Labyrinth

New Member
ارسال ها
9
لایک ها
13
امتیاز
0
#41
پاسخ : رفع اشکال منابع مرحله اول المپیاد ادبی

سلام خانوم عبد یزدان
من ی عالمه سوال از صائب دارم
خیلی ب مغز خودم فشار اوردم و بعضیاش رو خودم فهیمدم ولی دیگه اینا رو واقعن نمیفهمم
ممنون میشم نظر شما رم بدونم
شماره بیت ها رم میذارم
:123:
---
104.از ته دل هیچ کس صائب در این بستان سرا/خنده ای چون غنچه ی تصویر نتوانست کرد
غنچه ی تصویر رو بفهمم ینی چی حله :دی
----
107.خوشم ب زندگیه تلخ همچو می، ورنه/برون چو رنگ،از این شیشه میتوانم زد
ینی اینکه میتونم از تعلقات مادی دور شم؟..
109.ازان زخنده نیاید لبم به هم،چون خاک/که بوسه بر دهن شیشه میتوانم زد
ینی چون مشروب میزنم شنگولو مستم؟
اونوقت خاک چی میگه اون وسط؟
---
126.خواهند سبک ساخت به سرگوشی تیغش/از گوهر اگر اگر گوش صدف کر شده باشد
خواهند نشانه ی آینده است؟
جای ش بعد از ساخته؟
معنیشم نمیفهمم :دی
---
133.فلک ب آبله ی خار دیده میماند...
اصن کلن تصویر سازیشو نمیفهمم :دی
---
137.مگر همای سعادت هوای من دارد؟/که دل به طایر شهباز دیده میماند
مگر اینجا ینی چی؟
طایر شهباز دیده کلن صفته؟
نمیفهمم معنیش رو :(
---
153.دعای صدر نشینان نمی رسد صائب/به محفلی که تو را بی دعا گذاشته اند
نمیرسد احتمالن ینی مستجابب نمیشود درسته؟
---
156هر سر خاری کلید قفل چندین ابله است/وای بر آنکس که خاری بی محابا بشکند...
میخواد بگه همه چی تو این دنیا ی فایده ای داره؟..
--
166.(از جوهری) نگین به نگیندان شود سوار/از آشنا شود سخن آشنا بلند
اون تیکه تو پرانتز ینی چی؟
اصن کلن مفهومش چیه؟
---
169.بیرون روم ز خود چون شد آواز پا بلند...
نمیفهمم :دی
---
182.عاشقان دور گرد آینه دار حیرتند/شبنم افتاده را از عالم بالا مپرس
این الان عاشقانِ دور گرد یا عاشقان،دور گردِ آیینه دار حیرتند
ایینه دار میدونم ینی چی
ولی مصرع اولو نمیفهمم
---
188.نشاه می میدهد...
همین تیکه رو بگید حله
---
190.با تشنگی بساز که در ساغر سپهر/غیر از دل گداخته...
دلِ گداخته
یا دل گداخته؟
اونوقت ینی چی که اسمان فقط ب دلگداخته ها اب میده؟
---
193.این ماتم دگر،که در این دست آتشین/دل آب گشتو چشمر آبی ندید کسی
کلن تعطیلم این بیت :دی
---
201.انجم ب آفتاب،شب تیره را رساند/دارم امید به دل داغدار خویش
روم سیا :|
---
202.سنگ تمام،در کف اطفال هم نمیماند/آخر جنون ناقص ما کرد کار خویش
نمیفهمم چی میگه :(
---
209.روزی که در گلستان انشای خنده کردیم/دیدیم بر کف دست،چون شاخ گل،سر خویش
ینی استبدادو میگه نباس بخندیم؟
---
210.دولت مساعدت کرد ،صیاد چشم پوشید/در کار دام کردیم،نخجیر لاغر خویش
مصرع دوم بـــوق :|
---
223.هر نفس در کوچه ای جولان حیرت میزند/در سرانجام غبار خویش حیران مانده ام
نهاد مصرع اول حیرانه؟
اونوقت معنیش ینی چی؟ :|
---
224.جذبه ی دریا ب فکر سیل من خواهد فتاد/پا ب گل هر چند در صحرای امکنا افتاده ام
مصرع اول چی میگه؟ :دی
---
237.نان من پخته است چون خورشید هر جا میروم/در تنور آتشین ز آندیشه ی نان نیستم
نان رو به خورشید تشبیه کرده یا خودشو؟
اونوقت مصرع دوم تنور استعاره کجاست؟ دنیا؟
---
240.از مغز خود گرانی دستار میکشم
ینی دستار رو مغزم سنگینی میکنه؟
خو مگه مجبوری رو سرت نذار
والا :|
ینی چی حالا؟ ان قد صائب آزاده است؟ بیخیال :|
---
241.هر چند شمع رهروانم چو آفتاب ...
کلن تصویر سازیشو نمیفهمم
:|
---
254.ما هوش خود ب باده ی گلرنگ داده ایم/گردن چو شیشه بر خط ساغر نهاده ایم
گردن نهادن اینجا ینی چی؟
والا مغزم سوت کشید از بس فک کردم :|
---
261.صائب ازان بود لب میگون ما خمار....
ینی چی الان کلن بیت؟
ازان همون از آن هست؟
لازم ب ذکره تو آزمون ابریسک هندی هفت تا درست داشتم نیست که نفهمم فقط یکم حساسیت دارم تو خوندن :دی
۱۰۴:
غنچه‌ی نصویر ترکیبه که تکرار شده چند بار توی اشعار صائب. منظورش هم غنچه‌ی تصویرشده (نقاشی شده) ست. برای اطلاعات دقیق تر این مقاله رو بخونین کامل توضیح داده.

۱۰۹:
بیتی که نوشتین با نسخه‌ای که توی سایت المپیاد ادبی گذاشتن فرق داره. اون جا این طوریه:
ازان ز خنده لبم نیاید به هم، چون جام که بوسه بر دهن شیشه می‌توانم زد
و بعد توی شرحش نوشته: بدان سبب همیشه لبم مانند جام به خنده باز است، که توانایی می‌‌نوشی دارم. گشادگی دهانه‌ی جام به خنده‌ای همیشگی تشبیه شده است.

۱۳۳و۱۳۷و۱۲۶:
همونایی که دوستان گفتن درسته. "ش" هم جای بعد سبک هست: اگر از گوهر گوش صدف کر شده باشدبه سرگوشی تیغ سبکش خواهند ساخت. (آن را سبک خواهند ساخت. مفعول هم هست.) شرحش می‌گه: اگر صدف به خاطر گوهری که در درون خود دارد، کر شده باشد (اشاره به بسته بودن صدف و نیز شباهت آن به گوش پس از گشوده شدن) گوش او را با سرگوشی تیغ، سبک (شنوا) خواهند کرد. سرگوشی به اعتبار آن است که کارد برای گشودن صدف، با آن مماس می‌شود.

۱۵۶: در مورد این بیت مطمئن نیستم نظرم درسته یا نه. ولی من حدس می‌زنم تو کل شعر داره می‌گه ما از دنیا دست می‌کشیم به خاطر عشق. توی اون بیت هم می‌خواد بگه هر خاری می‌تونه به آبله (دل، احساسات) چند نفر لطمه بزنه. وای بر اون کسی که بدون توجه و بی‌محابا خاری رو بشکنه تا به آبله‌ها آسیب برسه. البته بازم می‌گم این نظر شخصی منه و از درستی و غلطیش خبر ندارم. :دی

۱۶۶:
اگه به بقیه بیت‌های همون غزل دقت کنین راحت معنی می‌شه. جوهر منظورش اصل و منشا هر چیزه. می‌گه نگین به خاطر اصالتش و ارزش باطنیشه که می‌ذارنش تو نگین‌دان. نگین‌دان می‌شه انگشتر. فکر کنم بیت ایهام تناسب هم داشته باشه چون خود لغت جوهر رو دهخدا گوهر هم معنی کرده که با نگین و نگین‌دان تناسب داره. :دی مصرع دومش هم می‌گه به خاطر ارزش وجودی آشنا (معشوق) سخنی که در مورد آشنا می‌گیم بلند و ارزشمنده.

۱۶۹:
می‌گه از بس دلم رمیده و ناامید شدم از هم‌صحبتان، مث آوازی که بلند می‌شه‌ (فریاد زده می‌شه) از وجود خودم بیرون می‌رم. و توی بیت بعدی هم می‌گه که تو گلشنی که آواز من بلند شد بلبل ساکت می‌شه حتا. :دی

۱۸۲:
عاشقان ِ دورگرد (مث پروانه دور معشوق) آیینه‌دار حیرتند. آیینه‌دار رو همون طور که خودتون می‌دونین دهخدا این شکلی معنی کرده:
آنکه آینه در پیش دارد تا عروس و جز او خویشتن در آن بینند.
بعد این بیت می‌خواد بگه که من آیینه‌دار زیبایی معشوقم. مصراع دومش هم که مشخصه مفهوم تواضع و افتادگی داره.


۱۸۸:
مشابه این رو داشتیم تو یکی از منابع ولی هر چی که فک کردم یادم نیومد کجا بود که برم شرحش رو نگاه کنم. با این حال به نظرم کلمه‌ی مورد نظر نشأة بوده که بازم دهخدا می‌گه: حالت کیف آمیخته به رخوتی که بر اثر استعمال تریاک و امثال آن در شخص استعمال کننده ٔ مخدّرات پیدا شود.
پس می‌شه حدیث تلخ ما مث می نشأ‌ة ایجاد می‌کنه، اگه می‌خوای بی‌خبر نشی از این حدیث تلخ عشق ما نپرس.

۲۰۱: مفهوم کلیش امیدواریه. می‌گه شب تیره‌ای که ستاره داره (تشبیه دل‌داغ دار به آسمان پرستاره) با اومدن خورشید و آفتاب به سر می‌رسه منم امید دارم دل داغ‌دارم به مرادش برسه.

