مردي در كنار رودخانهاي ايستاده بود.
ناگهان صداي فريادي را شنید و متوجه شد كه كسي در حال غرق شدن است.
فوراً به آب پرید و او را نجات داد...
اما پيش از آن كه نفسي تازه كند فريادهاي ديگري را شنید و باز به آب پرید و دو نفر ديگر را نجات داد!
اما پيش از اين كه حالش جا بيايد صداي چهار...