پاسخ : انجمن برترین رتبه های کنکور 90
سلام.
مصحح ورقه ي من كه ميتركه از خنده!:4:
مهم نيته!وقتي دل يه بنده ي خدايي رو با نوشته هام شاد ميكنم يعني درس ديني رو درست فهميدم و به وظيفم عمل كردم ديگه!:4:
تو سوال 1،اون معيارهاي تمدن اسلامي،عنوان(تيتر يا هرچي) ندارن كه!!! اولي رو كه كلا پرت نوشتم،دومي رو از بين بردن امتيازات اشرافي،سومي رو هم تحول در روابط بين ملت ها نوشتم! اشتباهن؟!
:21: منم دست كمي از شما ندارم.
من اولي رو نوشتم عدالت، دومي مبارزه با تبعيض نژادي و سومي موضع گيري پيامبر نسبت به جبهه حق و باطل. ولي نمي دونم درستن يا نه. به هر حال اميدوارم بالاي 10 بشم.
اينو از سايت گزينه 2 پيدا كردم. به نظر مطلب جالبي بود:
هنر آزمون دادن(2)
کابوس پاسخبرگ سفید
برخی از داوطلبان بنابر اظهارات خودشان عنوان میکنند که یکی از مهمترین دلایل استرس و پاسخهای غلط آنها ترس از پاسخبرگ سفید است. یعنی داوطلب با اینکه میداند توانایی او در یک درس درحد 50درصد مباحث است پس از اینکه نمیتواند به تعداد سؤال زیادی پاسخ دهد، با دیدن گزینه های سفید پاسخبرگ خود، به اجبار سعی میکند به سؤالات سخت یا سؤالاتی که بین دو گزینه شک کرده یا جوابی مشابه گزینه ها به دست آورده، پاسخ دهد و اینکار به شدت درصد او را کاهش میدهد و متأسفانه حتی در روز کنکور هم عده ای هنوز متوجه جدیت سؤالات کنکور نمیشوند.
وقتی شما مطلع میشوید که میانگین صد نفر اول (رتبه های دورقمی) گروه آزمایشی ریاضی و تجربی درکنکور منطقه یک و دو سازمان سنجش آموزش کشور درتمام درسها درحد 80درصد بوده است، چه تصوری نسبت به سؤالات کنکور پیدا میکنید؟ غیر از این است که باور میکنید سؤالات کنکور به قدری حرفهای طراحی میشود که حتی بهترین داوطلبان کشور هم به 20درصد از آنها پاسخ نمیدهند. مثلاً در هر درس عمومی 5 سؤال را سفید میگذارند.
پس اینکه تصور کنیم باید پاسخبرگ ما سیاه باشد، یک اشتباه محض است. طبق اعلام مسؤولین سازمان سنجش در پنج سال قبل، کسی که میتوانست به نیمی از سؤالات کنکور پاسخ صحیح بدهید در یکی از رشته های روزانه پذیرفته میشد. در دو سال اخیر که جدیت و سختی سؤالات کنکور بالا رفته، مطمئن باشید با پاسخ صحیح، به نیمی از سؤالات، شما دربهترین دانشگاه های کشور امکان پذیرفته شدن خواهید داشت. پس هر درس را در حد توان پاسخ دهید و از این پاسخ برگتان کاملاً سیاه نشده نترسید.
اعتماد به دانسته ها
متأسفانه اطلاعاتی که درقسمت قبل درمورد سؤالات کنکور و آمار و اطلاعات درصدهای داوطلبان آمد، سبب میشود برخی از داوطلبان جرأت پاسخگویی به سؤالات را از دست میدهند.
بسیار پیش می آید حتی در آزمونهای آزمایشی، پاسخ سؤال را یافته اند و گزینه جواب را به درستی تشخیص داده اند اما از فرط نگرانی باورشان نمیشود که توانسته اند به آن راحتی یا با زمان کم جواب صحیح را به دست آورند و با تصور غلط بودن جواب، گزینه را وارد پاسخبرگ نمیکنند.
