ببخشید که دیر وارد بحث شدم . زیادم نمی تونم بیام (المپیاد می خونم) . ولی بحث خوبیه و امیدوارم بی فایده نباشه ...
کاربر mssh به نکته ی خوبی اشاره کردن . جا داره چیزی از امام صادق بگم :
مردی از امام صادق پرسید : آیا خداوند حقیقت و ماهیتی دارد ؟
امام : آری ، زیرا بدون حقیقت و ماهیت هیچ چیزی ثابت و پایدار نمی ماند .
مرد : آیا خدا کیفیت و چگونگی دارد ؟
امام : نه . زیرا کیفیت و چگونگی یک چیز ، جهتی ست که اتصاف آن چیز را بدان می رساند و آن جهت بر آن چیز احاطه پیدا می کند
و خداوند متعال هرگز زیر احاطه ی چیزی قرار نمی گیرد . البته باید از تشبیه خارج شد . چرا که اگر کسی همه ی این جهات را نفی کند در حقیقت
خدا را انکار کرده . اگر کسی خداوند را به غیر خودش تشبیه کند ، در حقیقت صفتی را که مخصوص مخلوقات است به خدا نسبت داده که این اشتباه است اما با این وجود می بایست برای خداوند کیفیتی در نظر گرفت . البته کیفیتی که تنها شایسته و سزاوار او باشد و جز خود خداوند کسی پی به آن کیفیت نتواند ببرد .
مرد : خدا چیست ؟
امام : او پروردگار و معبود و الله است .
امام در ادامه : منظور من از توصیف خداوند با این کلمات به سوی آن معنی و آن چیزی ست که تمام آفریدگان را آفریده ...
مرد : بنابراین هر چیزی که ما در ذهن خود آن را تصور نماییم ، مخلوق و آفریده است ؟
امام : اگر اینگونه بود ما مکلف به توحید نبودیم . زیرا اعتقاد همان چیزی ست که در ذهن نقش می بندد . آری ، اگر کسی چیزی را که با حواس
قابل درک است ، در ذهن خویش تصور کند و برای آن حد و حدودی قائل شود ، آن چیز آفریده است ، نه مطلق هر چیزی که درک شود .
زیرا اگر این را هم نفی کنیم ، در واقع معنی آن ابطال خداوند متعال و اعتقاد به عدم او می باشد .
-------------------------
از بحث بالا پی به سخن یک دانشمند مسیحی می بریم : کاش در هر عصری یک علی قرار داشت ...
این بحث می تونه به سوالات و ابهامات و چیزایی که فکر می کنن درسته ولی نیست ، جواب بده ...
mssh گفت
من رو وجود خدا یه مدت کار کردم. یعنی یه کم مطالعه کردم وبا چند نفری که ادعای فلسفه منطق داشتن بحث کردم. مثل دبیرهای دین و زندگیو فلسفه و منطق اطرافم و چند تا روحانی. در نهایت یه به اصطلاح نظریه ایدادم که نشده هنوز ازش اشکال منطقی خاصی بگیرن که از گفتن اون نظریه هممعذورم چون میترسم به کسی بگم و باعث انحرافش بشه. اما با همه ی اینا و باوجود این نظریه اعتراف می کنم خدا هست بدون شک.
فقط یه چیز درباره ی اثبات وجود خدا می تونم بگم:
ماانسان ها که هنوز نتونستیم وجود خودمون رو ثابت کنیم یا حتی سر از کاروجود دنیای اطرافمون دربیاریم چطور می تونیم وجودی رو ثابت کنیم که ادعامی کنیم خالق همه ی این هاست. به قول استاد الهه قمشه ای : تو اول وجودخودتو ثابت کن.
جالبه بدونید تو دهه 90 یه نظریه تو علم نجوم مطرح شدکه نشون می ده ما هنوز بیش از 95% دنیارو نمی شناسیم. البته در این بارهبچه های نجوم باید نظراشونو بگن نه من.
میشه بگید منابعی که مطالعه کردید چه چیزایی بودن ؟!
f-makvandy گفت
همون آخوند ها وفلاسفه دارن یه جور راه اثباتو معرفی میکنن....
من برام 1سوال پیش اومده...
خدا که یکیه...پس چرا تعابیر ما ازخدا خیلی با هم متفاوته؟!
آیا این درسته؟!
چرا ما نباید تعریف واحدی از خدا داشته باشیم؟!؟!؟!
ببینید تعریف از خدا به خودمون بر می گرده . الان فرض کنید شما یکی هستید ولی همه ی اعضای اینجا تصور متفاوتی از شما دارند ... به نظرتون این به یگانگی شما لطمه می زنه ؟ مسلما نه ... فقط و فقط به خودمون بر می گرده ... اما وقتی شما رو ببینیم دیگه برای وجود شما به توحید می رسیم . و توحید در حقیقت همینه . خدا رو با دل درک کردن . البته توحید در مورد خدا با مثال من خیلی فرق داره ... بنابراین هر کسی بیشتر در مشاهده پیش بره بدیهیه که بیشتر در توحید غرق میشه و در واقع علت خلقت همین بوده و معصومین در این عرصه پیشتازند ...