Al!R3ZA
عضویت
لایک ها
3,166

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام علیرضا جان
    حالت خوبه؟
    سرت شلوغه ها
    تا باشه از این شلوغی ها
    و هزاران تا همچین آیه هایی هست که شاید فردا پدر گرامیم مودم رو ازم بگیره نتونتم دیگه با کامپیوتر بیام...
    با گوشی میام ولی خیالت تخت:1:
    قسمت پونزده
    29 و 30 المعارج
    و کسانى که فرج های (شرمگاه)خویش را نگه می دارند ( 29 ) مگر بر همسران خود یا کنیزانشان که [در این
    ( صورت] مورد نکوهش نیستند
    (اشکال نداره اسلام تدابیری داشته که ما بی اطلاعیم!)
    قسمت 14
    سوره 4 (نساء) آیه 25
    و هر کس از شما از نظر مالى نمى تواند زنان پاکدامن با ایمان را به همسرى [خود] درآورد پس با
    دختران جوانسال با ایمان شما که مالک آنان هستید [همبستر شوید] و خدا به ایمان شما داناتر
    ﴾ است ...
    -------------------------------------
    (مومنین 1-6)
    به راستى که مؤمنان رستگار شدند ( 1) همانان که در نمازشان فروتنند ( 2) و آنان که از بیهوده
    رویگردانند ( 3) و آنان که زکات مى پردازند ( 4) و کسانى که فرج ها (و اندامشان را از عمل بد)
    نگاه میدارند ( 5) مگر در مورد همسرانشان یا کنیزانى که به دست آورد هاند که در این صورت بر
    ( آنان نکوهشى نیست ( 6

    ببین از آیه ها کاملا مشخصه که کنیز حق مسلمه صاحبشه و میتونه باهاش بدون هیچ نکوهشی از طرف خدای متعال (؟!) همخوابگی کند!
    نشانه هاي یک مسلمان واقعی را ببینید و بر دیده خود عرق شرم جاري سازید! مومن کسی است که
    در نمازش فروتن است، دنبال چیز بیهوده (همان دنیا) نیست، زکات می دهد و اندام تناسلی خود را
    از همه می پوشاند بجز زنانش و کنیزانش!
    (پیامبر هم که از همه مسلمان تر بوده...اصن به من چه کاسه داغ تر از آش شدم...خوشبحال کنیزان فرومایه پیامبر که تونسته اند چیز به آن با ارزشی که کل کاعنات برای آن خلق شده رو ببیند
    (خدا نسیب همه بکنه!)
    سند و مهر تاییدي است بر اینکه کنیز، براي بهره کشی جنسی است و قرآن پروانه این
    بهره کشی را صادر نموده است! اینکه مردي بتواند در برابر کنیزش لخت باشد یا در برابر همسر یا
    کنیزش، اندام تناسلی اش را محافظت نکنند، به نظرِ ماله کشان اسلامی کدام معنا را می تواند
    داشته باشد؟در مسائل حلال و حرام درجه هاي دکتري و پروفسوري دارند، بفرمایند مگر
    یک کنیز با اربابش محرم هستند که ارباب بتواند در برابر او لخت باشد؟
    حرف من اینا نبود
    حرف من نسبت به علم خود فرد بود .نه علم کل جامعه ی انسانی به قضیه
    (قسمت 13)
    میگی برده داری منسوخ بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    سوره 43 (زخرف) آیه 32

    یا آنانند که رحمت پروردگارت را تقسیم مى کنند ما [وسایل] معاش آنان را در زندگى دنیا میانشان
    تقسیم کرده ایم و برخى از آنان را از [نظر] درجات بالاتر از بعضى [دیگر] قرار داد هایم تا بعضى
    از آنها بعضى [دیگر] را در خدمت و سخره گیرند و رحمت پروردگار تو از آنچه آنان مى اندوزند
    بهتر است ﴿ 32
    -------------------
    آخه به اون پیرمرد احمق مکار بگو اگه اسلام برنامه ای براش داشت تروجیشش نمیداد و این حرفارو نمیزد...
