پاسخ : انجمن برترین رتبه های کنکور 90
از همان روزی که دست حضرت قابیل
گشت آلوده به خون حضرت هابیل
از همان روزی که فرزندان آدم
زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید
آدمیت مرده بود گرچه آدم زنده بود
از همان روزی که یوسف را برادران به چاه انداختند
از همان روزی که با شلاق خون دیوار چین را ساختند
آدمیت مرده بود
بعد دنیا هی پر از آدم شد و این روزگار گشت و گشت
ای دریا ، آدمیت برنگشت
قرن ما روزگار مرگ انسانیت است
سینه ی دنیا زخوبی ها تهی است
من که از پژمردن یک شاخه گل
از فغان یک قناری در قفس
از نگاه ساکت یک کودک بیمار
حتی قاتلی بر دار
اشک در چشمان و بغضم در گلوست
و اندر این ایام
زهر اندر پیاله،
اشک و خونم در سبو ست
ای دریا مرگ او را از کجا باور کنم
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
وای جنگل را بیابان می کنند
دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان می کنند
هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا
آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست
فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست
فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست
در کویری سوت و کور
در میان مردمی با این مصیبت ها صبور
صحبت از مرگ محبت،مرگ عشق
گفتگو از مرگ انسانیت است
شرمنده اگه تکراری بود.:1:
:24::24::24:
انسانم ارزوست
انسانم ارزوست
گشت آلوده به خون حضرت هابیل
از همان روزی که فرزندان آدم
زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید
آدمیت مرده بود گرچه آدم زنده بود
از همان روزی که یوسف را برادران به چاه انداختند
از همان روزی که با شلاق خون دیوار چین را ساختند
آدمیت مرده بود
بعد دنیا هی پر از آدم شد و این روزگار گشت و گشت
ای دریا ، آدمیت برنگشت
قرن ما روزگار مرگ انسانیت است
سینه ی دنیا زخوبی ها تهی است
من که از پژمردن یک شاخه گل
از فغان یک قناری در قفس
از نگاه ساکت یک کودک بیمار
حتی قاتلی بر دار
اشک در چشمان و بغضم در گلوست
و اندر این ایام
زهر اندر پیاله،
اشک و خونم در سبو ست
ای دریا مرگ او را از کجا باور کنم
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
وای جنگل را بیابان می کنند
دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان می کنند
هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا
آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست
فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست
فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست
در کویری سوت و کور
در میان مردمی با این مصیبت ها صبور
صحبت از مرگ محبت،مرگ عشق
گفتگو از مرگ انسانیت است
شرمنده اگه تکراری بود.:1: