saranini
عضویت
لایک ها
154

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اوهههه لحظه ی خداحافظی.......بغض گلوموگرفته بود حالا این پردیس بی احساسم هی میگفت بدو بدو.....وایییییی:177:
    خیلی قشنگ بود......حتما تو ذوقت میخوره بگم قبلا شنیده بودم....خخخ چرا پخ کردی دخترم؟ تو نظرات می نوشتی.....هیییییییی شهدا هم دیگه کاری به کار ماندارند.....سارا دیدید آدم نسبت به بعضیا یه حسی پیدامیکنه،دوس داره برن لای تریلی نه نه زیر کامیون آشغالی...الان من این حسو به یه نفر دارم...
    محدثه پله برقی یادته !!! من هنوزم میترسم ازش....ببین اصن نمیخوام به نیومدنت فک کنم...کافیه قبول نشی تو...آخ آخ یادته لحظه خدافظی...تو نمیخواستی بری ...منم نمیخواستم ....اصلا خیلی سخت بود...
    توکل بر خدا...
    تو میتونی .....ولی من.......اوضام داغونه باید مدرسه نرم.....هرچقدر به المپ شرکت نکردن فکر میکنم،چهره ی تو وفاطمه میاد جلو روم.....ائونروز توی جشنواره ،سوتی هامون جلوی اون مردا...یادته ساختمونه را سه بار گشتیم همه فهمیدن ما دنبال کجا میگردیم.....خخخخ فقط دوساعت بود اینقدر خوش گذشت...ولی فکر کن.....روز
    هیییی...اشکال نداره...همدردیم...کسی بیشتر از ما دوتا به نظرم دلیل واسه بودن تو دوره نداره...اون موقع کمتر از همه هم میخونیم..:177:
    از فردا برنامه میریزیم ...ایشالا تموم میشه ...گریه نداره...
    یعنی اینقدر داغونم که حد نداره دیگه در حدیه که کوچک ترینش کنکوره.....
    یعنی چی سارا؟؟؟ یعنی می میرم؟؟!!
    همه چی خوبه و من به این خوب بودن زمونه مشکوکم....
    به شوقت ... به شوقت آرزو کردم
    که چشمانت اگر تر شد
    به شوق آرزو باشد، نه تکرار غم دیروز....
    ممنون عزیزم، عید توهم مبارک.. سال خوبی داشته باشی..
    سلاااممم گلي...
    سال نوت مبارك باشه قشنگم...
    موفق باشي سارا خانوم گل:):):)
    خیلی ممنون تایید کردی من وپردیس شبیه پت ومتیم.........خخخخخ درگیر صداقتتم ....البته همه بهمون میگفتند......
    من وپردیس را از رو پت ومت ساختنمون.....باورتنمیشه سه ساعت تو آزمایشگاه کار میکردیم بعد وسطش می موندیم......خخخخ اصلا یه وضعی
    وقتی به یکی زیادی تو زندگیت اهمیت بدی
    اهمیتتو تو زندگیش از دست میدی
    به همین راحتی …
  • بارگذاری
  • بارگذاری
  • بارگذاری
بالا