    --------------------
    اى کسانى که ایمان آورده اید در باره کشتگان بر شما [حق] قصاص مقرر شده آزاد عوض آزاد و
    بنده عوض بنده و زن عوض زن و هر کس که از جانب برادر [دینى]اش [یعنى ولى مقتول] چیزى
    [از حق قصاص] به او گذشت شود [باید از گذشت ولى مقتول] به طور پسندیده پیروى کند و با
    [رعایت] احسان [خونبها را] به او بپردازد این [حکم] تخفیف و رحمتى از پروردگار شماست پس
    ( هر کس بعد از آن از اندازه درگذرد وى را عذابى دردناك است ( 178
    « تقواي الهی » آیه بالا به خوبی برملا می سازد که مقام انسانها نه بر مبناي
    است بلکه بر اساس جنسیت و برده و غیربرده بودنشان است. حتی براي قصاص باید مقام فرد آزاد
    (یعنی مردها و البته نه مردهایی که برده هستند) در برابر فرد آزاد، برده در برابر برده و زن دربرابر زن
    باشد! پس نه مرد، نه برده و نه زن، هیچکدام با هم برابر نیستند.
    در ضمن این آیه اینو میگه که اگر من زنتو کشتم تو هم باید به عنوان قصاص بیای زن منو بکشی...یا برده من در قبال برده تو....
    آری اسلام میان همه به تساوی عدالت برقرار کرده.....
    اوج فلاکت اونجایی میشه که هوس زن پسرخوانده میزنه به سرش و آیه ای نازل میکنه به نام
    36 تا 38 احزاب
    هيچ مرد و زن با ايماني حق ندارد هنگامي كه خدا و پيامبرش امري را لازم بدانند اختياري از خود (در برابر فرمان خدا) داشته باشد، و هر كس ‍ نافرماني خدا و رسولش را كند به گمراهي آشكاري گرفتار شده است.
    به خاطر بياور زماني را كه به كسي كه خداوند به او نعمت داده بود و تو نيز به او نعمت داده بودي ميگفتي همسرت را نگاه دار و از خدا بپرهيز (و پيوسته اين امر را تكرار مي‏نمودي) و تو در دل چيزي را پنهان مي‏داشتي كه خداوند آن را آشكار مي‏كند، و از مردم مي‏ترسيدي در حالي كه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسي، هنگامي كه زيد از همسرش جدا شد ما او را به همسري تو در آورديم تا مشكلي براي مؤ منان در ازدواج با همسران پسرخوانده‏هاي آنها هنگامي كه از آنان طلاق گيرند نباشد، و فرمان خدا انجام شدني است.
    هيچگونه جرمي بر پيامبر در آنچه خدا بر او واجب كرده است نيست، اين سنت الهي در مورد كساني كه پيش از اين بوده‏اند نيز جاري بوده است و فرمان خدا روي حساب و برنامه دقيقي است.
    (واقعا حرفی ندارم زیرا این کار هم که شما پسرخواندت زنشو بخاطر توطلاق بده و تو زرتی بری بگیریش نه تنها اخلاقی و عقلانی نیست بلکه کثیف و دور از هرگونه ذات پاک خداست (انگارخدا فقط علاقه به محرم و نامحرم داره....)
    و آیه 4 نساع هم میگه که ازدواج با زن پسر خوانده مشکلی نداره ......
    (قسمت 11)
    نور 4 و 5
    و کسانى که نسبت زنا به زنان شوهردار مى دهند سپس چهار گواه نمى آورند هشتاد تازیانه به
    آنان بزنید و هیچگاه شهادتى از آنها نپذیرید و اینانند که خود فاسقند ( 4) مگر کسانى که بعد از
    ( آن [بهتان] توبه کرده و به صلاح آمده باشند که خدا البته آمرزنده مهربان است.
    نتیجه وجود چنین آیه اي آن است که: هر کس در هر کجا زن شوهرداري را در حال ارتکاب زنا دید
    باید چشم برهم گذارد و از آنجاي بگذرد. زیرا اگر گوشه اي از آنچه را که دیده بازنماید بلافاصله از
    او شاهد می خواهند و چون در آن هنگام چهار فرد بر آن واقعه حاضر نبوده اند، او را به چوب فلک
    می بندند و 80 ضربه شلاق به او می زنند. و شگفت آور اینکه از آن پس نیز، شهادتش در هیچ
    جایی پذیرفته نمی شود.
    نتیجه اش این میشود که اگر خواهر شوهردارت را دیدی که مشغول کاری با کسی است یا باید چشم ببندی بروی یا بگویی و 80 شلاق بخوری زیرا فقط خودت دیده ای...یا کلا بری 4 نفر دیگه بیاری که تن خواهرت و کلا بی آبروییش را ببینند و از کجا معلوم که همونا بهش حمله ور نشن!و اصن یکی نیس بگه 4 نفر غلط میکنن به لحظات خصوصی مردم نگاه کنن...
