A_A Bio

New Member
ارسال ها
31
لایک ها
68
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها


خــــدایا
گفـــتی که از رگ گردن به من نزدیک تری
اصـــلا" برای همیـــــن گریبــانم را می پوشـــانم!
مراقبــــم که از من جـــــدا نشوی...
و از تو جـــــدا نشــــوم...!

 
ارسال ها
1,240
لایک ها
2,256
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

خدا جان مگر نگفتی وقتی دلی میشکنه عرش تو به لرزه در میاد؟؟؟؟؟
پس چرا من هر چی گریه کردم تکون نخورد آب از آب؟؟؟؟؟
مگه اینو نگفته بودی توی کتاب؟
 

love star

Moderator
ارسال ها
556
لایک ها
942
امتیاز
93
پاسخ : دلنوشته ها

نمیدونم وقتی تو کنارم نیستی وقتی دلم واست تنگ شد باید به کی بگم؟؟؟
چرا تموم نمیشه این روزای لعنتی...
چرا این دوریو دلتنگی تموم نمیشن...
یعنی برمیگردی؟یعنی دیگه میشه تا آخر قصه منو تو مال هم باشیم؟؟؟؟
تورو خدا زودتر برگرد....
خسته شدمممم....خسته شدم از اینکه بخوامت اما نباشییییییی....
 
ارسال ها
1,240
لایک ها
2,256
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

آخه این چه کاریه؟
رو سیگار ورداشتن دوتا کبد گذاشتن که مثلا سیگار بکشی اینجوری میشی...که اینو ملت ببینن سراغش نرن....
اینا نمیدونن که اونی که میره سراغ سیگار کبدش براش مهم نیس....اون خیلی وقت پیش قلبش خورد شده....
 

Marshall

New Member
ارسال ها
687
لایک ها
970
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

روزها را پشت سر میگذارم

دیروز... امروز ...فردا...

زندگی را سپری میکنم

بخاطر تو...به عشق تو... بخاطر تو...

روی جدول های حل نشده خیابان قدم میگذارم

از تنهایی... از دلتنگی...از مجنونی...

نمیدانم به کجا میروم اما همچنان میروم

به امید رسیدن به مقصد... به امید رسیدن به پایان کابوس... به امید رسیدن به تو...

دلم روشن است

به تو... به خودم... به اینده...

ملکه ای اسیرم کرده

ذهنم... وجودم را... عشقم را...

سلول هایم به من خیانت میکنند

اسیر او شده اند... اسیر عشقش... اسیر وجودش...

لحظه هایم را با او کوک میکنم... تا برسم

به او... به ساعت رهایی... به ساعت عاشقی...

هدفی را در خود پرورش میدهم

هدفی والا... هدفی سخت... هدفی مقدس...

آماده پذیرایی اش شده است

وجودم... ذهنم... قلبم...

جست و جویش میکنم

در قلبم... در ذهنم... در خیابان سرد...

مجنون شهرم کرده است

با مهرش... با لیلی بودنش... با عشقش...

دوباره من و هدفون و دوتا دست تو جیب

راه میروم... جدول هارا طی میکنم... خیابان هارا رد میکنم...

ذهنم قفل است

محو او شده است... ایستاده است... قلبم سایلنت شده است...

همچنان میروم

بدون انکه نگاه کنم... بدون انکه هوشیار باشم... بدون انکه خسته شوم...

همچنان رد میکنم

خیابان را... میدان را... شهر را...

اری...شهر را رد میکنم

تا به او برسد...عشقم... جسمم...

سایه ای دوست داشتنی ساکن است

زیبا...متین...باب میل...

نزدیک میشوم...انگار وجودم فهمیده است

قلبم متحرک میشود...احساسم سرعت میگیرد...مروارید هایم نمایان میشوند...

بهم خیره شو

تا خستگی در کنم...تا جانی دگر بگیرم....تا عشق را ببینم...

لبخند بزن

تا اسمان در اغوشم گیرد...تا قلبم وزنه سنگین شود... تابدانم اشتباه نیامده ام...

دستم را بگیر

درک کنم،محبت را.... درک کنم، عشق را... باور کنم،عشق را...