پس از آزمون میبینند که جوابشان درست بوده است. برخی هم، درکمال ناباوری درانتهای آزمون دوباره سراغ اینگونه سؤالات برمیگردند و پاسخ درست را با یک گزینه غلط جابه جا میکنند! این نگرش افراطی به سختی سؤالات کنکور نیز باید تعدیل شود. اگرچه تأکید کردیم با پاسخ صحیح به نیمی از سؤالات کنکور میتوان نتیجه خوبی گرفت اما باید بدانیم که تعداد قابل توجهی از سؤالات کنکور هم در رده سؤالات ساده و متوسط دسته بندی میشوند. امکان پاسخگویی به آنها در زمان استاندارد هرتست وجود دارد.
از همه مهمتر، به دلیل محدودبودن مباحث کتابها، امکان تکرار ایده سؤالات بسیاری از درسها درسالهای متوالی وجود دارد و طراحان به دلیل اهمیت مبحث و اجبار درطرح سؤال از تمام سرفصل ها، ناچار میشوند سؤالات مشابه و یا تکراری طراحی کنند.
مسلم است داوطلب فعالی که با حل تمام سؤالات کنکور ایده حل آنها را آموخته، میتواند به سرعت و در زمان کمی به اینگونه سؤالات پاسخ دهد. پس سرعت شما درپاسخگویی نباید دلیلی بر اشتباه بودن جواب تلقی شود. شما درمباحثی که تسلط بیشتری دارید حتماً سریعتر هم به جواب خواهید رسید. سعی کنید درصورت داشتن وقت اضافه به سراغ سؤالاتی که جواب را به دست آورده و گزینه را وارد کرده اید، نروید. در این زمانها به سؤالا ( یا *) دار فکر کنید و گزینه های انتخابی سؤالات دسته اول را تغییر ندهید.
شک و شبهه های زیاد و نابه جا نیز از همین عامل «عدم اعتماد به دانسته ها» نشأت میگیرد. چرا که فرد با به دست آوردن یک گزینه، وقتی نگاهش به گزینه کاملاً مخالف میافتد (مثل وقتی که عدد را به دست آورده اید و عدد 2- هم در گزینه ها وجود دارد) حس میکند شاید دردرک سؤال یا محاسبات سؤال اشتباه مرتکب شده و درپاسخ خود شک میکند. در این موارد هم گاهی داوطلب گزینه خود را کنار میگذارد و گزینه دیگر را برمیگزیند.
درنهایت باید توصیه کنیم درکنکورهایی که درمنزل به عنوان آزمونهای جامع از خود میگیرید و درکنکورهای آزمایشی باقیمانده، با بررسی دقیق سؤال به این اطمینان برسید که معلوماتتان در چه حد است و اینگونه بی اعتمادیها به پاسخ به دست آمده و شک و شبهه های افراطی، به هیچوجه به نفع شما نخواهد بود.
ترتیب جوابگویی به سؤالات درسها و استراتژی پیروزی
داوطلبان زیادی را دیده ایم که درحین جلسه کنکور دست به کارهای عجیبی میزنند.
آنها وقتی سراغ درس اول دفترچه که کتاب ادبیات است میروند و با دیدن چند سؤال احساس میکنند سؤالات این درس سخت است به یکباره دفترچه را ورق میزنند و سعی میکنند به سؤالات درس دیگری پاسخ دهند. گاهی هم به این شیوه، درس اول دفترچه، برای لحظات آخر آزمون عمومی میماند. در درسهای اختصاصی هم این اتفاق به شکلهای متفاوت رخ میدهد.
قطعاً چنین کاری که به یکباره و در جلسه کنکور اتفاق میافتد نمیتواند نتیجه خوبی دربر داشته باشد. به ویژه برای افرادی که در مدیریت زمان و بعد روحی چندان قوی نباشند.
واقعیت این است که ترتیب پاسخگویی به سؤالات در جلسه کنکور بسیار باارزش و تعیین کننده است. تصور کنید داوطلب گروه ریاضی را که برخلاف ترتیب دفترچه، به سؤالات پاسخ دهد. یعنی پس از 75 دقیقه که برای سؤالات عمومی وقت گذاشته، 35 دقیقه که برای شیمی و 55دقیقه هم برای فیزیک وقت صرف کند. یعنی پس از 2 ساعت و 45 دقیقه سراغ مهمترین و اصلی ترین درس خود برسد، درسی که باید 85 دقیقه در آن مسأله حلکرد. دقت و انرژی چنین داوطلبی دیدنیست.