    ----------------
    (قسمت دهم)

    آیا به نظرت کتابی که میگن راهنمای همه بشر هاست باید توش برنامه همخوابی ها و بی عدالتی های محمد نسبت به زنانش باشد؟؟؟در حالی که تنها شرط ازدواج زیاد عدالته...الان من چه نیازی دارم بدونم محمد با کی میخوابیده یا صاحب زنایی که پایه بودن شده یا کنیزانش بر او حلال بودند (و واقعا اگر اسلام طرفدار کنیزان و بردگان بود حداقل به پیامبر خودش دستور میداد برده داری و کنیز*** را ترک کند؟)اگر قرآن ابزار نبود چرا خدا باید برنامه همخوابی ها و اینکه دخترعمو و اینا بر او حلالند و هر زنی پایه بود محمد صاحب او است و اینجا دیگه اوج تبعیض الله نسبت به محمد است.
    در ضمن اسلامی که مخالف کنیز و برده داریه به پیامبرش میگه که کنیزانش بر او حلالند؟
    در ضمن میگن اسلام عدالت قضاوتی عالی ای داره....
    (قسمت نهم)
    میگی اسلام با اینکه کنیزان برده جنسی باشن مخالفه!
    و از طرفی ی آیه میگه که میتونید چهارتا زن بگیرید در حالی که عدالت رو بینشون رعایت کنید...و چون نمیتوانید نکنید (و از نظر من بدین معناست که فقط من حق دارم بگیرم!)
    اما آیا محمد نسبت به زنانش عادل بوده؟؟
    احزاب:
    اى پيامبر ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده‏اى حلال كرديم و [كنيزانى] را كه خدا از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده و دختران عمويت و دختران عمه‏هايت و دختران دايى تو و دختران خاله‏هايت كه با تو مهاجرت كرده‏ اند و زن مؤمنى كه خود را [داوطلبانه] به پيامبر ببخشددر صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد [اين ازدواج از روى بخشش] ويژه توست نه ديگر مؤمنان ما نيك مى‏دانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر كرده‏ايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و خدا همواره آمرزنده مهربان است (۵۰)
    نوبت هر كدام از آن زنها را كه مى‏خواهى به تاخير انداز و هر كدام را كه مى‏خواهى پيش خود جاى ده و بر تو باكى نيست كه هر كدام را كه ترك كرده‏ اى [دوباره] طلب كنى اين نزديكتر است براى اينكه چشمانشان روشن گردد و دلتنگ نشوند و همگى‏شان به آنچه به آنان داده‏اى خشنود گردند و آنچه در دلهاى شماست ‏خدا مى‏داند و خدا همواره داناى بردبار است(51)
    از اين پس ديگر [گرفتن] زنان و نيز اينكه به جاى آنان زنان ديگرى بر تو حلال نيست هر چند زيبايى آنها براى تو مورد پسند افتد به استثناى كنيزان و خدا همواره بر هر چيزى مراقب است (۵۲)
    (قسمت هشتم)
    و آیه بعدی با صراحت تمام میگه که زن برده خواستی بگیری رضایتشو از صاحابش بگیر...یعنی خودش اصن مهم نی...بعد باید بهت وفادارم باشه...و اینجا هم میگه این عمل کثیف خرید و فروش جنسی برده برای کسیه که بترسد که در رنج بیوفتد (طفلک مسلمونی که هوسی بشه!!!!)
    و آخرشم میگه که صبر کنی بهتره!خواستی مصداقشو پیدا کنی فرض کن اسپارتان به لشکریانش این دستور رو داده بود نه الله!بعد میفهمی که چقدر مزخرف و بی پایه است...
