Fallen

Well-Known Member
ارسال ها
779
لایک ها
760
امتیاز
93
#61
پاسخ : مرگ. . .کی وکجا؟

پ

بابا من پام شکسته بود بدتر شد!
میبینه پام شکسته میگه برو پایین کتابتو بگیر‍!!!!!!!!!
برا من اینجوری نشد ! اون موقع که ناقص بودم خوش میگذشت :4: از معدود دوران خوش زندگیم بود
 

reyhane

New Member
ارسال ها
121
لایک ها
76
امتیاز
0
#62
پاسخ : مرگ. . .کی وکجا؟

برا من اینجوری نشد ! اون موقع که ناقص بودم خوش میگذشت :4: از معدود دوران خوش زندگیم بود
:4:
خوبه بازم!
 

zahra

New Member
ارسال ها
476
لایک ها
609
امتیاز
0
#63
پاسخ : مرگ. . .کی وکجا؟

مسعود عمیییییییییییییییییییییییییییییییییقا بات مخالفم !! با همین عمق
چقد از جوونای اونورو دیدی که اینط.ری حرف میزنی ؟؟؟ یه وقتی بیا یه چیزایی دارم نشونت میدم که بدونی آسمان همه جا همین رنگه . الان خیلی جوونای اونور حداقل یه بار خودکشی کردن
در 24 ساعت در دنیا 1900 نوجوان اقدام به خودکشی میکنن چندتاش از ایرانه ؟؟؟؟
بحثو جدا نکنید . افسردگی یه پدیده همه جا شایعه .
البته اشتباه نشه من هیچ دفاعی از فضای افسرده جامعه مون نمیکنم !!!!!!!!!!!!!
ضمنا با حرف بالاییت هم مخالفم . افسردگی هر چقدرم باشه افسردگیه و نیاز به مراقبت و درمان کامل داره . نه اینکه بگی خیلیا بدتر هستن !!!!! الان تو پات بشکنه
حق داری هر چقدر دلت خواست از دردش داد بکشی کسی هم حق نداره بگه خیلیا ستون فقراتشون شکسته از تو کمتر داد میکشن !!!
پس بدون ما هم زیاد کشیدیم . هیچ انسانی سزاوار هیچ مقداری از درد نیست . پس اگر ما هم درد داریم و چند ساله باش مبارزه میکنیم کاملا حق داریم که خسته باشیم
حق داریم یه روز بخوایم تمومش کنیم !

---- دو نوش
ته به هم متصل شده است ----



زهرا جان شما تند نرو
من الان دارم حسرت اون موقع رو میخورم که پام شکسته بود !!
حداقل برخورد ملت بام خوب بود !!
باشه من حرفمو زدم نمی تونم زورت کنم بپذیریش!
می تونی از زندگی لذت ببری می تونی نبری...می تونی حسرت بخوری می تونی نخوری!

در کل من قول روزیو میدم که حسرت امروزو می خوری که چرا حسرت اون روزو می خوردی:4:
پس حسرت امروزت زمینه ساز حسرت فرداس...
شاد باشین:)
 

Fallen

Well-Known Member
ارسال ها
779
لایک ها
760
امتیاز
93
#64
پاسخ : مرگ. . .کی وکجا؟

باشه من حرفمو زدم نمی تونم زورت کنم بپذیریش!
می تونی از زندگی لذت ببری می تونی نبری...می تونی حسرت بخوری می تونی نخوری!

در کل من قول روزیو میدم که حسرت امروزو می خوری که چرا حسرت اون روزو می خوردی:4:
پس حسرت امروزت زمینه ساز حسرت فرداس...
شاد باشین:)
خوب چرا عصبانی میشی ؟ منظوری نداشتم بخدا :4:
من همین الانشم حسرت امروزی رو میخورم که چرا دیروز که حسرت اون روزو می خوردم اون روز هم حسرت فردا رو میخوردم :4:
بیخیال کلا :4:
 

zahra

New Member
ارسال ها
476
لایک ها
609
امتیاز
0
#65
پاسخ : مرگ. . .کی وکجا؟

خوب چرا عصبانی میشی ؟ منظوری نداشتم بخدا :4:
من همین الانشم حسرت امروزی رو میخورم که چرا دیروز که حسرت اون روزو می خوردم اون روز هم حسرت فردا رو میخوردم :4:
بیخیال کلا :4:

تو الان از کجا فهمیدی من عصبانی شدم؟؟؟
عصبانی نشدم منظوری داشتی یا نداشتیم به حال من فرقی نمی کنه...
اون موقع ی عمر میگذره ازت میبینی همشو در حسرت بودی!
لذت این زندگی چیه؟؟!!..
در حالی که میشه حداقل حسرت نخورد!!..
اره بیخیال:4:
مرگ همه خوب:4:
 

Fallen

Well-Known Member
ارسال ها
779
لایک ها
760
امتیاز
93
#66
پاسخ : مرگ. . .کی وکجا؟

تو الان از کجا فهمیدی من عصبانی شدم؟؟؟
عصبانی نشدم منظوری داشتی یا نداشتیم به حال من فرقی نمی کنه...
اون موقع ی عمر میگذره ازت میبینی همشو در حسرت بودی!
لذت این زندگی چیه؟؟!!..
در حالی که میشه حداقل حسرت نخورد!!..
اره بیخیال:4:
مرگ همه خوب:4:
هنوزم عصبانی هستیا !!!
به قولی تو داری نیمه پر لیوان رو میبینی
من هرچی نگا میکنم چیزی نمی بینم
یکیمون توهم زده :4: فک کنم تو :4: :4: :4: :4: :4: :4:
 
ارسال ها
1,240
لایک ها
2,256
امتیاز
0
#67
پاسخ : مرگ. . .کی وکجا؟

دوس دارم اون روزی ک فهمیدم دیگه واسه جهان مفید نیستم خودکشی کنم!
روش هم پایبندم!!!!!
 

S.H1997

New Member
ارسال ها
222
لایک ها
241
امتیاز
0
#68
پاسخ : مرگ. . .کی وکجا؟

1.
50-60
2.
هرجوری باشه بدون درد لطفا
3.
مهم نیست جسمم کجادفن میشه!اصلا اهمیتی نداره!
 

talareagahi

New Member
ارسال ها
5
لایک ها
3
امتیاز
0
#69
پاسخ : مرگ. . .کی وکجا؟

1-سني باشه كه دلم از زندگي كه كردم راشي باشه
2-فكر كنم تو خواب باشه بهتره
3-مهم نيس
 

shabnam 3

New Member
ارسال ها
469
لایک ها
710
امتیاز
0
#70
پاسخ : مرگ. . .کی وکجا؟

اول سلا
1-من دوست دارم بین 50-60 سالگی بمیرم.که درسم تموم شده وکار پیدا کردم وبه همه اون چیزایی که میخواستم رسیدم. اگر ایران بودم اصفهان،اگرم قراره خارج باشم لوس آنجلس یا پاریس(شایدم یه جا دیگه،معلوم نیست)
2-دوست دارم تصادف کنم یک هفته یا یک ماه برم تو کما بعد بمیرم.ولی یه حسی بهم میگه سرطان میگیرم.نمیدونم!!
3-همونجا که مردم دیگه(1).نمیخوام واسه کسی زحمت درست کنم بخواد جنازمو اینور واونور ببره
فقط تا دیر نشده یه چیز بگم من مردم دوست ندارم کسی برام سیاه بپوشه.لباس رنگی بپوشه...من روحم شادتر میشه.گریه هم نکنن که نه خودشونو اذیت کنن نه اون دنیا اشک منو در بیارن.ناهارم خورشت قیمه ندن،دوست ندارم دیگه،سر قبرمم گل رز قزمز بیارن....همین دیگه.خوبه،اگر امشب مردم خیالم راحته....وصیتمو کردم:4:
 

math7

New Member
ارسال ها
299
لایک ها
586
امتیاز
0
#71
پاسخ : مرگ. . .کی وکجا؟

ولی خداییش خودمونیم تو انجمن علمی بین این همه نوجوون و جوون ک اول راه زندگی هستیم و میخایم آینده رو بسازیم این حرف زدن از مرگ چیه؟
نمیشه مثلا از زندگی از محبت از آینده ای روشن بپرسین؟
 

bh2ao

Well-Known Member
ارسال ها
1,549
لایک ها
2,014
امتیاز
113
#72
پاسخ : مرگ. . .کی وکجا؟

سلام.ببخشین مزاحم شدم!!
یه سوال:
1.دوس دارین چن سالگی بمیرین؟کجا؟
2.عامل مرگتون چی باشه؟
3.کجا دفن شین؟
سلام :4:
00:00 ( ساعتِ حالا مهم نيست كي، الان ، فردا، پس فردا..مهم نيست )
تو اتاقم
علت مرگ : نامشخص
پيش جدم..
 