زمان ایستاده است

دلش رحم اماده است...محو عشق ما شده است... محو من و تو...

p.j , 93.3.18

داشتم دینی میخوندم خیلی یهویی اینو نوشتم:4:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

love star

Moderator
ارسال ها
556
لایک ها
942
امتیاز
93
پاسخ : دلنوشته ها

وقتي يه كاري ميكني كه خيالم راحت باشه خيلي حالم بهتر ميشه...
نميدوني چه حس قشنگيه وقتي فك كني اوني كه مدتهاست بخاطر موفقيتش قدم از قدم برنداشتي فقط يه كار ميكنه تا يكم حالت بهتر شه كلي حالش خوب ميشه...
شايدم ميدوني...
عزيز دلم... مگه جز تو عشقيم هست كه انقد حس قشنگي بهم بده؟
نه نيست...
پس صبر ميكنم...
ميدونم...ميدونم كه مياي...
ميدونم صدامو ميشنوي وقتي با بغض صدات ميكنم...
ميدونم وقتي اشك ميريزم برات حس ميكني...
ميدونم وقتي برات از ته دل دعا ميكنم بيشتر تقويت ميشي تا درس بخوني...
ميدونم كه ميدوني هرچي بشه بازم دوست دارم...
فقط من يكمي...يكمي كه نه...يجورايي خيلي حساس شدم...
يجورايي با هر بي محلي كوچيكت ميشكنم...
منو نشكن...
تو كه نميخواي من بشكنم؟:(
من بشكنم ديگه ميتونم برات يه عاشق واقعي باقي بمونم؟:(
نه...ايندفه نميتونم...
اينبار يكم تو واسه داشتن من بجنگ...بجور بچنگ كه اينبار وقتي ميگم برگشتي تحقيرم نكنن كه باز ميره:(
ايندفه يكم شجاعانه تر بجنگ...مطمئن باش خدا بدجور حواسش به منو تو هست...
نميدوني دم غروب من چه حسو حالي دارم كه:(
هميشه به غروب آفتاب نگاه ميكنم...آهنگ گوش ميدم...بغض ميكنم...
صدبار ميميرمو زنده ميشم...
خدايا فقط ازت ميخوام اين سختيا تموم شنو برگرده...ديگه بشه مال من...
ديگه هركي گفت ميره بگم نههههه...اون فقط مال منه...
خدايا روياهامو به واقعيت تبديل كن...:(
آمين
 

alonegirl

Well-Known Member
ارسال ها
106
لایک ها
470
امتیاز
63
پاسخ : دلنوشته ها

زندگي را سرتاسر لذت ميابم، وقتي ميبينم يكي هست كه بهم احساس آرامش ميده:)

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

تـــو را به رخ تمــام شقـــایق ها میکشــم
و میگـــویم
تا گل مـــن هست زندگـــی باید کـــرد

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

وقتی چشمانم را روی هم میگذارم، خواب مرا نمیبرد، تو را می آورد، از میان فرسنگها فاصله :(

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

تنها در دو هنگام است که میخواهم با تو باشم: هم اکنون و همیشه ....

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

حلالم کن اگر دوری اگر دورم
اگر با گریه میخندم حلالم کن که مجبورم
بگو عادت کنم بی تو که میدونی نمیتونم
که میدونی نفس هامو به دیدار تو مدیونم:(

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

شاید دیگران در نبودنت “سرم” را گرم کنند ، ولی “دلم” را هرگز . . .
 
ارسال ها
1,240
لایک ها
2,256
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

تو قمار روابط برد با ماس....بسه دیگه چقدر جفت 6 میاری تاس؟؟؟؟؟
 
ارسال ها
960
لایک ها
1,804
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

از یـــــه جایی بــه بعــد ،
نه اینکــه فایده نداشتــه باشـــه هــا ، نه..
فقطـــ دیگـــــه ارزششـــــو نداره !
 
ارسال ها
1,240
لایک ها
2,256
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

رفیق یادته اون روزایی که میزاشتی سیگار گوشه لبت به بهونه استرس رسپانس یا شایدم برای کلاس.....
خدایی من نبودم کارت کشیده نمیشد به گراس؟
میبینی دارم ذره ذره تجزیه میشم؟شاید باید میگفتم اون شب بپری پایین از رو تراس....
حتمن یه روز بین منو تو یکی میشه قصاص....
ازت ناراحت هم نیستم...اسم اینو بذار سپاس....
الان واسه تو همه چی به راس...
میدونی تموم آرزوم شنیدن اون صداس...
ولی مطمعن باش خیلی بیشتر از تو پاره کردم لباس....
واسه آرامش توعه لعنتی پریدم زیر یه موتور کراس...
باشه تو شاه شدی....من میشم آس.....
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

No_name

New Member
ارسال ها
144
لایک ها
141
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

زندگي مون خلاصه شده تو چهارتا كتابُ / تو چهار ديواريِ اتاقُ / با چهارتا رفيقِ فابُ / مونديم حيرونِ اين ديارُ !
بس كن باو شديم هلاكِ خاكِ اين مرز و بومُ / شديم پاسهِ اين دوره زمونُ / لهِ ادماي اين فرقه كُشونُ !
زندگي شده ، لهيدن زيره منگنه ي فكــر / خسه شديم بس كه مارو بردن تو وهمِ ذكر !

