تجربه های دوره 17

[faezeh.day]

[FONT=&quot]مرحله دو دوره 17 چه سخت وچه آسون تموم شد وبه احتمال خیلی زیاد الآن برگه ی یکی از ما داره اصلاح میشه وشاید چند تا ازما.از المپیاد دوره 17 هرکدوم از ما یه سهمی داشتیم ویه چیزی بدست آوردیم:[/FONT]​

[FONT=&quot] بعضی وقتها حرفهای نیش دار،غیبت های غیر موجه،استرس،اعصاب خراب،امید،یاس،نمره منفی ونمره مثبت وچهل نفر مدال .اما سوای همه این ها چه تجربه هایی از مرحله دو دوره17 بدست آوردیم؟[/FONT]​

[FONT=&quot]اول از خودم شروع میکنم :[/FONT]​

[FONT=&quot]1.روی سوال رو درست بخونم وبه جای تیک ضربدر نزنم.[/FONT]​

[FONT=&quot]2.سر جلسه از این سوال به این سوال نپرم وهمه تمرکزم رو، روی یه سوال بذارم[/FONT]​

[FONT=&quot]3.قبول شدن به رتبه آوردن ارجحیت داره پس به خیال رتبه بالاتر نمره منفی دار نزنم.[/FONT]​

[FONT=&quot]4.یکی دو روز قبل آزمون با افراد انرزی منفی حرف نزنم تااسترس نگیرم[/FONT]​

[FONT=&quot]5.و....[/FONT]​

[FONT=&quot]شما چه تجربه هایی بدست آوردید؟[/FONT]

 

[m.rabiee]

پاسخ : تجربه های دوره 17

منم خيلي چيز ها ياد گرفتيم
اينكه از اين به بعد چه طوري درس بخونم
چجوري امتحان بدم
و هم اين كه به خودم اطمينان داشته باشم كه اين از بقيه مهم تره
و ..........

 

[REyhanEH_23]

پاسخ : تجربه های دوره 17

سر امتحان گیج بازی درنیارم و سوالو نبینم>>>>>کاری ک از اول راهنمایی هنوز یادش نگرفتم و آخرشم ضربشو سر المپیاد بخورم :33:
استرس نگیرم با ماشین حساب اشتباه بزنم:65:
اینکه صورت سوال خودش نصفه جوابو بهت میگه بقیشم بلدم فقط باید حواسمو جمع کنم
البته همه اینارو از قبل میدونستم ولی سر امتحان متاسفانه........:2:


خیــــــلی چیزایه دیگه در مورد نحوه ی درس خوندنو عمقی خوندنو (من حتی الان درسای آسـون مدرسرو ی چیزایی از توش درمیارم ک آدم میره فضا:87
توکل ب خدا و اعتماد ب نفسو .........
و البته کلیییییی اطلاعات قشنگ و علمی ک البته فقط ی استارته واسه پیشرفتای آینده:97:

از همه ی اینا گذشته کللللللی خاطره قشنگ از المپیاد خوندنو با بچه ها و پیچوندن کلاسا و خفن شدنو اینــــــا :89:

اصن دبیرستانو بدون المپیادی شدن رد کنی انگار از تـــــــــــــهـ دیــــــگ ماکارونیت گذشتی...والا ب خدا :90:

 

[No_name]

پاسخ : تجربه های دوره 17

از همه ي اينا گذشته دُدَر كردن كلاسا رو خوب ياد گرفتم :21:

تو 1.5 ساعت 4 فصلِ زمين خوندن رو هم به اموخته هام اضافه شد :4:

خدا خيرشون بده :4:

 

[parastoo.sh]

