سلااااااااااااام ! :)
ریحانه وارد شد :4:
اره زهرا میام دیگه اما .. کم میام سه روز یه بار و اینا ! :) اما میام که چرت بگیم حتما :4:
اخه چرت گفتن از واجبات :4:
دیگه اون رو باید پیش معلم اخلاقش زیرآبش رو بزنیم.:4:
بهله درسته:1:کلن من سعی میکنم ارزش خودم رو پایین نیارم.حتی تصور بعضی حرفا برام نامطبوعه چ برسه گفتنش...
(آرمین جدید.آروم و مهربان،با دیدگاهی جدید نسبت ب همه چیز...
تولد:امروز!
)
راستی برای گفتن اون ناراحتی از دستم ناراحت نیستی ک؟
من قیافم غلط اندازه!
من ی بار با قدرت هر چ تمانی ک داشتم در حال سوت زدن بودم و حمیدی هم جلوم بود!
بند خدا برگشت ولی دید فقط من پشتشم!
راهشو کشید رفت:4:
زهرا پارسال همین موقع بود آشنا شدیم نه؟
چقدر زود گذشت این سال المپیادی....
زهرا راجب پ.خ اگر موجب رنجشت شد ببخشید...
ولی در کل درحال دگردیسی هستم!خواستم حرفای نگفته رو تمومش کنم مث خودت با خیال راحت باشم همیشه:4: