افرا.ف

Well-Known Member
ارسال ها
470
لایک ها
580
امتیاز
93
پاسخ : دلنوشته ها

شب است .
واژه ها یکی یکی در ذهنم میدوند !
کلمات در قفس ادبیات حبس شده اند !
جست و جوی یک اندیشه ، برای رسیدن به آرامش تنها دغدغه ی اکنون است !
تو هم گاهی گذر میکنی از خاطرم .
و من از تمامی افکار ربوط به تو ،
آهسته عبور میکنم
تا صدای ویرانی اشعارم را در سکوت تنهایی ام نشنوی !
اما تو چشمانت را میبندی و از ته دل میخندی ...
اما من ،
برای تو شب ها بیدار می مانم .
بی آنکه بدانی چه میگذرد در فکرم .
اما تو هیچ گاه به خانه ام نمی آیی.
تا برایت غزلواره هایم را قاب کنم .
بزنم به دیوار دلت !
تا هروز ،
تمامی شب هایی که بیدار ماندم و برایت شعر گفتم ،
از جلوی چشمانت رد شود!
عبور کن آهسته آهسته !
تنها قلب های زنده ، شب ها بیدارند ...!
 

~PanteA ~

New Member
ارسال ها
137
لایک ها
147
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

دل تنها و غریبم
من و این حال عجیبم
حال بارون زده از چشمای ابری !
منو این حال قشنگم
حال ابری شده از درد وبی صبری...
انگار دل منه که داره میشکنه...صبور و بی صدا هر لحظه با منه ...
گویا از این همه حس که تو عالمه سهم من و دلم احوال تلخمه...

وقتی هیشکی نیست که حتی از نگاش آروم بشی
دل تنهات رام نمیشه این تویی که رامشی
وای از این حال که دلت رو پای اعدام میکشی
بال پرواز دلت با پتک عقلت میشکنه
دل بی دل بی صدا تو مقتلش جون میکنه
روزی چند بار قتل حسم کاره هر روز منه...×
این یه حس تازه نیست این حال هر روز منه ...×
( از خودم نیست اما دوسش دارم ... " احوال تلخم" /محمدرضا علیمردانی )
 

biochrist

New Member
ارسال ها
112
لایک ها
80
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

در خاموشی شب
بلبل بانگ برداشت و آواز شبانه اش به عرش خداوند رسید
خدا نغمه بلبل را شنید و به پاداش آن
در قفسی زرینش کرد و به او روح نام داد
از آن پس
مرغ روح در قفس تن زندانی است
ولی همچنان گاه و بیگاه نوای دلپذیرش را سر میدهد گوته



 

Dominant Factor

Well-Known Member
ارسال ها
196
لایک ها
295
امتیاز
63
پاسخ : دلنوشته ها

این قطعه ادبی رو خودم نوشتم!


عاشقانه هایم را
با تو سرودم
مادر

مطئن باش که من
جز تو نبودم
مادر


مامان جون:126:
 

maryam.s.m

New Member
ارسال ها
25
لایک ها
20
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

به نشانه میگیرند ...
گلوله هایی مشکین رنگ....
ماشه را بکش ...
چشم هایت را باز کن....
قول میدهم این باربا طوفانی از ارامش عاشق شوم.....
قول میدهم
 

shabnam 3

New Member
ارسال ها
469
لایک ها
710
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

ای قرارم ......


بی قرارم کرده باز امشب.....


نگاه گرم
چشمانت .....:124:
 

amir007

New Member
ارسال ها
253
لایک ها
120
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

شایــــد خــوب ؛ شایـــد بـــد ؛ شایـــد به تلخی بایـــد عـــادت کـرد
 

H sahar H

New Member
ارسال ها
212
لایک ها
457
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

قلبت،مفتش هم گران است
کاش فريب دستان آردي ات را نميخوردم...
بايد افسانه هاي کودکي ام را باور کنم
مادر بزغاله ها,ميتواند قلبي را که زير دندانهايت دريده شد سالم از شکمت بيرون بياورد??!

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

مهتاب، تابيد و رسوايت کرد
ستاره ها، بر سرت خراب شدند
آفتاب، سوزاندت
در آسمان ديوار کوتاه تر از سحر پيدا نکردي??
من هم بلدم
بسوزانم...رسوايت کنم...بر سرت خراب شوم
اما تو همين يک جمله را آويزه ي گوشت کن
"لياقت آسمان را نداري نگاهت به زمين باشد"
چشم هايت را در زمين بچران...
 

M.Banparvar

Well-Known Member
ارسال ها
429
لایک ها
495
امتیاز
63
پاسخ : دلنوشته ها

از پس دلم برنیامدم......
دلم نیامد......
چهار سال گذشت اما
چهل سال پیرشدم.....
نه گفتن را بلد نبودم که به این حال افتادم
اما بعد از آن اتفاق همواره به خودم «نه» گفتم...
 