همچنین درصد ریاضی او! با این پیش زمینه باید پذیرفت که استراتژی داوطلب برای ترتیب پاسخگویی به سؤالات درسها میتواند برای موفقیت او بسیار مهم باشد اما اینکه فکر کنیم با یک طرح قبلی میتوانیم درجلسه کنکور، کار دلخواه مان را انجام دهیم، واقع بینانه نیست. یعنی اینکه داوطلب نمیتواند یک طرح دیکته شده را که در اینجا ذکر میشود، درشرایط جلسه کنکور که برانگیختگی او بسیار بالاست (و در آنِ واحد باید روی چندین موضوع تمرکز کند) به راحتی و مناسب اجرا کند، بلکه این طرحها و پیشنهادات باید در آزمونهای جامع که درخانه برگزار میکنید و در کنکورهای آزمایشی جامع که شرکت میکنید، بارها و بارها تکرار شود تا در جلسه کنکور به طور ناخودآگاه آن را انجام دهید. یادتان باشد شما در جلسه کنکور، کارهای سودمندی را که از قبل آموخته اید، انجام میدهید و به نوعی رفتار آزمونهای قبلی خود را تکرار میکنید. حال باید دید بهترین شیوهی زمانبندی و ترتیب پاسخگویی بهدرسها کدام است.
نحوه چینش درسها در دفترچه عمومی و اختصاصی از منطق خاصی تبعیت میکند و اگر داوطلبی بتواند براساس همان چیدمان پاسخگو باشد، قطعاً بهترین کار ممکن را کرده است. فقط ضروری است به چند نکته توجه داشته باشد.
اول اینکه چنین ترتیبی باعث میشود شما در بین صفحات دفترچه سردرگم نباشید و صفحه به صفحه جلو بیایید و سختی و دشواری سؤالات یک صفحه یا یک درس شما را وادار نمیکند بهسراغ درسهای آخر و وسط دفترچه بروید و سعی میکنید در صفحهی بعد بهدنبال سؤالات ساده تر بگردید.
مهمتر از آن اگر درسی را که به عنوان درس اول انتخاب کرده اید، سؤالات دشوار زیادی داشت، شکّه نمیشوید و به طور منطقی میپذیرید که این سؤالات برای دیگران هم سخت است و فقط شما نیستید که نمیتوانید به آنها پاسخ بدهید.
حال اگر شما ترتیب دفترچه را رعایت نکنید و به سراغ درسی بروید که در آن توانایی بیشتری دارید، دوحالت پیش خواهد آمد، اول اینکه ممکن است سؤالات آن درس خوب و منطقی طراحی شده باشد و شما با پاسخ دادن به هر یک از آنها انرژی مضاعفی کسب کنید.
اما حالت دوم این است که شما با این تصور که به تعداد سؤال زیادی پاسخ خواهید داد، به سراغ این درس میروید و ناگهان در همان تست اول درس، با نتیجه عکس این تصور برخورد میکنید و تست بعد.... چنین شرایط روحی و روانی میتواند خطر بزرگی برای این ترتیب پاسخگویی به درسهای یک دفترچه باشد. پس تغییر ترتیب درسها در هر دفترچه یک شمشیر دو لبه است و میتواند مفید یا مضر باشد.
قاطعانه میتوان گفت، 95درصد داوطلبان باید مطابق ترتیب دفترچه سؤالات پاسخ دهند. 5درصد باقیمانده هم حتماً جزو افرادی هستند که توان بسیار قابل توجه در برخی درسها دارند و برای شروع آزمون با این درسها نیز از قدرت روحی و روانی و مدیریت استرس برخوردار هستند.
به این عده کم هم یادآور میشویم، اگر درابتدای هر دفترچه به درس دلخواه خود پاسخ گفتند، درقدم بعد باید به سراغ درسی بروند که بیشترین تأثیر و ضریب را آن دفترچه دارد. مثلاً اگر در دفترچهی عمومی ابتدا سراغ درس زبان رفتم و به سؤالات آن پاسخ گفتم به عنوان درس دوم دفترچه باید سراغ ادبیات (که بالاترین ضریب یعنی ضریب 4 دارد) بروم و این درس را برای آخر آزمون باقی نگذارم.
اما مهمتر از این موارد، بحث تقسیم صحیح زمان و شیوه ذخیره سازی وقت در هر دفترچه است که با هرنوع ترتیب پاسخگویی، باید مراعات شود و به خودی خود درکسب نتیجه مؤثر است.