۲۲۳: خود لغت جولان می‌شه گرد و خاک بسیار. فک کنم می‌خواسته بگه من مث یه غباریم توی این گرد و خاک که از سرانجامش خبر نداره.

۲۴۰و۲۴۱:
کل غزل داره از وضع روزگار می‌گه. گرانی کشیدن می‌شه توی زحمت افتادن، رنج کشیدن. فک کنم منظورش اینه که به خاطر وجود مغزم در عذابم و مث سنگینی دستار رو سرم سنگینی می‌کنه.
بعدیش هم می‌گه با وجود این که من مثل آفتاب روشن هستم و شمع راه رهروانم ولی خودم از روی احتیاط موقع راه رفتن دستم رو روی دیوار می‌کشم. (مثل کسی که نمی‌بینه و مجبوره دیوارو لمس کنه موقع راه رفتن.)

۲۵۴:
می‌گه ما هوش و حواس خودمون رو باختیم به باده‌ای که به رنگ گله (اشاره به سرخ رنگیش) و گردن مث شیشه روی خط ساغر گذاشتیم. گردن نهادن یه چیزی تو مایه‌های اطاعت کردن معنی می‌شه.
قدیم برای جام شراب (ساغر) هفت تا خط در نظر می‌گرفتن و هر کی تا خط هفتم می‌تونسته بخوره یعنی کارش خیلی درست بوده. :دی بعد این داره می‌گه بنده‌ی می و شراب شدم.

۲۶۱:
می‌گه آدمی که درد عشق نداره لب به رنگ می و خمارآلود مارو می‌بینه و خیال می‌کنه که به خاطر باده خوردن این رنگی شده. مفهوم کلیش اینه که عاشق رو فقط عاشق می‌تونه درک کنه.


۲۳۷:
نان رو به خورشید تشبیه کرده. می‌گه نان من به اندازه‌ای که خورشید گرمه، پخته. (مشکل خورد و خوراک و روزی ندارم.) توی تنور(دنیا) دنبال به دست آوردن نان نیستم غم من چیز دیگه س. :دی



۱۰۷،۱۵۳، ۱۹۰، ۱۹۳، ۲۰۲، ۲۱۰، ۲۲۴ رو خیلی شک داشتم. چیزی نگفتم که یه وقت اشتباه نباشه. اگه کسی می‌دونست معنیش رو حتما بگه که همه استفاده کنن. :دی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

MHD ReZa

New Member
ارسال ها
258
لایک ها
231
امتیاز
0
#42
پاسخ : رفع اشکال منابع مرحله اول المپیاد ادبی

ایول ندیده بودم ادمی ان قد رو هندی مسلط باشه
ممنون


۱۰۴:
غنچه‌ی نصویر ترکیبه که تکرار شده چند بار توی اشعار صائب. منظورش هم غنچه‌ی تصویرشده (نقاشی شده) ست. برای اطلاعات دقیق تر این مقاله رو بخونین کامل توضیح داده.

۱۰۹:
بیتی که نوشتین با نسخه‌ای که توی سایت المپیاد ادبی گذاشتن فرق داره. اون جا این طوریه:
ازان ز خنده لبم نیاید به هم، چون جام که بوسه بر دهن شیشه می‌توانم زد
و بعد توی شرحش نوشته: بدان سبب همیشه لبم مانند جام به خنده باز است، که توانایی می‌‌نوشی دارم. گشادگی دهانه‌ی جام به خنده‌ای همیشگی تشبیه شده است.

۱۳۳و۱۳۷و۱۲۶:
همونایی که دوستان گفتن درسته. "ش" هم جای بعد سبک هست: اگر از گوهر گوش صدف کر شده باشدبه سرگوشی تیغ سبکش خواهند ساخت. (آن را سبک خواهند ساخت. مفعول هم هست.) شرحش می‌گه: اگر صدف به خاطر گوهری که در درون خود دارد، کر شده باشد (اشاره به بسته بودن صدف و نیز شباهت آن به گوش پس از گشوده شدن) گوش او را با سرگوشی تیغ، سبک (شنوا) خواهند کرد. سرگوشی به اعتبار آن است که کارد برای گشودن صدف، با آن مماس می‌شود.

۱۵۶: در مورد این بیت مطمئن نیستم نظرم درسته یا نه. ولی من حدس می‌زنم تو کل شعر داره می‌گه ما از دنیا دست می‌کشیم به خاطر عشق. توی اون بیت هم می‌خواد بگه هر خاری می‌تونه به آبله (دل، احساسات) چند نفر لطمه بزنه. وای بر اون کسی که بدون توجه و بی‌محابا خاری رو بشکنه تا به آبله‌ها آسیب برسه. البته بازم می‌گم این نظر شخصی منه و از درستی و غلطیش خبر ندارم. :دی

۱۶۶:
اگه به بقیه بیت‌های همون غزل دقت کنین راحت معنی می‌شه. جوهر منظورش اصل و منشا هر چیزه. می‌گه نگین به خاطر اصالتش و ارزش باطنیشه که می‌ذارنش تو نگین‌دان. نگین‌دان می‌شه انگشتر. فکر کنم بیت ایهام تناسب هم داشته باشه چون خود لغت جوهر رو دهخدا گوهر هم معنی کرده که با نگین و نگین‌دان تناسب داره. :دی مصرع دومش هم می‌گه به خاطر ارزش وجودی آشنا (معشوق) سخنی که در مورد آشنا می‌گیم بلند و ارزشمنده.

۱۶۹:
می‌گه از بس دلم رمیده و ناامید شدم از هم‌صحبتان، مث آوازی که بلند می‌شه‌ (فریاد زده می‌شه) از وجود خودم بیرون می‌رم. و توی بیت بعدی هم می‌گه که تو گلشنی که آواز من بلند شد بلبل ساکت می‌شه حتا. :دی

۱۸۲:
عاشقان ِ دورگرد (مث پروانه دور معشوق) آیینه‌دار حیرتند. آیینه‌دار رو همون طور که خودتون می‌دونین دهخدا این شکلی معنی کرده:
آنکه آینه در پیش دارد تا عروس و جز او خویشتن در آن بینند.
بعد این بیت می‌خواد بگه که من آیینه‌دار زیبایی معشوقم. مصراع دومش هم که مشخصه مفهوم تواضع و افتادگی داره.


۱۸۸:
مشابه این رو داشتیم تو یکی از منابع ولی هر چی که فک کردم یادم نیومد کجا بود که برم شرحش رو نگاه کنم. با این حال به نظرم کلمه‌ی مورد نظر نشأة بوده که بازم دهخدا می‌گه: حالت کیف آمیخته به رخوتی که بر اثر استعمال تریاک و امثال آن در شخص استعمال کننده ٔ مخدّرات پیدا شود.
پس می‌شه حدیث تلخ ما مث می نشأ‌ة ایجاد می‌کنه، اگه می‌خوای بی‌خبر نشی از این حدیث تلخ عشق ما نپرس.

۲۰۱: مفهوم کلیش امیدواریه. می‌گه شب تیره‌ای که ستاره داره (تشبیه دل‌داغ دار به آسمان پرستاره) با اومدن خورشید و آفتاب به سر می‌رسه منم امید دارم دل داغ‌دارم به مرادش برسه.

۲۲۳: خود لغت جولان می‌شه گرد و خاک بسیار. فک کنم می‌خواسته بگه من مث یه غباریم توی این گرد و خاک که از سرانجامش خبر نداره.

۲۴۰و۲۴۱:
کل غزل داره از وضع روزگار می‌گه. گرانی کشیدن می‌شه توی زحمت افتادن، رنج کشیدن. فک کنم منظورش اینه که به خاطر وجود مغزم در عذابم و مث سنگینی دستار رو سرم سنگینی می‌کنه.
بعدیش هم می‌گه با وجود این که من مثل آفتاب روشن هستم و شمع راه رهروانم ولی خودم از روی احتیاط موقع راه رفتن دستم رو روی دیوار می‌کشم. (مثل کسی که نمی‌بینه و مجبوره دیوارو لمس کنه موقع راه رفتن.)

۲۵۴:
می‌گه ما هوش و حواس خودمون رو باختیم به باده‌ای که به رنگ گله (اشاره به سرخ رنگیش) و گردن مث شیشه روی خط ساغر گذاشتیم. گردن نهادن یه چیزی تو مایه‌های اطاعت کردن معنی می‌شه.
قدیم برای جام شراب (ساغر) هفت تا خط در نظر می‌گرفتن و هر کی تا خط هفتم می‌تونسته بخوره یعنی کارش خیلی درست بوده. :دی بعد این داره می‌گه بنده‌ی می و شراب شدم.

۲۶۱:
می‌گه آدمی که درد عشق نداره لب به رنگ می و خمارآلود مارو می‌بینه و خیال می‌کنه که به خاطر باده خوردن این رنگی شده. مفهوم کلیش اینه که عاشق رو فقط عاشق می‌تونه درک کنه.


۲۳۷:
نان رو به خورشید تشبیه کرده. می‌گه نان من به اندازه‌ای که خورشید گرمه، پخته. (مشکل خورد و خوراک و روزی ندارم.) توی تنور(دنیا) دنبال به دست آوردن نان نیستم غم من چیز دیگه س. :دی



۱۰۷،۱۵۳، ۱۹۰، ۱۹۳، ۲۰۲، ۲۱۰، ۲۲۴ رو خیلی شک داشتم. چیزی نگفتم که یه وقت اشتباه نباشه. اگه کسی می‌دونست معنیش رو حتما بگه که همه استفاده کنن. :دی
 

sabdeyazdan

New Member
ارسال ها
338
لایک ها
750
امتیاز
0
#43
پاسخ : رفع اشکال منابع مرحله اول المپیاد ادبی

