نیوشا برام دعا کن تینقدر استرس دارم که نمی تونی تصور کنی...
فک کنم با این حالم امشبو باید ارام بخش بخورم بخوابم...
برام دعا کن نیوشا! خواهش می کنم یادت نره:)
-
سلام نیوشا خوبی؟؟؟
نیوشا برام دعا کن تینقدر استرس دارم که نمی تونی تصور کنی...
فک کنم با این حالم امشبو باید ارام بخش بخورم بخوابم...
برام دعا کن نیوشا! خواهش می کنم یادت نره:)
Slm zahra
mofaq bashi fardaسلام زهرا جون
از اونجایی که دو روز دیگه المپیاد داریم اومدم بگم امیدوارم موفق باشی
برات دعا میکنم تو هم برام دعا کن
انشاالله هر دومون موفق باشیم :):53::53::53::53::53::53::53::53::53: مورچه!مگس؟؟؟؟:4:دختر اینا صبحونه منن شامم زنبور سوخاری میل میکنم:4:
سوسک هم مغذیه میان وعده:4:
رژیم خیلی مفیدیه:4:
(زهرا یه مستند حشره خواری میدیدم....وای یعنی اگه میدیدی درجا زبونم لال.....:4:
من که حالم بد شد چه برسه به تو:4:
زهرا اگه پارسالی چیزی ترسوندمت یا اذیتت کردم میبخشی دیگه؟:196:حضور سوسک برای این بوده که من تورو باهاش بترسونم:4:
(آرش بود پارسال عکس سوسک گذاشت تو پروفایلت یا علیرضا یا یکی دیگه؟)
هر چیه یادمه پارسال کلی ترسیدی:4:
نیوشا اجازه دارم بزنمت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
باز اون پ.ب رو بستی؟!؟!؟!؟
نخون دختر نخون مکلمه ی مردم! بده! برات بده دخترم معتاد میشی بعد میشی انگل اجتماع از من گفتن نخون:4:وقتی تو فلسفه مردن رو از نظر تکاملی درک کنی و واقعا بفهمیش...مرگ رو دوس خواهی داشت
(من مرگ آرزومه از اینکه روزی نمیرم میترسم...البته سعی میکنم تا اون روزی که حس کنم برا کره زمین مفیدم زنده بمونم ولی اگه همین الانش حس کنم تو زمین اضافیم خودمو میکشم!)
ببین زهرا تو مثل بقیه زن ها مثلا از سوسک میترسی درسته؟(یه تاپیک میزنم امروز...مطمعنم بعد از خوندن این تاپیک از اینکه از سوسک میترسی افتخار میکنی!)
مرگ هم همینه....اگه ما بفهمیم مرگ چ فواید خوبی داره مرگ رو به آغوش میکشیم
در ضمن هیچ ضرری هم نداره چون میلیاردها سال قبل اینکه به دنیا بیای هم مرده بودی....و از این بابت بهت آسیبی نمیرسه:1:زهرا تابستون اگر مایل بودی کلی باهم صحبت میکنیم:1:(البته فکر نکنم وقت داشته باشی چون به احتمال زیاد تو دوره ای...) زهرا کی میگه حیوان پسته؟؟؟؟؟؟فقط کافیه رفتار شناسی بخونی...میفهمی زندگی یعنی چی.....(2 روز پیش هنگام خوندن ژن خودخواه به قدری احساساتی شدم که از خوشحالی از چشمام اشک اومد...)
آخه مورد داره طرز فکرت:4:(البته حق ندارم اینو بگما ولی چون خیلی وقته دوست صمیمی هستیم اینو میگم بهت:4:)
زهرا الان راجب مادر خودم صحبت میکنم...تو همینو راجب مادرت در نظر بگیر (البته جسارت نشه)
الان من از نظر احساسی میتونم قبول کنم مادرم شب اول قبرش ی دوتا هیولا اومدن با گرز زدن تو سرش... ترسوندنش...هی گفتن بگو خدات کیه پیغمبرت کیه!(دیگه نکیر منکر رو برو وحشی بودنشونو از مراجع اسلامی تحقیق کن)
فقط یک سوال؟
تو دوست داری نزدیکانت دچار همچین فشار قبر(:4:) و گیر این دوتا هیولا بیوفتن؟
من که عقلانی (یا حتی احساساتی) هم نمیدونم این قضیه رو:1:
یادته من چقدر اون موقع درگیر مرگ مادرم بودم؟؟؟اون موقع من واقعا به این موضوعات باور داشتم...
