پیغام گیر شاعران ایران (طنز)

alidelgarm

New Member
ارسال ها
389
لایک ها
589
امتیاز
0
#1
پیغام‌گیر حافظ:
رفته‌ام بیرون من از كاشانه‌ی خود غم مخور
تا مگر بینم رخ جانانه‌ی خود غممخور
بشنوی پاسخ ز حافظ گر كه بگذاری پیام
زان زمان كو باز گردم خانه‌یخود غم مخور

پیغام‌گیر سعدی:

از آوای دل انگیز تو مستم
نباشم خانه و شرمنده هستم
به پیغام توخواهم گفت پاسخ
فلك گر فرصتی دادی به دستم ….

پیغام‌گیر فردوسی:

نمی‌باشم امروز اندر سرای
كه رسم ادب را بیارم به جای
به پیغامت ایدوست گویم جواب
چو فردا برآید بلند آفتاب

پیغام‌گیر خیام:

این چرخ فلك، عمر مرا داد به باد
ممنونتو‌ام كه كرده‌ای از من یاد
رفتم سر كوچه، منزل كوزه فروش
آیم چو بهخانه، پاسخت خواهم داد

پیغام‌گیر منوچهری:

از شرم، به رنگ باد باشد رویم
در خانه نباشم كه سلامی گویم
بگذاریاگر پیام، پاسخ دهمت
زان پیش كه همچو برف گردد رویم

پیغام‌گیر مولانا:

بهر سماع از خانه‌ام، رفتم برون، رقصان شوم
شوری برانگیزم به پا، خندانشوم، شادان شوم
برگو به من پیغام خود، هم نمره و هم نام خود
فردا تو راپاسخ دهم، جان تو را قربان شوم!

پیغام‌گیر باباطاهر:

تلیفون كرده ای جانم فدایت
الهی مو بهقربون صدایت
چو از صحرا بیایم، نازنینم
فرستم پاسخی از دل برایت

پیغام‌گیرنیمایوشیج:

افسوس می خورم،
چون زنگ میزنی،
من خانه نیستم كه دهم پاسخ تو را،
بعد از صدای بوق،
برگو پیام خود،
من زود می‌رسم،
چشم انتظارباش
 
بالا