شما ها رو نمي دونم ولي خودم ديروز انقدر گريه كردم كه سرم هنوز هم درد ميكنه! وقتي چشام به كتاباي المپياد مي افتاد ياد روزايي ميوفتادم كه واسه المپياد ميخوندم به خاطر همين دلم ميخواست يا اونا رو نابود كنم يا خودمو!!!! بعد مدتي همشون رو جمع كردم گذاشتم كنار!!!!!!!
يه كم كه آروم گرفتم به خودم گفتم هنوز كه دير نشده، كنكور كه هست! الان درسته كه قبول نشديم ولي هركدوم تو هر رشته اي كه هستيم مهارت زيادي داريم و اين تو كنكور به ما خيلي كمك ميكنه!!!
باور كنين انگيزه ي زيادي واسه كنكور پيدا كردم!!!! تا حالا اصلاً چنين روحيه اي نداشتم!!!
[center:3a231a15e4]
خدا جونم شكرت واسه قبول نشدنم!
[/center:3a231a15e4]
يه كم كه آروم گرفتم به خودم گفتم هنوز كه دير نشده، كنكور كه هست! الان درسته كه قبول نشديم ولي هركدوم تو هر رشته اي كه هستيم مهارت زيادي داريم و اين تو كنكور به ما خيلي كمك ميكنه!!!
باور كنين انگيزه ي زيادي واسه كنكور پيدا كردم!!!! تا حالا اصلاً چنين روحيه اي نداشتم!!!
[center:3a231a15e4]