خیلی قشنگ بود......حتما تو ذوقت میخوره بگم قبلا شنیده بودم....خخخ چرا پخ کردی دخترم؟ تو نظرات می نوشتی.....هیییییییی شهدا هم دیگه کاری به کار ماندارند.....سارا دیدید آدم نسبت به بعضیا یه حسی پیدامیکنه،دوس داره برن لای تریلی نه نه زیر کامیون آشغالی...الان من این حسو به یه نفر دارم...
تو میتونی .....ولی من.......اوضام داغونه باید مدرسه نرم.....هرچقدر به المپ شرکت نکردن فکر میکنم،چهره ی تو وفاطمه میاد جلو روم.....ائونروز توی جشنواره ،سوتی هامون جلوی اون مردا...یادته ساختمونه را سه بار گشتیم همه فهمیدن ما دنبال کجا میگردیم.....خخخخ فقط دوساعت بود اینقدر خوش گذشت...ولی فکر کن.....روز
هیییی...اشکال نداره...همدردیم...کسی بیشتر از ما دوتا به نظرم دلیل واسه بودن تو دوره نداره...اون موقع کمتر از همه هم میخونیم..:177:
از فردا برنامه میریزیم ...ایشالا تموم میشه ...گریه نداره...