باو جواب نمیده خانوم عبد یزدان که :|
رفع اشکال جوامع ک کاری نداره شما باس مشکل هندیو حل کنید... ':)
گرچه دیگه وقتی نمونده منم دیگه اسن چن تا بیتو بیخیش شدم فوقش ی تس نمیزنم
شرمنده...اما منم با کمبود وقت شدید روبرو هستم...در هر حال شما هم این مشاور رو که کنکوری هم هست به بزرگواری خود ببخشید:d

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

با تشکر از اون دوست عزیزی که زحمت کشیدن و نظراتشون رو در مورد ابیات گذاشتن،با این حال در چند بیت نطر من تا حدودی با ایشون متفاوته:
166-علاوه بر اون چیزی که دوستمون گفتن،به نظرم اگه جوهری رو گوهرساز معنی کنیم هم خوب بشه...یعنی گوهرساز گوهر رو تراش میده و بعد هم روی انگشتر سوار می کنه و به این طریق سبب شهرتش میشه.معشوق هم چون باعث تراش خوردن شخصیت عاشق میشه،از این طریق اون رو بلندآوازه می کنه.همون طور که می دونید هر چی یک جواهر بهتر تراش خورده باشه،ارزشمندتره

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

182-تا اونجا که من می دونم آینه دار چیزی بودن کنایه از مصداق بارز صفتی بودنه...یعنی من(که عاشقی دوره گرد هستم)غرق در حیرت شده ام...مصراع دوم به نظر می رسد که تمثیلی برای مصراع نخست باشد که در آن صورت باید بگوییم عاشقان دورگرد و شبنم افتاده هر دو دلالت بر خود شاعر دارند...شبنم هم در ادبیات نماد حقارت و بی ارزشی است و از این نظر در مقابل عالم بالا قرار می گیرد...با این اوصاف می توان عالم بالا را برابر با معشوق شاعر گرفت
تقابل شبنم و عالم بالا از جمله ترکیب های رایج در ادب عرفانی است...به همین جهت شاید حتی بتوان برای واژه ی حیرت ایهام تناسبی هم در نظر گرفت(حیرت مرحلهی ششم سیر و سلوک عرفانی است)

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

223-به نظر میاد بیت حاوی تصویر نسبتا پیچیده ای باشه...جولان یعنی تاخت وتاز...حالا شاعر هر کدوم از نفس های خودش رو به یک سوار تشبیه کرده که هر کدوم از این سوارها دارن توی یه کوچه ای می تازن...از اونجایی که کوچه های اون زمان خاکی بودن،واضحه که این تاخت و تاز باعث میشه خاک بلندبشه و این گرد و خاک جلوی دید شاعر رو گرفته و باعث شده سرگردون بشه

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

193-میگه این یه ماتم بزرگه که تو این دنیا(یا این زمونه) دل ها عاشق میشن،اما هیچ کس از غم عشق اشک نمی ریزه...احتمالا منظورش اینه که دیگه عاشق واقعی پیدا نمی شه...مفهوم کل غزل هم اینه که زمانه ی بدی شده...
 

MHD ReZa

New Member
ارسال ها
258
لایک ها
231
امتیاز
0
#44
پاسخ : رفع اشکال منابع مرحله اول المپیاد ادبی

ایشالا در کنکور هم موفق باشید مثل المپیاد :)
ی سوال ممکنه از نکته های دستوریه جوامع سوال بدن؟
این عوفی خیلی بد "را" به کار برده :|
 

sabdeyazdan

New Member
ارسال ها
338
لایک ها
750
امتیاز
0
#45
پاسخ : رفع اشکال منابع مرحله اول المپیاد ادبی

ایشالا در کنکور هم موفق باشید مثل المپیاد :)
ی سوال ممکنه از نکته های دستوریه جوامع سوال بدن؟
این عوفی خیلی بد "را" به کار برده :|
خيلى ممنون
معمولا هر سال يه سوال از نوع را ميدن و خب احتمال اينکه اون يه سوال رو از جوامع بدن بيشتره
 

saba75

New Member
ارسال ها
459
لایک ها
1,143
امتیاز
0
#46
پاسخ : رفع اشکال منابع مرحله اول المپیاد ادبی

خيلى ممنون
معمولا هر سال يه سوال از نوع را ميدن و خب احتمال اينکه اون يه سوال رو از جوامع بدن بيشتره
میشه انواع را رو واسمون بنویسید؟ دبیرامون ناقص جواب میدن ...
 