Hosein.D

New Member
ارسال ها
662
لایک ها
862
امتیاز
0
#73
پاسخ : مرگ. . .کی وکجا؟

با سلام... منم با نظر دوست عزیزم سهراب موافقم و خوب نیس ما که الآن جوونیم بیایم از مرگ و اینجور چیزا حرف بزنیم. البته اینم بگم که مرگ یک حقیقته و فرار کردنی نیس ولی در کل این حرفا به نظر من حنبه ی خوبی نداره و واسه محیط با نشاط علمی اینجا مناسب نیس! بازم دوستان نطرشون محترمه!
 

love star

Moderator
ارسال ها
556
لایک ها
942
امتیاز
93
#74
پاسخ : مرگ. . .کی وکجا؟

با سلام... منم با نظر دوست عزیزم سهراب موافقم و خوب نیس ما که الآن جوونیم بیایم از مرگ و اینجور چیزا حرف بزنیم. البته اینم بگم که مرگ یک حقیقته و فرار کردنی نیس ولی در کل این حرفا به نظر من حنبه ی خوبی نداره و واسه محیط با نشاط علمی اینجا مناسب نیس! بازم دوستان نطرشون محترمه!
د نبوديد ديگه!
نبوديد من واسه كنفرانس دينوزندگي همچين راجع به مرگ لذت بخش حرف زدم همه آخر كلاس هوس مردن كرده بودن!
دبيرمون ما رو تو كل مدرسه مشهور و معروف كرد!
بله!
منم خودم آدمي نيستم كه دوس داتشه باشم بميرم...
اما فك ميكنم بهتره از الان به مرگ فكر كنم تا بتونم جوري زندگي كنم كه خدا ازم راضي باشه...
من خودم دوسدارم بعد از 60 سالگي بميرم...يعني وقتي بميرم كه ديگه ازدواج كرده باشم...بچه هام عروسي كرده باشن...و حتي بچه دار بشن بعد كه دارم ميميرم ديگه خيالم جمع باشه بچه هام از مرگم غصه نميخورن...
اگه قبل ازدواجشون بميرم احساس ميكنم روحم عذاب ميكشه...چون بچه هام بهم نياز داشتن...
منم دوس دارم قبل از همسرم بميرم..يا باهم بميريم...!
دوس دارم تو بغل همسرم بميرم...تو خونمون!
آري!چنين مرگ رمانتيكي دوست داريم ما!
 
ارسال ها
2,157
لایک ها
3,082
امتیاز
113
#75
پاسخ : مرگ. . .کی وکجا؟

من دوست دارم :

1. لحظه ی مرگ : سر کلاس درس یا دانشگاه باشم ( جدی میگم ) دوست دارم ببینم بقیه اون لحظه چه حسی دارن...

2. زمان مرگ : موقعی که مطمئن باشم میرم بهشت

3. عامل مرگ : مهم نیست فقط درد نداشته باشه و سر کلاس رخ بده

4. محل دفن : روستای خودمون در استان گلستان چون خرج دفن وجود نداره و بابابزرگ و مامان بزرگم و عموم و کلا هر چی فامیل دارم که فوت کردن اون جان

* تبصره : از پذیرفتن هرگونه نکیر و منکر در شب اول قبر معذوریم

** : از دوستان به هیچ عنوان بعد از مرگ آب جوش نمیخوایم پس مواظب دمپایی های خود باشند

*** : انا لله و انا الیه راجعون



ولی اون مطالب بالاتر رو راست گفتم ... خیلی دوست دارم:59:
 

Hosein.D

New Member
ارسال ها
662
لایک ها
862
امتیاز
0
#76
پاسخ : مرگ. . .کی وکجا؟

د نبوديد ديگه!
نبوديد من واسه كنفرانس دينوزندگي همچين راجع به مرگ لذت بخش حرف زدم همه آخر كلاس هوس مردن كرده بودن!
دبيرمون ما رو تو كل مدرسه مشهور و معروف كرد!
بله!
منم خودم آدمي نيستم كه دوس داتشه باشم بميرم...
اما فك ميكنم بهتره از الان به مرگ فكر كنم تا بتونم جوري زندگي كنم كه خدا ازم راضي باشه...
من خودم دوسدارم بعد از 60 سالگي بميرم...يعني وقتي بميرم كه ديگه ازدواج كرده باشم...بچه هام عروسي كرده باشن...و حتي بچه دار بشن بعد كه دارم ميميرم ديگه خيالم جمع باشه بچه هام از مرگم غصه نميخورن...
اگه قبل ازدواجشون بميرم احساس ميكنم روحم عذاب ميكشه...چون بچه هام بهم نياز داشتن...
منم دوس دارم قبل از همسرم بميرم..يا باهم بميريم...!
دوس دارم تو بغل همسرم بميرم...تو خونمون!
آري!چنين مرگ رمانتيكي دوست داريم ما!
واقعا واسه شما رمانتیک....
 