ولی خب الان مرگ مادرم رو انقدر هولناک نمیبینم:1:بينکر – اسمش رو گذاشتم بينکر – راز زندگی منه
و به خاطر بينکره که هيچ وقت احساس تنهايی نمی کنم.
با هم مامان بازی می کنيم، روی پله ها می نشينيم،
هرجا مشغول باشم، بينکر هم مياد.
بابام باهوشه، از اون آدمای ناقلاست،
مامانم هم بهترين آدم دنياست،
پرستارم هم پرستاره، بهش می گم پری
اما هيچ کدوم برام بينکر نمی شن.
بينکر باهام حرف می زنه، چون خودم يادش دادم
گاهی وقتا هم جيغ و داد ميکنه
گاهی هم انگار صداش از ته چاه در مياد...
چون گلوش يه کم درده و من به جاش حرف می زنم.
بابام باهوشه، از اون آدمای ناقلاست،
مامانم هم بهترين آدم دنياست،
پرستارم هم پرستاره، بهش می گم پری
اما هيچ کدوم برام بينکر نمی شن.
توی پارک که می دويم، بينکر مثل شير شجاعه؛
هوا که تاريک ميشه، بينکر مثل ببر شجاعه؛
بينکر مثل فيل شجاعه؛ هيچ وقت گريه نمی کنه...
غير از وقتی که صابون توی چشمش ميره (مثل همه ی مردم).
بابام باهوشه، از اون آدمای ناقلاست،
مامانم هم بهترين آدم دنياست،
پرستارم هم پرستاره، بهش می گم پری
اما هيچ کدوم برام بينکر نمی شن.
بينکر خسيس نيست؛ اما دوست داره غذا بخوره،
پس وقتی که بهم شيرينی می دن،
می گم ميشه دوتا بديد، چون بينکر هم می خواد؟
و بعدش من شيرينی شو می خورم، چون تازه دندون در آورده.
خوب، من بابام رو خيلی دوست دارم، اما اون برای بازی وقت نداره،
مامانم رو هم خيلی دوست دارم، اما اون هم گاهی ميره بيرون
و گاهی هم با پری دعوام ميشه، چون موهام رو محکم شونه ميکنه...
اما بينکر هميشه بينکره، و هميشه حاضره
اِی.اِی. ميلن، حالا ما شش نفريمخوبه دخترم بشین شطرنج بازی کن که برا ذهنت مفیده:1:
(البته فراموش نکن از دیدگاه اسلام و مخصوصا امام صادق اینکارت واقعا قبح داره...الله ناراحت میشه از کارت:4:از تو بعیده الله رو ناراحت کنی!)
شعر هم که خوبه دخترم باعث پیشرفت روانت میشه:1:
مدتی نبودم...فقط من بودم و مرور زیست صنعتی....(بیوتکنولوژی:4:)
چقدر که سخت بود عبور از اون لیست لعنتــــــــی...
(منظورم لیست اون چیزایی که تو ذهن فرو رفته در هم نمیاد:4:)زهرا جان!چقدر من باید بگم که بزرگترین مشکلم با دین اینه که به عامه مردم خورانده که فراتر از طبیعت هستند و حق دارن با بقیه گونه ها هرکاری خواستن بکنن
(مثلا برای خدایانشان گوسفند قربانی کنند....)
(ارسطو:نیایش کردن برای خدایان و قربانی کردن برای آنان کاری است بیهوده:1:)
(مثلا پاپ گفته بود نیازی نیست برای حفظ محیط زیست تلاش کنیم چون ظهور مسیح نزدیکه و با آلودگی نزدیک تر هم میشه!)