    بعدا میبینی که هر جا دستور مزخرفی داده شده بعدش برای گول زدن گفته شده که "خدابخشنده و مهربان است""چه آنکه خدا ب هر کار توانا و داناست"
    البته خدا دانا به حقایق امور آگاهست
    (قسمت هفتم)
    اما نظر من و هر انسان عاقل و با شعوری....:
    ببین پیوند ازدواج مقدسه....پیوند ازدواج توی انسانیتی که دینمه این نیست که شهوت جنسی زیاد شد بری زن بگیری...زن و شوهر یعنی دو شریک زندگی و دو روح در یک تن...و چه بسا الله شما این را اصن درک نمیکند و هر چه بخواهد همان غلط را انجام میدهد.شما میگی اسلام گفته برده آزاد کنید (و این همون محافظه کاریه که در موردش حرف زدم)اما گفته که زن کافر بر شما حلاله میتونی بری ....این اولا حیوانی ترین جمله ای بوده که تاحالا شنیدم..دوما شاید بگی نگفته که زنا کنید گفته به عقد در بیاورید و مهریه بدهید (اما عقدی که رضایت اون زن بیجاره برده در اون شرط نیست بهش میشه گفت ازدواج؟؟؟؟؟)
    اگه بگم قوم چنگیز به ایران حمله کردند و به زنان ما تجاوز کردند و بهشون پولی دادن که خفه شن شما این را به شدت محکوم میکنی
    اما اگه بگم قوم مسلمانی به فرمان خدا به ایران حمله کردند و به فرمان خدا ازدواج زنان مارا باطل دونسته و اونارو به اجبار به عقد خودشون در آوردند و کارشون هیچ اشکالی نداشت چون حرف خداست و یه مهریه ای هم دادن چون حقشونه (چرا حقشونه؟مگه فاحشه ان؟؟؟؟بخدا این از روسپی گری بدتره...باز انسان وقتی پیش روسپی میرود اینکار از نظرش خدایی و کاملا درست نیست که بگوید "باکی بر من نیست")
    (قسمت ششم)
    توی اون کتاب مکار گفته شده که اسلام با برده داری مخالف بوده...و تنها شواهدش هم احادیثیه که به احتمال خیلی زیاد ساختگین یا اگر هم واقعین برای این بوده که مظلوم نمایی بشه و گفته شه ما طرفدار برده داری نیستم اما...این چند آیه رو ببین:
    24 و 25 نسا:
    و نکاح زنان شوهردار نیز بر شما حرام شد مگر آن زنانی که (در جنگ با کفار بحکم خدا) متصرف و مالک شده اید.بر شما است که پیرو کتاب خدا باشید و هر زنی غیر آنکه ذکر شد شمارا حلال است که ب مال خود بطریق زناشویی بگیرید نه آنکه زنا کنید...پس چنان که شما از آنان بهره مند میشید آن مهر معین مزد آنهاست ب آنان بپردازید و باکی نیست بر شما که بعد از تعیین مهر هم به چیزی با هم تراضی کنید....البته خدا دانا به حقایق امور آگاهست..
    (25)
    و هر که را که وسعت و توانایی آن نباشد که زنان پارسای با ایمان گیرد پس کنیزان مومنه که مالک آن شده اید بزنی اختیار کنید خدا آگاه تر است بمراتب ایمان شما که اهل ایمان همه بعضی از جنس دیگر و در رتبه یکسانند پس با کنیزان مومنه با اذن مالکش (بی هیچ کبر و نخوت) ازدواج کنید و مهر آنها بدان چه معین شده است بدهید.کنیزانی که عفیف باشند نه زناکار و نه رفیق دوست پس چون شوهر کردند چنانکه عمل زشتی از آنان سر زند بر آنها نصف عذاب زنان پارسای آزاد است و این حکم (کنیز را به زنی گرفتن)درباره کسی است که بترسد مبادا برنج افتد و اگر صبر کنید برای شما بهتر است خدا بخشنده و مهربان است.
    (قسمت سوم)

    من یه کوچولو برهانی در مورد این ادعای مسخره بحث میکنم.اینکه این متن از همه متنا سره و تو هیچوقت نمیتونی مثلشو بیاری واقعا حیله و مکر جالبیه...میدونی چرا؟چون اگر کسی امروز متنی "شبیه" قرآن بنویسد متهمش میکنند به تقلب و اینکه نشعت نوشتش همون قرآنه و اگر حتی متنی بنویسد که فاصله زیادی با قرآن داشته باشد میگویند که قرآن سرتر است...چون سر تر است و متن تو هم ب گرد پاش نمیرسد (هیچوقت قبول نمیکنند)
    من الان میگویم که : ((کحسصخص))و این ادعارو میکنم که هیچوقت نمیتونی یه جمله بیاری مث جمله من باشه...و تو واقعا نمیتونی بیاری....چون چنین چیزی اصن امکان پذیر نیس!(در جاب کهیعص نوشتم اینو!)
    برهان های خدا و بحث در مورد خدارو به آینده موکول میکنم و فعلا گوش جان میسپاریم به آیاتی چند از کلام الله مجید :4:!(معاون پرورشیمون همیشه همینو میگفت!)