اساتيد اينا رو باس با ريتم بخوني، يكم صدارو كلفت كني تريپ اعتراضي بخوني :4: 
 
ارسال ها
1,240
لایک ها
2,256
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

قسم به خفتن من تا ابد روی تخت یک نفره.....
قسم به انقراض نسلم...مثل کوبیدن دمپایی بر آخرین حشره....
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
ارسال ها
264
لایک ها
251
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

دنیای جالبیست...
روابطم را شکستند بر پایه ی شک های که غلط بود...
سرم را شکستند و گفتند سنگشان عوضی به من خورد...
حال دیگر دلم را میشکنند و میگویند که متلک بود...
هه...عجیب است...عجیب
اگر من نیز چنین میکردم باز همین را میگفتند؟
ای کاش لحظه ای حقایقم را به جای قایقم میدیدند

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

شکست
کسب آمادگی برای پیروزی بهتر است
اگر از آن درس بگیریم
و زمینه شکست دیگریست
اگر در غصه قصه اش وقت گذرانیم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
ارسال ها
1,240
لایک ها
2,256
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

فقط یه دونه مثل اون هست....
اون یه دونه هم تو قلب منه....
خدا فرشته هاشو که نمیسپاره دست همه....
 
ارسال ها
1,240
لایک ها
2,256
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

تو که نیستی....
گمم تو یه"ما"ی خیالیه خالی از"من"
حتی دیگر خودم هم خودم نیستم.....
 

Marshall

New Member
ارسال ها
687
لایک ها
970
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

می اموزم...دوست داشتن را...

از خودم... از تو... از قلب ها...

نو آموزم...اما قبول شده ام...

در دوست داشتن تو... در عشق تو...

مگر من از دنیا چه میخوام؟جز یک لیلی همیشگی؟جز تو؟

سکوتت را خفه کن...

اعتراف کن، به این عشق... به این عشق...

تا بدانم لیلی ام آمده... لیلی از لیلی ِ مجنون امده...تا بدانم بخاطر من ، برای من اماده...

پیوند عشق همیشه شروع است...

اما نه... برای من و تو پایان هست... پایان دوری ...پایان محدودیت...پایان کابوس ها...پایان تنهایی...

بگذار پیوند برقرار شود...


تا همه بدانند این بار کلاغه به خونش رسید...

همین نگاه خوب است...

لنز هایت را با چرخش صفر دردجه ثابت نگه دار...

بگذار نابود شوم...بگذار مجنون تر از مجنون شوم...

با تمام وجودم وارد ریه هایم میکنم...، نفس هایت را...

کی گفته نفس های تو دی اکسد کربن هستند؟

این نفس ها از اکسیژن هم برای من حیاتی ترند...

آری... خوب است...

همیشه 32 مرواریدت را نشانم بده...

این مروارید ها و حومه ان زندگی را به من میبخشند...

نزدیکم بیا...بگذار سلولهایمان با هم احوال پرسی کنند...

بگذار با هم اشنا شوند... بگذار هستی بخش همدیگر شوند...

سلول های خاکستری ات را در گودال سینه ام بریز...

خیالت راحت... در امانند...

بگذار ژله های قرمز رنگمان روی هم جای گیرند...نگذار نفس کشیدن انهارا از هم دور کنند...

قلب سر از پا نمیشناسد... خون به وجد امده است...

ای کاش زمان استراحت کند...

ای کاش منو تو رو درک کند...

بلند شو... بگذار کمی قدم بزنیم...

بگذار عشقمان را به رخ خیابان و مردم بکشیم...


سرد است... گرما میخوام... گرما میخواهی...

و چه گرمایی بهتر از دستان هم...؟

سرد است... پالتو ام را بگیر...

تو گرم شو... من گرم میشوم...

بامن قدم بزن...

پاهایمان قفل شده اند...

انگار انها هم قهمیده اند... مقصد نزدیک است...

نه...نه... زمان، با تو ام... کمی ارام...

زمان...، چندین سال بی وقفه راندی... این بار کمی ارام...

زمان...، عزیزم را ببین... نگاهش را ببین...

دلش من را میخواهد...

زمان...، من را ببین... اورا میخواهم...

اخه زمان...، تو معنی خواستن را نمیدانی...؟

تو معنی عشق را نمیدانی...؟

زمان...،بی رحم نشو...