فرض کنید دفترچه عمومی که 75 دقیقه زمان برای 100 سؤال از چهار درس اختصاص داده شده است شما براساس زمان پیشنهادی دفترچه کنکور، 18 دقیقه برای ادبیات، 20 دقیقه برای عربی، 17 دقیقه برای دین و زندگی، 20 دقیقه برای زبان اختصاص دهید و دردقیقه 75، به آخرین سؤال زبان پاسخ دهید.
چه اشکال عمده ای در اینکار وجود دارد، مهمترین اشکال را در زیر می آوریم:
● ممکن است درسی زودتر تمام شود.
● زمان بندی 18 دقیقه و 17 دقیقه سخت است.
● نگرانی در لحظات آخر آزمون از اینکه مبادا نتوانیم تمام سؤالات این درس را بخوانیم.
● سؤالات شکدار و علامتدار را دیگر نمیتوانیم بررسی کنیم، هرچند تعدادشان کم باشد.
● درهر درس نمیدانیم با سرعت خوبی داریم به سؤالات جواب میدهیم یا نه.
راه حل چیست؟
شما باید در هر دفترچه زمان بین درسها را طوری تقسیم کنید که هم کنترل این زمان با ساعت، راحت باشد و نیاز به محاسبه و جمع و تفریق نداشته باشد و هم شما درانتهای آزمون، زمانی ذخیره شده داشته باشید تا به درسی که سخت تر بوده و یا شما سؤالات کمی از آن جواب داده اید، اختصاص یابد. از همه مهمتر بسیاری از داوطلبان در همین زمان انتهایی پس از اینکه خیالشان راحت میشود، درصد تمام درسهای دفترچه را درحد معقول کسب کرده اند، از فشار روانی آزمون رها میشوند و در چنددقیقه ذخیره شده با بازده فوق العاده ای به سؤالات زیادی که درمرحله اول نتوانسته اند پاسخ دهند، جواب میگویند.
این کار ثمرات بسیار دیگری هم دارد و یکی از آنها این است که شما با خستگی و در لحظات آخر بهدرس آخر دفترچه نمیرسید که باعث افت درصد آن درس میشود. این بحران خستگی به ویژه در دفترچه اختصاصی لطمه بزرگی به داوطلبان میزند. به خصوص در گروه ریاضی و تجربی که درس آخرشان محاسبات نیاز دارد و خستگی مساوی با بی دقتی درمحاسبات است.
توجه کنید که وقتی شما با این شیوه پیش بروید، در هر درس مقداری از زمان آزمون را برای بررسی نهایی سؤالات باقیمانده همان درس ذخیره نگه میدارید و قبل از اتمام زمان آزمون، یکبار سؤالات دفترچه را دیده و درحد توانتان پاسخ داده اید. همین عامل سبب میشود مثلاً 30 یا 40 دقیقه قبل از پایان وقت آزمون شما اجازه دوره درسها را داشته باشید. این موفقیت شاید همراه با همان خستگی پایان آزمون باشد اما به دلیل کاهش فشار روحی و روانی آزمون، شما در همان نیم ساعت باقیمانده هم کارهای بزرگی را انجام میدهید و دربرگشت، به سؤالاتی پاسخ میدهید که فکرش را هم نمیکردید!
برای روشنتر شدن اینکار برای دفترچه عمومی مثالی میزنیم. اگر شما برای هر درس عمومی فقط 15 دقیقه وقت درنظر بگیرید، به راحتی میتوانید آن را کنترل کنید و پس از یکساعت هم کل تستهای دفترچه را ببینید. درنهایت شما 15 دقیقهی ذخیرهشده خواهید داشت که میتوانید با آن سؤالات باقیمانده هر یک از این چهار درس را پاسخ دهد.
در دروس اختصاصی زمان بندیها به گروه آزمایشی شما وابسته است. باید این زمان بندیها را طوری تقسیم کنید که هم رند باشد تا با ساعت راحت کنترل شود و هم اینکه درانتهای دفترچه اختصاصی بین 30 تا 40 دقیقه وقت برای بررسی سؤالات باقیمانده کل دفترچه داشته باشید. به این ترتیب شما با یک استراتژی از پیش تعیین شده در ترتیب درسها و زمانبندی آنها درجلسه کنکور حاضر میشوید و از تمام توانتان برای موفقیت و پیروزی بهره میبرید.