پاسخ : تجربه های دوره 17

چیزی که فراتر از بی دقتی و غیبت کردن کلاس ها و... هست اینه که بچه های اول و دومی که دارن جدی برای دوره های بعدی میخونند،حتی اگر خیلی جدی میخونن،حتی اگه اساتید زیادی بهشون امیدواری مدال میدن،بازهم همه ی برنامه ی سالهای اینده ی زندگیشونو برااساس قبولی توی المپیاد و مدال اوردن نچینند،المپیاد چیزیه که نمیشه پیش بینیش کرد،خیلی از مواقع پیش میاد توش که تفاوت در نتیجه تابع چیزی غیراز تلاشه!(دردناکه ولی می ارزه!)اینجوری اگر انتخاب نشدید،مدت طولانی حیران نمیمونید که وقتی همه برنامه های 4سال بعد زندگیتونو براساس المپیاد ریختید حالا بایه زندگی بی برنامه چیکار کنید!!!همیشه برای رسیدن به هدفی که دارید راه های مختلفی رو انتخاب و امتحان کنید!2سال پیش وقتی استادی بهم گفت از المپیاد برای خودت دنیا نساز،تو دلم گفتم 2سال تا ازمون اصلیم وقت دارم برای خوندن،براحتی قبول میشم،هیچ احتمالی برای قبول نشدن من وجود نداره و چیزی که تجربه شده بود رو دوباره تجربه کردم!شما اینکارو نکنید.از المپیاد برای خودتون دنیا نسازید و پل های پشت سرتونو خراب نکنید و همه ی راههایی که به هدفتون ختم میشه رو محدود به المپیاد نکنید.

 

[elistiyan]

پاسخ : تجربه های دوره 17

المپیاد سه سال بود ولی من یک پکیج کامل تجربه در هر زمینه ای کسب کردم!

مهم تر ار این که چه طوری بدرسم یاد بگیرم و دنبال علم برم و سوال حل کنم واسه زندگیم یاد گرفتم! یاد گرفتم زندگی رو جدی جدی یا الکی الکی نگیرم
آدما اونی که میخوان بگن نیستن چیزای خوب و بد پنهان هم دارن
فهمیدم آدم در هر حالی خیلی خیلی بالاتر و والاتر از اونیه که فک می کنه و یاد گرفتم اگه رقابتی هست و رقیبی هست رقیبم مثل خودم زمینیه!از مریخ نیومده و یاد گرفتم من نه تنها میتونم کارایی رو که دیگران انجام دادن انجام بدم بلکه میتونم کارایی رو که هیچ کس نتونسته انجام بده انجام بدم لا اقل میتونم به خودم فرصت امتحان کردن و لذت بردن ازش رو بدم!

 

[E.coli]

پاسخ : تجربه های دوره 17

چیزی که فراتر از بی دقتی و غیبت کردن کلاس ها و... هست اینه که بچه های اول و دومی که دارن جدی برای دوره های بعدی میخونند،حتی اگر خیلی جدی میخونن،حتی اگه اساتید زیادی بهشون امیدواری مدال میدن،بازهم همه ی برنامه ی سالهای اینده ی زندگیشونو برااساس قبولی توی المپیاد و مدال اوردن نچینند،المپیاد چیزیه که نمیشه پیش بینیش کرد،خیلی از مواقع پیش میاد توش که تفاوت در نتیجه تابع چیزی غیراز تلاشه!(دردناکه ولی می ارزه!)اینجوری اگر انتخاب نشدید،مدت طولانی حیران نمیمونید که وقتی همه برنامه های 4سال بعد زندگیتونو براساس المپیاد ریختید حالا بایه زندگی بی برنامه چیکار کنید!!!همیشه برای رسیدن به هدفی که دارید راه های مختلفی رو انتخاب و امتحان کنید!2سال پیش وقتی استادی بهم گفت از المپیاد برای خودت دنیا نساز،تو دلم گفتم 2سال تا ازمون اصلیم وقت دارم برای خوندن،براحتی قبول میشم،هیچ احتمالی برای قبول نشدن من وجود نداره و چیزی که تجربه شده بود رو دوباره تجربه کردم!شما اینکارو نکنید.از المپیاد برای خودتون دنیا نسازید و پل های پشت سرتونو خراب نکنید و همه ی راههایی که به هدفتون ختم میشه رو محدود به المپیاد نکنید.