Alice

New Member
ارسال ها
154
لایک ها
189
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

دلم برا خودم تنگ شده!!برا خنده های از ته دلم شیطنتای بچه گونم....
حتی رویاهام یادم نمیاد خدایی که همیشه هوامو داشت دوستای مهربون تراز
اسمون گمشون کردم انگار گرد مرگ روم پاشیدن!!شبوروزم یکی شده دیگه
کسیو نمیشناسم ای کاش دوباره متولد شم ای کاش خودمو ببخشم.........
 

M.Banparvar

Well-Known Member
ارسال ها
429
لایک ها
495
امتیاز
63
پاسخ : دلنوشته ها

دلم گرفته خدایا...بقدر تمام اشک هایی که ریختم و تو دیدی اما از بندگانت پنهان کردم....نمیدانم برای ظهور منجی دعا کنم یا برای پایان خودم...دلم از همه پر است مخصوصا خودم....کاش میشد از اول شروع کرد یا برگشت....خدایا به من قدرت بده آینده ام را مثل گذشته ام تباه نکنم...آمین یا رب العالمین
 

Sani_2

New Member
ارسال ها
654
لایک ها
547
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

شاید نباید این رو بگم
اما میگم
داشتم این دلنوشته هارو میخوندم
ی نکته به ذهنم اومد
90%دلنوشته ها منفی بود!!!
نمیدونم چرا همچین جوّ منفی گرایی وارد جوونا شده
از خودمون گرفته که هنوز 16-17سال داریم تا 30ساله هامون
کلا شدیم همه ی مشت ادم غم زده

تو هر دلنوشته از غم میگیم ،از اشک،گریه،تنهایی

اگه از خدا میگیم غمه،میگیم خدایا چرا همچین شد ،چرا این نشد...
اگه از امام زمان میگیم ،میگیم هرشب با گریه سر میکنم تا تو بیایی
ولی برا اومدنش کاری انجام نمیدیم
خدایی چرا ؟؟
یکی جواب منو بده
 

bloodborne

New Member
ارسال ها
433
لایک ها
215
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

همه رفتنو ما تنهاییم.
سردم شده.
مادر کجایی که آغوش تو بهترین جای دنیاشت وقتی سردی گرمت میکنه و وقتی داغی خنکت می کنه.
بعضی اوقات با فریاد هایمدلت را می شکنم ولی دلت مثل فولاد است همیشه مرا می بخشی.
همیشه برایت بهترین هارا می خوام ولی حیف که همش حرفست.
تو کسی بودی که نه ماه مارا در وجود خودت تحمل کردی و زدگیت برایم گذاشتی ولی من چی بعضی اوقات اصلا به فکر تو نبودم.
ولی بازهم مرامی بخشی .
دعایم می کنی .
آخه تو چقدر مهربانی که هیچوقت از من نمی گذری و حتی اگر بدترین کارهاهم مرتکب شوم باز ته دلت مرادوست داری.
تقدیم به تمام کسانی که مثل من مادرشون رو خیلی دوست دارن.
 

Alice

New Member
ارسال ها
154
لایک ها
189
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

شاید نباید این رو بگم
اما میگم
داشتم این دلنوشته هارو میخوندم
ی نکته به ذهنم اومد
90%دلنوشته ها منفی بود!!!
نمیدونم چرا همچین جوّ منفی گرایی وارد جوونا شده
از خودمون گرفته که هنوز 16-17سال داریم تا 30ساله هامون
کلا شدیم همه ی مشت ادم غم زده

تو هر دلنوشته از غم میگیم ،از اشک،گریه،تنهایی

اگه از خدا میگیم غمه،میگیم خدایا چرا همچین شد ،چرا این نشد...
اگه از امام زمان میگیم ،میگیم هرشب با گریه سر میکنم تا تو بیایی
ولی برا اومدنش کاری انجام نمیدیم
خدایی چرا ؟؟
یکی جواب منو بده
سلام دوست عزیز
خب یکی از فواید درددل کردن احساس سبکیه!!که به شدت بعد کنکوروالمپیاد نیازه
این که اینجا مینویسیم واسه خاطر اینه که مطمئنم بقیم تجربه کردن میفهمن منو
ولی به این معنی نیست که 100%اوقات ناراحتیم الان من دیشب حالم خیلی بد بود ولی
کم کم دارم واقععیتو قبول میکنمو حالم بهتر شده حالا شما خودشو ناراحت نکن
زیاد جدی نگیر.........همیشه خوشحال یا همیشه ناراحت نمیشه که..........
 