(حالا عملا این تو ذهن همه مسلمونا هم هستا...شنیدم که میگم:1:)
ولی واقعا بدون از تو بعیده که موجودات رو به صورت انسان-حیوان رده بندی کنی!!!
فقط یه سوال؟الان اگه یه نژاد از گربه سانان هم جوری تکامل میافتند که دارای زبان و فرهنگ میشدند به این معنی بود که هوموساپینس ها و این گونه سخنگو از بقیه برترن؟؟؟؟؟
زهرا...فکر میکردم دیدگاهت از زندگی این نیست....ببخشید میتونم بپرسم مرگ از دیدگاه تو یعنی چی؟
به نظرت داروین مرده؟؟به نظرت اگه داوکینز بمیره دچار فنا شده؟؟به نظرت مثلا آبراهام لینکلن یا گاندی مرده اند؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مرگ ندارن...زنده میمونن حتی تو قبر...حرفاشون بیرون میلولن تا صد سال بعد...حتی اگر خودشون تو آتیش جهنم بسوزن جوری هستن که روح ماهشونو باید خدایان خیالی ببوسن:1:
ولی اون انسامن کثیف متجاوز مرد...و تا چند وقت دیگه مطمعنم اون عملش هم نابود میشه و از دنیا ریشه کن میشه:1:
درکت از مرگ خیلی مبتدیانس...
در کل زهرا دیدگاه من با تو واقعا فرق داره و از نظر خودم دیدگاه من بهتر از اینه که بهشت و جهنمی وجود داره که تو بهشتش انسان ها با حوری و غلمان مشغول اند و از نهر های روان مینوشن و جهنمش هم از گوشتشون لقمه میکنن میدن بخورن و همچین چیزایی:4:
اگه از مرگ میترسی پس معنای زندگی رو درک نکردی:1:زهرا خوابت نمیاد؟:1: زهرا اکولوژی خوندی دیگه؟
تو جدی بشین سود و زیان های "دین" توی رفتارشناسی انسان رو ارزیابی کن ببین چی بدست میاد!زهرا...فک میکنی من خوشم میاد فلان کسی که 12 تا جنازه زن و دختر تو چاه خونش پیدا کردن بدون جزا بمونه؟؟؟
فک میکنی من بدم میاد بمیرم برم پیش مادرم؟یا پیش کسی که اون دنیا کلی قراره کنارش بمونم؟
منم دوس دارم اما یک رویاس...
تو قبل از بدنیا اومدن هیچگونه وجودی داشتی؟
بعد مرگ هم همینجوری...ژنت باقی میمونه خودت میری...اسمت میمونه جسمت میره...
و همچین مرگی واقعا لذتبخشه:1:زهرا حس میکنی تو جهان بیخدا حساب کتاب نداریم؟(منظورم بهشت و جهنم و این جور چیزا نیست)
مطمعن باش اینطور نیس:1:
ولی زهرا لامصب من فکرم رفته به جهان های موازی ازش در هم نمیاد!(اگه فیزیکدان میشدم میرفتم سراغ این قضیه!)
چ حسی پیدا میکنی اگه فکر کنی کل این کهکشانهای شناخته شده توسط ما فقط یه جزع تکامل یافته از یه سیستم دیگس؟
فقط میتونم بگم مطمعن باش هدف زندگی ما حوری و غلمان نیست:4:یعنی تنها موردیههههه که من مطمعنم:1:
---------
من از بچگی اینجور بودم زهرا...ببین یعنی دکتر بگه سرطان داری میگم برو بابا دلت خوشه:4:بدن منو نشناختی:4:
خب تو انتخاب کردی من مجبور شدم!پس من باید لذت ببرم از این راهی که توش قرار گرفتم:4:
منم امیدوارم
:25::25::25::25::25::25::25:زهرا مطمعن باش کسی ک اعتقاد به آرماگدون (نبرد نهایی خیر و شر ) داره هیچ فهمی از آینده بشریت و کره زمین نمیتونه داشته باشه....هیچ درکی از تکامل فهم انسان نمیتونه داشته باشه....