shabnam 3

New Member
ارسال ها
469
لایک ها
710
امتیاز
0
#77
پاسخ : مرگ. . .کی وکجا؟

ولی خداییش خودمونیم تو انجمن علمی بین این همه نوجوون و جوون ک اول راه زندگی هستیم و میخایم آینده رو بسازیم این حرف زدن از مرگ چیه؟
نمیشه مثلا از زندگی از محبت از آینده ای روشن بپرسین؟
از نظر ظاهری درست میگین،هممون جوونیم.ولی مهم دلمونه.....که پیرشده،البته همه رو نمیگم،بعضعضیا،شایدم بیشتریا...

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----

د نبوديد ديگه!
نبوديد من واسه كنفرانس دينوزندگي همچين راجع به مرگ لذت بخش حرف زدم همه آخر كلاس هوس مردن كرده بودن!
دبيرمون ما رو تو كل مدرسه مشهور و معروف كرد!
بله!
منم خودم آدمي نيستم كه دوس داتشه باشم بميرم...
اما فك ميكنم بهتره از الان به مرگ فكر كنم تا بتونم جوري زندگي كنم كه خدا ازم راضي باشه...
من خودم دوسدارم بعد از 60 سالگي بميرم...يعني وقتي بميرم كه ديگه ازدواج كرده باشم...بچه هام عروسي كرده باشن...و حتي بچه دار بشن بعد كه دارم ميميرم ديگه خيالم جمع باشه بچه هام از مرگم غصه نميخورن...
اگه قبل ازدواجشون بميرم احساس ميكنم روحم عذاب ميكشه...چون بچه هام بهم نياز داشتن...
منم دوس دارم قبل از همسرم بميرم..يا باهم بميريم...!
دوس دارم تو بغل همسرم بميرم...تو خونمون!
آري!چنين مرگ رمانتيكي دوست داريم ما!
منم برا کنفرانس دینی همچین درمورد شب اول قبر حرف زدم آخر کلاس همه میخواستن خفم کنن.....خوحقم داشتن بیچاره ها،ترسیدن
 

love star

Moderator
ارسال ها
556
لایک ها
942
امتیاز
93
#78
پاسخ : مرگ. . .کی وکجا؟

از نظر ظاهری درست میگین،هممون جوونیم.ولی مهم دلمونه.....که پیرشده،البته همه رو نمیگم،بعضعضیا،شایدم بیشتریا...
آره...موافقم...
واقعا ما داريم كجا ميريم؟
اي خدا....:(

---- دو نوشته به هم متصل شده است ----





منم برا کنفرانس دینی همچین درمورد شب اول قبر حرف زدم آخر کلاس همه میخواستن خفم کنن.....خوحقم داشتن بیچاره ها،ترسیدن[/quote]
آره خب!ولي تو اونا ترسوندي من بهشون جرئت دادم!
 

math7

New Member
ارسال ها
299
لایک ها
586
امتیاز
0
#79
پاسخ : مرگ. . .کی وکجا؟

از نظر ظاهری درست میگین،هممون جوونیم.ولی مهم دلمونه.....که پیرشده،البته همه رو نمیگم،بعضعضیا،شایدم بیشتریا...



اگه اینجوریه دل من از همه پیر تره
 

shabnam 3

New Member
ارسال ها
469
لایک ها
710
امتیاز
0
#80
پاسخ : مرگ. . .کی وکجا؟

اگه اینجوریه دل من از همه پیر تره[/quote]

هر کسی میخواد بگه مشکل خودش بزرگتره....یا غم اون بیشتره.حقم داره
غم هر کسی نسبت به گنجایش اون شخص بزرگه.
ممکنه چیزی که من مشکل میبینم از نظر شما یه اتفاق عادی باشه اما طاقت من خیلی براش کم باشه وهمینطور برعکس
 
بالا