zahra
عضویت
لایک ها
609

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام زهرا جان. پی امی مه به آقای حسینی دادی و ازشون سوال پرسیدی تو صفحه منم اومد، خاستم ج بدم:اوهوم اوهوم اختلاف پتانسیل تعریف میشه براش، مث ی باطری ک اصن تو مدار نباشه میگیم ۱.۵ ولته،داریم اختلاف پتانسیلشو میگیم دیگ. اگ جریان تو مدار برقرار شه،اختلاف پتانسیل دو سر مولد ب خاطر مقاومت درونیش کاهش پیدا میکنه و از فرمول V=E-rI بدست میاد ک تو این فرمول وی،اختلاف پتانسیل دو سر مولد، ای نیروی محرکه،درواقع همون عددی ک رو باطری نوشته، آر مقاومت درونی مولد، آی هم شدت جریانه
    سرطان + قند ------>محتمالا آينده ي من و عزيزانم!
    رياضي؟؟؟؟؟

    اتفاقات ناخوشاين پشت سر خم:/
    نه مفلوكِ مفلوك
    چون خودم نبودم تو اختتاميه!
    ديدم اوضاع جالب نيست جيم زدم
    پشت درو فقط ديدم ك يك گروه پسر وايساده بودن مي گفتند ما مي خواهيم بيايم تو و مي خواييم با يه مسئول حرف بزنيم و…:4:
    یه جور سخت گیریه الکیه ! همه میخان یه زندیگه کامل داشته باشن و واسش تلاش میکنم اما موندم کی میخان ازش لذت ببرن
    نمیدونم ! دغدغه ها بستگی داره چی باشه ...
    خوب دنیا داره کلا عوض میشه حالا شاید الان بده بعد خوب باشه یا شاید بعضی جاها خوب باشه بعضی جاها نه !
    ببین لزومی مداره انقد بش فک کنی فقط زندگی کن ! :) هرچی بیشتر درگیرش شی بیشتر گیج میشی !
    ببین ذهنت پره واس همینه یکم خالیش کن خوب میشه :)
    کپی حساس شدی ! :) اووو بیخابیی منم کلا بیحابم ! ببین ینی کلا خوابما اما شبا نمیخابم ! جدیدان ولی شبام میخابم :4: اونم تخخخخت :4:
    دقیقا هیچی ندارن :4: :4:
    ا چه جالب منم همینطورم برگه خروج از کلاسمو خودم امضا کردم بعد از دوماه به مامانم گفتم راستی سر کلاس نمیرم :4: :4:
    فک نمیکنم بفهمن :4:
    ديگه كاريه كه از دست مون برمياد.. :))))
    (شوخيه جدي نگير..;))
    بابهترين ارزوها..
    تو نيومدي مدرسه مون، هيچ كي جرات نداره بهم استاد بگه، بعد اون وقت اينجوري از پشت پي سي هي هويج منو خون مي كني
    منم كه فعلا كاري از دستم برنمياد هي حرص مي خورم ..:))))
    با بهترين ارزوها..
    ما هويج مرگ خدا هم هستيم..:)انشالله..انشالله كه امسال بتونيم همو ببينيم..دارم برات زهرا.. :4:
    به عليكم السلام زهراخانوم..
    مرسي، شكرش، احوال شما..؟ :3:
    بابا استاد و شاگرد چيه.. ؟ اين حرفارونزن هويج خونم مي ره بالا.. :4:
    مرسي، داريم براي مرحله دو مي خونيم ديگه تا ببينيم خدا چي مي خواد..
    حالا طلاش كه اصلا مهم نيست به ارش هم گفتم مهم اينكه تو همين فاز و جو هاي المپ متمايزبودن خودمون رو نشون بديم..
    نه دارم خودكشي مي كنم برا طلا نه چيزه ديگه دارم از زيست لذت مي برم (مثل هميشه.. :4:)
    انشالله.. اميدوارم امسال مرحله يك و دو رو تركونده باشي (به قول يه نفر : تركون كرده باشي و تركون خواهي كرد ..:4:)
    بابهترين ارزوها..( درضمن جرأت داري يه بار ديگه به من بگو استاد.. :4:)
    ببین خوب نذار اینطوری بشه ! روایت هس در هر زمانی میشه جلوی اتفاقات اشتباهو گرفت ! :)
    ببین واقعا فشارای الکیه ! این سوالیه که منم جوابشو نمیدونم .. نمیدونم مردم میخان به چی برسن ؟ .. و وقتی بش رسیدن میخان باش چیکار کنن ..
    ببین زندگی .. اگه قرار باشه برای رسیدن به یه مقضد باشه که یه نقطه اس .. بنظرم خیلی پوچه !
    کل لذتا و زیبایی مسیرو به خودت حروم میکنی که زودتر از بقیه به مقصد برسی یا چی ؟؟؟.. نمیدونم واقعا !
    خوب دیگه همینه ! همیشه تو هر مقطعی مشکلات خودش هس !...
    ببین من اونقدری بابت فشارا و استرس های وحشتناکی که کشیدم اونم بابت چیزایی که خودم میدونستم ارزش استرس ندارن ولی فک میکردم نیاز به استرس دارن ، عصبیم که حد نداره ! بعنوان کسی که تجربه کرده میگم خیلی بده :4: البته من خودم چون اصولا ارومم وقتی استرس میگیرم ینی اوضاع خیلی بده و کاملا ارور میدم :4: ولی بضیا هستن با استرس بهترن !
    ببین هرچی که هس نندازش عقب ! :) چون بعد میشه توده سرطانی :4: مختو میخوره .. :4:
    ببین یه چیز میگم که واقعا اقراق (اغراق یا اقراغ :4: :4: ) نیس اونم اینه که خانواده ها مقصرن بچه ها اینطوری میشن ! من خودم واقعا پدر و مادرایی دیدم که بچه ها رو روانی میکنن ینی اونقدی به بچه سر امتحان های ساده مدرسه فشار میارن و همین چیزای کوچیکو براشون بزرگ میکنن که بچه ها روانی میشن !
    اره میدونم دقیقا چی میگی ... عین 4 ساله ها میمونن :4: بعد تازه ! ماماناشون منو کشتن ینی پیگیر تک تک امتحان کلاسیان بعد از ترس مامانا ما نمیتونیم تاریخ عوض کنیم ! :4: اونوقت بابای من نمیدونه من دومم یا سوم ! :4:
    وای زهرا یه لحظه تصور کردم معلم اینو بگه بعد بچه هام بنویسن :4: :4: :4: اره بابا منم خیلیاشون نوان ! بعد تازه یه سری کتابم کلا ندارم ! :4: واس امتحان ترمم گرفتم خوندم پس دادم به صاحبش :4:
    اره بعضياشون صد باره ميوندن اين پسرا
    بوفه مزخرف
    خيييييلي جالب نبود
    نمي دونم هر كي وارد مدرسه ني شد اول ميومد كامپيوتر
    هه
    من خالم مي گفت چي مي شد يكي دوسال زود تر بدنيا مي اومدي
    اونوقت با پسر خالت ميرفتي نمايشگاه ي اونا(منظور برم اسكل كنم با حمايت:4:)
    واقعا پروژه نبود اينا



    اره اهل شعرم
    اهل خوندن هم هستم
    چندي پيش هم رقاصي ماهر بودم(ديگه نمي رقصم!)
  • بارگذاری
  • بارگذاری
  • بارگذاری
بالا