زهرا من میدونم چقدر روحیه لطیفی داری وگرنه یه چندتا چیز نشونت میدادم تا 6 سال کابوس ببینی...(ولی پیشنهاد میکنم نبینی....نبینی...)
--------
همه میگن قرص بخور!من میگم نخور:4:بذار بدنت بجنگه قوی شه:4:(تاحالا هیچ دکتری نرفتم و نمیتونی تصور کنی چ بدن لامصب سگ جونی دارم:4:)
من کاری ندارم به هر حال قبول نشی پامیشم میام تهران به 66 تیکه مساوی تقسیمت میکنم(البته با رعایت شعونات اسلامی:4:)
خل شدی شدید!
من آشناییم با المپیا مث شما نبود که!
داشتم خبر سیاسی میخوندم!راجب المپیاد مطلب دیدم تو سایت خبری!بعد یهو یه جریانایی شد که من اومدم توی این راه شدم این!برامم مهم نی گذشته چی بوده یا الان میتونستم چی بشم (یعنی عاشق این جمله انیشتینم که میگه در دنیای بعدی مکانیک ماشین خواهم شد!)
بهر حال...من از تو و هدفات و کارای آیندت به شدت پشتیبانی میکنم و اگه تو ی مسیر قرار بگیریم خیلی خوشحال میشم:1:که خب این به اتفاقات بعد ربط داره و تحصیلات دانشگاهی و خیلی عوامل دیگه که ببینیم میتونیم واتسون و کریکی دیگر باشیم یا نه!(منظورم اهمیت فعالیت هامون بودا)بذار که دنیا بشه اسیــــــــر نگاهــــت...
نه اینکه واسه خوشیت وصیقه بذاره...و اما....
زهرا ببین من به تنهایی نمیخوام این همه کار بکنم....
و اونجوری هم نخواهم شد که برم 100تا کتاب درباره خدا بنویسم:4:
و سعی هم میکنم با نزدیکانم و عزیزانم مث شما زیاد بحث نکنم:1:
ولی مطمعن باش...سعی میکنم حداقل برا کتاب BIOLOGY 4 EVERY kids یه نوبل بگیرم:4:
(ببین یعنی چه کتابی بشه!)
و ایده هایی دارم که خودم اصن نمیتونم اجراش کنم...
(مثلا یک ایده درباره یک رمان..)
من این ایده رو به آشناهام میدم(مثلا یک استاد ادبیات یا یک نویسنده)
تا بنویسدش!
مثلا با یک فعال حقوق بشر آشنا میشم...یه ایده ای بهش میدم..بعد حمایت فعال از ایشون میکنم...
در کل خودم فک کنم اینارو بنویسم:
بیولوژی 4 کیدز!(یعنی میخوام نوبل بهترین و جذابترین کتاب آموزش برای کودکان رو بگیرما:4:)
بعد این به این صورته که سطح سنی داره:1:از سن 7 تا 16 ما کتاب داریم...که در حقیقت جلدای مختلف یک کتابن...(هنوز دارم ایده پردازی میکنم...قطی نشده)
بعد ممکنه...ممکنه! کتابی بنویسم به اسم اکولوژیستی از ماه(یا اسم یه سیاره خیالی برای جذابتر شدن عنوان)
که به زمین اومده و رفتارای انسانارو مشاهده میکنه و بر طبق مطالعات رفتارشناسی رفتارا رو ارزیابی میکنه(مث ما که حیوانات رو مطالعه رفتارشناسی میکنیم!)
(ایده زیاده!)
ولی شاید کلا نویسندگی رو بندازم کنار!
بچسبم به عشق خودم...!!!
پژوهشاتی درباره جاودانه شدن (که نیاز به نورولوژی داره....عشق خودمم مغز و اعصابه!)
و در کل خیالت راحت:1:
عمرمو بر سر دین هدر نمیدم:4:هدفم زندگیمم نابودی دین نی!
راستی هدف تو چیه زهرا؟؟؟؟به نظرت میتونیم در بعضی فعالیتهامون در آینده همکاری داشته باشیم؟:1: -
بارگذاری
-
بارگذاری
-
بارگذاری