AmirAbbasS

New Member
ارسال ها
42
لایک ها
13
امتیاز
0
#47
پاسخ : رفع اشکال منابع مرحله اول المپیاد ادبی

دوستان سلام! من يكي از داوطلب هايي هستم كه فقط و فقط براي علاقه اومدم سمت ادبيات و راستش برا خومدنشم يه كم دير كردم!
به هر حال من كامل نرسيدم منابع رو بخونم! نصفه باب ٤١ سياست و بخشي از جوامع و غزليات سعدي رو نخوندم!
١) ميخوام بدونم با وجود اينكه من نخونده المپياد بسيج رو تو كشور اوّل شدم ميتونم اينو قبول شم يا سوالاش سخت تره؟! تقريباً كف چنده؟!(بطور ميانگين؟)
٢)از خانم عبديزدان و بقيه دوستان عزيز ميخوام اگه ميتونن يه ريز نكاتي از اين سه تا كتابي كه كامل نخوندمو بذارن( مفهوم- كلمه-عبارت-نكته يا هر چيز ديگه).راستي كدوم مهمتره كه تو اين وقت اندك وقتمو بذارم روش؟!
٣) چون من رشته ام تجربيه و انساني نيستم كتاب عربي اختصاصي و تاريخ ادبيات نداريم و من خودم شخصي خوندم يه مقداري. اگه ميشه يه خلاصه بندي با چند تا نمونه سوال از اين دو تا درس و زبانم بذاريد لطفاً.
٤) سخت ترين منبع كدومه بنظر شما؟! كليله و دمنه؟! كدوم باب هاش؟! بوزنه و باخه؟!!!!
واي من كه خيلي اضطراب دارم! دارم ميميرم؟! واقعاً فقط آرزومه با يه درصد عالي بتركونم(قبول شم)!!!:176::92:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

sabdeyazdan

New Member
ارسال ها
338
لایک ها
750
امتیاز
0
#48
پاسخ : رفع اشکال منابع مرحله اول المپیاد ادبی

میشه انواع را رو واسمون بنویسید؟ دبیرامون ناقص جواب میدن ...
ببین عزیز...انواع را زیاده و خیلیاش هم به کار من و شما نمیاد...من فقط چندتا پرکاربردترهاشو خلاصه توضیح میدم:
1)رای نشانه مفعول:این را نشان دهنده ی مفعول است و معمولا بعد ار آن می آید.این نوع "را" را می توان با پرسیدن "چه چیز را/چه کس را" از فعل جمله بدست آورد:مریم کتاب گلستان را خوانده است
2)رای حرف اضافه:رایی که در متون به جای حرف اضافه می آید و بسته به فعل جمله می توان آن را برابر هر یک از حروف اضافه معنا کرد:او را استاد می گفتند
3)رای فک اضافه:نوعی را که باعث می شود که یک ترکیب،حالت اضافی خود را از دست بدهد و این کار را با حذف کردن کسره ی اضافه انجام می دهد.رای فک اضافه هم چنین می تواند جای مضاف و م.الیه را عوض کند،میان آنها فاصله بیاندازد یا هر دو کار را با هم انجام بدهد:بونصر نامه های رسیده را،به خط خویش،نکت بیرون می آورد(نکت نامه های رسیده)
4)رای مالکیت:هرگاه فعلی اسنادی داشته باشیم و در جمله "را" آمده باشد،به طوری که بتوان به کمک "را" فعل جمله را با مصدر داشتن معنا کرد،آن "را"،مالکیت نام دارد:نمرود بگفت مرا آرزوست که با ابراهیم دوستی گیرم(نمرود گفت من آرزو دارم...)
5)رای اختصاص:رایی که بتوان به کمک آن جمله را با عباراتی چون"مخصوص" یا "اختصاص داشتن" معنا کرد:ستایش خداوند راست(ستایش مخصوص خداوند است)

