پاسخ : دلنوشته ها
يه روز تو اتوبوس... تنها نشسته بودم...دلم گرفته بود...يه پير مردي اومد...
پا شدم تا بشينه...وقتي نشست گفت...:"مرسي جوون..پس هنوز هم جوونمرد پيدا ميشه..."
من دز جوابش گفتم : " بله...پيدا ميشه..."
اما هيچ كس نفهميد منظورم خودم نبودم... منظورم آدماي ناشناسي اند كه خودم هم...