یادم میاد یکی از استادام بهم میگفت ک ازبس المپیادو مثل همه چیز و دنیای خودم کرده بودم ،ک ختی اگه قبول نمیشدم، اصلا نمیتونستم برا کنکور بخونم!!!!
بچه ها اینم در نظر بگبریم ،ک فقط 40 نفر و شاید بهتره بگم فقط 8 نفر ب ارزوهاشون میرسن،پس کاری نکنین ک پس فردا پشیمون بشیم!!!(البته بچه های المپیادی در هر مکانی موفق خواهند بود)

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

چیزی که فراتر از بی دقتی و غیبت کردن کلاس ها و... هست اینه که بچه های اول و دومی که دارن جدی برای دوره های بعدی میخونند،حتی اگر خیلی جدی میخونن،حتی اگه اساتید زیادی بهشون امیدواری مدال میدن،بازهم همه ی برنامه ی سالهای اینده ی زندگیشونو برااساس قبولی توی المپیاد و مدال اوردن نچینند،المپیاد چیزیه که نمیشه پیش بینیش کرد،خیلی از مواقع پیش میاد توش که تفاوت در نتیجه تابع چیزی غیراز تلاشه!(دردناکه ولی می ارزه!)اینجوری اگر انتخاب نشدید،مدت طولانی حیران نمیمونید که وقتی همه برنامه های 4سال بعد زندگیتونو براساس المپیاد ریختید حالا بایه زندگی بی برنامه چیکار کنید!!!همیشه برای رسیدن به هدفی که دارید راه های مختلفی رو انتخاب و امتحان کنید!2سال پیش وقتی استادی بهم گفت از المپیاد برای خودت دنیا نساز،تو دلم گفتم 2سال تا ازمون اصلیم وقت دارم برای خوندن،براحتی قبول میشم،هیچ احتمالی برای قبول نشدن من وجود نداره و چیزی که تجربه شده بود رو دوباره تجربه کردم!شما اینکارو نکنید.از المپیاد برای خودتون دنیا نسازید و پل های پشت سرتونو خراب نکنید و همه ی راههایی که به هدفتون ختم میشه رو محدود به المپیاد نکنید.

یادم میاد یکی از استادام بهم میگفت ک ازبس المپیادو مثل همه چیز و دنیای خودم کرده بودم ،ک ختی اگه قبول نمیشدم، اصلا نمیتونستم برا کنکور بخونم!!!!
بچه ها اینم در نظر بگبریم ،ک فقط 40 نفر و شاید بهتره بگم فقط 8 نفر ب ارزوهاشون میرسن،پس کاری نکنین ک پس فردا پشیمون بشیم!!!(البته بچه های المپیادی در هر مکانی موفق خواهند بود)

 

[Mohammad Reza]

پاسخ : تجربه های دوره 17

ما که به جز سرعتی خوندن چیز دیگری یاد نگرفتیم.
4فصل زمین تو45دقیقه!!!!کسی دیگه نبود:121:
آهان یاد گرفتم اصلا استرس نداشته باشم:
2فصل زمین رو نگاه هم نکردم ورفتم سر جلسه!!!!!!!!!آآآ اونم چه فصلای:6و8!!!
دیگه بهتر از این چی می خوام یادبگیرم؟؟؟؟؟!!!!!!:2:

 

[E.coli]

پاسخ : تجربه های دوره 17

ما که به جز سرعتی خوندن چیز دیگری یاد نگرفتیم.
4فصل زمین تو45دقیقه!!!!کسی دیگه نبود:121:
آهان یاد گرفتم اصلا استرس نداشته باشم:
2فصل زمین رو نگاه هم نکردم ورفتم سر جلسه!!!!!!!!!آآآ اونم چه فصلای:6و8!!!
دیگه بهتر از این چی می خوام یادبگیرم؟؟؟؟؟!!!!!!:2:

چ عجب یکی ام مثل من پیداش شد
امروز وقتی با 4 فصل نخوانده رفتم سر جلسه،و ب دوستام گفتم ،هیچ کی باورش نشد!!!
گفتن الان بعد امتحان هممون بد میدیم ولی تو 20 میشی !(بعضیهاشون شبو کلا نخوابیده بودن!)
از قضای روزگارم همین شد!
المپیادی یعنی یادبگیر بیخیالی رو!!

 

[Mohammad Reza]

پاسخ : تجربه های دوره 17

چ عجب یکی ام مثل من پیداش شد
امروز وقتی با 4 فصل نخوانده رفتم سر جلسه،و ب دوستام گفتم ،هیچ کی باورش نشد!!!
گفتن الان بعد امتحان هممون بد میدیم ولی تو 20 میشی !(بعضیهاشون شبو کلا نخوابیده بودن!)
از قضای روزگارم همین شد!
المپیادی یعنی یادبگیر بیخیالی رو!!