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

دوستان سلام! من يكي از داوطلب هايي هستم كه فقط و فقط براي علاقه اومدم سمت ادبيات و راستش برا خومدنشم يه كم دير كردم!
به هر حال من كامل نرسيدم منابع رو بخونم! نصفه باب ٤١ سياست و بخشي از جوامع و غزليات سعدي رو نخوندم!
١) ميخوام بدونم با وجود اينكه من نخونده المپياد بسيج رو تو كشور اوّل شدم ميتونم اينو قبول شم يا سوالاش سخت تره؟! تقريباً كف چنده؟!(بطور ميانگين؟)
٢)از خانم عبديزدان و بقيه دوستان عزيز ميخوام اگه ميتونن يه ريز نكاتي از اين سه تا كتابي كه كامل نخوندمو بذارن( مفهوم- كلمه-عبارت-نكته يا هر چيز ديگه).راستي كدوم مهمتره كه تو اين وقت اندك وقتمو بذارم روش؟!
٣) چون من رشته ام تجربيه و انساني نيستم كتاب عربي اختصاصي و تاريخ ادبيات نداريم و من خودم شخصي خوندم يه مقداري. اگه ميشه يه خلاصه بندي با چند تا نمونه سوال از اين دو تا درس و زبانم بذاريد لطفاً.
٤) سخت ترين منبع كدومه بنظر شما؟! كليله و دمنه؟! كدوم باب هاش؟! بوزنه و باخه؟!!!!
واي من كه خيلي اضطراب دارم! دارم ميميرم؟! واقعاً فقط آرزومه با يه درصد عالي بتركونم(قبول شم)!!!:176::92:
سلام بر شما
مهم ترین موضوعی که لازمه به شما و به تمام دوستان دیگه گوشزد کنم اینه که:
سعی کنین استرس خودتونو کنترل کنین چون اصولا مرحله یک چیز زیاد استرس داری نیس...یه سری از این افرادی که ثبت نام کردن حتی زحمت سر جلسه اومدن رو هم به خودشون نمیدن!!!اونایی هم که سر جلسه میرن هم به جرئت می تونم بگم بالای 50 درصدشون اصلا نمی دونن منابع چی هست!!!خلاصه اینکه حتی اگه فقط منابع درسی رو هم خونده باشین شانس قبول شدنتون زیاده.فقط سر جلسه حواستون رو جمع کنین که:
1)کد دفترچه رو حتما حتما همون اول کار وارد کنین
2)حتما برای هر سوالی شماره ش رو با شماره ی پاسخ نامه چک کنین که جابجا نزنین
در مورد قسمت دوم صحبتتون،به خاطر کمبود وقت من خودمم منابع رو کامل نخوندم...احتمالا سایر دوستان بهتر می تونن کمکتون کنن
کتاب تاریخ ادبیاتم رو هم که نکات و خلاصه هامو توش نوشتم قرض دادم به یکی از بچه های مدرسه مون و الان پیشم نیس...با این حال چندتا بخش از تاریخ ادبیات 1 که سوال خیزتره رو براتون می نویسم که اگه به کتاب دسترسی دارین برین مطالعه کنین...سوالای تاریخ ادبیات مرحله یک دو سال اخیر رو هم حتما ببینین:
پاورقی مربوط به هزوارش-اونجا که درمورد اولین شاعران پارسی گوی توضیح داده(وصیف سیستانی،ابوسلیک و...)-ویژگی های سبک عراقی-اون شعرایی که تو کتاب وسطای توضیحات مربوط به شاعر اومده خیلی مهمن(مثلا اون شعر تو قسمت معزی)-از جهان معمولا 2 تا سوال میدن،بنابراین ویژگی های هر سبک رو هم اگه بدونین خیلی خوبه
عربی تخصصی انسانی ما مرحله دوئه...عربی مرحله 1 در حد عربی عمومی 1 و 2 میاد
در پایان...دوستان نگران نباشید...مرحله 1 همه قبولین :)
 

AmirAbbasS

New Member
ارسال ها
42
لایک ها
13
امتیاز
0
#49
پاسخ : رفع اشکال منابع مرحله اول المپیاد ادبی

--
سلام بر شما
مهم ترین موضوعی که لازمه به شما و به تمام دوستان دیگه گوشزد کنم اینه که:
سعی کنین استرس خودتونو کنترل کنین چون اصولا مرحله یک چیز زیاد استرس داری نیس...یه سری از این افرادی که ثبت نام کردن حتی زحمت سر جلسه اومدن رو هم به خودشون نمیدن!!!اونایی هم که سر جلسه میرن هم به جرئت می تونم بگم بالای 50 درصدشون اصلا نمی دونن منابع چی هست!!!خلاصه اینکه حتی اگه فقط منابع درسی رو هم خونده باشین شانس قبول شدنتون زیاده.فقط سر جلسه حواستون رو جمع کنین که:
1)کد دفترچه رو حتما حتما همون اول کار وارد کنین
2)حتما برای هر سوالی شماره ش رو با شماره ی پاسخ نامه چک کنین که جابجا نزنین
در مورد قسمت دوم صحبتتون،به خاطر کمبود وقت من خودمم منابع رو کامل نخوندم...احتمالا سایر دوستان بهتر می تونن کمکتون کنن
کتاب تاریخ ادبیاتم رو هم که نکات و خلاصه هامو توش نوشتم قرض دادم به یکی از بچه های مدرسه مون و الان پیشم نیس...با این حال چندتا بخش از تاریخ ادبیات 1 که سوال خیزتره رو براتون می نویسم که اگه به کتاب دسترسی دارین برین مطالعه کنین...سوالای تاریخ ادبیات مرحله یک دو سال اخیر رو هم حتما ببینین:
پاورقی مربوط به هزوارش-اونجا که درمورد اولین شاعران پارسی گوی توضیح داده(وصیف سیستانی،ابوسلیک و...)-ویژگی های سبک عراقی-اون شعرایی که تو کتاب وسطای توضیحات مربوط به شاعر اومده خیلی مهمن(مثلا اون شعر تو قسمت معزی)-از جهان معمولا 2 تا سوال میدن،بنابراین ویژگی های هر سبک رو هم اگه بدونین خیلی خوبه
عربی تخصصی انسانی ما مرحله دوئه...عربی مرحله 1 در حد عربی عمومی 1 و 2 میاد
در پایان...دوستان نگران نباشید...مرحله 1 همه قبولین :)
خيلي خيلي از قوّت قلبتون ممنونم! ولي بازم ازتون خواهش ميكنم در حد فهرست وار يه جزوه در حد جمع بندي هفت هشت صفحه اي از تاريخ ادبيات يا نكات مربوطه از جوامع و سياستو بذاريد لطفاً!!! خيلي مي ترسم! لطفاً راستي كف قبولي رو هم به طور ميانگين بگيد لطفاً
 