Sani_2

New Member
ارسال ها
654
لایک ها
547
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

سلام دوست عزیز
خب یکی از فواید درددل کردن احساس سبکیه!!که به شدت بعد کنکوروالمپیاد نیازه
این که اینجا مینویسیم واسه خاطر اینه که مطمئنم بقیم تجربه کردن میفهمن منو
ولی به این معنی نیست که 100%اوقات ناراحتیم الان من دیشب حالم خیلی بد بود ولی
کم کم دارم واقععیتو قبول میکنمو حالم بهتر شده حالا شما خودشو ناراحت نکن
زیاد جدی نگیر.........همیشه خوشحال یا همیشه ناراحت نمیشه که..........
عادم میره واتس
از همین پیاما براش میفرستن
تو نت سرچ میکنی از همینا میفرستن
میای اینجا هم از اینا میفرستن[emoji52]

همه هم کلا تو فاز سنگینن
ادم خدایی دپرس میشه
الان بری کل دلنوشته هارو بخونی 1000تاشون غمگینه
 

Alice

New Member
ارسال ها
154
لایک ها
189
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

خدا رو به خاطر نعمت زندگی کردن شاکرم همین که تنم سالمه خونوادم حالشون خوبه
بقیش حله اگه از اول بکبوبونن منو از اول شروع میکنم خداییش زحمت خودمونو کشیدیم
این همه ناراحتی حقمون نی یا خود خدا دوباره به کمک یکی از بنده های پاکت پیدات کردم
از ته دلم دوست دارم دوباره انرژی زندگی تو رگام جریان داره از اول تلاش میکنم نمردم که
what doesn't kill u make u strongerخودت میدونی هیچ وقت ناشکری نکردم اینم به خاطر
شما دوست عزیز پر انرژی همیشه شاد باشی [MENTION=22147]Sani_2[/MENTION]
 

kouchak

New Member
ارسال ها
239
لایک ها
364
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

آمدم ، نم نمکی گشت زنم در آیریسک
که بگفتند: بگو از غم و از غمبادت
چون که اندک لحظاتی به تفکر رفتم
عاقبت وزوزکی گفت به من از یادت
یاد تو بر دل بد صاحب من افتاده
که شده شنبه ولی نیست خبر از یادت

یاد تو کشت ز تاخیر مرا
آخر چرا ؟!


ای نتایج
ای نتایج
ای نتایج

ای عزیزم
زود بیا ، تعجیل نما !
 

mehr313

New Member
ارسال ها
2
لایک ها
4
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

با اینکه با نظرتون موافقم اما دلیل خاصی براش نمی بینم به جز اینکه زندگی همه مون یه جورایی خیلی سخت شده!
هر کی رو میبینیم یه غمی داره و صبرش از یه چیزی به ته کشیده.....از انتظار و دلتنگی و ....
و خیلی خوبه تو این حالمون به کسایی فکر کنیم که شرایط خیلی بدتر از ما دارند مثل شیعیان عزیزی که هم اکنون اسیر جنگ و بیداد دشمنند....
خدایی خود خدا به فریاد همه ی بنده هاش برسه !!!
 

saideh

New Member
ارسال ها
260
لایک ها
156
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

دلم گرفته...........خیلی دلم گرفته از خیلی چیزا و خیلی نفرا..........ولی نمیدونم چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟
تا کی باید ایطوری زندگی کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟دنیا خیلی خسته کننده هس.........همش تکراریه.........هرروز و همیشه کارای تکراریه..............بسته دیگه حوصله هیچیو ندارم تا کی باید منتظر مرگ خودت بمونی؟؟؟؟؟؟؟؟؟خدا ای رسم رفاقته.............بخدا ای رسمش نیس......خدا گفته اگه خوب زندگی کنی دنیا جای خوبیه خدایا من دارم خوب زندگی میکنم؟؟؟؟؟پس حرفت چطور شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟نمیکشم دیگه..............خیلی سخته کسی رو توی زندگیت نداشته باشی برا دردو دل و بدونی که تا اخرش باهات نیس..............وسط راه ولت میکنه..........بخدااااااااااااا سخته.
نظرشماها چیه؟؟؟؟؟؟؟؟

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

خب زندگی سخته و تکراریه نیس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:219:
 

Sani_2

New Member
ارسال ها
654
لایک ها
547
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

با اینکه با نظرتون موافقم اما دلیل خاصی براش نمی بینم به جز اینکه زندگی همه مون یه جورایی خیلی سخت شده!
هر کی رو میبینیم یه غمی داره و صبرش از یه چیزی به ته کشیده.....از انتظار و دلتنگی و ....
و خیلی خوبه تو این حالمون به کسایی فکر کنیم که شرایط خیلی بدتر از ما دارند مثل شیعیان عزیزی که هم اکنون اسیر جنگ و بیداد دشمنند....
خدایی خود خدا به فریاد همه ی بنده هاش برسه !!!
حرف شما قبول
اما واقعا شما انسان بی غم دیدید تا حالا ؟؟
ما وقتی حالمون بده همش میایم اینجا مینویسیم از اشک و گریه و...
اما وقتی حالمون خوبه نیومدیم از خنده بگیم
کاش تعادل رو رعایت میکردیم
مگه نه ؟
 
بالا