دقیقا همینطور...
نمیدونم چرا بقیه حرفمو باور نمیکنن!
شابد به خاطر این که خوداشون24ساعته میخوندند.!!!!!!!
ولی حالا راسی20 میشی؟؟
پس کی خوندی!

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

فصل7و9 نصف شب
ساعت6:15تا7فصلای1و2و3و4
تو اتوبوس فصل5
6و8 هم...
نخوندم!!!!!!!!:2:

 

[Ibo_Dec]

پاسخ : تجربه های دوره 17

[MENTION=14730]Mohammad Reza[/MENTION]
مي توانم بپرسم ان وقت نمره تان چند شد ؟

 

[mojde mirmohamadi]

پاسخ : تجربه های دوره 17

یه دوستی حرف خیلی قشنگی زد، المپیادی بودن یه صفته نه یه بازه زمانی
من خودم پارسال م2 قبول نشدم، ولی خیلی راحت دارم تدریس میکنم، درحالی که خیلی ها همچین انتظاری نداشتن
مهم اینکه خودتون به خودتون اعتماد داشته باشین
همیشه باید فکر کنی که موفق ترین و بهترین آدم دنیایی، ولی نباید وقتتو بذاری واسه اینکه به دیگران ثابت کنی
موفق باشید
سیده مژده میرمحمدی
دوره 16

 

[No_name]

پاسخ : تجربه های دوره 17

والا ما هيچ وقت المپُ نكرديم ته ته زندگي !! تازه با المپ داريم زندگي رو شروع مي كنيم :4:

+ مهم مدال نيست ! اينو تو سرتون فرو كنين ! :3:

 

[Mohammad Reza]

پاسخ : تجربه های دوره 17

[MENTION=14730]Mohammad Reza[/MENTION]مي توانم بپرسم ان وقت نمره تان چند شد ؟

هنو که کارنامه هارو ندادن‏!‏‏!‏‏!‏

 

[Ibo_Dec]

پاسخ : تجربه های دوره 17

هنو که کارنامه هارو ندادن‏!‏‏!‏‏!‏

جواب ها را كه دادند مي توانيد نمره ي خودتان را بدست أوريد ديگر !!

 

[mahla amini]

پاسخ : تجربه های دوره 17

سعی می کنی هر چیزی رو برای خودت استدلال کنی و نتایج جالبی رو بدست بیاری!
جنبه های دیگه مسائل رو می بینی.
یاد میگیری که قضاوت کردن دیگران خیلی کار سختی و نباید سریع قضاوت کنی!
اولویتها و ارزشها برات تغییر میکنن(مسائلی که قبلا برات باارزش بودن ممکن الان خیلی بی ارزش بشن و برعکس!)
چیزایی رو می فهمی موقع درس خوندن که قبلا نمی فهمیدی(ذهن آدم خلاق میشه) و موقع درس خوندن لذت هم می بری.
تازه آدما رو می شناسی!خیلی چیزا رو می فهمی که قبلا درک نمیکردی!(شاید خیلی پیش بیاد که به رفتارای گذشتت بخندی)
بزرگ و پیر می شی(منظور از لحاظ کسب تجربه)

کلا چین و چروکای قشر مغز زیاد میشن​

بیشتر با زندگیت حال میکنی!
می فهمی که دنیا ارزش هیچ چیزی رو نداره، پس همین یک لحظه زمان حال رو باید شاد باشی.
و در نهایت همون طوری که بقیه گفتن هدف مدال نیست! خیلی مزیتهای دیگه ای با المپیاد خوندن بدست میاد حتی تو درسهایی که به رشته ی المپیادمون ربطی ندارن سرعت عمل پیدا می کنیم! پس مدال مهم نیست و باید گفت:
What's the ambition? Chase a dream, not a competition.
با این جمله زندگی هم برای آدم راحت تر می شه!

