بحث پیرامون آثار قدیمی ادبیات ایران

fatimaj

New Member
ارسال ها
126
لایک ها
123
امتیاز
0
#21
پاسخ : بحث پیرامون آثار قدیمی ادبیات ایران

به این بیت توجه کنید:
سوی لشکر آفریدون شدند
ز نیرنگ ضحاک بیرون شدند
راحت میخونیدش؟(بلند بخونید؛ن توی دلتون!)‏
حس میکنم آهنگش جور در نمیاد!‏
‏*****‏
یکی از مشکلاتم با گلستان سعدیه!‏
خیلی بحث اصلی رو منحرف میکنه!‏
مثلا توی درس اول ادبیات عمومی سوم؛میخواد یه حدیثی از پیامبر رو بگه؛اسم پیامبر رو توی متنش میاره و کلی توصیفش میکنه و بعدش سه بیت شعر فقط راجب پیامبر میگه!‏
من خودم اولین باری که خواستم بخونم؛نفهمیدم چی شد!یهو گم شدم وسطش؛دوباره رفتم از نو خوندم که بفهمم داستان چی بوده!‏
در حالی که من اول دبیرستان یه متنی نوشته بودم که چندجائیش یه سری توضیحات داخل پرانتز داشت؛زیاد هم نبود؛داخل پرانتز هم بود؛ولی یادمه که انتقاد شد بهم که چرا وسطش خواننده رو گیج و گمراه میکنی!!!!!‏
‏****‏
یه مثال دیگه هم وقتیه که مثلا یه بیتی داریم قافیه ش اشتباهه،ردیفش جا به جائه و اینجور چیزها!‏
‏****‏
یکی لطف کنه بیاد به اون دو تا مشکل من جواب بده....
باتشکر:)
s.ahmadi

دوست عزیز بعضی مواقع شاعر از اختیارات شاعری استفاده می کنه.
مثلا زیاد دیدیم که توی اشعار کن و سخن همقافیه شدن و اینجا سخن اینطوری خونده میشه sakhon

اون سوی لشکر ضحاک هم باید سوی رو اینطوری بخونید soye نه sooye.


اینا اشتباه نیستن فقط ما بلد نیستیم خوندنشونو.
 
ارسال ها
95
لایک ها
68
امتیاز
18
#22
پاسخ : بحث پیرامون آثار قدیمی ادبیات ایران

قافیه اش به نظرم مورد نداره:)
اما من قبلا نسبت نوشته های فردوسی و حافظ حس میکردم بریده بریدس.یه دفعه ای وسط شعر بحپ عوض میشد.ادم نمیفهمید داره چی میگه.هنوز تا حالیش میشد ادم به تهش میرسیدم:)
اما ازوقتی که نشستم ارایه های حافظو در اوردم بهتر شده.به این شعراز حافظ دقت کنید.اگه کسی چیزی از ادب فارسی ندونه سخت میفهمه وبد میخونه خودم دور اول بد خورچنده بودم:)


[TABLE]
[TR]
[TD="class: b"]سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند[/TD]
[TD][/TD]
[TD="class: b"]پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="class: b"]به فتراک جفا دل‌ها چو بربندند بربندند[/TD]
[TD][/TD]
[TD="class: b"]ز زلف عنبرین جان‌ها چو بگشایند بفشانند[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="class: b"]به عمری یک نفس با ما چو بنشینند برخیزند[/TD]
[TD][/TD]
[TD="class: b"]نهال شوق در خاطر چو برخیزند بنشانند[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="class: b"]سرشک گوشه‌گیران را چو دریابند در یابند[/TD]
[TD][/TD]
[TD="class: b"]رخ مهر از سحرخیزان نگردانند اگر دانند[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="class: b"]ز چشمم لعل رمانی چو می‌خندند می‌بارند[/TD]
[TD][/TD]
[TD="class: b"]ز رویم راز پنهانی چو می‌بینند می‌خوانند[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="class: b"]دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد[/TD]
[TD][/TD]
[TD="class: b"]ز فکر آنان که در تدبیر درمانند در مانند[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="class: b"]چو منصور از مراد آنان که بردارند بر دارند[/TD]
[TD][/TD]
[TD="class: b"]بدین درگاه حافظ را چو می‌خوانند می‌رانند[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="class: b"]در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند[/TD]
[TD][/TD]
[TD="class: b"]که با این درد اگر در بند درمانند در مانند[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
به نظرم نیازه یکم بهمون یاد بدن این چیزارو
:)
 
بالا