Labyrinth

New Member
ارسال ها
9
لایک ها
13
امتیاز
0
#50
پاسخ : رفع اشکال منابع مرحله اول المپیاد ادبی

[MENTION=10574]sabdeyazdan[/MENTION]: ممنون از راهنماییای شما. :)

[HR][/HR]

من دوباره که خوندم هندیو برای بیت ۲۴۱ خودش شرح داشت: از گسترده شدن تدریجی نور آفتاب بر دیوار، به محتاطانه راه سپردن او (دست به دیوار کشیدن) تعبیر کرده است.

[HR][/HR]

با آرزوی موفقیت برای همه‌. :)
 

bouyeshogh

New Member
ارسال ها
48
لایک ها
104
امتیاز
0
#51
پاسخ : رفع اشکال منابع مرحله اول المپیاد ادبی

133.اشاره داره به پزشکی قدیم که آبله را با سر خار خالی می کردن.... با سر هرخاری می شود آبله های گوناگون را از بین برد. وای برکسی که این کلید قفل را بشکند و از بین ببرد.

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

http://farsidars633.blogfa.com/post/49
دوست گرامی .... برای جمع بندی تاریخ ادبیات به این آدرس مراجعه کنید!
موفق باشید
 

Sina_F

New Member
ارسال ها
8
لایک ها
1
امتیاز
0
#52
پاسخ : رفع اشکال منابع مرحله اول المپیاد ادبی

سلام کسی میدونه کف پارسال چند بوده؟
 

ZahraG2

New Member
ارسال ها
5
لایک ها
0
امتیاز
0
#53
پاسخ : رفع اشکال منابع مرحله اول المپیاد ادبی

سلام.از داستان طنزامیزشاهنامه چجوری سوال میدن؟؟کمکم کنید ممنون
 

sabdeyazdan

New Member
ارسال ها
338
لایک ها
750
امتیاز
0
#54
پاسخ : رفع اشکال منابع مرحله اول المپیاد ادبی

سلام کسی میدونه کف پارسال چند بوده؟
کف زیاد بالا نبوده...شاید درحد 30 درصد...با این حال توصیه می کنم تو این زمان باقی مونده تا آزمون به جای فک کردن به کف و سقف،روی مرور تمرکز کنین و هیجاناتتون رو کنترل کنین:d

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

سلام.از داستان طنزامیزشاهنامه چجوری سوال میدن؟؟کمکم کنید ممنون
دوست عزیز منظورتون از داستان طنزآمیز شاهنامه چیه؟؟!!همچین سرفصلی تو منابع نیست...
 

Sina_F

New Member
ارسال ها
8
لایک ها
1
امتیاز
0
#55
پاسخ : رفع اشکال منابع مرحله اول المپیاد ادبی

کف زیاد بالا نبوده...شاید درحد 30 درصد...با این حال توصیه می کنم تو این زمان باقی مونده تا آزمون به جای فک کردن به کف و سقف،روی مرور تمرکز کنین و هیجاناتتون رو کنترل کنین:d
مرووور؟؟؟ :DDD
مگه شما برا المپیادا میخونین؟:p
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

sabdeyazdan

New Member
ارسال ها
338
لایک ها
750
امتیاز
0
#56
پاسخ : رفع اشکال منابع مرحله اول المپیاد ادبی

کف زیاد بالا نبوده...شاید درحد 30 درصد...با این حال توصیه می کنم تو این زمان باقی مونده تا آزمون به جای فک کردن به کف و سقف،روی مرور تمرکز کنین و هیجاناتتون رو کنترل کنین:d
مرووور؟؟؟ :DDD
مگه شما برا المپیادا میخونین؟:p
بله،مرور...به نظرم مرور از جمله مهم ترین بخشای المپیاد ادبیه
دوست عزیز از ما دیگه گذشته.....من المپیادم رو خوندم و مدالمم گرفتم:D
 

Sina_F

New Member
ارسال ها
8
لایک ها
1
امتیاز
0
#57
پاسخ : رفع اشکال منابع مرحله اول المپیاد ادبی

بله،مرور...به نظرم مرور از جمله مهم ترین بخشای المپیاد ادبیه
دوست عزیز از ما دیگه گذشته.....من المپیادم رو خوندم و مدالمم گرفتم:D
اوف افرین به شما!!
ما که چیزی نخوندیم که بخوایم مرور کنیم : ))) ولی باز مرسی از راهنماییتون :*
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ZahraG2

New Member
ارسال ها
5
لایک ها
0
امتیاز
0
#58
پاسخ : رفع اشکال منابع مرحله اول المپیاد ادبی

منظورم ناصرخسرو منتقدی اجتماعی!!!!نیس همچین چیزی؟؟؟؟ :-/
 
بالا