بچه های ادبی
Bidel گفت
سلام فهيمه جان !
اختيار دارين ! شما از دوستان قديمي تشريف دارين ! اين چه حرفيه ؟!
اينجا ما پايه ي همه جور بحث ادبي هستيم
فقط يه شرط داره ! رفتي حرم بايد ما رو هم دعا كني
من كنكوريم ! ولي محيا و راحيل يه سره به سمت ادبيات در حركتن !
تو هم تجربي بودي ديگه ! نه ؟!
در حد دوم تجربي مي تونم باهات همذات پنداري كنم
بيا تو بحث ! يعني بحث جديدي كه مطرح خواهد شد !!!
كسي حرف تازه اي نداره ؟
اختيار دارين ! شما از دوستان قديمي تشريف دارين ! اين چه حرفيه ؟!
اينجا ما پايه ي همه جور بحث ادبي هستيم
فقط يه شرط داره ! رفتي حرم بايد ما رو هم دعا كني
من كنكوريم ! ولي محيا و راحيل يه سره به سمت ادبيات در حركتن !
تو هم تجربي بودي ديگه ! نه ؟!
در حد دوم تجربي مي تونم باهات همذات پنداري كنم
بيا تو بحث ! يعني بحث جديدي كه مطرح خواهد شد !!!
كسي حرف تازه اي نداره ؟
ama man mashhadi nistam.
vali nazdikam b oonja!
harvakht raftam vasatoon doa mikonam!
are reshtam tajrobie!
chera ta dovom?
reshtat riazie?
mishe sher ham nevesht?
rahil yani ki?
man shoma ha ro b esme vaghe i toon nemishnasam k!
درود ای واپسین صبح،ای سحر بدرود!
که با آرش تورا این آخرین دیدار خواهد بود.
به صبح راستین سوگند!
به پنهان آفتاب مهربان سوگند!
که آرش جان خود در تیر خواهد کرد،
پس آنگه بیدرنگی خواهدش افکند.
زمین می داند این را،آسمان ها نیز،
که تن بی عیب و جان پاک است.
نه نیرنگی به کار من ،نه افسونی!
نه ترسی در سرم،نه در دلم باک است.
که با آرش تورا این آخرین دیدار خواهد بود.
به صبح راستین سوگند!
به پنهان آفتاب مهربان سوگند!
که آرش جان خود در تیر خواهد کرد،
پس آنگه بیدرنگی خواهدش افکند.
زمین می داند این را،آسمان ها نیز،
که تن بی عیب و جان پاک است.
نه نیرنگی به کار من ،نه افسونی!
نه ترسی در سرم،نه در دلم باک است.