورد چیه. از هر چه که بگذریم، اون تجارب زیادی تو زندگی کسب کرده.
35 سالگی: من دست به هیچ کاری نمی‌زنم مگر این‌که اول با بابام مشورت کنم.
40 سالگی: موندم که بابای خدابیامرزم کارها را چه جوری راست و ریس می‌کرد ! اون خیلی عاقل بود و دنیایی تجربه داشت.
50 سالگی: حاضرم همه چیزمو بدم و در عوض بتونم چند لحظه‌ای در این مورد با بابای خدابیامرزم مشورت کنم. حیف که قدر اون همه هوش و ذکاوتش رو ندونستم. خیلی چیزا بود که می‌تونستم ازش یاد بگیرم !

“Ann Landers”
 

pirate17

New Member
ارسال ها
573
لایک ها
40
امتیاز
0
#2
ایــــــــــــــول مرسی
نتیجه ی اخلاقی:ما در غیر منطقی ترین زمان زمان زندگیمون هستیم 8O و قدر چیزایی که داریمو نمی دونیم :?
(چیزی که تازگیا هر دم به دیقه یکی باید به من بگه!) :eek:
 

hessam

New Member
ارسال ها
55
لایک ها
2
امتیاز
0
#3
kavoshناراحت نشیا اما اصلا نفهمیدم چی گفتی یعنی به نظرم ...بود :roll: :!:
میشه منظورتو بگی البته لطفا :wink:
 

kavosh

New Member
ارسال ها
396
لایک ها
75
امتیاز
0
#4
جوابیه !

لطف دارین شما ! شایدم واقعا ... باشه ! :roll: :!:
منظور من نه ! منظور نویسنده‌ش ! :wink:
این قصه‌ی زندگی خیلی از آدماست. بچه‌ها همین که یه کم بزرگ می‌شن فکر می‌کنن بابا ماماناشون قدیمی شدن ! ( البته این به اصطلاح بزرگ شدن فقط از نظر جسمیه، از نظر عقلی نیست ! چون مطمئنن اگه عقلشونم یه کمی رشد می‌کرد این طرز تفکرو نداشتن. :lol: )
فکر می‌کنن همه چیو بلدن و جهان در دستشونه ! و با بی‌توجهی به حرفای والدین به کار خودشون ادامه می دن... تا این‌که سرشون می‌خوره به سنگ ! تازه وقتی یه کمی سنشون رفت بالاتر و سردی و گرمی روزگارو چشیدن ! می‌فهمن که بابا ماماناشون چه گوهرایی بودن و اونا نمی‌دونستن. :evil:
 
ارسال ها
18
لایک ها
0
امتیاز
0
#5
مرسي واقعا.تلنگر مفيد و تلخي بود كه احتمالا خيلي ها و از جمله خودم بهش نياز داشتم. :oops:
 

hessam

New Member
ارسال ها
55
لایک ها
2
امتیاز
0
#6
اهان........... :roll: :roll: :roll: :roll: :roll:
خوب به نظر من اینا که گفتی درسته اما متن اینو نمی رسونه البته اشکال از نوسیسندشه و ممنون که این نکته در زندگی رو گوشزد کردی :wink:
 

kquran

New Member
ارسال ها
357
لایک ها
18
امتیاز
0
#7
بسیار بسیار عالی بود...درس گرفتم...ممنون!
 
ارسال ها
337
لایک ها
129
امتیاز
0
#8
Re: جوابیه !

kavosh گفت
لطف دارین شما ! شایدم واقعا ... باشه ! :roll: :!:
منظور من نه ! منظور نویسنده‌ش ! :wink:
این قصه‌ی زندگی خیلی از آدماست. بچه‌ها همین که یه کم بزرگ می‌شن فکر می‌کنن بابا ماماناشون قدیمی شدن ! ( البته این به اصطلاح بزرگ شدن فقط از نظر جسمیه، از نظر عقلی نیست ! چون مطمئنن اگه عقلشونم یه کمی رشد می‌کرد این طرز تفکرو نداشتن. :lol: )
فکر می‌کنن همه چیو بلدن و جهان در دستشونه ! و با بی‌توجهی به حرفای والدین به کار خودشون ادامه می دن... تا این‌که سرشون می‌خوره به سنگ ! تازه وقتی یه کمی سنشون رفت بالاتر و سردی و گرمی روزگارو چشیدن ! می‌فهمن که بابا ماماناشون چه گوهرایی بودن و اونا نمی‌دونستن. :evil:


;;;;;;;;
 

fereidoon

Active Member
ارسال ها
447
لایک ها
132
امتیاز
43
#9
زیبا بود
 

nasim74

New Member
ارسال ها
54
لایک ها
5
امتیاز
0
#12
منم کتابشو دارم(به بهترین بابای دنیا)!
آینده کتابی است که اکنون می نویسی،چیزی بنویس که فردا از خواندنش پشیمان نشوی!
ای کاش قدر لحظات زندگی و چیرایی رو که داریم بدونیم!
 
ارسال ها
98
لایک ها
6
امتیاز
0
#13
اما من همیشه مادر و پدرمو خیلیییییییییی قبول دارم..احساس میکنم هر چی میگن خوبه
 

amirrezas

New Member
ارسال ها
204
لایک ها
17
امتیاز
0
#14
آفرین
 

sts3662

New Member
ارسال ها
216
لایک ها
11
امتیاز
0
#15
happiestchemist گفت
اما من همیشه مادر و پدرمو خیلیییییییییی قبول دارم..احساس میکنم هر چی میگن خوبه
چن سالته ؟؟
 

darrande

Well-Known Member
ارسال ها
592
لایک ها
811
امتیاز
93
#17
بابا دوست دارم
 

mop

New Member
ارسال ها
318
لایک ها
111
امتیاز
0
#18
happiestchemist گفت
اما من همیشه مادر و پدرمو خیلیییییییییی قبول دارم..احساس میکنم هر چی میگن خوبه
خسته نباشی مگه باید غیر از این باشه؟؟؟؟؟
 

mehrak_n

New Member
ارسال ها
24
لایک ها
4
امتیاز
0
#20
خیلی آموزنده بود.....

ولی حیف هممون دیر متوجه میشیم!
این رسم روزگاره کاریش نمی شه کرد......
 
بالا