- ارسال ها
- 10
- لایک ها
- 11
- امتیاز
- 0
اینجا می خوام در مورد 4 تا از کلاهبردار های بزرگ دنیا بنویسم که یه کارایی کردن که به عقل جن هم نمیرسه من خودم وقتی این مطلب خوندم حسابی کف کردم اگه استعداد های این 4 تا درست بکار گرفته میشد مطمئنم از نیوتون و انیشتین و خیلی های دیگه کمتر نمیشدن فعلا یکی از اون هارو معرفی میکنم اگه خوشتون اومد بگین بقیه رو هم واستون بزارم راستی یکی از این 4 تا یه ایرانی
1-هان ون میگه رن(Han Van Meegeren): نقاش و کپی کننده ی اثار هنری کسی که سر نازی هارو کلاه گذاشت در سال 1889 در هلند به دنیا امد عاشق رنگ ها بود و تابلو هاب زیادی را خلق کرد اما منتقدان اثارش را بی روح و تقلیدی نامیدند او سرخورده از این برخورد برای اثبات توانایی هایش تصمیم گرفت اثار بزرگانی هچون (فرانس هالس) و (ورمیه) را کپی کند او با پشتکار فراوان توانست فرمول رنگ های قدیمی و ساخت بوم های ان زمان را پیدا کند او کار خود را شروع کرد وانقدر ماهرانه عمل کرد که حتی زرنگترین کارشناسان هم بویی از ماجرا نبردند او در نقش یک دلال اثارش را به عنوان اثار کشف شده ی دوره ی طلایی به مجموعه داران و گالری ها میفروخت در همین دوران بود که جنگ جهانی دوم شروع شد یکی از مشتریان پروپاقرص او (مارشال گورینگ)از سرداران درجه اول حزب نازی در المان بود که علاقه ی فراوانی به اثار نقاشان هلندی داشت و تعداد زیادی از کار های او را وارد مجمو عه اش کرد.اما بعد از شکست المان ها میگه رن به جرم فروش میراث فرهنگی هلند باز داست شد. میگه رن در دادگاه واقعیت را بیان کرد اما هیچ کس حرف او را قبول نکرد او از دادگاه خواست تا وسایل مورد نیازش را در اختیارش قرار بدهند تا یکی از اثار را در مقابل چشمان همه جعل کند او از اتهام خیانت تبرعه شد اما به جرم جعل اثار هنری محکوم و جند سال بعد درگذشت
میدونین جای جالب این داستان چیه اینکه اون نازی سر این کلاه گذاشته بهش پول تقلبی داده
1-هان ون میگه رن(Han Van Meegeren): نقاش و کپی کننده ی اثار هنری کسی که سر نازی هارو کلاه گذاشت در سال 1889 در هلند به دنیا امد عاشق رنگ ها بود و تابلو هاب زیادی را خلق کرد اما منتقدان اثارش را بی روح و تقلیدی نامیدند او سرخورده از این برخورد برای اثبات توانایی هایش تصمیم گرفت اثار بزرگانی هچون (فرانس هالس) و (ورمیه) را کپی کند او با پشتکار فراوان توانست فرمول رنگ های قدیمی و ساخت بوم های ان زمان را پیدا کند او کار خود را شروع کرد وانقدر ماهرانه عمل کرد که حتی زرنگترین کارشناسان هم بویی از ماجرا نبردند او در نقش یک دلال اثارش را به عنوان اثار کشف شده ی دوره ی طلایی به مجموعه داران و گالری ها میفروخت در همین دوران بود که جنگ جهانی دوم شروع شد یکی از مشتریان پروپاقرص او (مارشال گورینگ)از سرداران درجه اول حزب نازی در المان بود که علاقه ی فراوانی به اثار نقاشان هلندی داشت و تعداد زیادی از کار های او را وارد مجمو عه اش کرد.اما بعد از شکست المان ها میگه رن به جرم فروش میراث فرهنگی هلند باز داست شد. میگه رن در دادگاه واقعیت را بیان کرد اما هیچ کس حرف او را قبول نکرد او از دادگاه خواست تا وسایل مورد نیازش را در اختیارش قرار بدهند تا یکی از اثار را در مقابل چشمان همه جعل کند او از اتهام خیانت تبرعه شد اما به جرم جعل اثار هنری محکوم و جند سال بعد درگذشت
میدونین جای جالب این داستان چیه اینکه اون نازی سر این کلاه گذاشته بهش پول تقلبی داده