    علی ترو جان همونی که خیلی دوسش داری (حالا پدر و مادرت یا هر کسی که برات عزیزه!)کنج مغزت یه جایی بذار که محمد انسانی بیش نبوده و هدفش از دین همون هدف کاعنان مصر بوده...منافع خودش...(بعدا بررسی میکنیم که خدای محمد خود محمده!)هی به این مکار ها توجه نکنن...البته حق هم دارن که مکارن زیرا طبق قرآن "الله مکارترین مکاران است"
    برسیم به آیه ها
    (قسمت دوم)
    سوال من اینجاست آیا از اسلام چیزی رو به شما نگفتن که "دوس داشتی بشنوی"؟؟؟؟ببین احادیث اصن موثق نیستن زیرا....چند تا کتاب هست مث صحیح البخاری که سال ها بعد از مرگ پیامبر و همه اعمه ش نوشته شده و نقل قول هایی هست از چند تا از اصحاب پیامبر که معلومه نمیان ضدش حرف بزنن و چیزی رو میگن که شما دوس داری بشنوی و هر چی هم که گفتن و دوس نداری بشنوی رو هم که رد میکنی! و واقعا تنها چیزی که میشه در موردش بحث کرد قرآنه)
    شاید نظرت باشه که همین الان هزاران نفر دارن ضدش حرف میزنن پس حق با اسلامه!فراماسون هست شیطان پرستی هست ک دارن مردمو از اسلام "خوب"(؟) ما دور میکنن...شمایی هم که خدارو نقد میکنی شیطان پرستی...برو گمشو آشغال!:4:زیاد این حرفو شنیدم که میگم!(تعجبی نخواهم کرد که اگر این فراماسون های معروف و مخفینما هم خودتان باشین زیرا کار دین این است که مردم را از ترس شیطان خیالی به خدای خیالی پناه بدهد..دقیقا مث همون اعوذبالله و بسم الهه خودمون!)تو همونقدر که به خدا اعتقاد داری که به روح و شیطان و جن و هزار تا مزخرفات دیگر اعتقاد داری....و این موجودات پلید "باید
    " باشن تا دین به منافع خودش برسه....)
    ادعا میکنن که قرآن کتاب وحی است زیرا کسی نمیتونه حتی کوچکترین آیه از آنرا بیاورد (حتی الم!)و همه دانشمندای جهان نشستن دارن فکر میکنن نمیتونن مثلشو بیارن...واقعا دانشمندای جهان بیکارن بشینن وقت بر نوشتن مزخرفات کنن؟
    (قسمت اول)
    علیرضا جان کتاب مکار(م) شیرازی رو خوندم
    خب بسیار جالب بود!جون من به این چیزا باور داری؟همش قضیه رو پیچوند....واقعا بجای اینکه بیاد قرآن رو نقد کنه اومد تراوشات ذهنیش رو قی کرد بر کاغذ....
    میدونی کار اصلی دین چیه؟یه چند تا چیز خوب بهت نشون میده و اعتمادتو جلب میکنه و از اونور هزار تا چیز مزخرف در مغزت فرو میکند و به منافع خودش میرسد
    (دقیقا یاد جمله یه فیلسوفی افتادم که میگفت با دین یا بدون دین چیز خوب خوب است و چیز بد بد است....اما برای تبدیل کردن چیز بد به خوب به دین نیاز است)
    خب سوال پیش میاد چیز بد چیه؟مگه اسلام چیز بدی هم داره؟اینهمه چیز خوب بهمون دربارش گفتن و همش گفتن مسلمانان باهم برادرند به برادرتان نیکی کنید و هزار تا چیز دیگه....اما سوال اینجاس که آیا قرآن مفهومی به نام انسانیت توش هست؟جز این نیست که "فقط"به مسلمانان حق زنده بودن میدهد؟خب الان به قول شوهرعمه گرامی من شما هم برمیگردی میگی:اسلام از طرف خداست (بررسی خواهم کرد که هست یا نه!) و خدا هم میگه بهشون بگین یا مسلمون شین یا بمیرین.پس این کشتن درست است. و بیش از 50 بار در قرآن هر کسی که ردش کنه رو حرامزاده و بوزینه و حیوان و این چیزا خطاب میکنه (آیا الله واقعا کاری به جز فحش دادن بلد نیست؟یا بهتر بگم شما هر انسانی رو که فحش بده حتی "انسان"خطاب نمیکنی...چطور است ک میگویی خدایت "فحاش" هست؟همچین خدایی لایق پرستیدن هست عایا؟)
    منم سرم شلوغه....:4:
    در ضمن با اینکه میخوام کلا بکوبمت و بسازمت بدون دوست دارما ای رفیق نامرد من!:4:
    5شنبه بیا برات کلاس بذارم:4:
    علی شرمنده داشتم کتاب میخوندم نشد بیام سر بحث قرآن....
    فردا میام بحث کنیم جیگرم:4:
  • بارگذاری
  • بارگذاری
  • بارگذاری
بالا