زمان...، شمر نشو...شمر نشو...


p.j 93.3.21
 

amirhossein1376

Well-Known Member
ارسال ها
284
لایک ها
272
امتیاز
63
پاسخ : دلنوشته ها

شاید چشم‌های ما نیاز داشته باشند که گاهی با اشک‌های‌مان شسته شوند، تا بار دیگر زندگی را با نگاه شفاف‌تری ببینیم.

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

اینم نوشتم از گاندی:
یادمان باشد که ،
من می‌‌توانم خوب، بد، خائن، وفادار، فرشته‌خو یا شیطان‌ صفت باشم ،
من می توانم تو را دوست داشته یا ازتو متنفر باشم،
من می‌توانم سکوت کنم، نادان و یا دانا باشم،
چرا که من یک انسانم، و این‌ها صفات انسانى است.
و تو هم به یاد داشته باش:من نباید چیزى باشم که تو می‌خواهى ، من را خودم از خودم ساخته‌ام،
تو هم به یاد داشته باش
منى که من از خود ساخته‌ام، آمال من است،
تویى که تو از من می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.
لیاقت انسان‌ها کیفیت زندگى را تعیین می‌کند نه آرزوهایشان
و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو می‌خواهى
و تو هم می‌توانى انتخاب کنى که من را می‌خواهى یا نه
ولى نمی‌توانى انتخاب کنى که از من چه می‌خواهى.
می‌توانى دوستم داشته باشى همین گونه که هستم، و من هم.
می‌توانى از من متنفر باشى بى‌هیچ دلیلى و من هم ،
چرا که ما هر دو انسانیم.
این جهان مملو از انسان‌هاست ،
پس این جهان می‌تواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد.
تو نمی‌توانى برایم به قضاوت بنشینى و حکمی صادر کنی و من هم،
قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى خداوندگار است.
دوستانم مرا همین گونه پیدا می کنند و می‌ستایند،
حسودان از من متنفرند ولى باز می‌ستایند،
دشمنانم کمر به نابودیم بسته‌اند و همچنان می‌ستایندم،
چرا که من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستى خواهم داشت،
نه حسودى و نه دشمنى و نه حتی رقیبى،
من قابل ستایشم، و تو هم……
یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتادبه خاطر بیاورى که آن‌هایى که هر روز می‌بینى و مراوده می‌کنى همه انسان هستند و داراى خصوصیات یک انسان، با نقابى متفاوت، اما همگى جایزالخطا.
اگر انسان‌ها را از پشت نقاب‌هاى متفاوتشان شناختى،نامت را انسانى باهوش بگذار.
 

elistiyan

New Member
ارسال ها
258
لایک ها
379
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

امروز روز آخره
روز آخره اولین روز اولین سال مدرسه

روزی که واسه نشستن رو صندلی مدرسه ذوق مرگ بودم ...از اون روز تا حالا چندین بار از نشستن رو همین صندلی متنفر شدم
12 سال....یه عمره یه عمر...من 12 سال از عمرمو با کاغذا سر کردم و بهش وابسته شدم
اما واسه خودم 12 سال طول نکشید!خیلی سریعتر گذشت خیلی طوری که بعضی روزاشو حتی احساس هم نکردم!
امسالمم که دیگه هیچ چی!ولش کن روزگاریه که گذشته
الآن دلم تنگه تنگه تنگ....بیشتر تنگ دوستام بعدش مدرسه
یکمم می ترسم!از المپیاد یا کنکور!

باور کن انگار دیروز بود اومدم تاپیک 31 شهریورو زدم و الآن....
گذر عمر عجب دوان دوان می گذرد!
امروز داغونم خیلی زیاد چون ..نمی دونم چرا!
دلم گریه میخواد گریه ی با ضجه!گریه ی با صدا!گریه ی از ته دل ولی نمی تونم!اونم نمی دونم چرا!

قدر لحظه هاتونو بدونین تا لااقل دلتون تنگ نشه!درد بدیه دل تنگی....
 
ارسال ها
1,240
لایک ها
2,256
امتیاز
0
پاسخ : دلنوشته ها

با قلب کودکانه م دستش رو گرفتم بردم پیش خدا....
گفتم خدا جوونم من این رو میخوام...تنها خواسته م ازت همینه
خدا گفت نمیشه!یکی دیگرو انتخاب کن!
گفتم نمیشه نداریم دیگه:17::17::17:مگه تو هر کاری از دستت بر نمیاد؟خدا جونم من فقط همینو میخوام!!!فقط و فقط همینو....
خدا گفت گفتم که نمیشه....
گفتم دیگه اسمتم نمیارما....
گفت آخه عزیز من!آخه خوشگل من!بفهم!اون خودش یکی دیگرو ازم خواسته.....
:17::17::17::17::17::17::17::17::17:
 
بالا