 

[فاطمه.ا]

پاسخ : تجربه های دوره 17

نباید ضربدر میزدیم؟؟؟

من ضربدر زدم بعضیاشو

 

[Mahyar2020]

پاسخ : تجربه های دوره 17

نظرارو خوندم، اما فقط تعداد کمی به تجربه های خوب که تو زندگی کمک میکنه اشاره کردند، بیشتر به حاشیه ها اشاره شده بود تا درس زندگی.
توی این سال های تحصیل یاد گرفتم همیشه با آدما مثل خودشون برخورد کنم، محبت زیادی هم به کسی نکنم، فقط مثل خودشون باهاشون برخورد کنم.
یاد گرفتم هیچ وقت هیچ وقت بیش از حد کسی رو تحویل نگیرم.
یاد گرفتم تا کسی رو تا کامل نشناختم، درباش قضاوت نکنم.
یاد گرفتم هیچوقت چیزی درباره زندگی شخصی نباید به کسی گفت.
یاد گرفتم قدر لحظه به لحظه ی کنار "دوست" بودن رو بدونم، تا مثل الان که دارم ازشون جدا میشم، ناراحت نباشم، اما خیلی دیر شده.
یاد گرفتم هیچ وقت به کسی اعتماد نکنم حتی به بهترین دوستم و چیزی بهش امانت ندم، مخصوصا چیزای مهم.
یاد گرفتم به کسی که لایق کمک کردن نیست، بهش کمک نکنم.
یاد گرفتم چطوری دوستم رو انتخاب کنم.
یاد گرفتم چطوری میشه شخصیت افراد رو شناخت.
یاد گرفتم که خیلی چیزا میشه از آدما یاد گرفت که میشه یه برات تجربه.

سر جلسه ی امتحان به جای تیک ضربدر زدن اینا تجربه نیست، همه اینا حاشیه های زندگین.
مهم درس زندگیه، یه چیزایی رو آدم یه موقعی میفهمه که خیلی دیره.
موفق باشید.

 

[Biologycal Life]

پاسخ : تجربه های دوره 17

والا من که اولمو اندازه ی بقیه دوستایی که نظراشونو و تجربه هاشونو گفتن تجربه ندارم ولی حداقل یاد گرفتم که هرکی که کلییییی ادعاش میشه و این حرفا اونقدرا هم غول نیست فقط یه بادکنکه بزرگه که خیلی راحت میره بالا و از مسیر آدم خارج میشه :196: :176:
برای همه ی دوستان هم آرزوی موفقیت میکنم !!! :231:

 

[E.coli]

پاسخ : تجربه های دوره 17

نظرارو خوندم، اما فقط تعداد کمی به تجربه های خوب که تو زندگی کمک میکنه اشاره کردند، بیشتر به حاشیه ها اشاره شده بود تا درس زندگی.
توی این سال های تحصیل یاد گرفتم همیشه با آدما مثل خودشون برخورد کنم، محبت زیادی هم به کسی نکنم، فقط مثل خودشون باهاشون برخورد کنم.
یاد گرفتم هیچ وقت هیچ وقت بیش از حد کسی رو تحویل نگیرم.
یاد گرفتم تا کسی رو تا کامل نشناختم، درباش قضاوت نکنم.
یاد گرفتم هیچوقت چیزی درباره زندگی شخصی نباید به کسی گفت.
یاد گرفتم قدر لحظه به لحظه ی کنار "دوست" بودن رو بدونم، تا مثل الان که دارم ازشون جدا میشم، ناراحت نباشم، اما خیلی دیر شده.
یاد گرفتم هیچ وقت به کسی اعتماد نکنم حتی به بهترین دوستم و چیزی بهش امانت ندم، مخصوصا چیزای مهم.
یاد گرفتم به کسی که لایق کمک کردن نیست، بهش کمک نکنم.
یاد گرفتم چطوری دوستم رو انتخاب کنم.
یاد گرفتم چطوری میشه شخصیت افراد رو شناخت.
یاد گرفتم که خیلی چیزا میشه از آدما یاد گرفت که میشه یه برات تجربه.

سر جلسه ی امتحان به جای تیک ضربدر زدن اینا تجربه نیست، همه اینا حاشیه های زندگین.
مهم درس زندگیه، یه چیزایی رو آدم یه موقعی میفهمه که خیلی دیره.
موفق باشید.

اون قسمت حرفتون رو ک بولد کردم،صددرصد تایید میکنم،خودمم توی زمینه المپیاد متاسفانه زیادی ازش لطمه خوردم!