داغ تو دارد این دلم .......
بی همگان به سر شود بیتو به سر نمیشود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود
دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو
گوش طرب به دست تو بیتو به سر نمیشود
جان ز تو جوش میکند دل ز تو نوش میکند
عقل خروش میکند بیتو به سر نمیشود
خمر من و خمار من باغ من و بهار من
خواب من و قرار من بیتو به سر نمیشود
جاه و جلال من تویی ملکت و مال من تویی
آب زلال من تویی بیتو به سر نمیشود
گاه سوی وفا روی گاه سوی جفا روی
آن منی کجا روی بیتو به سر نمیشود
دل بنهند برکنی توبه کنند بشکنی
این همه خود تو میکنی بیتو به سر نمیشود
بی تو اگر به سر شدی زیر جهان زبر شدی
باغ ارم سقر شدی بیتو به سر نمیشود
گر تو سری قدم شوم ور تو کفی علم شوم
ور بروی عدم شوم بیتو به سر نمیشود
خواب مرا ببستهای نقش مرا بشستهای
وز همهام گسستهای بیتو به سر نمیشود
گر تو نباشی یار من گشت خراب کار من
مونس و غمگسار من بیتو به سر نمیشود
بی تو نه زندگی خوشم بیتو نه مردگی خوشم
سر ز غم تو چون کشم بیتو به سر نمیشود
هر چه بگویم ای سند نیست جدا ز نیک و بد
هم تو بگو به لطف خود بیتو به سر نمیشود
میخواهم پرواز کنم اما دست هایم را بسته اند بدون بال پرواز میکنم.....
میخواهم فریاد کنم اما زبانم را بریده اند بی صدا فریاد میزنم.....
میخواهم بخوابم اما افکار و احساساتم نمیگذارند با بیداری می خوابم.....
میخواهم بگریم اما احساساتم آن قدر تحریک شده که با گریه هم تخلیه نمی شوند
بدون گریه به احساساتم میگریم......
:(
خدا رو شكر كه خوبى
منم فعلا خوبم بى خبر از دوستان و مشغول يكسرى كاراى مربوط به قبل دانشگاه هستم
بالاخره امروز بارون اومد اينجا
عقده ى بارون رو دلم مونده بود
آخه "این و آن" گفتن یکی از عادت های خیامه بزرگه :)
پیاله هم ر.ک به شعر های خیام :4:
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود نــی نـام زمـا و نـینـشـان خـواهـد بـود
زیـن پـیـش نـبـودیـم و نـبـد هـیچ خلل زین پس چو نباشیم همان خواهد بود